قدوهالعلماء و فخرالمحدثین مرحوم حاج سیّد داود إرایی
محدث ارایی از مادری به نام بانو ام کلثوم اهل وُلویه و از پدری به نام سیّدحبیبالله ابن سیّد اسدالله ابن سیدحبیب الله ابن حاج سیّدحسن «مجتهدوفقیه بزرگ،مدفن نجف اشرف» ابن میرنظر از نوادگان سیّدجلیل القدر عمادالدّین ملک هزارجریب میباشند. ایشان در سال ۱۲۸۳ ه ش متولد و در ۲۰ اسفند ۱۳۵۸ در روستای اراء رحلت نمود و در همانجا مدفون شدند.
ایشان دروس مقدماتی را در کودکی در روستای اطراف ساری آغاز کرد در آن زمان پدر بزرگوارش در آنجا زندگی میکرد. سپس – با آمدن فقیه و مجتهد بزرگوار مرحرم آیهالله حاج سیدشفیع ارایی از نجف به روستای اراء- به حضورجناب استاد مشرّف میشود.
دورهی تحصیلی محدث ارایی ۱۵ سال متداوم به طول انجامید:
پنج سال اول تحصیل:
از پر بار ترین دوران زندگی ایشان زمانی که خدمت استاد بزرگوارش مرحوم آیه الله حاج سیدشفیع ارایی بودند،پدر ایشان خواهرزاده جناب استاد بودند و به سبب همین خویشاوندی محبوبیت خاصی نزد استاد داشتند و همچنین هوش و ذکاوت فوق العاده ایشان بر محبوبیت ایشان افزود.
در سن ۱۵ سالگی برای اولین بار در حضور علمای مختلف در روستای اراء به دستور استاد، مرحوم حاج سیدشفیع به ایشان خطاب کردند(داود من منبر برو) و ایشان خطابه بسیار زیبای درحضور علماء انجام دادند که مرحوم حاج سیدشفیع به عنوان تشویقی به او صندلی تاشویی هدیه دادندکه به عنوان منبر درمراثی و عزای اهلالبیت مورد استفاده قرارمیگرفت.
محفل دیگر درحسینیه روستای ارا،در جمع علمای گوناگون که مشغول مناظره بودند،آیهالله سیدشفیع خطاب فرمودند (داود من قرآن بخوان با صوت حجاز) و خطاب به علماء فرموند؛داود من صدرالقرّاء است.
نکاتی در باره مرحوم آیهالله سید شفیع از محدث ارایی:
۱)درتقوی استادی مثل سیدشفیع ندیدم،ایشان از باتقواترین و پرهیزگارترین افراد زمان خود بودند، مثلا درهوای برفی و سرد زمستان بعد از آرایش سر دیدم درکنارحسینیه،جلوی زینبیه دعا را میخواند در صورتی که تمام بدن سیدشفیع از سرما میلرزید اما این آداب مستحبی را ترک نمیکرند.
۲)معمولا وجوهات را به حضرت آیهالله شیخ علیاصغر میرساندند،درصورتی که مردم مازندران برای دادن وجوهات خدمت مرحوم آیهالله سیدابوالحسن اصفهانی درنجف میرسیدند،مرحوم اصفهانی میفرمودندبا وجودآیهالله سیدشفیع ارایی چرا وجوهات راتحویل بنده میدهید.
۳)اگر از محضر سیدشفیع استفتاء میشد،ایشان ارجاع به شیخ علی اصغر میدادند و مرحوم شیخ علیاصغر ارجاع به مرحوم آیتالله شیخ جعفر فقیه میدادند و مرحوم شیخ جعفر هم به عالمی دیگر در منطقه در نهایت دوباره ارجاع به خود سید شفیع میشد ،غرض آنکه علماء اولا مردم را توجه به عالمان منطقه میدادندثانیا با وجود عالم دیگر در مقابل همدیگر تواضع علمی داشتندثالثا میفهماندند باحضور آیتالله سیدشفیع درمنطقه ما نباید جواب مسائل علمی را بدهیم.
پنج سال دوّم تحصیل :
محدّث ارایی بعد ازوفات استاد بزرگوارش آیهالله سیدشفیع ، بسیاری ازشاگردان دیگر همچون مروّج شریعت حاج آقاحسین شفیعی،مروّج الاحکام حاج آقاعبدالرحیم قلعه سری و بسیاری ازطلّاب و دانشپژوهان دیگر در محضر درس عارف آگاه مرحوم حضرت آیهالله العظمی حاج شیخ علیاصغروُلوی هزارجریبی حاضر گردید.
بحث علمی درمنزل ترابی بزرگ دامغان :
مناظره علمی علماء دامغان وباحضورمرحوم آیهالله سیدشفیع ارایی ،بعد از چهارشبانه روزمناظره، سیدشفیع دستور دادند بروید به دنبال شیخ علی اصغر در وُلویه، به محض رسیدن خبر به حاج شیخ علی اصغر ایشان فرمودند چون سید ما امرکردند میآیم.
با ورود شیخ علی اصغر به محفل بحث علماء ،سیدشفیع از جای خود برخواست وشیخ را در بغل گرفت و درکنار خود نشاند،شیخ علیاصغر بحث را آغاز کردند و خطاب به جمع گفتند ازمن سوال کنید اگر نتوانستم جواب دهم استادم سیدشفیع پاسخ میدهد.
پنج سال سوّم:
محدث ارایی پنج سال دیگرعمرخود راخدمت،مبلّغ و مروّج شریعت شیخ حسن طبرسی سوچلمایی والد نماینده معظم ولی فقیه آیه الله طبرسی امام جمعه محترم ساری گذراندند.
محدّث ارایی از باتقویترین افراد زمان خود بودند و در یادداشتهای ایشان به عدد(۱۵)برخود میکنیم که رمز ایشان میباشد ،شاید اشاره به ۱۵سال طلای عمربا برکتشان برای تحصیل بدون توقف بوده است .
محدّث ارایی ازجمله کسانی که اجازه نقل حدیث و اخباراز فضائل،مناقب،مصایب ائمه هدی از کتب معتبر و متصدی امور حسبیه( امورحسبیه،اموری است که شارع در هیچ شرایطی راضی به ترک آنها نیست،از طرفی وظیفه هرفردی به حساب نمیآید تا از واجبات کفایه باشد و فرد معیَنی از سوی شارع برای تصدّی آن تعیین نشده است،مثل سرپرستی صغار،افراد بیسرپرست،مسائل وقف و… ازکتاب نگاهی به ولایت مطلقه فقیه،سیّداحمد میرعمادی إرایی،امام جمعه محترم خرّم آبادو نماینده ولی فقیه در استان لرستان .البته لازم به ذکر است که جناب مستطاب حضرت حجهالاسلام والمسلمین آقای سیّد احمد میرعمادی از طرف مادر ازنوادگان برادر مرحوم آیهالله حاج سیّدشفیع إرایی میباشند).که منوط به اجازه مجتهد است ،وکیل در جمع آوری زکات ،ردّ مظالم ، سهم امام علیهالسلام و اخذوجوه شرعیه رادرمحدوده چهاردانگه وساری به عهده داشتند و همچنین از وزارت داخله ورقه تصدیق بر طبق اجازه ای که از سوی علماءو طبق مادّه قانونی متّحدالشکل نمودن البسه در پوشیدن لباس روحانیت مجاز بودند و این ورقه تصدیق و اجازه از سوی علماء همیشه به همراه ایشان در سفر ها ی تبلیغی بود چون بسیاری از روحانیت در زمان رضا شاه ممنوع از پوشش لباس و منبربوند ، مامور دولت پهلوی ایشان را در محدوده روستای کوات دید بدون درنگ شلّاق را در آورد و بر سید زد و با زدن ضربه دوّم اسب رَم میکند وسید داود بر زمین افتاد،سریعا اجازه نامه را ازجیب در میآورد و مامور بادیدن نامه شرمنده میشود .
از تعابیر علماء و بزرگان مازندران نسبت به مرحوم حاج سیّد داود إرایی:
محدّث معتمد، سیّد الافاضل، صاحب و جامع صفات حمیده و اخلاق حسنهی پسندیده، خطیب بلیغ، واعظ، ممتاز، جامعخصالمرضیه، ناشر احکام مصطفویه، فاضلصالح، عمادالاعلام، محل وثوق و اعتماد، ذکرشده است.
بزرگانی که حاج سید داود را توثیق وتصدیق کردند:
۱.مرحوم حضرت آیهالله سیّد ابوالحسن موسوی اصفهانی«قدّس سرّه».
جناب مستطاب فاضل الصالحین وناشر احکامالدین آقای سیّد داود إرایی مازندرانی زیدتوفیقه نقل فتوی واخبار از کتب معتبره مأذون میباشند ودرتصدّی امور حسبیه راجعه به حاکم شرع اطهر با رعایت نهایت طریق احتیاط وقبض سهم امام عجّلالله تعالی فرجهالشریف وصرف آن به قدر رفع ضرورت از خود وسائر اهل علم و ذرّیه طاهره صلواتاللهعلیها ازقِبل أحقر مجاز هستند.(دهم ماه شوّال المکرّم ۱۳۶۵ دو ماه قبل از فوت آیهاللهاصفهانی)
۲.مرحوم حضرت آیه الله العظمی حاج علی اصغرولوئی معرف به هزاجریبی.
بسمه تعالی:
جناب سیّد داود إرایی همه قسم شایسته وصالح است که از کُتب معتمده شیعه نقل احادیث معتبره نماید وداخل در زُمرهی محدّثین است.
۳.مرحوم آیهالله شیخ ابوطالب منطقی بَردی:
جناب آقای سیّد داوود إرائی الحق صلاحیت و لیاقت دارند که از کتب معتبره نقل احادیث و ذکرفضایل و مناقب اهل بیت علیهمالسلام نمایند.
۴.مرحوم حضرت آیهالله سیدحسین فقیه سبزواری ازمشهد:
مخفی نباشد براینکه جناب مستطاب عمادالاعلام آقای حاج سیّد داوود إرایی ازهرجهت مورد وثوق واعتماد هستند،لهذا ازطرف داعی مأذون ومجازند در تصدی امور حسبیه وایضاً وکالت در جمع آوری وجوهات شرعی را دارند که هرمقدار صلاح بدانند در محل صرف نموده و بقیه را مشهد فرستاده تا صرف نان حوزه علمیه شود(شوّال ۱۳۷۴)
واضح بوده باشد که جناب سیّدالسادات والاعلام آقای حاج سیّد داود ارایی سلّمهالله تعالی ازجانب حقیرمأذون و وکیل میباشند در أخذ وجوه از مؤمنین وخیّرین که ثلث آن را خود به مصرف برسانند و دو ثلث دیگر را برای حقیر ارسال بدارندکه به مصارف حوزهی علمیه صرف گردد(۱۷شهر رمضان ۱۳۷۹)
مرحوم حاج سید داود إرایی اجازه ازسوی علماء را به دوصورت مرقوم کردند.
تصدیق جواز نقل محدثی اینجانب اقلالعباد سیّد داود إرایی که از سوی علمای إمامیه وفقهای إثنیعشری صادر فرمودهاند بدین قرار است:
*مرحوم آیه الله شیخ جعفر کواتی چهاردانگی جزء دهستان سورتیجی ۵ شوّال المکرّم ۱۳۴۷ ق برابر با ۲۶ اسفند ۱۳۰۷ ش.
کاش این شرح حال های اندکی که قبلا در مورد حاج سید شفیع ارائی و فعلا درباره حاج سید داود ارائی بیان شد با زبان بهتری و یا حداقل با ویرایش عرضه می شد.
سلام. باتشکر از زحمات جنابعای در مورد علمای ارا بیشتیر مطلب ارائه دهید استفاده می کنیم.