خانم معلم چهاردانگهای که ۳۰ سال خدمت خود را در گرو ۳ ماه خاص دانست+فیلم
خانم فاطمه سعیدی معلم آموزگار چهاردانگهای اول بهمن ماه سال ۱۴۰۰ به روزهای پایانی کارش نزدیک و بازنشسته میشد، اما دلش رضا نمیداد وسط سال تحصیلی دانشآموزان را رها کند و سعی کرد تا آخر سال تحصیلی همراه دانشآموزانش بماند.
پایگاه خبری چهاردانگه نیوز: در گوشه و کنار این کشور هستند معلمانی که با ایثار و از خودگذشتگی از خودشان میگذرند و با وجود مشکلات و دغدغههای شخصی با تمام تلاش گوهر وجودی خود را در اختیار دانشآموزان قرار میدهند تا چراغ علم خاموش نشود حتی در دوردستترین نقاط…
درست است حرف زدن از عشق و ایثار معلمان آسان نیست اما از جمله حرفهایی است که باید بازگو شود. در این گزارش سراغ معلمی رفتیم که هر روز فاصله ۱۲ کیلومتری صعبالعبور خانه تا مدرسه را میپیماید تا به دانشآموزانش برسد.
خانم فاطمه سعیدی ۳۰ سال از خدمتش را مدیر آموزگار بوده، تهیه خوراک، پوشاک و همراهی با آنها در مسیر صعبالعبور تنها بخشی از فداکاریهای این معلم دلسوز است.
حامد خلیلی ازنی مدیر آموزش و پرورش چهاردانگه ساری با معرفی این معلم فداکار میگوید: روستای بندبن دورترین روستای بخش چهاردانگه بوده و جاده صعبالعبور آن مسیر روزانه این معلم مهربان است که هر روز به عشق درس دادن سر کلاس درس حاضر میشود.
وی اضافه میکند: صبر، ارتباط خوب با دانشآموزان، اولیا و عشق فوقالعاده به دانشآموزان از ویژگیهای خانم سعیدی است.
مدیر آموزش و پرورش چهاردانگه ساری خاطر نشان میکند: این معلم دلسوز با وجود اینکه سال گذشته بازنشسته شد اما دلش نمیآمد وسط سال تحصیلی دانشآموزان را رها کند؛ در روزهای کرونایی با وجود اینکه در کلاس درس حاضر میشد شبها هم به منازل دانشآموزان میرفت و به آنها درس میداد، تا دانشآموزان در یادگیری با مشکلی مواجه نشوند.
خانم فاطمه سعیدی مدیر آموزگار پرتلاش دبستان شهید گودرزی بندبن نیز در گفتوگو با فارس میگوید: فاصله ۱۲ کیلومتری خانه خود تا مدرسه را هر روز طی میکنم و تمام راه فقط به دانشآموزان فکر میکنم که از یادگیری عقب نمانند.
اول بهمن ۱۴۰۰ بازنشسته شدم، اما دلم رضا نمیداد وسط سال تحصیلی دانشآموزان را رها کنم، با خودم میگفتم اگر من وسط سال دانشآموزان را رها کنم تا پیدا کردن معلم دانشآموزان از درسها عقب میمانند و احساس میکردم ۳۰ سال کارم ناقص است.
این مدیر آموزگار بیان میکند: بچههای روستا ساده و صمیمی هستند و احساساتشان پاک و لطیف است، همیشه فکر میکنم کار با این بچهها پاداشی است که خداوند به من هدیه داده است.
فکر نمیکنم معلم هستم بلکه از تهیه خوراک، پوشاک گرفته برای دانشآموزان احساس مسؤولیت میکنم و در مسیر صعبالعبور همراهشان هستم و تنهایشان نمیگذازم.
خانم سعیدی یادآور میشود: دانشآموزان روستایی از حافظه بالایی برخوردار هستند و دوست نداشتم با وجود بازنشستگی از آنان دور شوم فکرم این بود تا دنبال معلم باشند آنان افت تحصیلی پیدا کنند و دلم نیامد.
این روستا از داشتن امکانات تلفن همراه محروم است و تلفن همراه آنتن ندارد به همین دلیل روزهای کرونایی مدرسه باز شد و دانشآموزان حضور داشتند و برای اینکه از درس عقب نمانند شبها به منزلشان میرفتم و به آنان درس میدادم، این کار به یادگیری درسها در طول روز کمک میکرد.
زمانیکه در منازل دانشآموزان حضور داشتم از مادر آنان میخواستند با ما همراه شوند تا دانشآموزان در یادگیری دچار مشکل نشوند.
این مدیر آموزگار تصریح میکند: به خاطر مسیر طولانی تا مدرسه سرویس حتی مرا نپذیرفت به همین دلیل با وجود اینکه همسرم دامدار است ولی روزها همراهم است و مرا به مدرسه میرساند.
برای اینکه دانشآموزان خسته نشوند برخی از روزها کلاس درسمان در طبیعت و کنار رودخانه است و همین باعث یادگیری بیشتر دانشآموزان شد.
تمام امید و آرزویم این است دانشآموزان موفق شوند، چرا که تلاش بالایی دارند و این را در کلاسهای درس درک کردم که چگونه برای یادگیری تلاش میکردند.
به گزارش فارس، روایت عاشقانههای معلمان بهویژه در روزهای کرونایی که از هر فرصتی برای یادگیری دانشآموزان استفاده میکردند برای همه مردم مشهود و قابل لمس است و ثابت کردند عشق معلمی حد و مرز ندارد.
منبع: خبرگزاری فارس