چهاردانگه نیوز به نقل از مازند مجلس، علی اصغر یوسف نژاد یکی از نمایندگان موفق و با تجربه مازندران است که حضوری فعال در دورههای پنجم و هشتم مجلس شورای اسلامی داشته است به همین دلیل پس از حضور وی در دفتر مازندمجلس به بررسی اجمالی از وضعیت مجلس شورای اسلامی و نمایندگان ملت، در طول سالهای انقلاب پرداختیم. یوسفنژاد در این باره به بیان دیدگاههای خود بر اساس تجربه و دانشی که در این حوزه داشته، پرداخته و انتقادات و پیشنهادات قابل تاملی مطرح کرده که از نظرتان میگذرد:
مجلس در نظارت ضعیف و در قانونگذاری دچار اشکال است
عملکرد نماینده باید با آنچه که از وی انتظار میرود و آنچه که در وظایفش هست و انجام میدهد تناسب داشته باشد. پس عملکرد نماینده در ۳ حوزه است، یک: انتظار مردم، دوم: آن چیزی که انجام میدهد، و سوم: آن چیزی که برابر قانون باید انجام دهد. اگر این سه تا منطبق بر هم باشند میشود نماینده خوب. وگرنه اگر عملکرد نماینده در برابر انتظار مردم، حوزه تقنین، و درعمل متفاوت باشد و با هم منطبق نباشد، نباید آن نماینده را موفق دانست.
مطلب دیگر اینکه پیرو آنچیزی که در قانون اساسی نوشته شده و در جمع نخبگان و کسانی که موضوعات مربوط به مجلس و تقنین را پیگیری میکنند وظیفه نماینده مجلس، قانون گذاری و نظارت بر اجرای قانون هست. هم از لحاظ قانونی هم از لحاظ تکلیف اجتماعی، تکلیف سیاسی و حتی تکلیف شرعی نماینده نیز همین هست. البته در قانون اساسی آمده است وظیفه نماینده قانونگذاری و اجرای قانون است اگر این کار را به خوبی انجام دهد به عنوان یک نماینده شایسته بر اساس شاخصهایی که وجود دارد بابد به وی نمره داد. هرچه به شاخصها نزدیکتر باشد نشان میدهد وی، نماینده کاردانی هست. اگرچه ممکن است انتظارات و توقعات جامعه و دستگاهها و افراد از وی یک چیز دیگری باشد. ولی این نباید مانعی بر اجرای وظیفه اصلی وی (قانونگذاری و نظارت) شود.
بنده فکر میکنم مجلس در طول این سالهای مختلف که حتی بنده نیز نماینده مردم در مجلس بودم مجلس از وظایف اصلی و قانونی خود دور شده. اول اینکه در بحث نظارتی تاحدودی ضعیف عمل کرده و در قانونگذاری و شیوههای قانونگذاری نیز دچار اشکال است. نه اینکه این مسائل را اینجا عنوان کنم بلکه در مجلس نیز مطرح کردم بحثهایی صورت پذیرفت اظهارنظرهای متفاوتی انجام شد. دلیل این ضعف و اشکال، شاید در ساختار پارلمانی یا نحوه انتخاب نمایندگان و شرایط انتخابشوندگان باشد و مسائلی که در انتخابات وجود دارد و به همین خاطر در ادوار مختلف مجلس، قانونگذار به معنای واقعی نداشتیم یعنی کسی یا کسانیکه هوش قانونگذاری داشته باشد، نداشتیم و به همین خاطر میبینیم در تصویب قوانین مثلا قوانین انتخابات حدود ۳۰ بار تغییر یافته در حالی که یک قانون جامع، قانونیاست که مستمر باشد، ثابت باشد و بتواند سالها قابلیت اجرایی داشته باشد مثل قانون ثبت یا تجارت که بیش از ۶۰ سال پیش نوشته شده و اجرا میشود. بنابراین یکی از بحثهای مهمی که باید پیگیری شود این است که قانون خوب چیست؟ قانونگذار شایسته کیست؟ نماینده خوب چه شاخصهایی باید داشته باشد؟ یعنی باید شاخصهایی معین شود تا براساس آن میزان عملکرد نمایندگان و مجلس مورد بررسی قرار گیرد. و اینگونه نباشد که عملکرد نماینده، فقط در کارهای اجرایی ارزیابی شود. مثلا یک نماینده (خارج از استان نام میبرم) اگر بیاید یک کمربندی برای مثلا سمنان احداث کند، نماینده خوب نیست! چون اگر قرار باشد نماینده درگیر ساخت کمربندی و… باشد ناچار از کار اصلیاش باز میماند. با این وجود پس وظیفه اداره راه و ترابری استان و شهرستان با این همه نیروی انسانی و منابعی که دارند، چیست؟ البته پیگیری و جدیت نماینده در مسائل مختلف قابل تقدیر است ولی وظیفه اصلی نباید فراموش شود یکی از مشکلات جامعه ما این است که در مجلس هوش قانونگذاری، علاقه و انگیزه فردی برای مشارکت در قانونگذاری کم است و این به معنای عدم وجود نماینده خوب نیست بلکه یکی از مشکلات اساسی مجلس این است که مشارکت نمایندگان در هنگام دادن رای برای تصویب یا عدم تصویب طرحی، بالا نیست و گاها میبینیم بیش از صد نماینده در صحن حضور ندارند. وفاداری به قانون اساسی و اجرای آن یکی از مسائلی است که باید جزء شاخصهای یک نماینده خوب محسوب شود.
مساله دیگر حضور نمایندگان در کمیسیونهای تخصصی است که باید مرتبط با سابقه ، رشته و تجربه آنها باشد تا منجر به نتایج مثبت شود. بنابراین یکی از مشکلات مجلس این است که تحصیلات، سابقه و تجربه مدیریتی نمایندگان با کمیسیونهای مربوطه، همخوانی ندارد.
در مجلس تولید قانون در حد صفر است و اغلب ، اصلاح قوانین صورت میپذیرد
برای همین است که تاکید میکنم نماینده باید در قانونگذاری مشارکت داشته باشد، چالش ایجاد کند و به مسائل موشکافانه نگاه کند تا قوانین خوب و جامع تصویب شوند و البته قوانین جامع برای یک سال و یک دوره نیست و ممکن است میلیونها انسان در ادوار مختلف از آن بهرهمند شوند. مثلا قانونی که برای تامین اجتماعی نوشته میشود افراد جامعه در نسلهای مختلف از آن استفاده میبرند که اگر خوب بررسی و تدوین شود به نفع همه افراد جامعه است. قانونی که بعد از ۶ ماه اصلاحیه میخورد مشخص است که این قانون خوب بررسی نشده و دانش نمایندگان در ان حوزه کافی نبوده است.
همانطور که واضح است قانون خوب را نماینده مینویسد، نماینده اگر در موضوعات مطرحشده در مجلس مسلط نباشد، از دانش کافی برخوردار نباشد و تحقیقات لازم را انجام ندهد، مطمئنا نمیتواند درباره آن موضوع اظهارنظر کند و اگر اظهارنظر کند، نظرش جامع و کارشناسی نیست و در نهایت نمیتواند منجر به تصویب قانون جامع شود.
در سالهای اخیر، اغلب قوانین مجلس، اصلاح قانون است در مجلس تولید قانون نداریم. مجلس نیاز به تولید قانون دارد همانطور که کار اصلی رسانه تولید خبر است کار اصلی مجلس نیز تولید قانون است اینکه قوانین اصلاح شود خوب است اما نه اینکه تولید قانون تقریبا در حد صفر باشد. مجلس خوب منوط به قانونگذار خوب است و قانونگذار خوب کسیاست که علاوه بر علاقه و انگیزه مشارکت باید دانش وسابقه و تخصص لازم را در کمیسیونی که عضو هست داشته باشد. این بحث عمومی مجلس هست و راجع به فرد با افراد خاص نیست.
عزل و نصب، تفرقهافکنی، زیر سوال بردن مسئولان از وظایف نمایندگان نیست!
مساله دیگر، بحث نظارتی مجلس هست و اینکه نمایندگان پیگیر باشند قوانینی که تصویب شده در عمل اجرا شده یا نه؟ من ندیدم وظیفه نماینده عزل و نصب باشد! یا در جایی توهین به برخی مسئولین حوزه باشد! یا زیر سوال بردن دیگران و تفرقهافکنی باشد! وظیفه نماینده قانونگذاری و نظارت است البته وظایف دیگری نیز دارد که فرع محسوب میشوند و نباید جای اصل را بگیرند.
طبیعتا در انتخابات (رای دهنده رای گیرنده و عوامل اجرایی) نیز نقصهایی وجود دارد و آنگونه که باید، منجر به انتخاب افراد کاردان نمیشود. گاهی تعصبات قومی و قبیلهای، بکاربردن ابزارهای غیرقانونی و غیرشرعی توسط اطرافیان برخی نامزدها موجب میشود مردم یک انتخاب خوب نداشته باشند
مجموع مواردی که ذکر شد در نهایت موجب از دست رفتن کارآمدی مجلس میشود واینگونه است که مجلس از راس امور دور میشود. اگر مملکت میخواهد پیشرفت کند و توسعه و سازندگی و اثرگزاری در آن اتفاق بیفتد باید مجلس کارآمد داشته باشد و مجلس کارآمد را نماینده خوب ایجاد میکند و نماینده خوب را باید افکار عمومی از شاخصها تشخیص دهند شاخصها باید برای مردم تعریف شوند که قانون خوب چیست و نماینده کارآمد کیست؟ تا آرای مردم براساس احساسات نباشد و این یک طرف قضیه است. طرف دیگر قضیه به جوانان و نسل سوم مربوط میشود.
اگر کسی از جوانان احساس میکند تمام شرایطی ذکرشده را دارد قابلیت علمی و تجربه و علاقمندی را دارد بازهم برای کاندیداتوری مجلس اعلام آمادگی نمیکند، چون شاخص ومعیار انتخاب افراد شایسته وجود ندارد. بنابراین نمایندگان و کاندیداها در ادوار مختلف تکرار میشوند من خودم (این را صادقانه عنوان میکنم) اگر احساس بکنم و دوست دارم از نسل دوم و موج سوم انقلاب بیایند در انتخابات شرکت کنند و من از آنها حمایت میکنم وکسانی که شهامت این را داشته باشند که جوانان این حوزه دارند بنده علاقمندم از چنین اشخاصی حمایت کنم تا تکرار نماینده در چند دوره مجلس نداشته باشیم. باید فضای رقابت و انتخاب سالم فراهم شود تا در شهرستانهای مختلف مثلا ۲۰ تا نامزد مطرح و کاردان و متخصص در حوزه مجلس اعلام نامزدی کنند و مردم در انتخاب خود دچار تردید شوند و با تحقیق و بررسی اصلح را انتخاب نمایند. در این شرایط، نامزدها یکی از یکی بهتر است و نامزدها از لحاظ تخصص، تجربه و علاقمندی از هم فاصله چندانی ندارند. اگر این شرایط فراهم شود و تفکرات قومی قبیلهای کنار رود میتوان گفت حدود ۵۰ جوان در حوزه ساری و میاندورود برای نامزدی اقدام میکنند که شرایط ذکرشده را دارند. ولی با وضع موجود در صحنه حاضر نمیشوند چون میدانند انتخاب نمیشوند.
رسانهها باید شاخصهای تشخیص نماینده خوب را به جامعه معرفی کنند
من اعتقاد دارم رسانهها باید اطلاعرسانی کنند که نماینده خوب چیست مجلس کارآمد چه مجلسیست و اهمیت این را بدانیم که چه کسی را برای کجا بفرستیم، افرادی که هر آن ممکن است وزیر شوند کما اینکه بسیاری از وزیران از مجلس به وزارت انتخاب شدند یا خیلی از کسانی که وزیر بودند بعد از وزارت به مجلس آمدند پس مجلس جایگاه فاخر و رفیع و موثر دارد پس اگر کسی بخواهد نماینده افکار عمومی یک حوزه باشد جلودار و پیشاهنگ فکری یک یا چند شهرستان باشد، باید فردی با شاخصهای خاص و ویژه باشد من فکر میکنم در این مسائل باید تغییراتی ایجاد شود. طرح جامع انتخابات یکی از محورهایش باید ارتقای جایگاه نمایندگی در مسیرهای مختلف انتخابات (رای دهنده رای گیرنده و عوامل اجرایی) باشد که بتواند تغییر ایجاد شود. البته کارهایی انجام شده در زمینه تحصیلات و تجربیات ولی تغییر موثر زمانی است که همه جوانب در نظر گرفته شود.