پایگاه خبری چهاردانگه، بلافاصله پس از ناپدید شدن مجسمه های اسب از میدان امام ساری، فضای مبهم و توام با نارضایتی سراسر شهر را در برگرفت.
این پرسش برای مردم پیش آمده بود که به چه دلیلی این تندیس های خاطره انگیز را شبانه و با آن شکل فجیع جمع آوری کردند.برخی گمانه زنی ها حکایت از اعمال نفوذ تعدادی از چهره های تندرو در انجام این کار داشت و این عمل در حالی انجام شد که هیچ اطلاع رسانی از قبل انجام نشده بود و پس از این ماجرا شهردار و شورای شهر وقت هم سکوت اختیار کردند که این خود بر ابهامات می افزود.
بالاخره مشخص شد که یکی از مسئولین قضایی استان به تشخیص خودش وجود این تندیس های هنری را نوعی توهین تلقی کرده و بر این اساس بدون در نظر گرفتن نظر مردم پس از سی و شش سال اقدام به جمع آوری این مجسمه ها کرد! احتمالا افرادی که با آن روش نسبت به جمع آوری تندیس ها اقدام کردند ار ارزش مادی ومعنوی این اسب ها بی خبر بودند والا هرگز آنطور بی رحمانه این حیوانات زبان بسته برنزی را با شکستن دست و پا و دُم از جایشان در نمی آوردند.کاری که باعث شد اکثر رسانه های داخلی و خارجی آن را با آب و تاب پوشش دهند.
بر اساس اظهار نظر یکی از سازندگان این مجسمه ها،در حکومت گذشته مبلغی بیش از دوازده میلیون تومان و با تایید بالاترین مقامات کشور برای ساخت آنها از جنس برنز هزینه شده بود که ارزش ریالی به همراه ارزش هنری این کارها در حال حاضر چیزی نزدیک به هفت میلیارد تومان است.
این خود نشان از اهمیت کار داشت و اینکه چقدر وقت و انرژی صرف ساختن این آثار هنری شده است.خوشبختانه زمان زیادی از تخریب این تندیسها نگذشت که یک شهردار جوان و تازه نفس اداره امور را در دست گرفت. مهدی عبوری به خوبی از نارضایتی مردم نسبت به جمع آوری این مجسمه ها آگاه بود و در یکی از نخستین اقداماتش نسبت به تعمیر و جانمایی این اسب ها دست بکار شد. هرچند برای یک جای خوب و در خور شان هنری این آثار میشد بیشتر فکر کرد منتها با توجه به حساسیت موضوع همین مقدار کار هم جای بسی خرسندی و سپاسگزاری دارد.
اما ظاهرا قرار نیست که این حیوانات دوست داشتنی روی آرامش را به خود ببینند. در پی آغاز بکار عملیات عمرانی مربوط به ساخت زیرگذر میدان فرح آباد،باز هم ترس از تخریب و آسیب رساندن به این مجسمه ها در دل شهروندان رخنه کرده است.
از آنجایی که این اسب ها و سربازان تیراندازش به نوعی نماد رشادت “آرش کمانگیر” قهرمان اسطوره ای ایران است که از ساری تیرش را برای تعیین مرز ایران پرتاب کرده بود و در این راه هم جانش را فدا کرد،لذا انتظار میرود که شهرداری در مورد مراقبت ویژه از این تندیس ها تمهیدات خاصی را مد نظر قرار دهد. کار کردن ماشین آلات سنگینی مانند بیل مکانیکی و لودر در یک قدمی این مجسمه ها و همچنین استفاده از پایه های این اسب ها به عنوان تکیه گاه داربست جهت اعلام مناسبت ها و تبریکات به این و آن شائبه نمایشی بودن این حرکت از طرف شهرداری را در ذهن متبادر میکند و اینکه نکند شهرداری واقعا اعتقادی به حفظ این آثار گرانبها نداشته است و صرفا جهت ایجاد یک موج رضایت در میان مردم و استفاده از یک موقعیت دست به تعمیر و جانمایی این اسب ها زده است؟!
به هر حال انتظار از مجموعه شهرداری و دست اندرکاران فرهنگی شهر بسیار بیش از این است. این تندیس ها با توجه به وجهه هنری و قیمت مادی که دارند می توانند یکی از مهمترین مقاصد گردشگری برای شهر باشند. حال که شهرداری هم هدفش را برای توسعه شهر گردشگری اعلام کرده است بهتر است نسبت به حفظ و معرفی ظرفیت های گردشگری شهرهم اقدام موثری صورت دهد.
شهرداری بهتر است که اینها را از کارگاه خارج کند یا با تعیین حریم نسبت به حفاظت از این مجسمه ها اقدام مناسبی انجام دهد و به کارگران زیرگذر وهمچنین به داربست بند ها اکیدا تذکر دهد که از آسیب رساندن و نزدیک شدن به این آثار جدا خودداری کنند.