اختصاصی پایگاه خبری چهاردانگه نیوز: خاطرات زندگی کوتاه اما بلند شهیدحجت الاسلام ولی الله سلیمانی فرد اولین شهیدروحانی دفاع مقدس کشور، به مناسبت چهلمین سالگرد شهادت آن شهید والامقام باز نشر میشود.
……………………………..
” مادرانه”
هیچ وقت از یادم نمی رود… اوایل انقلاب که کردستان توسط ضدانقلاب شلوغ شده بود ولی الله می گفت دوست دارم برم کردستان و گلوله به سینه ام بنشینه و آرام بگیرم! از زمانی که به گروه چریکی شهید چمران پیوست ؛ منتظر یه حادثه بودیم، میان اشک و آه بدرقه اش کردیم و به جبهه رفت. خبرشهادتش رو دادن اما چون بدون پلاک بود و بدن مطهرش رو نیاورده بودند. همیشه منتظر بودم، هر کی در می زد یا صدا می کرد از جا کنده میشدم، شاید خبری از ولی الله جان بیاورد.
یادم اومد وقتی نوزاد بود آبله گرفته بود…آن روزها با این مریضی ها بچه ها تلف می شدند. بی قرار بودم دست به دعا برداشته و جدم موسی بن جعفر(ع) را واسطه قراردادم و شفای ولی الله را گرفتم. یاد طلبه شدنش افتادم. مدرسه مصطفی خان ساری و قم رفتنش، یاد ازدواج و بچه هاش. بعضی هم طعنه و زخم می زدند که حتما به عراق پناهنده شده وگرنه خبری میآمد!
هر وقت توی خونه تنها بودم یا به صحرا می رفتم ؛ همه این حرفها و زخم زبانها و خاطرات به سرعت برق و باد از جلوی چشمم عبور می کرد. با پدر شهید کربلا هم که رفتیم ، همه جا صدایش می کردیم، انتظار خیلی سخته، انسان از پا در میاد. مخصوصا مادر باشی و فرزندی مثل ولی الله تربیت کرده باشی.
یه شب توی خواب دیدم بالای بلندی ایستاده و پرچمی بدست گرفته. مادر چرا ناراحتی من طلبه امام زمان بودم و در راهش شهید شدم.
راوی خاطره: مرحومه حاجیه خانم موسوی والده شهیدحجت الاسلام ولی الله سلیمانی فرد.
مرحومه حاجیه خانم موسوی مادر شهیدحجت الاسلام ولی الله سلیمانی فرد بعد از ۳۵ سال چشم انتظاری در سال ۱۳۹۴ به فرزند شهیدش پیوست.