پایگاه خبری چهاردانگه
بخش چهاردانگه شهرستان ساري

زندگينامه استاد مهدي محمدنژاد – معلم، محقق و شاعر كياسري

مهدي محمدنژاد، فرزند احمد در سال 1316 در كياسر مركز بخش چهاردانگه شهرستان ساري، در يك خانواده مذهبي ديده به دنيا گشود.

5

 

mohamadnejadمهدي محمدنژاد، فرزند احمد در سال 1316 در كياسر مركز بخش چهاردانگه شهرستان ساري، در يك خانواده مذهبي ديده به دنيا گشود. تحصيلات ابتدايي را در كياسر به پايان رساند و سپس براي ادامه تحصيل در مقطع  متوسطه راهي ساري شد. ايشان موفق به اخذ ليسانس ادبيات و علوم انساني از دانشگاه تهران شد. ايشان بيش از  چهل سال در دبيرستانها و دانشگاههای استان، خستگی­ ناپذير به پرورش نوگلان اين مرز و بوم همت گماشت.

 

ايشان علاقه وافري به تحقيق، به خصوص در مورد فرهنگ و تاريخ منطقه چهاردانگه داشت و در همين راستا مقالات متعددي از خود در مجلات و كتاب ها به يادگار گذاشت. تحقيقات و دست­ نوشته­ های ايشان در بررسی احوال و اقوام مختلف مازندرانی و تاريخ و ادبيات آنها نشان از علاقه و تسلط بر فرهنگ بومی و منطقه­ای دارد. با وجود اينکه قدرت قلم ايشان در زمينه قصيده، غزل و ساير قالب­های شعری ستودنی است اما ارادت ويژه به خاندان پيامبر (ص) و علی­ا به ویژه امام حسين (ع) و فرهنگ عاشورا سبب شد اولين جلد از آثارشان را بيشتر به نوحه­ ها و مرثيه­ ها اختصاص دهند که متاسفانه علي رغم تمام تلاش ها در تايپ و آماده سازی اين اثر، دست اجل فرصت تکميل، تصحيح نهايي و چاپ را به ايشان نداد و در حالی که همچنان بی­وقفه به تعليم فرهنگ و ادب اسلامی، ايرانی و بومی مشغول بودند. در مرداد سال 1381 بر اثر ضايعه مغزی دار فانی را وداع گفتند و به ملاقات حضرت دوست شتافتند.

 

اولين جلد آثارش به نام سوز دل بعد از فوتشان در سال 1387 منتشر شد. ايشان در رابطه با نام كتاب  و كتاب هاي ديگر چنين مي نويسد:

 

همين طور نام چهار جلد كتاب  مرثيه و مديحه هاي خاندان عصمت و طهارت را نيز از اين بيت حافظ الهام گرفتم:

 

سوز دل، اشك روان،آه سحر،ناله ي شب          اين همه از مدد لطف شما مي بينم

 

باشد كه در پيشگاه خدا، پيامبر و خاندان پاكش مورد قبول قرار گيرد.

ساري  -1380 – مهدي محمد نژاد

 

ايشان همچنين در زمينه ماجراي حمله جلال به كياسر مطالعات وسيعي انجام داد كه نتيجه آن كتابي به نام جلال در كياسر است كه هنوز منتشر نشده است.

 

يكي از ويژگي بارزشان اين بود وقتي با افراد مطلع نشست بر خاست داشت اگر مطلبي پيرامون موضوعي از آن ها مي شنيد بلافاصله آن مطلب را ياد داشت مي نمود.

 

اين حقير كه اواخر عمر شان افتخار آشنايي با ايشان را داشتم و چندين جلسه پيرامون مسائل مختلف با هم تبادل نظر انجام  داشتيم. ايشان را محقق دل سوخته اي  ديدم كه از بي توجه مسئولين به داشته هاي فرهنگي منطقه بسيار دل خور و نا راحت بودند. به خصوص در مورد تخريب حمام گبري كياسر  مي گفتند كه به يكي از مسئولين نافذ كياسر در آن زمان نامه نوشتم و از تخريب اين گنجينه فرهنگي بر حذر داشتم كه متاسفانه اثر گذار نبود. اين اثر باستاني ارزشمند تخريب شد و به جاي آن شركت تعاوني ساخته شد كه امروزه همه مردم كياسر از تخريب آن ناخرسند هستند. در صورتيكه با احياي آن مي شد به عنوان يك موزه  كه نشان دهنده قدمت كياسر بود استفاده نمود.

 

مورد ديگري كه ايشان پيگير بود، كه برخواسته از رنج ايشان به علت مهاجرت به ساري و تحصيل در آنجا و همچنين ترك تحصيل جوانان منطقه بعد از كسب مدرك ششم ابتدايي بود، تاسيس دبيرستان در منطقه بود. ايشان مي گفتند در سال 1338 كه به عنوان مدير دبستان انوري كياسر مشغول خدمت بودم از آموزش و پرورش استان در خواست تاسيس دبيرستان در كياسر را نمودم، مسئولين وقت آموزش و پرورش استان گفتند اگر شما معلمين ابتدايي كياسر مسئوليت اداره اين دبيرستان را به صورت رايگان قبول مي كنيد مانعي ندارد. ايشان گفتند ما پذيرفتيم كه تدريس دانش آموزان دبيرستان را به رايگان انجام دهيم و دبيرستان كياسر را راه اندازي نموديم كه متاسفانه به علت اختلاف محلي  اين دبيرستان پا نگرفت و در نتيجه اين اختلاف كياسر و منطقه دچار خسران زيادي شد.

 

بعد از 20 سال در سال 1358 مجدداً دبيرستان كياسر با همت و تلاش خستگي ناپذير ايشان داير شد كه همين عامل باعث افزايش سطح تحصيلي منطقه شده است. موقعي كه معلمين غير بوي براي آمدن به كياسر يك دستگاه پيكان دريافت نمودند ايشان و تعداد ديگري از معلمين كياسري بدون هيچ چشم داشتي رنج رفت آمد روزانه ساري به كياسر را در زماني كه اين جاده اسفالت نبود و رفت آمد مشقت زيادي داشت فقط به عشق اعتلاي منطقه بر خود هموار مي نمودند.

 

يكي از مواردي كه ايشان پيگير بود و متاسفانه به نتيجه نرسيد تاسيس دانشگاه در منطقه بود كه علت عمده ي آن عدم همكاري افراد ذي نفوذ ديگر را مي توان برشمرد. اگر شعبه اي از دانشگاه پيام نور و يا دانشگاه آزاد در منطقه تاسيس ميشد قطعا وضعيت منطقه از نظر علمي بهتر از الان بود و هم در كنارش اشتغال زيادي ايجاد مي نمود.

 

آخرين سروده استاد محمد نژاد تقديم به پيشگاه حضرت وليعصر :

 

نسترن غرق تمناست بیا

یاسمن مست تماشاست بیا

نرگس از شوق تو آغوش کشید

لاله چون شعله بر پاست بیا

یاس بوسه زن سوسن شده است

سنبل اندر بر میناست بیا

بامدادان بهار است و بهشت

کوه و صحرا همه زیباست بیا

دامن باد صبا مشک فشان

دیده از شوق تو دریاست بیا

عدل و انصاف و صداقت به جهان

از جمال تو هویداست بیا

کفر و کین روز بشر را شب کرد

نور خورشید تو پیداست بیا

بارش نور خدایی مهدی

هستی از بهر تو شیداست بیا

 

………………………………………………………………..

 

منابع:

۱- مهدي محمد نژاد – سوز دل – نشر ساجده – ساري ۱۳۸۷

۲- خليلي – شريعت نژاد – تاريخ آموزش و پرورش چهاردانگه – نشر شلفين – ۱۳۸۱

 

 

5 نظرات
  1. سید علی ساداتی می گوید

    سلام
    خدایش بیامرزاد و روحش شاد
    مردی بزرگ و از سخنوران بنام برای اعتلای علمی مردمان منطقه.
    اما منصب طلبان امروزی برای اعتلای خود از صداقت مردمان منطقه برای خود سخت در تلاشند!!!

  2. اشرف نژاد می گوید

    خدا رحمتشون کنه
    مرد زحمت کشی بودن برای دانش آموزان کیاسر

  3. 83عاشق چهاردانگه می گوید

    هنوز مونده تا قدر انسانهایی همچون استاد محمد نژاد و حاجی کردان را بدانیم. روحشان شاد و یادشان گرامی باد. صلوات

  4. اصغری می گوید

    خب ایشان که بومی بودند می‌توانستند در کیاسر سکنی بگزینند تا رنج رفت و آمد روزانه در جاده خاکی به‌شان تحمیل نشود و منطقه هم از سکونت دائمی افراد تحصیل‌کرده سود ببرد!!!!!

    1. اکبری کیاسری می گوید

      همیشه افرادی مثل شما هستند که سعی در کوچک شمردن زحمات بی دریغ و از سر عشق به زادگاه افراد بزرگواری چون ایشان دارند چیزی از زحمات آن مرحوم کم نمیشود روحشان شاد و یادشان گرامی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.