پایگاه خبری چهاردانگه: استان مازندران از لحاظ قدمت تاریخی قدیمی ترین تاریخ مکتوب و مدون ایران را دارد.
با همه بی مهری های طبیعت شرجی و نمور شمال اما هنوز هم آثار به جا مانده از هزاران سال پیش به شکل های گوناگون در جای جای مازندران خودنمایی می کنند.
کهن ترین خاستگاه انسان نخستین در ایران متعلق به کرانه جنوبی دریای مازندران است.
کاوش های باستان شناسان غربی در دهه های سی تا پنجاه خورشیدی در غارهای هوتو و کمربند در شهرستان بهشهر نشان از سکونت انسان ها ی اولیه از هفتاد و پنج هزاز سال پیش در این مناطق دارد که ازلحاظ قدمت در دنیا کم نظیر است.
سواحل جنوبی دریای مازندران به خاطر موقعیت خاص جغرافیایی به عنوان یکی از خاستگاه های انسان اولیه در جهان شناخته می شود و به همین سبب همواره مورد توجه باستان شناسان بزرگ دنیا بوده است. از قدمت ده ها هزار ساله اسکان بشر در استان مازندران که بگذریم آثار تمدن و شهر نشینی حد اقل از شش هزار سال پیش به صورت مستند در مازندران وجود دارد.
اکتشافات منطقه نوده در جنوب ساری و گوهر تپه بهشهر از تاریخ شش تا چهار هزار ساله شهرنشینی و تمدن در مازندران سخن می گویند. البته شواهد مربوط به سه هزار سال تا به امروز که بسیار است و تقریبا در تمام مناطق مازندران به وفور یافت می شود.
علاوه بر اینها از لحاظ تاریخ نگاری و حضور اماکن و شهرهای مازندران در اسناد مورخین هم باید از غنای تاریخی این دیار خرسند بود چرا که به وفور از مازندران، طبرستان، آمل و ساری در اسناد مورخین ایرانی و خارجی سخن به میان آمده است. نقش مازندران همواره در اساطیر ایران یکی از بزرگترین و مهمترین کارکردهای حماسی و تاریخی را با خود به همراه داشت.
در بسیاری از آثار مکتوب، منثور و منظوم اشاره های فراوانی به این دیار رازآلود شده است.
از اوستا تا شاهنامه این پشتخوارگر یا مازندران است که بر تارک تاریخ ایران می درخشد. با اینهمه اما هیچگاه توسط حکومت های مرکزی آنگونه که باید به این نقش برجسته و بی بدیل یعنی رُل تاریخی مازندران در ایران توجه نشده است.
با اینکه استان هایی با قدمت به مراتب کمتر از مازندران از اماکن و ادارات مرتبط با تاریخ و میراث فرهنگی قدرتمند سود می برند بنا به دلایل نا مشخص هنوز در مازندران یک موزه آبرومند که به طور تخصصی و ویژه تاریخ این دیار را روایت کند نداریم. در هر شهری یک بنای فرسوده و محقر را به نام “موزه” تخصیص داده اند که چند نفر به زحمت می توانند در آن تردد کنند و با این کار ظاهرا قصد دارند تکلیف توجه به تاریخ مازندران را از سر خود وا کنند.
تا صحبت از عدم وجود مکانی بزرگ و آبرومند در مازندران برای نمایش این تاریخ عظیم و بی مانند می شود می گویند موزه کلبادی، گنجینه بابل، موزه رامسر و انگار فراموش کرده اند که “موزه” در ادبیات جهان تعریف خاص خود را دارد و اینکه شما خانه ها و ابنیه کلنگی را رنگ و روغن بزنید و چهار تا سفال شکسته در آن بگذارید هیچ سنخیتی با تعریف موزه ندارد.
حتما دست اندرکاران میراث فرهنگی کشور سفری به خارج از مرزها داشته اند و اگر نداشتند! هم آوازه موزه های بزرگ دنیا را شنیده اند.
موزه ها صرفا مکانی برای نمایش اشیاء قدیمی نیستند بلکه مکانی برای “خوانش تاریخ” سرزمین هایی هستند که روایت گر اساطیر و حماسه های مردم آن دیارند که رابطه ای بینامتنی با پیرامون خود دارند.
سالهای سال است که بحث احداث موزه منطقه ای شمال در استان مازندران بر سر زبان ها افتاده است و تا اینجای کار هم چند بار کلنگش را به زمین زده اند.
اما به خاطر نبود عزم و اراده کافی در میان مسئولان کشوری و استانی هنوز هیچ اتفاق خاصی را شاهد نیستیم.
در آخرین خبرها صحبت از اختصاص چند هکتار زمین در جوار پارک موزه دفاع مقدس در حاشیه رودخانه تجن ساری بود که ظاهرا این مورد هم مانند موارد دیگر بازی با افکار عمومی بوده است.
اکنون که “جام زرین کلاردشت” به عنوان یکی از آثار مهم تاریخی ایران در موزه تاریخ ساری به نمایش گذاشته شده است دوباره زخم بی توجهی به تاریخ مازندران سر باز کرد و این پرسش برای شهروندان مازندرانی ایجاد شده است که چرا و چگونه یکی از کهن ترین خاستگاه های انسانی و تاریخمند ترین استان ایران هنوز که هنوز است از داشتن یک موزه بزرگ و آبرومند محروم است.
پرسشی که اگر در آن دقیق شویم به ابهامات و پرسشهای دیگری بر می خوریم که مطرح کردن آنها شاید به صلاح بسیاری از مسئولان کشوری و استانی نباشد.
لذا به همین بهانه از دلاور بزرگ نیا می خواهیم که دلاورانه به میدان بیاید و با انجام امور اداری و شناسایی نقاط کور این ماجرا و در حالی که مصوبات دولتی هم در مورد احداث این موزه وجود دارد نقشی از خود به یادگار بگذارد و این ننگ را از پیشانی “تاریخ” و “تمدن” مازندران پاک کند.
وارش نیوز – جواد اکبری