پایگاه خبری چهاردانگه نیوز: دانستنی های استان مازندران با موضوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را همراه با گفتگوی ویژه سردار سرلشکر محسن رضایی که به نقش بی بدیل مازندران در دفاع مقدس می پردازد را همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس مشاهده می کنید :
آیا می دانید: مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای درباره لکشر ۲۵ کربلا فرمودند: « لشکر ۲۵ کربلا یک لشکر قوی، خط شکن و خط نگهدار بود.»
آیا می دانید: از مجموع حدود ۲۲۰ هزار شهید انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، ۱۰۴۰۰ شهید مربوط به استان مازندران است.
آیا می دانید: در استان مازندران، ۲۰۳ خانواده تک فرزند شهید، ۳۷۵ خانواده دو شهید، ۲۱ خانواده ۳ شهید، یک خانواده ۴ شهید و یک خانواده ۵ شهید وجود دارد.
آیا می دانید: شهید حجت الاسلام ولی الله سلیمانی، اولین روحانی شهید دفاع مقدس و شهید حجت الاسلام محمد مهدی ملامیری اولین روحانی شهید مدافع حرم، مازندرانی هستند.
آیا می دانید: اولین خلبان شهید دفاع مقدس شهید فیروز شیخ حسنی، مازندرانی بود.
آیا می دانید: تنها شهیدی که با سینه خشاب دفن شد سردار حاج حسین جان بصیر از فریدونکنار مازندران بود.
آیا می دانید: سه شهید از مازندران در دوران دفاع مقدسبا مسئولیت قائم مقامی لشکرها به شهادت رسیدند؛ سردار شهیذ علیرضا نوری قائم مقام لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) و سرداران شهید محمد حسن قاسمی طوسی و شهید حسین جان بصیر، قائم مقام لشکر ۲۵ کربلا بودند.
آیا می دانید: چند روز بعد از بازگشت حضرت امام (ره) از پاریس به وطن، سردار شهید حبیب الله افتخاریان (ابوعمار)، مسئولیت انتقال خانواده مکرمه امام را به وطن به عهده داشتند.
آیا می دانید: لشکر ویژه ۲۵ کربلا میدان دار عملیات والفجر۸ و فاتح فاو بود و پرچم گنبد امام رضا(ع) با دستان پرتوان رزمندگان این لشکر بر فراز مناره فاو به اهتزاز درآمد.
آیا می دانید: دانشجوی مازندرانی، سردار شهید حسین بهرامی، از فرماندهان محوری آزادسازی سوسنگرد در سال ۱۳۵۹ بود.
آیا می دانید: نیروگاه شهید سلیمی نکا در دوران جنگ تحمیلی، سه بار مورد حمله هواپیماهای دشمن قرار گرفت و در مجموع ۲۵ شهید تقدیم نظام جمهوری اسلامی کرد.
آیا می دانید: شهر سوسنگرد همزمان با شدت درگیری ها در مناطق جنگی، به کمکمردم و مسئولین استان مازندران طی مدت ۱۹ ماه بازسازی و تحویل مردم مظلوم این شهر شد.
آیا می دانید: امیر سرلشکر خلبان علی اکبر شیرودی دارای بالاترین پرواز عملیاتی در جهان است و مقام معظم رهبری دربااره ایشان فرمودند: «شیرودی نخستین نظامی بود که به او اقتدا کردم و نماز خواندم.»
آیا می دانید: امیذ سرلشکر شهید سید مسعود منفرد نیاکی از مازندران، فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز در سال های جنگ بود و در پی اصرار خانواده برای شرکت در مراسم کفن و دفن دخترش و عدم موافقت وی گفته بود: « اینجا(جبهه) تمام سربازان، فرزندان من هستند.»
آیا می دانید: خلبان بالگردی که در درگیری های پاوه در مرداد سال ۱۳۵۸ و در هنگام انجام مأموریت های واگذار شده از سوی شهید چمران به شهادت رسید و در فیلم سینمایی «چ» فداکاری ایشان به نمایش گذاشته شد،امیر خلبان شهید جعفر مهدوی ملک کلایی از مازندران بود.
آیا می دانید: حدود ۵۵ هزار نفر از هموطنان عزیز مهاجر جنگی، با همت مردم و مسئولان مازندران و با مهیا سازی تمام شرایط در شهرها و مناطق مختلف استان اسکان داده شدند.
آیا می دانید: امیر سرلشکر خلبان حسین خلعتبری از رامسر مازندران، به قهرمان جنگ های دریایی معروف بود و به همراه شهید عباس دوران، نیروی دریایی عراق را نابود کردند.
آیا می دانید: برادران شهید جعفر و ناصر بذری از بابل مازندران با ترکش های انفجار یک گلوله خمپاره در تاریخ ۱۴/۱۲/۶۵ طی عملیات کربلای ۵ در شلمچه به شهادت رسیدند.
آیا می دانید: امیر خلبان عبدالباقی درویش از نوشهر مازندران، همان خلبان رشیدی است که در محاصره هواپیماهای جنگی عراق قرار گرفت و با عدم پذیرش پیشنهاد دشمن مبنی بر منحرف کردن مسیر هواپیما به سمت بغداد، دست رد به سینه آنان زد و به همراه کمک خلبان و سایر همراهان آن پرواز از جمله آیت الله شهید فضل الله محلاتی جانانه به مسلخ عشق رفتند.
آیا می دانید: شهیدان سید ابراهیم و سید حسین اسماعیل زاده موسوی(پدر و پسر) از بابلسر مازندران در پنجم اسفند ۱۳۶۲ و طی عملیات والفجر ۶ در منطقه چیلات، در آغوش یکدیگر به شهادت رسیدند.
آیا می دانید: امیر خلبان شهید برات نمایان از میاندورود، در زمانی که دوره خلبانی را در آمریکا طی می کرد، حتی در اوج تمرینات، مقید به خواندن نماز اول وقت بود و همچنین امیر خلبان شهید حسین قاسمی از آمل به شهید نماز معروف است.
آیا می دانید: در طول دوران دفاع مقدس، مازندران بزرگ، متولی و پشتیبان ده یگان نظامی شامل: لشکر پیاده ۳۰گرگان، پشتیبانی سپاه مریوان، تیپ مهندسی ۴۵ جوادالائمه(ع)، تیپ ۷۵ ظفر، تیپ کماندویی۵۸ مالک اشتر، تیپ دریایی القارعه، تیپ ۳۴ امام سجاد(ع)، پشتیبانی قرارگاه رمضان و تیپ پیاده ۳۷ نور بود.
آیا می دانید: رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) فرمودند: درباره رزمندگان مازندرانی و لشکر مازندران هر چه بگوییم، زیاد نیست. چند نقطه کشور بودند که ما در همه فداکاری های دوران جنگ، جای پای اینها را می بینیم. یکی از آنها حقیقتا همین مردم مازندران بودند
همچنین برای تبیین جایگاه لشکر ویژه ۲۵ کربلا که رزمندگان مازندران ، گلستان و گیلانی آنرا شکل داده بودند ، گفتگویی از سردار سرلشکر محسن رضایی را بازخوانی می کنیم :
سرلشکر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس که در سفری به مازندران آمده بود، در گفتگویی به نقض لشکر همیشه پیروز ۲۵ کربلا پرداخت .
بیشک او حرفهای بسیاری از آن سالها دارد و هیچکس به اندازه وی آن سالهای عشق و آتش را درک نکرده است، هنگامی که از آن روزگار و آدمهایش سخن میگوید، گویی در سنگر فرماندهی قبل از آغاز عملیات به توجیه فرماندهان جنگ میپردازد، تکیه محسن رضایی به زندگی جهادی و بازتولید ارزشهای دفاع مقدس و اهمیت چشمانداز ۲۰ ساله، همه و همه از دغدغههای فرمانده سالهای دفاع مقدس است که در ادامه از نظرتان میگذرد.
* در دوران دفاع مقدس فوقالعاده به وجود لشکر ویژه ۲۵ کربلا نیاز داشتیم
** جنابعالی بهعنوان فرمانده کل سپاه در سالهای دفاع مقدس، از حضور و دلاوریهای مردم و شهدای مازندران بگویید؟
فکر میکنم برای اینکه از شهدای مازندران بگویم باید به لشکر ویژه ۲۵ کربلا اشاره کنم، چون این شهدا در این لشکر میجنگیدند، لشکر ویژه ۲۵ کربلا در یک مقطعی به یاری دفاع مقدس آمد که فوقالعاده به وجود آن نیاز داشتیم.
بعد از عملیات بدر و خیبر در سال ۱۳۶۲ در دفاع مقدس با یک آسیبهای پی در پی مواجه شده بودیم که نیاز بود چند لشکر جدید سازماندهی کنیم، بنابراین تصمیم گرفتیم یک لشکر ویژه بهوجود آوریم، تیپهایی را که پنج گردان داشتند از استانها انتخاب کردیم و مدتی فکر کردیم که این ویژه را از کدام استان انتخاب کنیم، با آشنایی که با رزمندگان مازندرانی در لشکرهای دیگر داشتم، تصمیم گرفتیم که این لشکر را از مازندران سازماندهی کنیم، البته خیلی هم اطمینان نداشتیم که موفق شویم، اما برداشت اولیه من این بود که مازندران آمادگی بیشتری از سایر استانها دارد.
بر همین اساس چهرههای شاخص استان را دور هم جمع کردیم و به آنها گفتیم که از شما میخواهیم یک لشکر ویژه برای مازندران سازماندهی کنید، باورشان نمیشد که مازندران باید یک لشکر ویژه داشته باشد، با شادی و نشاط از جلسه بیرون رفتند.
بعد از جلسه برادر مرتضی قربانی را صدا زدم و حکم فرماندهی لشکر را به او دادم، حکمی که داخل همان کاغذ جبههای بدون بروکراسی اداری نوشته شده بود.
بعدها مشخص شد این تصمیم در حقیقت یک عنایت الهی بود که به ذهن دوستان ما آمده که چنین گزینشی را انجام دهیم، گزینش بسیار خوبی که شاید بتوان گفت از بهترین تصمیمگیریهای جنگ بود، لشکر ویژه ۲۵ کربلا شکل گرفت و بلافاصله خود را در عملیاتها نشان داد و توانست یک کار در حقیقت شگفتانگیز انجام دهد، چون درست در قلب جبهه و محور اصلی قرار داشت.
* سرداران و امیران شهید مازندران چهرههای فداکاری بودند
** از سرداران شهید مازندران بگویید.
افرادی مثل حاج بصیر و طوسی نقش مؤثری در لشکر داشتند، حاج حسین بصیر فرد بسیار سختکوش و پرتلاشی بود که شاید بتوان گفت از نظر تلاش در بین فرماندهان جبهه جزو چند نفر اول است، فرماندهی بیادعا که خیلی وقتها او را با رزمنده عادی اشتباه میگرفتند، فردی که نسبت به مسائل مادی بیخیال و راحت بود، بهطوری که ماندن در جبهه را به تشرف به خانه خدا ترجیح میداد، حاجبصیر چنین انسانی بود.
شهید طوسی نیز ابتدا خود را در عرصه اطلاعاتی نشان داد و با فعالیتهای اطلاعاتی در حقیقت روی کار آمد، کار اطلاعات کار خیلی پیچیدهای است، یک بخش کار اطلاعات، زمینی است که باید اطلاعات جو، زمینشناسی، تغییرات آب و هوا و … را بهدست آورد و بخش دیگر نیز دشمنشناسی است و کسب اطلاعات از دشمن که این کار هم پیچیده و دشوار است و با همه این مشکلات آقای طوسی به خوبی ثابت کرد که یک فرد کاملاً شایسته در این بخش است، البته شهیدان دیگری نیز هستند که مثل بصیر و طوسی نقش بارزی در دفاع مقدس داشتند.
مازندران در بخش نیروهای ارتش نیز چهرههای پرافتخاری همچون شهیدان کشوری، شیرودی، منفردنیاکی، خلعتبری، مهدوی و … دارد، در سالهای آغازین جنگ که ایران هنوز نیروهایش آماده دفاع نبودند، شهیدان کشوری و شیرودی با هلیکوپترهای خود به شکار تانک میرفتند و در حقیقت خلاء نیروهای زمینی را در مقابل ارتش عراق پُر میکردند، بهطور دائم میآمدند، مجهز میشدند، موشک میبستند و به شکار تانک میرفتند.
معمولاً در ارتشهای دنیا اگر خلبانی یک تانک شکار کند، همین را بهانه میکنند و تا یک هفته مرخصی میروند اما این عزیزان بعضی اوقات تا شب به پرواز ادامه میدادند که این کار خطر بزرگی برای آنها بود، چون هلیکوپترهای ایرانی مجهز به دید در شب نبودند ولی شهیدان کشوری و شیرودی تا آخرین لحظهای که چشمشان کار میکرد به دشمن حمله میکردند، اینها جزو جوانهای انقلابی ارتش بودند که در جریان انقلاب کاملاً ساخته شده بودند.
چهره برجسته دیگر مازندران آقای منفردنیاکی است، فرد آزادهای که با وجود سالها خدمت در ارتش پهلوی خیلی زود به انقلاب پیوست و دین خود را به جنگ ادا کرد، در عملیات طریقالقدس که به آزادی بستان منجر شد ما آماده عملیات میشدیم که اطلاع دادند خدا به آقای منفردنیاکی فرزندی عطا کرد، با این که این خبر را به ایشان گفتند اما ایشان در عملیات ماند و بعد از این که خط تثبیت شد با اصرار فراوان او را به عقب فرستادیم تا به خانوادهاش سرکشی کند، مجموعه این شهیدان از چهرههای فداکار بودند چه در بسیج، چه در سپاه و چه در ارتش.
* در سالهای اول جنگ، جنگ وجود داشت، ولی جهاد نبود
** حضرتعالی بهعنوان یک چهره فرهنگی، سیاسی نظرتان را راجع به در هم آمیختن روحیه انقلابی و دفاع مقدسی با کار فرهنگی و انتقال شایسته میراث دفاع مقدس به نسل سوم را بیان کنید.
مسأله مهمی که وجود دارد این است که زندگی جهادی کاملاً با زندگی عادی متفاوت است، در زندگی جهادی افراد با بینش آخرتی حرکت میکنند، اما در زندگی عادی با نگاه دنیایی و مادی، حلقه مفقودهای که الان در جامعه وجود دارد این است که تفسیر درستی از جهاد طی ۳۰ سال گذشته انجام نشده است، یعنی جهاد با جنگ و دفاع مساوی شده است، در یک چنین تفسیری، وقتی جنگ نباشد جهاد هم نیست، در حالی که ما میدانیم در سالهای اول جنگ، جنگ وجود داشت، ولی جهاد نبود، یعنی مدیریت جنگ بنی صدر، مدیریت جهادی نبود، ولی در سالهای بعد همین حاجبصیرها و طوسیها آمدند و تفسیر جنگ را عوض کردند.
به عقیده آنان جنگ نوعی جهاد بود و در فضای جهادی اولین چیزی که تغییر میکند فرهنگ است، یعنی ارزشها و فرهنگ جهادی و ارزشهای جهادی میآیند و بهجای فرهنگ و ارزشهای دنیایی مینشینند، انسانی که وارد این فضا میشود اصلاً احساس میکند که وارد یک دنیای دیگری شده است و سؤالی که شهدا از ما میپرسند این است که میگویند: چرا شما بعد از جنگ تفسیر جهادی را از این کشور کنار گذاشتید؟ در حقیقت ما بعد از جنگ باید تفسیر جهادی از زندگی ارائه میدادیم، مشکل عقبماندگی، بیکاری و مجموعه چالشهای پیش رو محصول جدا شدن از فرهنگ جهادی است، یعنی نگرش ما عوض شده است.
ما وقتی که جنگ را جهاد نمیدانیم و مبارزه با فقر و فساد و شکوفایی اقتصادی را یک مبارزه نمیدانیم، حالا هر چند هم برای جوانهایمان از شهید بصیر و طوسی سخن بگوییم جوابشان این است که اگر میخواهید ما مثل آنها شویم فضای این کار را هم فراهم کنید، اگر نگرشها جهادی باشد همان حاجبصیر، طوسی، کشوری و … تولید میشوند