طبیعت خدادادی پهنه بزرگی است و هر موجود را خداوند تبارک وتعالی با خصوصیات ویژه ای خلق کرد و شاید این تنوع برای آن باشد تا ما بیش از پیش به قدرت خداوند بپی ببریم و به فرمایش قران کریم عده ای منتبه (آگاه ) گردند و شکر نعمت را به جای بیاورند.
درغروب یکی از روزهای ماه اردیبهشت در حال برگشت از سرزمین شالیزاری بودم در کنار رودخانه کور راهی بود که دو طرفش پوشیده از علف و کنگر و دیگر گیاهان بیابانی بود. بی خیال داشتم راه را طی می کردم که ناگهان چشمم به ماری افتاد با قدی حدود ۹۰ سانتی متر طول، پوست بدنش خاکی تیره و از خالها و پولک های سیاه مختلفی پوشیده شده بود و سری مثلثی شکل، شکمی قرمز پر رنگ و چشم های کشیده ی بادامی و…. داشت. با دیدنش ترس برم داشت کمی دنده عقب رفتم تا حیونکی از آنجا برود و من نخواستم او را بکشم ( مثل مستندهای راز بقاء خارجی که بعد از تحقیقات و فیلم برداری حیوان را آزاد می کنند ) اما مار درست وسط راه چمبر زد و با تکان دادن پی در پی دمش و صدای دیرینگ دیرینگ و فیگور گرفتن و فیس فیس کردن پی در پی می خواست سمی بودن و خطر ناک بودنش را به رخم بکشد! و به من بگوید … هان ، هوشیار باش این جا قلمرو من است! نبینم این طرف ها میپلکی. برو بازی بچه!!! و مدام بدنش را جمع وجور می کرد و سمت چمبرش را تغییر می داد.
کم کم ترسم ریخت چون قدرت مانورش را دیدم و حساب کردم که او تا جایی از قسمت بدنم را گاز نگیرد قادر به انجام کاری نیست. او همچنان فیگور می گرفت و با ژستی حق به جانب به طرفم حمله می کرد و مرا به رفتن و ترسیدن دعوت می کرد. نزدیک سرش شدم و سر مثلثی شکلش را به دقت نگاه کردم خط قرینه درست در وسط سرش قرار داشت و دو قسمت بدن مثل هم بود خیلی جالب و دیدنی بود. مار برای اینکه مرا بترساند دهانش را باز می کرد و حتی سه الی چهار مرتبه دو دندانی که برای تزریق سم در فک بالا قرار داشت را نشانم داد.
کم کم ورق برگشت و من به او گفتم تمام ژست هایت همین قدر بود بچه!! جلویم را گرفتی تا به عقیده ی خودت مرا بترسانی؟! ولی ما کجا وترس کجا!!!! قصد کشتنت را ندارم از جسارت و عرضه ات خوشم آمد، فقط می خواهم کمی شوکت بدهم مار همچنان خودخواه و مغرور بود و قصد رفتن نداشت. چوبی تهیه کردم با همان حالت چمبر او را به داخل رودخانه انداختم. باور کنید او همچنان مغرور و چمبر زده بود و روی آب شناور بود و جریان آب او را با خود می برد یک دفعه حس کرد که داخل آب است دست و پایش را گم کرد و تا خواست به خودش بیاید و شنا کند جریان آب او را پشت رو کرد وحدود ۱۰متر او را با خود برد و با تلاش و سعی فراوان مار به حالت اولیه برگشت و می خواست شنا کند اما مثل گوشی تلفن که روی حالت ویبره باشد می لرزید به اوگفتم حالا فیس فیس کن و برایم شاخ و شانه بکش … بعداز کلی کلنجار مار خودش را به کنار رودخانه رساند بالای سرش رفتم و دیدم سرش را پایین انداخته مثل یک اسیر تسلیم شد انگار که شارژش تمام شده باشد به او گفتم ای بچه با پیچ بپیچ و با ما نپیچ. رهایش کردم وبه سمت منزل روانه شدم …
نکته: تنها حیوانی در طبیعت که قادر به شنا کردن و یاد گرفتن شنا نیست شتر است و باقی جانوران از هر نوعی قادر به شنا کردن هستند.
احمد کفشگر کیاسری
۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ – شالیزار پایین کیاسر
مطلبی در رابطه با انواع مارهای سمی و نیمه سمی بخش چهاردانگه در پایگاه خبری چهاردانگه منتشر شده بود که دیدن آن برای شناختن این گونه جانوری و انواع آن در طبیعت بخش چهاردانگه خالی از لطف نیست.
انواع مارهای سمی و نیمه سمی بخش چهاردانگه
با سلام و خدا قوت
ممنون ار نوشته زیبا و کمدی شما
راستی مار زنگی در ایران پیدا نمی شه.
درود بر شما
دیروز یک مار زنگی در باغ خودم در قائمشهر دیدم . تقریبا ۵۵ سانتیمتر طول داشت . سری مثلثی و چشمانی با یک خط نازک ، با احتیاط کامل سعی کردم بگیرمش و دستکش دستم کردم ولی ترسیدم وقتی که دیدم حالت تهاجم گرفت و انتهای دمش شروع به لرزش کرد فهمیدم که زنگی است . رنگ قرمز بسیار تند با لکه های منظم و بسیار زیبا . شکمش چاق بود و نشان میداد که تازه غذا خورد . سعی نمیکرد فرار کند ولی قصد ماندن رو هم نداشت . ما چند سال قبل تو باغ مار جعفری دیدیم و میدونستیم که این مار بسیار سمی رو تو باغ داریم ولی افعی زنگوله دار . . . فکرش را هم نمیکردیم !! ازش عکس گرفتم و بعد به بیرون باغ هدایتش کردم . ما مار نمیکشیم . (چقدر خوب بود که میدونستم چجوری عکس این مار رو ارسال کنم )
با تشکر از اطلاعات شما دوست عزیز. شما می تونید این عکس را از طریق ارسال خبر پایگاه در سمت راست سایت ارسال کنید.
سلام. مطلب خیلی خوبی بود. مرسی که به حیوان آسیب نزدید. در پناه حق تعالی