اختصاصی چهاردانگه نیوز: چهاردانگه ساری اگر چه یکی از محروم ترین بخش های مازندران محسوب می شود، اما منطقه ای است که علاوه بر سیاسیون بزرگی چون آیت ا… شجاعی و مرحوم کردان، همواره یکی از تاثیرگذارترین بخش های مازندران بوده، چه در مناسبات اجتماعی و چه در مناسبات سیاسی. به طوری که در ۶ دوره از ۹ دوره مجلس ( ۲۴ سال از ۳۶ سال ) یک نماینده ساری و میاندرود از چهاردانگه بوده، منطقه ای که علیرغم داشتن مسئولان و مدیران بزرگ و بلند پایه که از شماره خارج شدند، همچنان با مشکلاتی چون نبودن شغل مناسب و درآمد کافی، معضل زباله، افزایش آمار طلاق و آسیب های اجتماعی، مهاجرت روستاییان بر اثر نبود امکانات رفاهی، نداشتن راه مناسب، بیماری، معلولیت و … مواجه است.
اخیرا دکتر شجاعی نماینده مردم ساری و میاندورود، در جمع خبرنگاران چهاردانگه ای مقیم ساری (۱) ( لینک مطلب ) ، رسیدگی به منطقه چهاردانگه و رفع معضلاتش را از دغدغه های اصلی نمایندگی اش اعلام کرد و ازا قداماتش برای حل مشکلات جاده، کارخانه سیمان، زباله، گاز، چشمه سورت و… سخن ها گفت که درون مایه سخنانش، گاهی رنگ و بوی عشق و ایمان به مردم و سرزمین مادری اش داشت، گاهی رنگ و بوی گلایه و تردید! گلایه از همقطاران و مسئولانی که برای حل معضلات چهاردانگه از ظرفیت نمایندگی اش بهره ای نبردند، و تردید از اینکه شاید نتوانسته آنگونه که باید اعتماد مردم را جلب کرده باشد که لابلای سخنانش خطاب به مردم چهاردانگه گفت: « آیا از بین شما کسی انتخاب نمی شد وضع بهتری داشتید؟ » آقای نماینده در این نشست حتی حقیقت هایی از چهاردانگه را مطرح کرد البته به گونه ای که باب میل خودش بود.
از آنجا که در این نشست به مسائل و موضوعات چهاردانگه ساری پرداخته شد، ما از پرداختن به معضلات حوزه نمایندگی دکتر شجاعی (ساری و میاندرود ) از قبیل “تحصیل کرده های بیکار، مشکلات شدید فرهنگی مثل مهاجرت های گسترده از روستاها به شهر و ترک موطن فرهیختگان، نبود طرح جامع فرهنگی و هنری در ساری و میاندورد، وجود تنها شغل موجود شهر بازاریابی با ماهی ۳۰۰ هزار تومان، عدم اختصاص بودجه کافی به استان، تنها مرکز استان بی موزه، تبدیل شدن ۶ انجمن شعر فعال سال ۸۸ به تنها ۲ انجمن نصفه و نیمه آن هم روی کاغذ، و این که ساری عقب افتاده ترین پایتخت شمالی کشور است و …. (۲) ” صرف نظر می کنیم و تنها به مسائل و مشکلات چهاردانگه می پردازیم:
برگزاری جلسات نمایشی چاره ساز نیست!
دکتر شجاعی در این نشست که در دفتر ایشان در ساری برگزار شد بیان داشت: « چهاردانگه ضعیف ترین بخش مازندران در تصمیم گیری است و به منظور انسجام در بین اهالی این بخش در مقاطعی جلساتی را در منطقه برگزار کردیم که متاسفانه مورد استقبال قرار نگرفت. وی با بیان اینکه از ظرفیت نمایندگی اش استفاده نشد، گفت: به درخواست ما جلسه ای با حضور اعضای شوراهای بخش و شورای شهر تشکیل شد و به دوستان منتخب عرض کردیم در سایه تشکیلاتی منسجم از ظرفیت نمایندگی ام در رفع مشکلات و پیگیری امور بهره بگیرید. اما متاسفانه هیچگاه این جلسات به طور منظم ادامه پیدا نکرد ».
ما هم با این بخش از سخنان آقای شجاعی شدیداً موافقیم که چهاردانگه ضعیف ترین بخش مازندران در تصمیم گیری است، علاوه بر آن ما اعتقاد راسخ داریم در عملکرد نیز ضعیف ترین بخش مازندران است. نکته ای که برای ما عجیب است این است که چرا وی در پایان دومین دوره نمایندگی اش این موضوع را مطرح می کند. آیا طرح این موضوع در این هنگام چه دردی از مردم چهاردانگه دوا می کند؟ آیا بهتر نبود در همان سال های ابتدای جلوس بر کرسی مجلس این موضوع را مطرح و به جد پیگیری می کرد و برای رفع آن پیشنهاداتی جامع یا اقداماتی اساسی انجام می داد؟ آیا صرفا پیشنهاد برگزاری جلسات این چنینی برای حل مشکلات بزرگ چهاردانگه کافیست؟ تا دلتان بخواهد در جای جای استان مازندران جلسه و نشست و همایش برگزارمی شود، انصافا خروجی این جلسات چه بوده؟ آیا واقعا مسئولان ما از مشکلات مردم چهاردانگه و خواسته های آن ها آگاه نیستند؟ بارها مردم و نمایندگانشان ( شوراهای اسلامی و دهیاری ها ) عنوان کرده اند از جلسات وهمایش ها وشعارها و وعده های عملی نشده مسئولان خسته شده اند. طبیعتا با وضع موجود منطقه چهاردانگه، نباید انتظار داشت برگزاری چنین جلساتی با استقبال مواجه شود و منظم برگزار شود.
تاثیر اعتبارات هدایت شده، چه بوده است؟!
شجاعی در عین حال عنوان کرد: « در بخش های مختلف شهرستان ما را متهم می کنند اعتبارات را به سمت خاص یعنی چهاردانگه هدایت می کنید، این در حالی است که شما عزیزان منطقه نیز همین اتهام را به گونه ای دیگر به ما وارد می دانید و از کم توجهی به بخش چهاردانگه می نالید ».
اگر چه نباید غافل شد دکتر شجاعی، در مقاطعی هوای شهرداری کیاسر را داشته و اکنون برای اشتغال جوانان منطقه توسعه دامپروری را در نظر دارد. اما پرسشی که از وی مطرح می شود این است که چرا با هدایت این همه اعتبارات، در وضعیت منطقه چهاردانگه و زندگی مردمش تغییری حاصل نمی شود. آقای شجاعی لطفا پاسخ دهید چه مقدار از مشکلات فراوان چهاردانگه از زمانی که شما نماینده شدید حل شده است؟ در حالیکه رابطه بسیار حسنه و خوبی با دولت دهم داشتید، از این فرصت برای رفع مشکلات چهاردانگه چه بهره ای بردید.
گاز بعید است زمستان ۹۴ به کیاسر برسد!
نماینده مردم ساری و میاندرود در خصوص گازرسانی به چهاردانگه نیز گفت: « در حال حاضر تنها سه پروژه ملی گازرسانی در کشور فعال است که یکی از این ها همین پروژه خط لوله انتقال گاز دامغان به ساری است که تا زمستان ۹۴ به کیاسر می رسد ».
اینکه دکتر شجاعی پیگیر گاز رسانی به کیاسر هست جای تقدیر و تشکر دارد و مایه خوشحالی و مباهات برای مردم منطقه است اما حقیقت امر بر اساس تحقیقات میدانی ما از پیمان کاران و کارکنان همان شرکت گاز و با توجه به پیشرفت کار، این است که زمان واقعی رسیدن گاز به کیاسر زمستان ۹۴ نیست شواهد گویاست حتی در زمستان ۹۵ شاید گاز به کیاسر برسد که امیدواریم برسد.
کارخانه سیمان، به نام کیاسر به کام دیگران
شجاعی در خصوص کارخانه سیمان کیاسر گفت: « این کارخانه دومین کارخانه سیمان در مازندران به شمار می رود که با تلاش بخش خصوصی انجام گرفت، ولی در خصوص بهره برداری دچار مشکلاتی شد. وی افزود: با حضور مدیر دادگستری و جمعی از مدیران استان پیگیر مشکل حل معدن برای این کارخانه شدیم و مشکل کارخانه سیمان را حل کردیم».
نکته ای که در مورد کارخانه سیمان حائض اهمیت است این است که وقتی خبر احداث این کارخانه در منطقه پیچید به عینه شاهد بودیم موج شادی و شعف و البته امید در میان مردم بخصوص جوانان منطقه ایجاد شد، بنای احداث کارخانه سیمان بر این بوده که بخش بزرگی از معضل بیکاری جوانان چهاردانگه را حل کند، اما آنچه امروز شاهد آن هستیم و طبق گفته یک منبع آگاه که نخواست نامش فاش شود حدود ۸۰ درصد کارکنان این کارخانه غیر بومی هستند و حتی آن تعداد محدود بومی را نیز به بهانه های مختلف کنار می گذارند. نکته ای که دکتر شجاعی به آن اشاره نکردند و ظاهرا برنامه ای نیز برای حل این معضل و اشتغال افراد بومی منطقه در دست ندارند. نیاز است یادآوری کنیم حتی آزمونی که برای جذب نیروی افراد بومی منطقه به عنوان کارگر گرفته بودند به گفته اکثر شرکت کنندگان به مراتب سخت تر از کنکور بوده و تازه نحوه اعلام نتیجه و چگونگی جذب نیروها هنوز بر کسی روشن نیست! انتظار مردم و جوانان این منطقه که اکثرا در شرکت ها و کارخانه های سمنان و … مشغول بکارند از نماینده شان در بهارستان و دیگر مسئولان مربوطه این بوده و هست که برای جذب نیروهای بومی و استفاده از ظرفیت های جوانان و تحصیلکرده های مربوطه منطقه تلاش بیشتری نمایند نه اینکه حتی اشاره ای به آن نکنند.
انتقال زباله ساری به چهاردانگه از ابتدا اشتباه بود!
شجاعی در خصوص حل معضل زباله به خبرنگاران در جلسه گفت: « این مسئله ۹ سال پیش قرار شد موقتا به مدت کمتر از یک سال حل شود بنده نه به عنوان نماینده مردم کیاسر بلکه به عنوان نماینده کل بخش های شهرستان های ساری و میاندرود از ابتدای حضورم در مجلس، در پی حل اساسی این معضل رفتم. وی گفت: این پروژه با پیشرفت ۹۰ درصدی در حال انجام مراحل پایانی است که اواخر اسفند ماه نیز مبلغ ۱۵ میلیارد تومان اعتبار برای تکمیل این طرح در اختیار شهرداری ساری قرار گرفت».
بی تردید از نگاه مردم چهاردانگه، آنگونه که در محافل و مجالس شان مطرح می کنند، انتقال زباله ساری به چهاردانگه یکی از تاریک ترین نقاط مدیریتی مدیران مربوطه شهرستان ساری در ۳۰ سال اخیر بوده که اشتباها می خواستند معضلی را با ایجاد معضل دیگری حل کنند که این اقدام، ما را یاد مهران مدیری و طنز شب های برره می اندازد که در آن مردم برره برای اینکه چاله ای را پر کنند چاله ای دیگر حفر می کردند و در پایان باز با چاله ای دیگر مواجه می شدند!. حقیقت ماجرا این است که از ابتدا فکر انتقال زباله ساری به چهاردانگه حتی برای مدتی کوتاه اشتباه بوده و مردم این دیار، آن را کم لطفی بزرگ در حق خود می دانند که حتی از کوچکترین امکانات رفاهی محرومند. به گفته سردار شمشیربند رئیس شورای شهر ساری ( که او نیز اهل چهاردانگه است) سالانه ۱۳ میلیارد تومان اعتبار برای حمل زباله هزینه می شود. آیا اگر از همان ابتدا به جای هزینه میلیاردی برای حمل زباله، آن را با تدبیر و آگاهی حل و فصل می کردند بهتر نبود؟ نامه اهالی چهاردانگه به رهبری ( در سال قبل ) که به نوعی قطع امید از مسئولان مازندران برای حل بحران زباله بوده نیز گواه این مطلب است. آقای شجاعی، شما که در نشست خبری قبلی تان به عنوان دبیرهیات نظارت بر صدا و سیما با اظهار نارضایتی از مدیرغیربومی صدا و سیمای مازندران اعلام کردید: « این اقدام به غیرت ما بر می خورد ». لطفا پاسخ دهید به عنوان نماینده و شخص اول منتخب منطقه چهاردانگه آیا آوردن نزدیک به ۱۰ سال زباله به منطقه همولایتی هایتان که چشم امیدشان به شما و امثال شما ( سردار شمشیربند و نقیبی و یوسفی و… ) بود به غیرت تان بر نخورد؟ حال آنکه سردار شمشیربند در آخرین نشست خبری اش در خوش بینانه ترین حالت اعلام کرد حداقل ۲ سال دیگر طول می کشد تا مراحل پایانی کار زباله سوز انجام شود. انتظار مردم از شما بعنوان نماینده این بود که اگرچه در انتقال زباله دخیل نبودید اما نیاز بود دراولین فرصت با رای زنی و تدبیر یا جلوی ادامه این اقدام را می گرفتید یا اقداماتی اساسی برای تسریع در امر زباله سوز انجام می دادید، نه اینکه نزدیک ده سال به طول بینجامد و هنوز ادامه داشته باشد.
سورت، سزاوار بی توجهی و تخریب نیست
شجاعی در بخش دیگری از سخنانش به بیان اقداماتش در حوزه گردشگری پرداخت و گفت: « در خصوص ساماندهی چشمه آب معدنی باداب سورت چند بار با استانداران وقت و مسئولین کشور در منطقه حاضر شده و نهایتا این اثر طبیعی با پیگیرهای انجام شده تعیین تکلیف شد. وی افزود: نگهداری و مرمت باداب سورت از طریق مناقصه و با نظارت استانداری، کانون جهانگردی و گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی استان انجام شد».
حالا که دکتر شجاعی بحث باداب سورت را مطرح کرده جا دارد بگوییم چشمه سورت، که در دورافتاده ترین منطقه شهرستان ساری واقع شده هنوز از ابتدایی ترین امکانات محروم است و به جز خواجه حافظ شیرازی و خوزه مورینیو، تقریبا همه از محرومیت این چشمه آگاهند! چشمه ای که هر قطره اش، اشک تنهایی و مهجوری زمین است که از سالیانی دراز به دور از چشم نامحرمان، در خلوت و انزوا بغض های ترک خورده اش را گریسته و شوری اشک هایش در گذر زمان، چین و چروک های متعددی در اطراف چشمه پدید آورده است که امروز به صورت چندضلعی های کوچک و بزرگ پلکانی با رنگ های متفاوت، چشم همه را خیره می کند. اما صد افسوس، این چشمه پیر بجای گرامی داشته شدن، همواره مورد بی مهری قرار گرفته و نصیبش فقط ازدحام و پاخورشدن و زباله و …. بوده است که به گفته دلاور بزرگ نیا ( مدیر کل میراث فرهنگی مازندران ) ، بخش های بزرگی از چند ضلعی های این چشمه نادر، در اثر بی توجهی گردشگران تخریب شده! و مسئولینی که در قبال این چشمه، همواره موضع بی تفاوتی، بی خیالی و شعارهای آن چنانی را اتخاذ کردند که هنوزعملی نشد، میراث فرهنگی می گوید منابع طبیعی همکاری نمی کند! منابع طبیعی، میراث را متهم می کند، زمانی فرمانداری می خواست متولی اش شود واکنون می گویند به بخش خصوصی واگذار شده! اگر کسی اتفاقات و ماجراهای باداب سورت در سالهای اخیر را با عنوان « چشمه سورت و جنگ زرگری مسئولان و متولیان » بنویسد احتمالا به یکی از خواندنی ترین و پرفروش ترین کتابهای سال تبدیل خواهد شد. از دکتر شجاعی بعنوان کسی که تمام تلاشش در راستای کمک به همولایتی ها و دغدغه هایشان بوده انتظار می رفت خیلی جدی تر به مساله سورت که اصلی ترین و زیباترین منطقه گردشگری چهاردانگه و ساری هست بپردازد، و اینکه صرفا آوردن معاون وزیر و استاندار به منطقه در تعطیلات و دنبال کردن مشکلات از نزدیک کافی نیست و دیدیم که اتفاق خاصی نیفتاد، بلکه نیاز است این مشکلات به صورت جدی حل شوند که امیدواریم بخش خصوصی، داستان متولیان قبلی را ادامه ندهد و سر و سامانی اساسی در حد چشمه سورت به این باداب منحصربفرد بدهد.
جاده ساری- سمنان بلای جان مردم شده است
عضو مجمع نمایندگان استان مازندران در خصوص وضعیت جاده ساری به سمنان گفت: « این جاده همان جاده ای مال روی قدیم است که تنها با روکش آسفالت و بعضا احداث چند پل جدید، به بهره برداری رسید. جاده فعلی به هیچ عنوان ظرفیت این همه جابه جایی را ندارد. این در حالی است که درسالهای اخیر مسافرین زیادی از این مسیر تردد می کنند. وی افزود: به نوعی این جاده توسط هموطنان مناطق کویری شناسایی شد. البته امیدواریم با استقرار پلیس راه درآینده نزدیک، کنترل جاده ای افزایش یافته و کمتر شاهد تصادف در این محور باشیم».
در اینکه محور ساری- کیاسر- سمنان بدل به کشتارگاه انسانی شده است تردیدی نیست، آقای شجاعی شما قبلا از اینکه وزیر راه ( آخوندی ) از پروژه ها سرکشی نمی کند گلایه کردید و وی را بی عرضه ترین وزیر راه تاریخ انقلاب اسلامی خواندید، اما نگفتید چرا نتوانسته اید به عنوان یکی از اعضای اصلی رهروان ولایت که وزنه اصلی مجلس را تشکیل می دهید از این فرصت استفاده کرده و وزیر را به مدت کافی به مازندران و چهاردانگه بیاورید و تا از وی قول نگرفته رهایش نکنید! اگر چه انتقاد و استیضاح حق نمایندگان است. در حالیکه شما در حال بستن شمشیر از رو بودید نمایندگان باهوش دیگر استان ها کانال های مختلف لابیگری را باز کرده و بدون سروصدا در حال امتیاز گرفتن بودند (۳)”.
نکته دیگر اینکه بی تردید شیرابه زباله یکی از مهمترین عوامل افزایش تصادفات در محور نا استاندارد و پیچ در پیچ ساری – کیاسر است که برای کشتار انسان، فقط شیرابه زباله را کم داشت که به لطف مسئولان مربوطه وقت و کوتاهی مسئولان چهاردانگه ای، این اتفاق ناخوشایند رخ داد. در کجای دنیا مرسوم است که زباله یک شهرستان را با هزینه های هنگفت ۱۳۰ کیلومتر آن هم در جاده ای که به تعبیری «مالروی قدیم» بود، حمل کنند و در سرزمین مردمی محروم و فارغ از امکانات دفن کنند و آب وهوای سالم آن ها را که تنها دارایی آن هاست آلوده کنند! اگر قرار باشد همه معضلات و مشکلات استان این گونه غیرمسئولانه حل شود که سنگ روی سنگ بند نمی شود و دنیا به آخر می رسد.
مدیرانی که فقط نامشان مدیر است!
شجاعی در ادامه در خصوص مدیران چهاردانگه ای گفت: « تاریخ این منطقه هیچگاه این مقدار مدیر به خود ندیده است! اگر با همکاری و ظرفیت به وجود آمده همه ما به توسعه منطقه کمک کنیم، قطعا چهاردانگه متحول خواهد شد. این نماینده چهاردانگه ای ادامه داد: هیچ انگیزه ای بالاتر از رضایت اهالی سرزمین مادری ام نمی تواند مرا راضی نگه دارد. چرا که اگر به دنبال نام و عنوان بودم به آن دست پیدا کردم و تنها انگیزه ام از ادامه فعالیت کم کردن غبار محرومیت از کل شهرستان خصوصا این بخش است. وی همچنین خطاب به مردم چهاردانگه گفت: اگر از بین شما کسی انتخاب نمی شد آیا وضع بهتری داشتید؟ من تمام تلاشم در راستای کمک به شما همولایتی ها بوده وانگیزه ام غیر از این نبود! اینکه در تعطیلات معاون وزیر و یا استاندار با اصرار ما به منطقه می آیند و مشکلات را از نزدیک دنبال می کنند چه توجیهی دارد؟ ».
در مورد افزایش مدیران چهاردانگه ای باید گفت « جانا سخن از زبان ما می گویی » ما هم معمولا در اکثر نهادها و سازمان ها مشاهده می کنیم مدیران چهاردانگه ای مشغول خدمتند که بخشی از آن ها احتمالا با پیشنهاد یا صلاحدید شما به مدیریت گمارده شدند، با این همه باید دید ماحصل مدیریت این مدیران برای منطقه چهاردانگه چه بوده، با اینکه روز به روز بر تعداد مدیران چهاردانگه افزوده می شود مشکلات این منطقه ( نبودن شغل مناسب و درآمد کافی، معضل زباله، بالا رفتن آمار طلاق و آسیب های اجتماعی، خالی شدن روستاهای چهاردانگه بر اثر نبود امکانات رفاهی، نداشتن راه های مناسب، بیماری و معلولیت و …)، همچنان پابرجاست و ظاهرا مسئولان برنامه ای نیز برای رفع و حل آن ها ندارند! مسئولان و مدیرانی که بارها در لابلای سخنانشان، خدمت به مردم و رفع مشکلات آن ها را دغدغه و انگیزه اصلی مسئولیت شان عنوان می کنند، اما درعمل آبی از آن ها گرم نمی شود و صحت این ادعاهایشان و اینکه چقدر توانستند بار محرومیت چهاردانگه را کم کنند را مردم و آیندگان قضاوت خواهند کرد.
نتیجه گیری
پیشنهاد دلسوزانه و خالی از غرض ما به همه مسئولان و مدیران این است اکنون که بیشترین مدیران چهاردانگه ای در راس کارند برای بررسی و حل معضلات چهاردانگه اتاق فکری تشکیل دهند و فارغ از منیت ها، با همدلی و اتحاد و با برنامه ای مدون به فکر آبادانی و پیشرفت چهاردانگه باشیم، وگرنه شما بهتر می دانید با وضع موجود، مردم بخشی از دهستان پشتکوه سال هاست می خواهند از استان مازندران جدا شوند و به استان سمنان بپیوندند، که مهمترین دلیل آن بی توجهی مسئولین به مردم و خواسته هایشان است. نکته قابل تامل اینست که اکثر روستاهای چهاردانگه به زودی خالی از سکنه خواهند شد و نیاز است برای بازگشت روستاییان یا حفظ روستاییان مقیم در منطقه تدابیر خاصی از قبیل اشتغال با همکاری و همراهی بابایی کارنامی (مدیر کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی مازندران) اندیشیده شود و حقیقت بزرگ اینکه روستاهای این منطقه رشد نخواهند کرد مگر آنکه کیاسر پیشرفت کند، با وضع موجود بعید است روستاهای چهاردانگه به رونق گذشته باز گردند.
در پایان برای دکتر شجاعی نماینده شریف ساری و میاندرود و سایر مدیران و مسئولان چهاردانگه ای آرزوی بهروزی و موفقیت داریم و مایه مباهات و افتخار ماست که همولایتی های ما در جای جای استان پهناور مازندران در حال خدمتند و امیدواریم همانطور که دکترشجاعی تاکید کرد بیشتر به زادگاه محروم خودشان چهاردانگه بیندیشند و در صدد رفع معضلات و مشکلات این منطقه برآیند.
از آقای ساجدی فر عزیز به خاطر نقد نشست خبری سپاسگزاریم. لازم به توضیح است این جلسه به اصرار دوستان رسانه ای برگزار و موضوعات مهمی در آن طرح شد که مطالب منتشر شده بخشی از گفتگوی ما با ایشان بود.
از شما سپاسگزارم امید که دوستان چهاردانگه ای که از این پس این نقد و یا مصاحبه قبلی را می خوانند به همه ی جوانب اشراف داشته و راهکار مناسب هم ارائه دهند.
با تشکر فراوان و ویژه از آقای ساجدی فر که بانقد اکثر مصاحبه ها حقایق محرومیت چهاردانگه رو با زبانی پاک و شیوا نگارش کردند….
نامه حضرت علی (ع) به مالک:
با مردم چنان باش، که در روز حساب که خدا را دیدار میکنی، عذرت پذیرفته آید که گروه ناتوانان و بینوایان به عدالت تو نیازمندتر از دیگراناند و چنان باش کهبرای یک یک آنان در پیشگاه خداوندی، در ادای حق ایشان، عذری توانی داشت.
با درود. وقتی این نقد آقای ساجدی فر را خواندم و وقتی مشکلات مردم مظلوم و محروم منطقه را میبینم و همچنین سیاست بازی مدیران منطقه، استان و نماینده مجلس را می بینم نا خودآگاه به یاد این شعر می افتم:
خانه ام هر جا بود،
کاش در فاصله دورتر از بانگ سیاست ها بود.
باور کنید هیچ کس دلش به حال محروم و مظلوم و محیط زیست نمیسوزه. بیکاری و اعتیاد و طلاق بیداد میکنه. آقای شجاعی بعد این همه سال میگه از ظرفیت نمایندگی من استفاده نشده. روستاهای پنج خانواری آذربایجان گاز دارند ولی منطقه چهاردانگه فاقدامکانات میباشند. چرا ده سال سکوت در برابر فاجعه زیست محیطی که گمان میکنم هیچ وقت اثرات مخربش از بین نرود.
با تشکر از چهاردانگه نیوز بخاطر انعکاس موانع چهاردانگه و اینکه خود گزارش بخوبی گویای حق مطلب است که ما در کجای استان قرار داریم خوزه مورینیو رو خوب اومدین باداب خوب توضیخ داده شد ولی جاده تو اولویت قرار داره جاده رو دریابید و من الله التوفیق
درمورد زباله همه مدیران و مقامات چهاردانگه ای …… و میز خودشون و به منفعت مردم ترجیح دادن چرا؟
آقای شمشیربند که رییس شوراست چرا بی تفاوته؟ حتی یه استعفای خشک و خالی برای دلخوشی مردم ندادین؟ ما از همه شما گلایه داریم سکوت در مقابل ظلم همدستی با مرتکبان آن است .
با سلام
کیاسر و بابل همزمان بخشداری گرفتند بابل ادعای مرکز استانی دارد کیاسر هنوز مثل یک روستاست. ا
افسوس خوردن فایده ندارد و هنوزهم دیر نیست. باید تلاش کرد یا علی
از آقای ساجدی فر عزیز به خاطر نقد نشست خبری سپاسگزاریم. لازم به توضیح است این جلسه به اصرار دوستان رسانه ای برگزار و موضوعات مهمی در آن طرح شد که مطالب منتشر شده بخشی از گفتگوی ما با ایشان بود.
از شما سپاسگزارم امید که دوستان چهاردانگه ای که از این پس این نقد و یا مصاحبه قبلی را می خوانند به همه ی جوانب اشراف داشته و راهکار مناسب هم ارائه دهند.
با تشکر فراوان و ویژه از آقای ساجدی فر که بانقد اکثر مصاحبه ها حقایق محرومیت چهاردانگه رو با زبانی پاک و شیوا نگارش کردند….
نامه حضرت علی (ع) به مالک:
با مردم چنان باش، که در روز حساب که خدا را دیدار میکنی، عذرت پذیرفته آید که گروه ناتوانان و بینوایان به عدالت تو نیازمندتر از دیگراناند و چنان باش کهبرای یک یک آنان در پیشگاه خداوندی، در ادای حق ایشان، عذری توانی داشت.
با درود. وقتی این نقد آقای ساجدی فر را خواندم و وقتی مشکلات مردم مظلوم و محروم منطقه را میبینم و همچنین سیاست بازی مدیران منطقه، استان و نماینده مجلس را می بینم نا خودآگاه به یاد این شعر می افتم:
خانه ام هر جا بود،
کاش در فاصله دورتر از بانگ سیاست ها بود.
باور کنید هیچ کس دلش به حال محروم و مظلوم و محیط زیست نمیسوزه. بیکاری و اعتیاد و طلاق بیداد میکنه. آقای شجاعی بعد این همه سال میگه از ظرفیت نمایندگی من استفاده نشده. روستاهای پنج خانواری آذربایجان گاز دارند ولی منطقه چهاردانگه فاقدامکانات میباشند. چرا ده سال سکوت در برابر فاجعه زیست محیطی که گمان میکنم هیچ وقت اثرات مخربش از بین نرود.
با تشکر از چهاردانگه نیوز بخاطر انعکاس موانع چهاردانگه و اینکه خود گزارش بخوبی گویای حق مطلب است که ما در کجای استان قرار داریم خوزه مورینیو رو خوب اومدین باداب خوب توضیخ داده شد ولی جاده تو اولویت قرار داره جاده رو دریابید و من الله التوفیق
درمورد زباله همه مدیران و مقامات چهاردانگه ای …… و میز خودشون و به منفعت مردم ترجیح دادن چرا؟
آقای شمشیربند که رییس شوراست چرا بی تفاوته؟ حتی یه استعفای خشک و خالی برای دلخوشی مردم ندادین؟ ما از همه شما گلایه داریم سکوت در مقابل ظلم همدستی با مرتکبان آن است .
آقای ساجدی فر خیلی ممنون از نقد سازنده شما. امیدوارم که گوش شنوایی باشد و مدیران گرامی از انتقادات و پیشنهادات شما استفاده لازم را بنمایند.
گوش اگر گوش منو ناله اگر ناله توست آنگه البته بجایی نرسد فریاد اسث…
با سلام
کیاسر و بابل همزمان بخشداری گرفتند بابل ادعای مرکز استانی دارد کیاسر هنوز مثل یک روستاست. ا
افسوس خوردن فایده ندارد و هنوزهم دیر نیست. باید تلاش کرد یا علی