سخنی در باب تعویضهای پیاپی پست بخشداری چهاردانگه
تمامی بخشداران که در چهار پنج سال گذشته، آمدند و رفتند، بدون برنامه کوتاه مدت و دراز مدت (مثلا ۲ تا ۴ ساله) بودند و قبول سمت بخشداری را بیشتر برای داشتن پستی بالاتر از پست قبلی خود و یا در دوران بازنشستگی پذیرفتند.
در طول حدود چهار سال گذشته چهار بخشدار به کیاسر آمدند و رفتند و هر کدام باری از دوش مردم برداشتند و بارهای زیادی را همچنان بر دوش مردم باقی گذاشتند.
اینکه در دولت تدبیر و امید یازدهم و دوازدهم، پست بخشداری چهاردانگه به عنوان گستردهترین بخش استان مازندران اینگونه بیثبات و دست به دست میشود، اصلا جای تعجبی ندارد و یقینا هر شخصی که مسئولیت بخشداری چهاردانگه را میپذیرد به مشکلات این بخش نیز آگاه است اما اینکه چرا نمیتواند بیش از یکی دو سال دوام بیاورند نکتهی کلیدی است که همیشه مهر سکوت بر آن زده میشود.
بخش چهاردانگه، به گواه داشتهها و نداشتههایش محرومترین بخش در استان مازندران است و همواره مورد بیمهری فرمانداری ساری و استانداری مازندران بوده و هست. گویی فرزند ناخواستهای است که والدینش وظیفه دارند فقط شکمش را بخور و نمیر سیر کنند و به دیگر نیازهای ذاتی و مشروعش وقعی نمیگذارند.
شوربختانه با آمدن هر بخشدار جدید، بر مشکلات چهاردانگه افزوده میشود و نه تنها تعویض آنان گره ای از کار چهاردانگه نمیگشاید که باعث سرخوردگی مردم از بیبرنامگی بخشداران نیز میشود و سرمایه ای گرانبها چون اعتماد مردم نیز خدشه دار میشود.
تمامی بخشداران که در چهار پنج سال گذشته، آمدند و رفتند، بدون برنامه کوتاه مدت و دراز مدت (مثلا ۲ تا ۴ ساله) بودند و قبول سمت بخشداری را بیشتر برای داشتن پستی بالاتر از پست قبلی خود و یا در دوران بازنشستگی پذیرفتند.
اینکه یک بخشدار، بومی چهاردانگه باشد، ذاتا به هزار و یک دلیل خوب است و به همان نسبت نیز به هزار و یک دلیل نادرست است.
بخشدار بومی اگر مدیر و مدبر و کاری نباشد، به هیچ دردی نمیخورد و فقط با توقع بومی بودن فرصت سوزی میکند و اگر بخشدار غیربومی اما کاربلد باشد به مراتب برای چهاردانگه مفیدتر است.
با نگاهی به زادگاه بخشداران چهاردانگه در ده سال گذشته (قدیری، اهل روستای لنگر بود – امینی، کیاسری بود – سلطانی اهل روستای کنتا چهاردانگه – جعفری اهل روستای کلکنار چهاردانگه و ستاری اهل سرخده در نزدیکی روستای بَرد که تا سه دهه پیش جزو چهاردانگه بود) و شرایط فعلی چهاردانگه در مییابیم که علیرغم بومی بودنشان، کار چندانی برای این بخش صورت نگرفته تا کارنامهشان درخشان باشد.
متاسفانه هر شخص بومی که مسئولیت بخشداری را قبول می کند، ناخواسته توقع مردم روستایش از او بالا میرود و او ناچار است به آنها توجه کند و در عوض مردم روستاهای دوردست هیچ دسترسی به او ندارند و خواستههایشان یا نادیده گرفته می شود و یا مورد بیمهری قرار می گیرد و به موقع به سر انجام نمی رسد.
برای نمونه، به وضعیت جاده ایلال به بالاده و در ادامه ی همین جاده از بالاده تا واوسر را مد نظر قرار میدهم که با بی توجهی بخشداران باعث ناراحتی مردم و شائبهی تبعیض بین روستاها شده، که واقعیت نیز مؤید این برداشت مردم است.
جاده ی ۱۰ کیلومتری شوسه ایلال تا بالاده و جادهی خاکی ۱۴ کیلومتری بالاده – واوسرنو تا دوراهی فولادمحله حدود ۱۰ سالست که در دست بهسازی و آسفالت می باشد اما در این ۱۰ سال فقط کمتر از پنج کیلومتر (از کاردکلا دره تا ایلال) آسفالت شده است و بقیه مسیر همواره در حال بهسازی تابستانه و تخریب زمستانه بوده و از آسفالت خبری نیست. وضعیت بسیار نامطلوب جاده بندبن نیز خود گواه دیگری بر کارنامه ضعیف بخشداران چهاردانگه در زمینه جاده و توجه به زیرساخت های روستاهاست.
به نظر می رسد که بخشداران چهاردانگه، دچار ضعف در نقشه خوانی چهاردانگه هستند و بخش چهاردانگه را فقط در کیاسر می بینند و به ویژه بعد از آقای امینی، به برخی مناطق همچون نرماب دوسر با حدود ۱۲ روستا توجهی بسیار کمتر از دیگر دهستانها و مناطق دارند و حل مشکلات این منطقه را گاه با وعده و وعید و گاه به بهانه نداشتن بودجه از سر خود وا کردند و مشکلات تلنبار شده را به بخشدار بعدی سپردند و این چرخه همچنان ادامه دارد.
در بخش های دیگر مانند کشاورزی، دامداری، بیکاری و مهاجرت از روستاها، به مثنوی هفتاد من کاغد بر می خوریم که شکافتن و بررسی آن خود مقاله ای دیگر می طلبد.
اینک یک بخشدار دیگر هم از قطار فرسودهی چهاردانگه پیاده شد و آقای مرتضی جعفری جایش را به آقای سلمان ستاری داده تا او نیز در ماههای آینده که دولت سیزدهم روی کار خواهد آمد جایش را به بخشدار دیگری بدهد و این یعنی در هشت ماه و روی کار آمدن دولت جدید، نمیتوان و نباید انتظار تغییری در وضعیت سیمای چهاردانگه داشته باشیم و از جمله کمترین امیدی نیز نمیتوان برای پیگیری بزرگترین مشکل چهاردانگه یعنی انتقال و دپوی ۱۴ ساله زباله های ساری به این چهاردانگه توسط بخشدار جدید داشت.
بخشداران، انتصابی مسئولان استان هستند و طبیعی است که کمترین پاسخگویی در باره عملکرد خود را نیز به مردم نداشته باشند. آنان به فرمانداری ساری و استانداری باید پاسخگو باشند و هنگامی که نهادهای سیاسی استان برای حمل زباله دستور می دهند کدام بخشدار می تواند مخالفت کند؟
وقتی بخشدار به عنوان بالاترین نهاد مدیریتی و اجرایی بخش، نتواند و یا نخواهد مشکل جاده نرمابدوسر، مشکل آب پشتکوه، مشکل بیکاری و … را در زمان تخصیص بودجه به درستی عنوان کند، در استانداری نیز توجهی به این مشکلات نمی شود و بودجه ای نیز برای آن تخصیص داده نمیشود و محرومیت منطقه در سالهای آینده همچنان ادامه خواهد داشت.
وقتی چشمهی باداب سورت به عنوان دومین اثر طبیعی ثبت شده کشور – و بیمانند در جهان – چنین بلاتکلیف مانده و تخریب می شود و هر کدام از مدیران استان سهم اداره خود را بعنوان متولی آنجا می خواهند، بخشدار چرا باید برای رونق گردشگری چهاردانگه به عنوان ظرفیتی منحصر به فرد در کشور، اقدامی موثر انجام دهد؟
وقتی جاده کیاسر بعنوان طولانی ترین جاده جنگلی و یکی از زیباترین جادههای کشور هر روزه قربانی میگیرد، بخشدار مگر میتواند کاری از پیش ببرد و جلوی کامیون های حمل زباله به عنوان عامل اصلی تصادفات را بگیرد؟
گازرسانی به روستاها قرار بوده دو سال پیش به اتمام برسد که هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است و یکی از الویت های بخشدار جدید پیگیری گازرسانی به روستاهاست.
وقتی چهار سال پیش درمانگاه خیریه بالاده گشایش یافت، قرار بود هر هفته دو روز پزشکی عمومی در آنجا طبابت کند. نه تنها درب درمانگاه مدتهاست بسته است بلکه از طرف بخشداری چهاردانگه نیز پیگیری های لازم صورت نگرفته تا مردم دوازده روستای منطقه از امنیت حداقلی سلامت برخوردار باشند. این هماهنگیها، وظیفهی بر زمین گذاشتهی بخشداری است.
در زمینه نوسانات برق، امنیت مردم روستاهای خالی از سکنه، مشکلات پوشش مخابراتی و نداشتن یا ضعف بودن اینترنت در چهاردانگه، مشکل آب آشامیدنی و کشاورزی بسیاری از روستاها و …. از موارد دیگری است که بخشدار جدید باید آنها را پیگیری کند.
به هر کدام از دهستانها و روستاهای بخش چهاردانگه که نگاه کنیم، مشکلات زیادی وجود دارد که باید به عنوان حق مشروع مردم و مصرع در قانون اساسی از سوی دولت و به ویژه بخشداری چهاردانگه مورد توجه و پیگیری قرار گرفته و برطرف شود.
اکنون با شروع فصل سرما و با آمدن بخشدار جدید، انتظار میرود آقای ستاری در توجه به مناطق دوردست بخش چهاردانگه اهتمام ورزیده و ارتباطی نزدیکتر، بهتر و عادلانه تر با مردم، شوراهای اسلامی و دهیاریهای ۹۵ روستای بخش برقرار کرده و خواستههای برزمین مانده از دوره آقای جعفری و بخشداران پیشین را پیگیری و به سر انجام برساند.
آنچه در فردای ریاست بخشداران چهاردانگه بر جا میماند صندلیای است که به هیچ کس وفادار نیست – که یقینا به شخصی دیگر خواهد رسید – و عملکردی است که مورد قضاوت مردم و تاریخ قرار میگیرد.
برای آقای ستاری آرزوی موفقیت و خدمت عادلانه به مردم محروم چهاردانگه را داریم.