پایگاه خبری چهاردانگه: هرچند که صنعت در مازندران آنطور که در برخی از استان های صنعتی میشناسیم شناخته شده نیست منتها از چندین دهه قبل با ورود برخی از صنایع مهم جهانی مانند نساجی و صنعت تنباکو به مازندران شاهد آشنایی مردم و مسئولان با روند استقرار و شکل گیری نوع خاصی از محیط های صنعتی بودیم که مختص شمال کشور بود. مردم عمدتا کشاورز و دامدار مازندران با استخدام در کارخانجات صنعتی به تدریج سبک و نحوه زندگی سنتی خود را با شرایط صنعتی و دنیای ماشینی جدید همگون و متناسب کردند.
در گذشته علاوه بر برخی از صنایع روز دنیا با پروژه هایی مانند کارخانجات کشت و صنعت هم مواجه بودیم که علاوه بر استقرار ماشین آلات صنعتی در جهت کمک و ترویج کشاورزی هم فعال بودند. نمونه مهم این مدل کارخانجات کشت و صنعت شمال مستقر در مازندران بودند که طی ده ها سال در زمینه کاشت دانه های روغنی و تولید محصولات و مشتقات این گیاهان که یکی از معروفترین برند های کشور هم بود مشغول فعالیت بودند.
متاسفانه در دهه شصت شمسی با رویکرد محافظه کارانه مجلس وقت و عدم ایستادگی مناسب نمایندگان آن دوره قوانین مربوط به منع استقرار صنایع در استان های شمالی پیشنهاد و تصویب شد.
از آن تاریخ به بعد رفته رفته آن مقدار از صنعتی هم که طی سالیان طولانی پیش از تصویب چنین طرحی در استان های شمالی مستقر بودند از رونق افتادند و مردمی که به اشکال گوناگون به این کارخانجات وابستگی پیدا کرده بودند دچار آشفتگی و هرج و مرج ناشی از بلاتکلیفی آینده صنعت شدند.
چندین سال باید می گذشت تا همگان پی به اشتباه چنین تصمیمی ببرند.بهانه حفظ محیط زیست یا بهره وری بیشتر کشاورزی در مازندران بهانه جالبی برای نابودی صنعت شمال نبود. حالا باید دوباره اسب های صنعت زین میشدند و سوارانی از راه میرسیدند که در این وادی بتازند اما دیگر نه رمقی برای اسب ها مانده بود و نه چابک سوارانی به مهارت قبل پیدا میشد. فرار سرمایه ها و بی اعتمادی سرمایه گزاران که نتیجه وضع قوانین دست وپا گیر در شمال بودند کار خود را کرد و نتیجه آن شد که صنعت در شمال و مازندران به معنی واقعی کلمه زمینگیر شد.
اکنون با هیچ آب حیاتی هم نمیشد این اندام نحیف رو به موت را دوباره زنده کرد.سیاست های دولت های اصلاح طلب و عدالت پرور و اعتدال گرا هم تا اینجای کار نه تنها هیچ کمکی به بهبود شرایط نکرده که در برخی از موارد قوز بالای قوز صنعت شمال شده است. در این میان سازمان ها و اداراتی مانند سازمان صنعت،معدن و تجارت استان و اتاق صنایع استان و شرکت شهرک های صنعتی کاری جز روزمرگی و اتلاف وقت و انرژی خود و دیگران انجام نمی دهند.
تعطیلی ده ها کارخانه و اعلام ورشکستگی صنایع بزرگ و کوچک در جای جای استان خود گواه ناکارآمدی این دستگاه های عریض و طویل در استان هستند.
معجزه اینجاست که آنچه ما دائم داریم می شنویم آمار های عجیب و غریب از رشد روزافزون اقتصادی،افتتحاح کارخانجات عظیم و سرازیر شدن سرمایه به بخش صنعت استان است اما آنچه میبینیم رکود اقتصادی،تعطیلی کارخانجات و بی کاری روزافزون کارگرانی است که به نان شبشان هم محتاجند. با چنین شرایطی بهتر است نسبت به تعطیلی ارگان های مسئول هم اقدام شود تا دست کم سطح انتظارات افکار عمومی بیش از حد بالا نرود.