پایگاه خبری چهاردانگه به نقل از مازندنومه، پل وِرِسک در سوادکوه، از شاهکارهای مهندسی به حساب میآید که در سال ۱۳۱۵ بازگشایی شد. این پل که راهآهن سراسری تهران ـ شمال را به هم متصل میکند در ارتفاع ۱۱۰ متری از ته دره با دهانه ۶۶ متری و با وسایلی ابتدایی ساخته شد.
پل ورسک در شمار مهمترین آثار فنی مهندسی راه آهن شمال ایران محسوب میشود که در مهرماه ۱۳۵۶ با شماره ۱۵۳۴ ثبت آثار ملی شده است.
ورسک از جمله پلهای استراتژیک ایران است که توسط شرکت سوئدی-دانمارکی کامپساکس و با تضمین ۷۰ ساله احداث شد.
این پل در ۲۳ تیرماه ۱۳۲۴ بنابر پیشنهاد وزارت راه، پل ورسک به نام پل پیروزی نامیده شد.
این پل فقط مخصوص عبور قطار است و در حال حاضر قطارهای مسافری تهران-ساری و تهران-گرگان پس از گذشت بیش از ۷۰ سال هر روز چندین مرتبه از روی آن میگذرند.
همچنین قطارهای باری و سوختی نیز از روی آن عبور میکنند. امروزه پل ورسک علاوه براهمیت ویژه در صنعت حمل ونقل، از جاذبههای سیاحتی ایران نیز محسوب می شود.
نام پل ورسک در کتاب رکورد گینس، در بخش پلهای با ارتفاع بیش از ۶۱ متر به ثبت رسیده است.
روزنامه اطلاعات در تاریخ ۵ اردیبهشت سال ۱۳۱۵ به نقل از مهندس لادیسلاوس فون رابسویچ- مهندس سازنده این پل که مهندس ورسک نامیده می شد-نوشت: روزی که این مدل را برای احداث پل ورسک تهیه کردم، مهندسان دیگر با نظر حیرت به آن نگریسته و اجرای نقشه و احداث آن را در شمار یکی از فتوحات علم مهندسی به حساب آوردند. امروز که این پل احداث شده، همه، من و رفقایم را تشویق و تحسین میکنند و آن را در شمار بهترین پلهای دنیا و شاهکار مهندسی می دانند.
این مهندس اتریشی تبار از طرف دولت آلمان مامور شده بود به ایران بیاید تا یکی از سخت ترین پروژه های مهندسی دنیا را در سوادکوه به انجام برساند. او در ایران نیز به مهندس ورسک مشهور شد.
پل ورسک هنوز هم نماد مهندسی پیشرفته آلمانیها و انجام کار محکم و درست است. این پل در زمان جنگ جهانی دوم و توسط وینستون چرچیل -نخست وزیر وقت انگلیس- پل پیروزی لقب گرفت. به قول فرماندهان متفقین اگر این پل وجود نداشت شاید نقشه ی جهان به شکل دیگری بود.
از بازنشستگی این پل سالهاست که می گذرد اما همچنان پابرجاست و گویی جزیی از کوه شده است و بازدید از آن شوقی عجیب در انسان ایجاد می کند، چرا که هیبت ویژه ای دارد.
مهندس ورسک در اوقات فراغت بهویژه در فصل زمستان که بهدلیل رعایت ایمنی عملیات احداث پل تعطیل میشد، به کار مورد علاقهاش یعنی نقاشی میپرداخت.
یک نمونه از نقاشیهای او تصویر زیر است که پل ورسک را درمرحله اتمام بخش قوسی و ستونهای نگهدارنده تاج پل نشان میدهد.
او در سال ۱۹۳۸ ایران را ترک و در کوران جنگ دوم جهانی، پروژه های بسیاری را در آلمان، نروژ و مصر اجرا کرد.
رابسویچ در سال ۱۹۵۱ دکترای خود را از دانشگاه گراتس اتریش گرفت و بعدها بهعنوان مشاور سازمانملل در سالهای ۱۹۵۶تا ۱۹۵۸ در ونزوئلا خدمت کرد.
او به حیوانات نیز علاقه داشت. آقای فتح الله اولادزاد عباس آبادی ۹۰ ساله و ساکن ورسک می گوید: «او یک توله خرس زخمی را در اطراف کوه های خرو- نرو دیده بود، آن را گرفت، نگهداری و بزرگ کرد. یک مرتبه خرس به همسرش نیز حمله ور شد.»
او در این تصویر با شیشه شیر مشغول دادن شیر به یک بره است و پسرکی با لبخند به او می نگرد.
تصویری نایاب هم از همسر مهندس آلمانی درسوادکوه مازندران در دست است. آگوست سالِ ۱۹۳۱ میلادی(مرداد ۱۳۱۰ خورشیدی) مهندس احداث راه آهن یعنی”لادیسلاوس فون رابسویچ” به ایران می آید تا پروژه ی بزرگ احداث راه آهن سراسری را اجرایی سازد.
او پس از چندی در سوادکوه مستقر و بعد از مدتی همسرش به او ملحق شد.
این تصویر هنگامی است که یکی از مهندسان به استقبال همسرش رفت و با دوربینی که داشت این صحنه را ثبت کرد. پسرک بومی نیز با حمل وسایلش او را به محل اسکان شان راهنمایی می کند.محل عکس هم اکنون محوطه ی سینی ایستگاه راه آهن پل سفید است.
بادرود . این پل تاریخی در زمان رضاخان ساخته شد . دست مریزاد به همه دستندرکاران ساخت این پل تاریخی . جالب اینه که در ساخت این پل ازارماتور استفاده نشده است .وکلیسا کوچکی هم ازان موقع که محل عبادت پرسنل خارجی بوده درکنار جاده فیروزکوه وجنب یک رستوران نرسیده به دواب وجود دارد
کاش رضاشاه این پل را در زمان مناسب منفجر میکرد تا متفقین نتوانند با استفاده از ان کمکهایشان را به شوروی برسانند. اگر این اتفاق میافتاد شاید دیگر پیروزیای برای متفقین رخ نمیداد تا چرچیل بتواند از پل پیروزی (که اتفاقا سازندهاش هم المانیها بودند) حرف بزند.
بادرود . این پل تاریخی در زمان رضاخان ساخته شد . دست مریزاد به همه دستندرکاران ساخت این پل تاریخی . جالب اینه که در ساخت این پل ازارماتور استفاده نشده است .وکلیسا کوچکی هم ازان موقع که محل عبادت پرسنل خارجی بوده درکنار جاده فیروزکوه وجنب یک رستوران نرسیده به دواب وجود دارد
کاش رضاشاه این پل را در زمان مناسب منفجر میکرد تا متفقین نتوانند با استفاده از ان کمکهایشان را به شوروی برسانند. اگر این اتفاق میافتاد شاید دیگر پیروزیای برای متفقین رخ نمیداد تا چرچیل بتواند از پل پیروزی (که اتفاقا سازندهاش هم المانیها بودند) حرف بزند.