پایگاه خبری چهاردانگه: اینروزها که حقیقتنمایی رسانهها -تا حدودی- فراموش شده است و قدرت آنها در افشای نارساییها و تخلفات برخی مسئولنماها کاهش یافته است؛
اینروزها که برخی رسانههای اصلاحطلب، مصلحتاندیشانه از وعدههای فراموششدهی دولت، فیشها و حقوقهای نجومی میگذرند و با ارسالی بلند، توپ را به زمین دولت «محمود» میاندازند؛
اینروزها که برخی رسانههای اصولگرا همهی ضعفهای دولت قبل (انزوای سیاسی، اختلاسهای میلیاردی، دکلهای گمشده، املاک نجومی و …) را سهلانگارانه در پشت مسائلی چون برجام، برگزاری کنسرتهای مجوزدار و وعدههای عملینشدهی دولت «حَسن» پنهان میکنند؛
اینروزها که عموم مردم نیز نسبت به دغدغهها و معضلات جامعه (تبعیض، تضاد طبقاتی، اختلاس، حقوق نجومی و…) بیتفاوتاند و سر در گریبان دردها و روزمرگیهای خود فرو بردهاند؛
اینروزها که رسالت اصلی رسانهها (دفاع از آزادی و حقوق مردم، مصالح نظام و منافع کشور) را، گرد نیازها و معضلات فراوان این قشر پوشانده است؛
اینروزها که رسانهها و مطبوعات کشور بیسروسامانتر وبیدروپیکرتر از هر زمان دیگر است و آنها حتی از حل اختلافات داخلی خود عاجزند؛
نبودِ افراد متعهد و با وجدانی چون «جابر معافی» در خانه مطبوعات و جمع اهالی رسانه بهخوبی احساس میشود. جابر اگرچه سرپرست خبرگزاری نخست اصولگرایان (فارس) در استان مازندران بوده است اما به گفتهی همکاران و صاحبنظران، از آنجا که خود فردی رنجدیده و زحمتکش از خانوادهای متعهد و شریف بود، دغدغههای مردم و معضلات جامعه را بر جدلها و نزاعهای سیاسیِ معمول، ترجیح میداد. بهطوریکه خبرگزاری تحت سرپرستی وی -بهعنوان رسانه مردم- بهزودی مورد توجه مسئولان و مدیران قرار گرفت و از دهیاران و شوراهای اسلامی روستاها و بخشداران گرفته تا مدیران سطوح بالاتر جناحهای مختلف، تمایل به انتشار اخبار و عملکرد خود در این رسانه داشتند و طبیعتا این موضوع رسالت این رسانه و مرحوم معافی را سنگینتر میکرد.
پرداختن مداوم و شبانهروزی به معضلات و خواستههای مردم، و انتشار اخبار و نقدونظرهای فعالان سیاسی همه احزاب و گروهها تا حد ممکن، اگرچه این رسانه را در جمع بهترین رسانههای استان و کشور بالا برد، اما گاهی از سوی مسئولان ناکارآمد و برخی فعالان تندروی جریانها، تضعیف دولت و نادیدهانگاشتن خدمات آنها تعبیر میشد و حتی برخی پا را فراتر نهاده و هرازگاهی برخی انگهای سیاسی را متوجه وی میساختند که روح حساس و ظریف جابر را میآزرد.
و همآنها بودند که در روز درگذشت جابر معافی از نخستین افرادی بودند که در تشییع جنازه وی حاضر شدند، زیر تابوتش گریهها کردند و شرمنده از برخی رفتار و گفتار خود، پشت تریبونها و یادداشتها و مقالههای خود از صداقت و مردمداری مرحوم معافی سخنها گفتند و او را تا حد اَبَرانسان بالا بردند. وقتی که جابر، دیگر نبود!
از این واقعیت عمومی جامعهی ما «تا شخص زنده بُوَد کشندش بهجفا/ چون مُرد به عزت ببرندش بر دست» که بگذریم، سعی ما در این نگاره، این است که حقیقتهای اخلاقی و رفتاری مرحوم معافی را آنگونه که بود نه آنگونه که ما میپسندیم مورد اشاره قرار دهیم. باشد که رفتار و تفکراتش چراغ راه ما و کودکان فردا باد.
کسانی که جابر را میشناسند بهخوبی میدانند که سادگی و صداقت سرلوحهی زندگی وی بود. تکبر و ادعا در قلب و باورش جایی نداشت. در مواقعی که استان و کشور درگیر مشکلات اقتصادی و اجتماعی بود به مسائل فرعی و جریانی نمیپرداخت. در شرایط مختلف رنگ عوض نمیکرد. نگاهش به مسئولان کاربلد و با دانش، ویژه و توام با احترامی خاص بود و در واقع یک منتقد بود به تمام مسئولانی که «از نردبان اخلاص و ایمان مردم بالا رفتند و به قدرت رسیدند»، اما فقط نام مسئول را به یدک میکشند و رسالتشان، و دردهای مردمشان را پشت میزهای بزرگ ریاستشان به فراموشی سپردند و در عمل یک الگو بود برای اهالی رسانه که وارثان درد و ناشران آگاهیبخشی جامعه هستند تا از مسئولان و مدیران ضعیف، نابجا حمایت نکنند و حقیقت و مصلحت مردم را فدای خواستههای خود و دیگران نکنند.
همین ویژگیها و رفتار مرحوم معافی بود که موجب ماندگاری و جاودانگی وی در قلبهای همهی کسانی که با وی یا رسانهی تحت سرپرستیاش در ارتباط بودند، شده است.
با طلب آمرزش برای همهی سفرکردگان عرصهی رسانه و آرزوی سلامتی و بهروزی برای همهی فعالان و اهالی رسانه.
نویسنده: مجید ساجدی فر
منبع: مازند مجلس