اختصاصی پایگاه خبری چهاردانگه: وقتی صحبت از نامزدی بانویی از ساری در انتخابات مجلس شورای اسلامی مطرح شد مثل بسیاری از زنان و حتما مردان این شهر کنجکاو شدم تا بیشتر درباره او بدانم. یکی از سوالات مانده در ذهن این بود که چرا او پیش از این برای شورای اسلامی شهر کاندیدا نشده است. نگاهی به سوابقش پاسخ سوالم بود؛ او طبیب است و سوابق اجرایی متعددی دارد. دکتر عالیه زمانی کیاسری ۴۵ ساله است، پدرش معلم بود و مادرش فرزند آیت ا… حاج شیخ اسداله زمانی کیاسری است. زمانی فارغ التحصیل رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز است و متخصص بیهوشی و مراقبت های ویژه. او، ریاست بیمارستان های حضرت فاطمه زهرا(س) و امام خمینی (ره) ساری، ریاست دانشکده پیراپزشکی و سرپرستی مرکز آموزش مهارت های بالینی دانشگاه علوم پزشکی را طی سالهای ۷۸ تا ۹۲ عهده دار بوده است. تالیف کتاب، چاپ مقاله در مجلات معتبر داخلی و خارجی، استاد راهنما و مشاور پایان نامه پزشکی عمومی و تخصصی و…از جمله فعالیت های پژوهشی اوست. گفتگو با این کاندیدای نمایندگی مردم مرکز استان مازندران در خانه ملت در شرایطی که مردان متعددی گوی سبقت را به انحا مختلف از هم می ربایند و تعدادی از آنها با هر ترفندی درصدد کسب آراء مردم هستند، انجام شد. زمانی دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق عمومی و مادر یک پسر ۱۳ساله و یک دختر ۱۰ساله است.
*خانم دکتر اجازه بدهید گفتگو با شما که یکی از کاندیداهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی در استان هستید را از منظر انتخابات آغاز کنیم؛ این روزها سهمیهبندی و الزام به حضور تعداد مشخصی نماینده زن- مانند بسیاری از کشورها- که خود نیازمند ایجاد تغییراتی در قانون است مطرح شده، بنابراین زنان در تلاشند تا این سهم را از فهرستهای انتخاباتی بگیرند. در این میان زنان اصلاحطلب تأکید بیشتری روی این مسئله دارند و امیدوارند که در فهرست نهایی اصلاحطلبان حضور قابلتوجهی داشته باشند. شما این امر را چگونه تحلیل می کنید؟ آیا می توان امیدوار بود؟
به نظرم هر فرد در مقابل جامعه و مردم مسئول است و وظایفی به عهده دارد و باید سهم تأثیرگذاری مثبت خود را اعمال نماید. ایفای وظیفه و حضور مؤثر یک موضوع فراجنسیتی است که افراد برحسب دانش، توانمندی و مهارتهای خود باید عمل نمایند. در جامعه امروز ما، زمینه های حضور و جلب مشارکت فعال زنان در صحنه های مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی همچنان نیاز به تقویت ویژه دارد و زنان نیز باید در این موضوع نقش فعالانه تری را اعمال نمایند.
*آیا این موضوع کمی دیر و به صورت ضرب العجل مطرح نشده است؟
موضوع سهم طبی زنان و الزام به این سهم، می توانست قبل از این هم مطرح شود اگرچه همچنان فرصت وجود دارد. در واقع الزام به تعیین و حفظ سهم مشخص جهت زنان در عرصه انتخابات مجلس شورای اسلامی، ایجاد و تقویت یک فضای امن و امیدوارکننده برای جلب مشارکت زنان است.
* سهمیهبندیای که در آستانه دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران از سوی فعالان حوزه زنان مطرح میشود و مورد بیاعتنایی قرار دارد؛ در سال ۲۰۰۵ از سوی عراق و بعد هم دیگر کشورهای همسایه مورد استفاده قرار گرفته، به نظر شما چرا ما اینقدر دیر به این نتیجه رسیدیم در حالی که معمولا خودمان را جامعه ای پیشرو حداقل در خاورمیانه قلمداد می کنیم؟
به نظر می رسد همچنان یک دیدگاه قالب در جامعه وجود دارد که مهمترین و اساسی ترین نقش زن را در خانه جستجو می کند و زنان، نیز هنوز به احساس امنیت جهت حضور مؤثرتر در جامعه، دست نیافتند و زمینه های حضور مناسب و همه جانبه زنان نیز هنوز فراهم نشده است. سیاستگزاران جامعه همچنان به نقش کلیدی و مؤثر زنان به ویژه در امور سیاسی اعتقادی ندارند.
*در سال ۲۰۱۱، اکثریت قریببهاتفاق دولتهای عربی، بین دو تا شش زن وزیر در کابینههای خود داشتند. بااینحال رسیدن به سهم ۳۰درصدی زنان از کرسیهای مجلس حداقل در مجلس دهم بعید است. سادهترین دلیلی که میتوان برای خوشبیننبودن به تحقق این هدف جامعه زنان عنوان کرد این است که برای نمونه در پایتخت باید ۱۰ کرسی از آن زنان شود درحالیکه بهسختی میتوان نام ۱۰ نفر از زنان فعال در عرصه سیاست را برشمرد که در انتخابات کاندیدا شوند و در حوزه انتخابیه تهران رأی آورند. طبیعی است که این مشکل در استانها و شهرهای کوچک قابلتوجهتر خواهد بود. بنابراین کسب ۳۰ درصدی کرسی ها بیش از حد آرمانی است. با این آرمان موافقید؟
اگر سیاستگزاران جامعه و انتخاب کنندگان به این تفکر نزدیک شده باشند که ایجاد فضای مؤثر جهت جلب مشارکت و تقویت حضور زنان باید انجام گیرد، احتمال وقوع کسب ۳۰ درصدی کرسی های مجلس توسط زنان نیز میسر است.
*احتمالا مکرر با این عبارتها مواجه شدید؛ زنان باید اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کنند و وارد میدان شوند، ترس از رأینیاوردن نداشته باشند و پا به میدان بگذارند حتی اگر رأی هم نیاورند شناخته میشوند و برای چهار سال بعد مجددا میتوانند با اطمینان خاطر بیشتری در انتخابات شرکت کنند. به نظر شما چرا زنان می ترسند؟
به نظر من موضوع ترسیدن زنان نیست. زنان از رأی نیاوردن نمی ترسند. بلکه از فضای ناامن موجود در جامعه و عدم یک حریم نگرانند.فضایی که تخریب چاشنی آن است.
*تجربه نشان داده زنان با فقدان تجربه لابی گری و ناتوانی اقتصادی نمیتوانند در فهرستها قرار گیرند، با این امر موافقید؟ کارشناسان معتقدند زنان برای غلبه بر لابیگری که اشاره شد باید حتما از مکانیسم سهمیهبندی جنسیتی استفاده کنند، آیا این شیوه ما را به هدف نزدیک می کند؟
موضوع فقدان تجربه لابی گری یا ناتوانی اقتصادی زنان نیست، بلکه همان عدم زمینه های مناسب و ایمن جهت جلب مشارکت زنان است. در جامعه توسعه یافته این مشکلات کمرنگ تر است. شاید به نوعی اعمال یک مکانیسم سهمیه بندی جنسیتی، مقابله با فضای ناامن موجود و در واقع حمایت از حضور و مشارکت زنان باشد.
*کارشناسان معتقدند؛ زمانی میتوانیم ادعا کنیم ایران در مسیر توسعه قرار گرفته که زنان را از پستوخانههای منازل به بیرون بکشانیم و تمایل و عادت رفتوآمد بین خانه و گشتوگذار در بازار را به عادت به رفتوآمد در مسیر منزل به کتابخانه و منزل به نهادهای مدنی تبدیل کنیم. فقدان حضور نمایندگانی از این قشر در مجلس شورای اسلامی چقدر در شیوه زندگی اغلب زنان جامعه موثر بوده است؟ در واقع می خواهم بدانم آیا اگر ما تعداد بیشتری نماینده در خانه ملت طی ۳۷ سال گذشته داشتیم می توانستیم به سوی توسعه حرکت کنیم؟ شما موضوع را چگونه تحلیل می کنید؟
جامعه در گذر به سمت توسعه و پیشرفت است. دو اتفاق مهم باید رخ دهد؛ اول اینکه زنان جامعه به آن میزان از آگاهی و خود باوری برسند که جهت رسیدن به جایگاه شایسته خود در اداره جامعه تلاش مستمر داشته باشند. دوم، سیاستگزاران جامعه زمینه و شرایط لازم و مناسب و ایمن را جهت جلب مشارکت فعال زنان فراهم نمایند و به این باور رسیده باشند. جامعه بدون حضور مؤثر زنان به توسعه و پیشرفت دست نمی یابد. پس در این مسیر حضور فزاینده زنان می تواند به مرور نقش مؤثر آنان را شفاف سازد.
*متأسفانه غالبا بعد از پیروزی، زنان مجددا رهسپار خانه و آشپزخانه می شوند. آیا این از عدم آگاهی زنان ایرانی نشات می گیرد؟
به نظر من دیدگاه سنتی قالب در جامعه تمایلی به حضور زن خارج از خانه و آشپزخانه ندارد، بنابراین در سیاست گزاری اعمال شده علیرغم شعارهای زیبا، به دلیل عدم اعتقاد و باور و تفکر و نگرش مثبت نسبت به حضور زنان در خارج *از خانه، این موضوع همچنان در بحث و بررسی قرار دارد.
نظر شما درباره اینکه افزایش مشارکت سیاسی زنان موجب کاهش فساد اقتصادی در کشور میشود، چیست؟
زنان در عرصه های مدیریتی، سیاسی و اقتصادی از سلامت بیشتری برخوردارند و دقت و ظرافت در ارائه عملکرد دارند. کمتر تمایل به لابیگری سیاسی و اقتصادی دارند و در مجموع زنان نشان داده اند از سلامت اقتصادی، اداری، مدیریتی و اجتماعی بیشتری نسبت به مردان برخوردارند و این تفاوت واضح و پررنگ است.
*با در نظر گرفتن این تجربیات و احتمالات در شرایط کنونی که هم کاهش میزان فساد اقتصادی و همه افزایش مشارکت سیاسی زنان به یک دغدغه تبدیل شده است و در روند توسعه کشور اثرگذار است، میتوان به ارتباط این دو متغیر تکیه کرد و از امکان کاهش فساد اقتصادی به عنوان ابزاری برای افزایش مشارکت سیاسی زنان بهره برد؟
موضوع قابل بحث و بررسی است بخصوص اگر مستندات اتفاق افتد. در واقع افزایش مشارکت سیاسی و به ویژه مدیریت های اجرایی و کلان توسط زنان می تواند به شدت در زمینه کاهش فساد اقتصادی مؤثر باشد.
* در سالهای پس از انقلاب بین پنج تا ششمیلیون خانم در دانشگاهها آموزش داده و فارغالتحصیل شده اند، اما نرخ مشارکت اقتصادی زنان ایرانی در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ۱۲ درصد و اکنون براساس آمارهای رسمی ۱۳٫۳ درصد شده است یعنی پس از گذشت ۳۷ سال و تأکید بر حضور زنان ایرانی در صحنههای مختلف اجتماعی، سیاسی و مدنی و پرکردن دانشگاههایمان از دختران و زنان، نرخ مشارکت اقتصادی زنان فقط ۱٫۳ درصد افزایش یافته است، دلیل این موضوع را چه می دانید؟
مشارکت زنان در حوزه های مختلف اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و سایر موارد بر اساس سیاست ها و قوانین جامعه و تماس جامعه زنان و وجود فضای ایمن و حفظ حریم زنان، می توان شکل گرفته و توسعه یابد. عدم یا کمرنگ بودن هر یک از موارد فوق بر میزان رشد مشارکت زنان، تأثیر منفی دارد. در شرایط فعلی صرفاً در حوزه آموزش و تحصیلات دانشگاهی برخی موانع حضور کاهش یافته است اگر چه اصرار بر تبعیض جنسیتی در جذب دانشجو در آموزش عالی همچنان در حوزه های مجلس و دولت وجود دارد. ولی متأسفانه در سایر قسمت ها هنوز نظام حاکمیتی در قانون گزاری و اجرا به باور ضرورت حضور فعالانه زنان در عرصه های مختلف جامعه مشابه خانواده، نرسیده است. ضمناً حمایت مناسب و قابل قبولی نیز در مورد زنان خانه دار رخ نداده است.
*همواره بر نقش مادران در تربیت فرزندان صبور و اهل گفتوگو در جامعه تاکید شده است. ورود واقعی به مرحله توسعهیافتگی نیازمند تربیت نسلی توسعهگرا و دارای توانمندیهای توسعهای است، اما به علت شیوه ناصحیح نظام آموزش پایه در ایران، این توانمندیها به کودکان ما داده نمیشود، چه باید کرد؟ نمایندگان چگونه می توانند عمل کنند؟
تربیت نسلی توسعه گرا و دارای توانمندیهای توسعه ای نیازمند یک سیاست مدون و کلان در نظام آموزش و پرورش است. کودکان باید از مهدکودکها تحت آموزش قرار بگیرند، تا اصول اخلاقی و انسانی و ارزشهای دینی در آنها نهادینه شده و پرورش و رشد یابد. آموزش و پرورش اصلی ترین سازمان در جامعه است و تربیت شدگان و فارغ التحصیلان آن در کلیه سازمانها و ادارات و وزارت خانه ها و… توزیع می شوند. بعد از آن آموزش عالی باید به شدت مدنظر قرار گیرد و در واقع وزارت علوم و وزارت بهداشت و آموزش پزشکی در رتبه بعدی و دوم قرار دارند، نظام تعلیم و تربیت عمومی هنوز در جامعه ایرانی شکل نگرفته است. کودکان ما باید از مهدکودکها تحت پرورش قرار بگیرند و بیاموزند که انسان دارای حقوقی است و باید مجهز به اصول اخلاقی و انسانی و ارزشهای دینی باشد و به مسؤلیت خود در برابر خود و خدا و جامعه عمل نمایند. هر انسان اعم از زن و مرد باید بر اساس دانش و توانمندی و مهارتهای خود نقش مؤثرتری را در بهبود و ارتقاء توسعه و پیشرفت جامعه اداء نماید.
*زنان ایرانی پتانسیلهای بالقوهای برای حضور در عرصه اشتغال دارند، باوجود این چرا ما هنوز نتوانستهایم این پتانسیلهای بالقوه را بالفعل کنیم؟
به دلیل عدم ایجاد زمینه های مناسب و قابل قبول توسط سیاستگزاران جامعه و فقدان حمایت سیاستگزاران از حضور زنان و عدم ایجاد فضای امن برای زنان، کمرنگ بودن خودباوری و میزان آگاهی زنان از نحوه و میزان حضور و مشارکت در عرصه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جامعه مانع بالفعل شدن پتانسیل های بالقوه است.
*اینگونه مطرح می شود که تحصیل دانشجویان دختر در این شرایط هرز رفتن سرمایه است، چون فرهنگ وجود ندارد و دختران تحصیلکرده اصلا جذب بازار کار نمیشوند.
بهرحال آموزش همیشه اساس و رکن محسوب می شود نمی توان به آن هرز رفتن سرمایه اطلاق کرد. حتی اگر زمینه های مناسب جذب در بازار کار نباشد آموزش بیشتر و افزایش زنان آموزش دیده، منجر به افزایش آگاهی و دانش زنان نسبت به حقوق و مسئولیت های زنان در جامعه می شود و می توان در افزایش تمایل آنها به مشارکت در اداره جامعه منجر شده و به مطالبات جامعه زنان نیز هویت بخشد و مبتنی بر علم و آگاهی باشد.
*بیان می شود؛ کافیست زنان حرف درستی بزنند و اندیشه آنها مورد قبول زنان و مردان رشید ایران واقع شود، صدایشان را مردم به گوش دیگران خواهند رساند. بنابراین بهتر است مردم دست به انتخاب بزنند بدون آنکه کاندیدای مورد نظر پولی خرج کند، چقدر در واقعیت عملی است؟ شما اعتقادی به این موضوع دارید؟ جامعه مازندران را در این بخش چگونه ارزیابی می کنید؟
متأسفانه روند انتخابات بر مبنای هزینه های بسیار بالا شکل گیری می شود. اگر قوانین و دستورالعمل هایی تدوین می شد که در بحث هزینه های انتخابات ساماندهی واقعی رخ دهد، بسیار مناسب و جلوگیری از روشهای نامناسب در رقابت است. متأسفانه مازندران هم مثل سایر قسمت های کشور و انتخابات مجلس و سایر انتخابات شورا و ریاست جمهوری و… با هزینه های بالا گره خورده است و این روش نادرست در بسیاری از موارد توسط افراد نخبه و مدیران سیاستگزار در حال توجیه شدن است. البته شخصاً اعتقادی به آن و نگرش مثبتی در مورد هزینه بالا ندارم. و در یک محدوده اجتناب ناپذیر آن را پذیرا هستم.
*این امر که؛ باید بتوانیم از افراد شایسته زنانی را به عنوان سرلیست قرار دهیم نه اینکه برای تزیین لیست، زنانی را معرفی کنیم. در این صورت است که مردم میآیند و طرفداری میکنند، شدنی هست؟ آیا ما اصلا این تعداد زن راغب به حضور داریم؟
اگر زمینه های مناسب حضور فراهم شود و سیاستگزاران حمایت علمی و عملی همراه با تأمین امنیت و آگاهی عمومی انجام دهند، بله شدنی است. به نظرم زنان زیادی راغب به مشارکت در عرصه های مختلف جامعه هستند که باید این پتانسیل بالقوه با برنامه محوری و حفظ و رعایت اصول اخلاقی و انسانی و ارزشهای دینی بالفعل شود.
*بسیاری از کسانی که شعار حضور و مشارکت فراگیر زنان را در جامعه سر میدهند هیچ باوری نسبت به این موضوع نداشته و ندارند.
کاملاً موافقم که اکثر کسانی که شعار حضور و مشارکت فراگیر زنان را می دهند صرفا شعار است و واقعاً تفکر وباور و اعتقاد و نگرش مثبتی به موضوع ندارند. آنان زنان را به عنوان شهروند درجه ۲ و در خانه و آشپزخانه و به عنوان” متعلق به مردان ” می دانند و باور دارند.
*خانم دکتر، ما احزاب فعالی نداریم و معمولا احزاب موعد انتخابات از خواب زمستانی برمی خیزند و جوششی دارند. اما اگر احزاب فعال، و موظف باشند از میزان آرایی که به دست آوردهاند به خانمها اختصاص دهند، این کمک میکند زنان بیشتری وارد پارلمان شوند، شما عضو گروه و حزبی هستید؟ آیا ممکن است با گروهی ائتلاف داشته باشید؟
به عنوان فردی مستقل تاکنون در تشکیلات حزبی وارد نشدم. معتقدم اصول حاکمیتی نظام و اصل ولایت فقیه و تبعیت از قانون اساسی و الزام عملی به ولایت فقیه به عنوان سرلوحه و چارچوب کلیه امور در اداره جامعه باید قرار داشته باشد و تحت آن جامعه رشد واصلاحات مناسبی را جهت رسیدن به توسعه باید طی نماید.
*به نظر می رسد ساختاری در نظام حقوقی ما برای مشارکت زنان دیده نشده است، اگر زنان بیشتری به مجلس می فرستادیم می توانستیم به این ساختار دست پیدا کنیم؟
در قانون اساسی، همه مردم از حقوق برابر برخوردارند، در واقع مشکل اصلی ما ناشی از اجرای نامناسب یا عدم اجرای قوانین است. در راستای اجرای درست و مناسب قانون، دستورالعمل و آیین نامه هایی تنظیم می شود، یا در مورد حل مشکلات جدید قوانین تازه منطبق بر علم حقوق می تواند ارائه شود تا با حفظ و رعایت حقوق افراد ( اعم از زن و مرد) زمینه های مناسب جهت حضور فعال و جلب مشارکت زنان ایجاد شود.
* چطور به این فکر افتادید که کاندیدا شوید؟ آنهم در شهرستانی که بعد از انقلاب هیچ نماینده زنی به مجلس نفرستاد و جز دور اول هنوز نماینده ای از این قشر به پارلمان محلی ساری نیز راه نیافت. نمی ترسید؟ همان ترس موهومی که در جان زنان ساروی و مازندرانی و حتی ایرانی رخنه کرده است.
به نظرم باید به نقش و توانمندی و مهارت افراد و قدرت مدیریتی و مسئولیت پذیری نگاه فراجنسیتی داشت. معتقدم؛ هر فرد باید سهم تأثیرگذاری مثبت و مؤثر خود را در جامعه ادا نماید، که باز هم یک نقش فراجنسیتی است. به نظر من ترس یا ترس موهومی وجود ندارد. اساساً ترس جایگاهی ندارد. ممکن است بعضی از زنان به جهت احساس ناامنی و به دلیل عدم فضای ایمن و عدم ظرفیت قابل قبول جهت تحمل حضور زنان در عرصه سیاسی، دل نگرانی داشته باشند ولی ترس وجود ندارد.
سلامت یکی از مهمترین دغدغه های جامعه است که علیرغم تلاش همچنان در وضعیت نامطلوبی قرار دارد و اقدامات انجام شده در تراز قابل قبولی نسبت به هم قرار ندارند. به نظرم حوزه سلامت و بهداشت و درمان و آموزش پزشکی به عنوان یک موقعیت تخصصی نیاز به حضور افرادی دارد که علاوه بر اشراف تخصصی و دارا بودن نگرشی مثبت با آگاهی و دانش حقوق، بتوانند فعالیت بنیادین و مؤثر ارائه نمایند. بهرحال این سیکل معیوب عدم حضور زنان و عدم حضور پزشک و جامعه پزشکی جهت پذیرش نقش های مؤثر و کلیدی باید گسسته شود.
*احتمال موفقیت تان را چقدر می دانید؟
به نظرم موفقیت صرفاً رسیدن به یک هدف به نام ورود به مجلس نیست، بلکه موفقیت یعنی توکل به خدا و سعی و تلاش پیگیر و مستمر و بهره برداری و استفاده از کلیه امکانات و تجهیزات و جلب مشارکت فعال قشرهای مختلف جامعه و منابع عظیم انسانی برای مشارکت حداکثری در برگزاری انتخابات و همراهی و مساعدت نسبت به خودم. البته روشها و مسیرها باید درست و مناسب باشد.
* به نظر شما کدام قشر از زنان از کاندیداتوری شما بیشتر حمایت خواهند کرد؟
فکر می کنم از همه اقشار زن و مرد، در انتخابات حامی من خواهند بود.
*گفتمان شما در برقراری ارتباط با اقشار مختلف اعم از زنان و مردان چیست؟
به سلامت جامعه می اندیشم؛ که شامل؛ سلامت جنبه های مختلف روح و جسم، اقتصادی،فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و نیز جنبه های زندگی فردی و جامعه است.
*آیا این دوره موفق می شویم بانویی را از مازندران به مجلس بفرستیم؟
به نظرم شرایط و وضعیت مناسب و قابل قبولی جهت این امر وجود دارد. هم از نظر پذیرش جامعه مبنی بر ضرورت حضور زنان و هم دارا بودن شاخص علمی و مدیریتی در کاندیدای زن.
*پیش بینی می کنید تعداد نمایندگان زن در مجلس دهم بیشتر از مجلس نهم باشد؟
صد درصد. چون در زمانی قرار داریم که سیاستگزاران جامعه اگرچه بصورت شعاری بر حضور زنان تأکید ویژه دارند.
*این نگاه قومی قبیله ای قالب در جامعه مازندران که اغلب منجر به انتخاب غیرکارشناسی می شود را چطور ارزیابی می کنید؟
عوارض مختلفی دارد و در نتیجه حاصله مؤثر واقع می شود. البته نگاه قومی قبیله ای در شهرهایی مثل ساری تأثیر کمتری روی نتیجه دارد.
*چه اهدافی را در راهی که انتخاب کرده اید دنبال می کنید؟
در حوزه های مختلف آموزشی و پرورشی، اقتصادی وفرهنگی و سلامت و بهداشت و درمان و محیط زیست و سایر حوزه ها در بخشهای قانون گذاری و تدوین دستورالعمل های مورد نیاز، ضرورت رفع مشکلات با پیشنهاد طرح و…، و پیگیری و نظارت و استمرار در آن با تقویت بدنه کارشناسی و خبره سازی آن در سازمانها، وزارتخانه ها و ادارات استانی و شهرستانی جهت بهبودی و احیای حقوق شهروندی بر مبنای ارزشهای دینی و اصول اخلاقی و انسانی قابل انجام است. ضمناً بر مبنای برنامه های توسعه و چشم انداز در مسیر پیشرفت و بهبود،، اقدامات لازم و پیگیری مستمر انجام گیرد.
*اگر بنا باشد تنها به یک دلیل بین سایر کاندیداها در استان به شما رای بدهم آن یک دلیل کدام است؟
دانش و تخصص همراه با تعهد ، صداقت ، مسؤلیت پذیری و شفافیت در عملکرد وبرنامه محوری و تجربه مدیریت علمی و ارزشی.
*البته این چند دلیل شد، پشتوانه شما در ادامه چیست؟
توکل به خدا و تلاش و پیگیری جهت معرفی خودم و برنامه های تعیین شده. و اعتماد و انتخاب مردم.
*آیا گروه و مجموعه ای از شما حمایت می کنند؟
بله؛ افتخار من حمایت اقشار مختلف مردم به ویژه تشکلات صنفی،سیاسی و اجتماعی مرتبط با حضور زنان است.
سلام حمایت خود را به خانم دکتر زمانی اعلام می کنم وبرای پیروزی وموفقیت ایشان در انتخابات را از خداوند مننان مسئلت می نمایم ….کیاسری
………/
—————————
با توجه به نهایی نبودن رد و تایید صلاحیت ها هر چهار نفر در نظر سنجی آورده شده است. بعد از نهایی شدن تایید صلاحیت ها مجدد نظر سنجی انجام می شود.