پایگاه خبری چهاردانگه: ز شهرستان ساری، از آن زمانی که گردشگری بهعنوان صنعتی سرمایهساز و زمینهای برای توسعه در جوامع در حال توسعه مطرح شد، عناوینی همچون خواهرخواندگی و برادرخواندگی هم در میان جوامع شکل گرفت.
خواهرخواندگی پیمان همکاری بلندمدت و رسمی دو شهر است که بین شهرداران دو شهر برای ایجاد همبستگی و اتحاد بیشتر انسانی و فرهنگی منعقد میشود.
این پیمان بهطور معمول دربرگیرنده سه بخش اصلی یک اجتماع؛ یعنی حکومت محلی، تجارت و بخشهای خصوصی مانند جامعه مدنی و سازمانهای مردمی و غیردولتی است.
خواهرخواندگی رابطهای دوستانه و هدفمند است که بهمنظور تبادل اطلاعات و تجربیات و توسعه مناسبات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، فنی و سیاسی میان یک جامعه شهری با جامعه شهری مشابه خارجی برقرار میشود.
علت بهکارگیری واژه خواهرخواندگی به این اعتبار بوده که در بیشتر زبانهای دنیا واژه شهر مؤنث است.
این پیمان در اروپا «شهرهای دوقلو»، در آمریکا و آسیا «شهرهای خواهرخوانده» و در روسیه «شهرهای برادرخوانده» نامیده میشود.
این تفاهم معمولاً بین شهرهایی امضا میشود که نوعی وجه تشابه و همسانی از قبیل ویژگیهای باستان شناختی، تاریخی، فرهنگی، نمادهای مشترک و … داشته باشند تا از ظرفیتهای یکدیگر برای پیشبرد اهداف خاص علمی، فنی، گردشگری و نظایر آن استفاده کنند.
خواهرخواندگی بدون توجه به قراردادهای رسمی بین دولتها و بهوسیله شهرداران و مدیران محلی که ارتباط نزدیکی با شهروندان دارند، انجام میشود.
معمولاً دو شهر برای خواهرخواندگی باید دارای تشابهاتی باشند مثلاً دو شهر تاریخی، دو شهر علمی یا دانشگاهی و یا دو بندر و نظایر آن باشند که این انگیزه را ایجاد کند.
رونق و رواج گردشگری بین دو شهر خواهرخوانده و نامگذاری متقابل نام خیابانهایی به نام شهر خواهرخوانده ازجمله نتایج اعلام خواهرخواندگی شهرها است.
برای داشتن روابط خواهرخواندگی موفق شرایط و مسائلی باید رعایت شوند که از جمله آنها میتوان به حمایت و مشارکت شورای شهر، تشکیل کمیتههای ویژه، مشارکت مستقیم دپارتمانهای شهری مختلف مانند توسعه اقتصادی، فنی، امنیت عمومی و … امکان همکاری بخش خصوصی مانند شرکتها و تجارتهای کوچک، توجه به تفاوتهای فرهنگی بین دو جامعه برای جلوگیری از برخوردهای فرهنگی جدی، برگزاری مباحث و سمینارهای بین فرهنگی و تعریف اهداف واضح برای روابط و همکاریها اشاره کرد.
بهطور مثال در مجارستان شهری به نام یاس برین وجود دارد که خودشان را از تبار یزدیها می دانند و مراسمی با حضور اعضای شورا و مدیریت شهری و مردم یزد برگزار میکنند.
همین مراسم در یزد هم برگزار میشود، این شهر المان اصلی خود را بادگیر که نماد شهر یزد بوده، گذاشته است؛ البته مسلم است که این نوع ارتباطات فرهنگی میتواند به ارتباطات اقتصادی و جهانگردی و … نیز منجر شود.
شهرها از طرق مختلفی یکدیگر را پیدا میکنند؛ گاهی شهردار دو شهر یکدیگر را ملاقات کرده و با هم آشنا میشوند و پس از آن مقدمات آشنایی و خواهرخواندگی شهرهای خود را فراهم میآورند.
در موارد دیگر، گروه یا افرادی از اجتماع، معلمان، تجار یا اعضای انجمنهای قومی جریان امور را بهدست میگیرند و کمیته خواهرخواندگی ایجاد میکنند سپس از رهبران منتخب خود میخواهند همکاری رسمی بین دو کشور صورت گیرد.
امروزه شهرهای خواهرخوانده یا خواهرشهرها شبکه غیرانتقاعی و غیردولتی گستردهای از شهروندان و همکاران بینالمللی را تشکیل میدهند و بیش از ۲ هزار و ۴۰۰ رابطه خواهرخواندگی رسمی بین شهرهای جهان به ثبت رسیده است.
* خواهرخواندگی ساری با پنج شهر دنیا
با توجه به نتایج سودمند خواهرخواندگی، برخی از کلانشهرهای کشورمان در این زمینه موفق عمل کردهاند.
شیراز، اصفهان، تهران، نیشابور، تبریز، مشهد و … در مورد خواهرخواندگی، از جمله شهرهای پیشتاز کشور بهشمار میروند.
ساری مرکز استان مازندران نیز پنج خواهرخوانده دارد که بهترتیب تاریخ عقد پیمان خواهرخواندگی شامل شهرهای گومل بلاروس (۲۰۰۹)، نجف عراق (۲۰۱۲)، درالسلام تانزانیا (۲۰۱۲)، آستراخان روسیه (۲۰۱۴) و مارکه ایتالیا (۲۱۶) هستند.
سؤال اینجاست که مزایای این قبیل پیمانها چیست؟ شاید اولین مزیتی که بر اساس مفاد این نوع پیمانها میتوان تصور کرد کمک به توسعه پایدار برای طرفین تفاهم باشد.
پیمان خواهرخواندگی ظرفیت لازم را برای مشارکت شهرها فراهم میکند که این امر باعث توسعه پایدار شهرهای درگیر میشود.
اهداف توسعه هزاره که مورد تأکید سازمان ملل است در امضای تفاهمنامه خواهرخواندگی بین شهرهای جهان مورد توجه قرار میگیرد، زیرا این اهداف، توسعه پایدار را بهدنبال خواهند داشت.
در کنار اهداف توسعهای، پیمان خواهرخواندگی اهداف بشردوستانه را نیز دنبال میکند و میتوان از آنها در راه رساندن پیام صلح به سراسر دنیا استفاده کرد.
پیمان خواهرخواندگی در تغییر سطح فرهنگی دو شهر خواهرخوانده و تبادل فرهنگها نقش بهسزایی دارد.
به همین دلیل برخی از شهرهای خواهرخوانده با برگزاری مسابقهها و نمایشگاههای دورهای تلاش میکنند به پیشبرد این اهداف یاری رسانند.
از دیگر مزایای این پیمان تقویت دیپلماسی شهری است؛ خواهرخواندگی زمینه را برای افزایش ارتباطات میان فرهنگها و ارتقای تعاملات انسانی میان ساکنان شهرها فراهم میآورد.
ایجاد روابط خواهرخواندگی از رهگذر پرورش تفاهم و دوستی و اعتماد در سطح بینالمللی و تبادل برنامههای آموزشی، فرهنگی، ورزشی و … علاوه بر دیپلماسی شهری به توسعه گردشگری و تجارت نیز کمک میکند؛ بنابراین میتوان از روابط خواهرخواندگی بهعنوان کاتالیزور بینظیری برای رشد اقتصادی نام برد.
در جهان امروز که روابط بینالملل منافعمحور شده و سایر اهداف را تحتالشعاع خود قرار داده، گسترش و تقویت دیپلماسی شهری و یا نظام خواهرخواندگی که فرهنگمحور بوده و منافع همگانی و یکسان را دنبال میکند، میتواند به تلطیف فضای جهانی کمک قابل توجهی کند.
این توجه به فرهنگ مردمی و دیپلماسی شهری که در قالب توسعه روابط شهری و شهروندی انجام میپذیرد، از چنان ظرفیتی برخوردار است که میتوان از آن برای پیشگیری از بسیاری معضلات بینالمللی که در جهان امروز شاهد آنها هستیم، بهکار رود.
علاوه بر آن این روابط موجب همافزایی فرهنگی شده و فضای مناسبی را برای زندگی بهتر نیز مهیا میکند.
* انتقال تجربه
هر چند این پیمانها با هدف ایجاد یک رابطه فرهنگی و ابراز تمایل برای گسترش علایق و روابط فرهنگی بسته میشوند و یک قرارداد اجرایی نیستند، این ظرفیت وجود دارد که در قالب آن، دست به کارهای اجرایی هم زد تا شهروندان نیز شاهد خروجی آن باشند، گرچه این امر مستلزم آمادهسازی فضا و زیرساختهای لازم است.
همانطور که گفته شد خواهرخواندگی شهرها بسیار مفید و در انتقال تجربیات بین دو شهر مؤثر است اما باید پس از امضای این تفاهمنامهها رفت و آمدها و جلسات کارشناسی انجام شود تا نزدیکی بین فرهنگها ایجاد و زمینه ارتباطات فرهنگی فراهم شود.
فراهم کردن زمینهای برای مبادلات فرهنگی مانند نامگذاری خیابانها و میادین، المانها، نمادها، برگزاری تورهای گردشگری و برنامههای گوناگون دیگر که از مفاد این تفاهم نامههاست برای کاربردی کردن نیاز به اقدامات اجرایی پس از امضای این تفاهمنامهها دارد که نباید از آنها غافل بود.
با وجود اینکه اصل موضوع که یک وجهه جهانی برای شهرها بهدنبال دارد بسیار خوب است ولی عملکرد مدیران شهری پس از این مبادلات و موافقتها در تهیه برنامه اجرایی موضوعی است که باید بیشتر روی آنها کار شود.
نکته پایانی اینکه اگر بهدنبال این تفاهمنامهها تلاش شود که فعالیتهای فرهنگی انجام شود، میتوان نکات مثبت فرهنگ بومی، محلی و ملی خود را صادر و از نکات مثبت فرهنگی طرفهای دیگر الگوبرداری کرد که در سطح کلان دیپلماسی کشور نیز مؤثر باشد.