پایگاه خبری چهاردانگه
بخش چهاردانگه شهرستان ساري

روایت چاله چوله‌های شهری از زبان یک معلول ویلچری/ چاله‌های که چاه می‌شوند

0

خبرگزاری فارس مازندران ـ سرویس اجتماعی|خیابان و کوچه‌های شهر پر از چاله و آسفالت‌هایی است که برای شهروندان عادی مشکل ایجاد می‌کند و گاهی نمی‌شود با خیال آسوده و بدون دغدغه در پیاده‌روها قدم بزنید و از خیابان‌ها گذر کنید، حالا بیایید با هم یک روز پا به پای یک معلول کوچه‌ها و خیابان‌های شهر را طی کنیم، شاید آن زمان بفهمیم آنها چگونه  در شهر تردد می‌کنند و چه می‌گویند.

خیابان‌هایی که سر ناسازگاری با شهروندان معلول دارند که برای رفتن به محل کار باید از هفت‌خان رستم  بگذرند.

 فرد معلولی که در سطح شهر روی صندلی چرخدار است دارای دشواری بیشتری نسبت به معلولان حرکتی دیگر است و بر این اساس باید بستر پیاده‌روها و آسفالت خیابان و خط کشی‌ها برای این معلولان مهیا شود.

*چاله‌ای که چاه شد/واژگونی ویلچرم در خیابان

این گزارش به یک روز عادی حسین یک معلول ویلچری و رفتنش به محل کارش می‌پردازد که دچار مشکلات فراوانی شده است.

حسین مددجوی بهزیستی و معلول جسمی حرکتی ساروی که سی پی مغزی مادرزادی است  و در بازارچه خیریه امید مشغول به کار است.

حسین روایت می‌کند که طبق روال روزانه خود ۲۳ آبان ماه از خیابان آرش به سمت  محل کارش بهزیستی شهر ساری می‌رفت، ماشین با سرعت زیادی از روبرویش به او نزدیک شد و از ترس اینکه ماشین به او نزند به سمت چاله‌ای رفت که به ظاهر کوچک بود.

حسین در ادامه می‌گوید: برای اینکه ماشین به من نزند، تو چاله رفتم چون به نظرم عمقی نداشت، اما ویلچر داخل چاله گیر کرد و من  روی آسفالت پرت شدم به‌طوریکه که بعد از به هوش آمدن  تا پنج دقیقه نفهمیدم چه اتفاقی افتاد.

 وقتی به هوش آمدم متوجه شدم که  مردم دورم را گرفتند و از من  می‌پرسند، آقا خوبی ؟! جاییت نشکسته؟! سپس زنگ زدم به اورژانس و با آمبولانس راهی بیمارستان امام خمینی شدیم،کبودی زیر چشمم گویای همه چیز بود!

*پیاده‌روهایی که محل عبور و مرور دوچرخه و موتور است

این مددجو بهزیستی که خواستار مطالبه از شهرداری ساری است و اولین باری نیست که این قبیل اتفاقات برایش رخ می دهد، بیان می‌کند: تا آنجایی  که من در جریان هستم، می‌گویند ساری کلان شهر محسوب می‌شود و مسؤولانش جوری جلوه می‌دهند که برای رفاه معلولان، توانمندان، بیماران جسمی و حرکتی کارهای زیادی کرده‌اند.

در صورتی که در کمپین “با پای من قدم بزن” افراد سالم روی ویلچر نشستند و  همه شاهد بودیم آنقدر که چاله داشت ویلچر برمی‌گشت !

حسین در ادامه اضافه کرد: پیرامون مشکلی که برای من پیش آمده ،چرا باید شهر من، ساری که قرار است جزو اکو ۲۰۲۲ باشد، باید وضعیت خیابان و پیاده‌روهایش این باشد! چاله داشته باشد و در پیاده‌روهایش داربست، موتور و ماشین باشد.

من برای اذیت نشدن شما چیزی نمی‌گویم و گرنه هم تنم درد می‌کند و هم سردرد دارم، نمی‌خواهم سنگ خودم را به سینه بزنم اما چرا باید این وضعیت تردد افراد ناشنوا، نابینا و معلولان و توانمندان ما در شهر ساری باشد؟!

*رفتن به کلانتری و تنظیم شکایت‌نامه و گرفتن خسارت

دقیقا  ۶ ماه و یک سال پیش همین اتفاق در راهبند ساری برایم افتاد به مسؤولان هم گفتم، اما رسیدگی نشد! اما این بار واقعا بغض کردم و‌ گفتم اصلا من به کنار، بقیه معلولان چی…؟

این بار من مجبور شدم به کلانتری بروم و شکایت نامه تنظیم‌کنم و روانه پزشکی قانونی شوم تا خسارت وارده را بگیرم.
 *چاله بعد از زمین خوردن من پر شد

تازه دیشب متوجه شدم که آن‌ چاله بلافاصله بعد از زمین خوردن من با ویلچر پر شد اما چه فایده!!
حتما باید مجروح شویم یا بمیریم که مسؤولان آن هم نه به خاطر ما بلکه برای رسانه‌ای نشدن و از ترس جایگاه خودشان رسیدگی کنند!

از  چاله  قبل از پر شدنش  عکس دارم چرا که باید این مشکل حل شود چون یکی دو تا و کار یک روز دو روز نیست! اسم نمی‌برم فقط مسؤول عزیز،گرانقدر لطفا بزرگواری کنید و پیاده‌رو و خیابان‌ها را درست کنید من یک بار جان سالم به در بردم، بار دیگر می‌توانم؟!

*کمپین خودجوش “با پای من قدم بزن”/هیچ مسؤولی در کمپین قدم شرکت نکرد

از پیاده رو خیابان‌ها راضی نیستیم حتی کوچه‌ها! پل و زیرگذر خیابان ۲۲بهمن و خیابان دخانیات ساری هم چراغ ندارد، روبه روی خیابان ایزدطلب اگر معلول بخواهد به  آن طرف خیابان برود چیزی ندارد، به کنار داربست هم دارد.

بچه‌ها و دوستان سه هفته پیش به صورت کاملا خودجوش و مردمی کمپینی ترتیب دادند به نام
“با پای من قدم بزن ” ما با ذهنیت مثبت به این مسئله نگاه کردیم و گفتیم حتما مسؤولان از این‌ چاله‌ها با خبر نیستند!

خواستیم این کمپین را بزنیم و از مسؤولان دعوت کنیم که بیایند و با ویلچر ما قدم بزنند و‌ ببینند ما با چه مشکلاتی طی روز رو به رو هستیم اما هیچ مسؤولی نیامد و در کمپین مردم نهاد ما شرکت نکرد.

گلایه و خواسته حسین مددجوی بهزیستی ساری از شهرداری ساری

سخن آخر و خواسته حسین از شهرداری این است که به امثال حسین که در شهر ساری کم نیستند دست برادری بدهد و اگر  زحمتی نیست پیاده‌رو،خیابان‌ها و کوچه‌های شهر نه فقط آنجایی که او‌ افتاده است، بلکه حداقل بخشی از شهر ساری را درست کند، حق یک معلول نیست که این بلاها به سرش بیاید.

مسؤول گرامی! مریضی و پیری برای همه هست؛ شما هم یک روز پیر و عصا به دست می‌شوید! ما مطالبه کلی داریم و اگر به فکر ما نیستید به فکر کهنسالی خودتان باشید!

انتهای پیام/۸۶۰۵۱/ج


لینک منبع اصلی مطلب

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.