جوانهها از دل خاک بیرون میآیند، سبزهها همچون فرشی سبز و مخملین، دشتها و باغها را میپوشانند.
در کوهستانها، گلهای زیبا و رنگارنگ وحشی فرشی از گل میگسترانند و جلوهای خاص را به طبیعت میبخشند.
آوای دلنشین پرندگان، سردی سکوت زمستانی را محو می کند و بشارت آمدن و زایش دوباره طبیعت را اعلام میدارد.
طبیعت زیبای شمال که در این فصل پر سرسبزی میشود و جای جای آن فرشی از سبزه دشتها، باغها و دامنه کوهها را میپوشاند و این جاذبه طبیعی که نعمتی خدادادی است و در کمتر جای کره زمین دیده میشود، بسیاری از گردشگران و شهروندان را به سمت خود میکشاند که در هوای مطبوع بهاری از این هوای پاک لذت ببرند.
گاهاً دیده میشود با حضور انسانها در طبیعت، زباله ضایعاتی که توسط ما تولید میشود چهره زیبای طبیعت را ناهنجار میکند و باعث نابودی سبزهها و ایجاد آلودگی میشود نابودی محیط زیست در طول سال اتفاق میافتد، اما در تعطیلات نوروزی، این اتفاق با شتاب بیشتری رخ میدهد.
معمولاً در پایان تعطیلات در جنگلهای زیبا چهرهای دیگر دیده میشود که به دست انسانها رقم میخورد، جنگلها از زباله و پلاستیک پر شده و آدم نمیداند چه باید بگوید.
برخی از گردشگران و حتی بومیان منطقه حتی برای یک لحظه فکر نمیکنند، میتوانند زبالهها را در ماشین خود نگه دارند تا به سطل زباله بریزند.
اگر از حدود ۷۰ میلیون نفر جمعیت کشور فقط پنجمیلیون نفر در نوروز سفر کنند و هر یک از این افراد پوست میوه یا هر زباله دیگری را از ماشین خود به بیرون پرتاب کنند و این اتفاق در روز، دوبار تکرار شود، روزانه ۱۰ میلیون تکه زباله در طبیعت رها میشود.
بهشکل فیزیکی، یعنی با استقرار چند سطل زباله و مأمور، این مسأله را نمیتوان حل کرد، بلکه فرهنگسازی در این شرایط مؤثرتر است.
یکی از مؤلفههای توسعه کشور، رفتارهای اجتماعی و فرهنگی مردم است، ایران یکی از کشورهای متمدن و تاریخی است و بزرگان دینی ما بر حفظ طبیعت و احترام به آن تأکید داشتهاند، ما هم میتوانیم به طبیعت احترام بگذاریم.
لازم است رسانهها نریختن زباله را تبلیغ کنند که مردم در سفر به طبیعت، زباله نریزند و با تبلیغات برای پاک نگه داشتن محیط زیست فرهنگسازی شود، نیاز است ما محیط خود را تمیز نگه داریم تا مسافران هم این کار را انجام دهند.
باید موضوع محیط زیست و برخورد با آن در مدارس از مقاطع ابتدایی و راهنمایی آموزش داده شود که نوعی فرهنگسازی است.
بیائیم نریختن زباله را به یک فرهنگ تبدیل کنیم، این امر نیازمند تلاش بسیار از سوی مسئولان و همکاری بسیار از سوی مردم است.
وقتی که ما می توانیم با نریختن زباله از محیط پاک و زیبایی که خدا بدون منت به ما عطا کرده است، استفاده کنیم چرا باز این عادت غلط را تکرار میکنیم، عادت و رسم غلطی که عواقبش دامن خودمان یا فردای فرزندانمان را میگیرد و شاید هم گرفته باشد.
مطمئناً زمانی که برای تفریح به دامن طبیعت میرویم بهدنبال جایی میگردیم که زباله در آن محیط ریخته نشده باشد، آیا چهره زیبایی دارد که وقتی آن مکان را ترک میکنیم با ریخته شدن زباله توسط خود ما در مدتی که در آنجا اقامت داشتیم، چهره نازیبایی را تحویل طبیعت دهیم آیا این کفر نعمت نیست؟
سوار بر خودرو در حال عبور از خیابانها هستیم روی زمین، در جوی آب، چمن و هر جا که فکرش را بکنید، با بیتوجهی و بدون توجه به عواقب آن زباله و پسامدهای خود را رها میکنیم.
شاید عادت غلطی بهوجود آمده که توقع داریم کسان دیگری زبالههای ما را جمعآوری کنند!
زبالههایی که بهدلیل بیتوجهی شهروندان و مسافران در گوشهوکنار خیابان و جنگل و … ریخته میشود، به نظر شما نشانه چیست؟ آیا این نشانه بیتفاوتی ما نسبت به محیط زیست نیست؟
همه ما مسئول هستیم که محیط خود را پاکیزه نگاه داریم، این مسئولیت را با توجه و دلسوزی هر چه تمامتر به یکدیگر یادآوری کنیم، مسئولیتی که باید در نهایت به فرزندان نسل فردا آموزش داده و منتقل کنیم و آن را به فرهنگ تبدیل کنیم.
این فرهنگ زمانی نهادینه خواهد شد که فرد، این عمل را وظیفه خود بداند و این مسئله، تنها با توجه، نظارت، تکرار و یادآوری دوستانه میسر و ممکن میشود.
بدون حس مسئولیت و دلسوزی برای خود و نیز آگاهی کامل از عواقب عمل خود؛ هیچ تدبیری فایده و اثر مثبت نخواهد داشت.
تدابیری که شهرداری و سازمانهای مختلف میتوانند انجام دهند، این است: چند برابر کردن سطلهای زباله در طبیعت، تبلیغات وسیع در رسانهها، مدارس، نصب بنر در پارکها، جنگل و محلهای گردشگری و خدمات دیگر؛ بیایید با خودمان، محیط زیست و فرزندان آینده این سرزمین مهربانتر و آگاهانهتر برخورد کنیم.