اختصاصی چهاردانگه نیوزدر اکثر روستاهای بخش چهاردانگه حمام های خزینه ای وجود داشت که به علت بی توجهی از بین رفتند. یکی از این حمام های تاریخی حمام روستای کوات می باشد، که هنوز پابرجاستو طبق اظهارات اهالی و شواهد موجود، کهن ترین حمام خزینه ای مازندران به نظر می رسد که نیاز است تایید یا رد آن از سوی میراث فرهنگی مورد بررسی قرار گیرد، اما در اینکه این حمام یکی از قدیمی ترین حمام های مازندران است شکی نیست که در این گزارش معرفی شده است.
«ایرانیان نخستین قوم در جهان هستند که برای شستوشو، به ساخت گرمابه پرداختند». اردشیر خورشیدیان رئیس انجمن موبدان ایران.
باستانشناسان معتقدند که ساخت حمامهای عمومی در ایران قدمتی تقریبا ۳ هزارساله دارد به طوری که در عهد هخامنشی، حمامکردن و شستوشوی بدن در همه شهرهای ایران رایج بوده چون علاوه بر پاکیزه شدن تن ، یک آیین مذهبی هم محسوب میشده وغسل کردن یکی از شرطهای شرکت در مراسم بوده. این است که علاوه بر کاخ شاهی تخت جمشید، در شهرهای دوردست و روستاهای قدیمی نیز نشانههایی از وجود حمام پیدا میکنند. بعد از ورود اسلام به ایران، شاهان ایرانی به ساخت حمامهای عمومی در نقاط مختلف ادامه دادند به طوریکه در شهر اصفهان بیش از ۲۷۰ حمام عمومی فقط در زمان صفویان ساختند. و پس از آن، این کار در زمان قاجار و پهلوی ادامه یافت و با پیروزی انقلاب اسلامی گسترش یافت و در سالهای اخیر حمامهای خانگی جایگزین حمامهای عمومی شد.
هنوز در برخی از شهرها و روستای مازندران حمام خزینهای قدیمی وجود دارد که فقط تعداد کمی از آنها از گزند تخریب درامان ماندهاند. تعداد بسیار کمی از آنها مربوط به دوره صفوی (حمام شاهعباسی روستای آبگرم آمل، حمام یوسفمیرزای بابل) و بقیه مربوط به دوران قاجار (حمام کندلوس، حمام تیلک، حمام وری و… ) هستند. حمامهای دیگری بودهاند که در اثر بیتوجهی و غفلت، توسط عوامل انسانی – اهالی یا مسئولین- تخریب شدهاند (مثل حمام گبری کیاسر که – به نقل از چهاردانگه نیوز- بجای آن شرکت تعاونی ساختهاند!). چون آثار تاریخی و حفظ آن برای مردم مازندران حتی ایران، ارزشمند نبوده و میتوان گفت هنوز هم نیست. مثلا اگر وارد شهر یا روستایی شوید که آثار قدیمی دارد و بخواهید از ساکنان آن درباره قدمت و دوره ساخت آن اطلاعاتی کسب کنید، اکثرا حتی بزرگان، ریشسفیدان و تحصیلکردههای آن دیارنمیدانند و برای اینکه چیزی گفته باشند بدون دلیل علمی و عقلی مثلا میگویند ۱۰۰سال یا نهایت ۲۰۰سال! درحالی که پرواضح است قدمت بنا و نحوه ساخت آن برای روزگاری دورتر است. متاسفانه یکی از عیبهای مردم مازندران، این است که نسبت به گذشته محل زندگی خود، آثار و قدمت آن بیاطلاعاند و چنان گرم مسائل و احتیاجات روزمرهاند که گویی ازهرچه مربوط به تاریخ و گذشتگانشان است گریزانند!
به سبب شغل خبرنگاریام و سفر به شهرها و روستاهای مختلف مازندران به عینه دیدم بسیاری از مردم (بویژه جوانان)، بیوگرافی و اجداد فلان بازیکن یا هنرپیشه خارجی، حتی شماره کفش مادربزرگ خدابیامرز خوزه مورینیو را میدانند اما معنی ساده لغوی شهر و آبادی خود را نمیدانند چه برسد به آثار باستانی و قدمت آن!
در بخش کهن چهاردانگه مازندران، نیز حمام خزینهای قدیمی وجود دارد که اکثر آنها در میان بیتوجهی، تاکنون ویران شدند یا اگرهنوز پابرجا باشند جایگاهی بالاتر ازمحل جمعآوری و دفن زباله ندارند!
حمام خزینهای کهنترین روستای مازندران نیز سرنوشتی بهتر ندارد. اگرچه بخشهای کوچکی از سقف آن فرو ریخته، اما بنای اصلی آن با سماجت هرچه تمامتر پابرجاست. این حمام که زیربنایی حدود ۱۵۰ متر دارد در غرب روستای کوات (پایین دست درخت قدیمی چنار و ۳۰۰ متری امامزاده شمسالدین) واقع شده است.
طبق شواهد موجود و اظهار معتمدان و ریشسفیدان روستای کوات، براساس آنچه که از پدران و نیاکانشان سینه به سینه نقل شده و به آنها رسیده، این حمام مربوط به ساکنان قدیمی روستای کوات است که اکثر آنها در بیش از ۵۰۰ سال قبل، در اثر وقوع زلزله از دنیا رفتند و بخش بزرگی از روستا نیز تخریب شد. بازماندگان روستا در کنار ویرانهها، خانههای جدیدی ساختند و به زندگی ادامه دادند. به مرور زمان و با روی کار آمدن نسلهای بعدی، آن بخش از روستای اولیه که بر اثر زمینلرزه تخریب شده بود به زبان محلی به «کلکَت» به معنای بناهای قدیمی یا دیوارهای کهنه معروف شد. امروزه کلکت بخش کوچکی از روستای فعلی کوات است که تا ۲۰ سال قبل، آثار ویرانههای آن دیده میشد و در سالهای پس از انقلاب، ساختمانهای جدید، جایگزین ویرانههای به جا مانده شد. ولی حمام روستا از آنجا که ساخته شده از ساروج بود آسیب چندانی از وقوع زلزله ندید و اهالی به کمک معماران آن روزگار، با جدا کردن بخش کوچک آسیب دیده، آن را مرمت و دوباره راهاندازی کردهاند که آثار آن هنوز باقی است.
بنابراین، با توجه به طریقه ساخت این حمام که مشابه ساخت حمامهای قدیمی ایران است و با استناد به دعوی اهالی این روستا مبنی بر اینکه این حمام مربوط به ساکنان قدیمی این روستا است (حتی برخی از کهنسالان کوات معتقدند قدمت این حمام به هزارسال نیز میرسد که این ادعا با توجه به قدمت ۳هزارساله حمام در ایران، قدمت ۲هزار ۵۰۰ ساله روستای کوات و وضع ظاهری حمام که کهنگی و قدمت از آن میبارد، بعید به نظر نمیرسد و جای مطالعه و بررسی دارد) و همچنین مقایسه با ۲ حمام قدیمی مازندران – حمام شاهعباسی روستای آبگرم آمل و حمام یوسفمیرزای بابل- که در دوران صفوی و در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ سال پیش ساخته شدند، میتوان گفت قدمت حمام خزینهای کهنترین روستای مازندران، سالها از سایر حمامهای مازندران و حتی بناهای تاریخی دیگری چون عمارت چهلستون، چهارباغ و پلهای خواجو و ۳۳ پل اصفهان که در زمان پادشاهی شاهعباس صفوی (که حدود ۴۰۰ سال پیش میزیسته وبه معماری و موسیقی علاقهمند بوده) ساخته شدند، بیشتر است.
حال با توجه به سرگذشت سایر حمامهای مازندران این سوال پیش میآید که چرا حمامهای ۱۵۰ سال پیش مازندران تخریب شده ولی این حمام قدیمی، هنوز پابرجاست؟ – در پاسخ به این سوال، دو نکته را باید در نظر گرفت یکی این که این حمام، تا اوایل پیروزی انقلاب مورد استفاده قرار میگرفته وهمین استفاده مداوم و ترمیمهای احتمالی، مانع ویرانی و تخریب آن میشد. دوم اینکه نحوه ساخت حمام به گونهایست که پایینتر از سطح زمین قرار داشته و از ۳ طرف با خاک محصور بوده یعنی سقف آن تقریبا همسطح زمین است و جالب اینکه طرف چهارم (سمت ورودی آن) نیز با توجه به دیوار حفاظ و سردری که داشته (مطابق ساخت حمامهای قدیم که ورودی حمام را به سمتی میگرفتهاند که از باد و بوران در امان باشد)، همچنان سالم مانده، در واقع برای دیوارهای این بنا از ۴ طرف راهی برای ریزش و تخریب وجود نداشت و اگر این ۲ عامل نبود احتمال ویرانی آن تردید ناپذیر بود! ولی سقف چون حفاظی نداشت در اثر باران و برفهای سالهای متمادی، همچنین به واسطه پاخورشدن بهخاطر همسطح بودن با زمین آسیب دید و بخشی از آن فرو ریخت.
حمام شاه عباسی آمل
نمای داخلی ساختمان همانطور که در تصاویر پیداست به شکل معماری اصیل ایرانی با ساروج یا جنسی شبیه آن ساخته شده، به گونهایکه آهک، گل رس، زغال درخت اَوِرس، پی بز، زرده تخم مرغ و… را باهم مخلوط می کردند و برای دوام بنا مورد استفاده قرار میدادند. مطمئنا نیاز بود کف و دیواره خزینه، محکمتر از دیواره و سقف حمام باشد، چرا که میبایست در مقابل حرارت آتش و گرمای آب مقاوم باشد و علاوه بر آن، سرما و یخبندان زمستانهای سرد و برفهای طولانی سالیان پیش و انبساط و انقباظ محیط را، تحمل کند.
حمام دولت آباد بابل
ساختمان حمام بهگونهای بود که ورودی آن، سایبان یا پناهگاهی ساخته بودند که مانع ورود برف و باران به داخل راهرو میشد. راهرو نیزبه طول حدودا ۵/۲متر به صورت نیمدایره به داخل رختکن راه داشت. علت قوس و انحنای راهرو، جلوگیری از ورود سرما به داخل رختکن (که نیمه گرم و نسبتا خشک بود) هنگام باز و بسته شدن درب ورودی بود. وسط رختکن حوض آب کوچکی داشت که برای شستشوی پا هنگام خروج از حمام از آن استفاده می شد و دور حوض نیز سکوهای سنگی جهت انداختن لنگ و وسایل حمام وجود داشت و استادحمامی در کنار یکی از آن سکوها یا بالای یکی از سکوها مینشست و جعبه دخل را هم بغل دستش میگذاشت.
از رختکن وارد قسمت اصلی حمام، اتاق شستشو (به زبان اهالی: تنشورون) میشدند. خزینه حمام در این اتاق قرار داشت و فرد با عبور از یکی دو پله وارد آن میشد. عمق خزینه کمی پایینتر از گردن یک انسان معمولی، و طول و عرض آن ۵/۲ در ۴ متر و گنجایش آن حدود ۸ هزار لیتر بود. ته خزینه ظرف فلزی دایره شکلی وجود داشت که به آن «دِز» می گفتند و به شکل (لَگن) بود و حدود ۱۲۰ لیتر آب گنجایش داشت. زیر دز، «گلخن» یا آتشخانه قرار داشت که از بیرون اتاقکی داشت و با قرار دادن هیزم داخل آن، آتش میافروختند تا آب گرم شود. در واقع دِز بین آب و آتش قرار داشت، به گونهای بود که در مقابل حرارات آتش به زودی آب داخل دِز جوش میآمد و باعث گرم شدن آب همه بخشهای خزینه میشد و مورد استفاده عموم قرار میگرفت. آب مورد نیاز خزینه از آب چشمه که از طریق چند قنات قدیمی در جایی که به آن «کِله» میگفتند جمع میشد و به وسیله یک جوب مخصوص راهی خزینه حمام میشد. معمولا خزینه را شبانه پر میکردند تا اهالی در طول روز با مشکل کمآبی برای آشامیدن و شستوشوی لباس و … مواجه نشوند.
سقف اتاقهای حمام، گنبدی شکل و دارای نورگیرهایی بود که به وسیله دریچههایی بسته میشدند تا بدین ترتیب فقط نور آفتاب به داخل حمام بتابد و از ورود هوای سرد جلوگیری کند و حمام به صورت طبیعی روشن شود. امروزه که بخشی از سقف آن فرو ریخته فقط یک نورگیر آن باقی است. برای روشنایی حمام نیز علاوه بر نورگیرهای سقفی، در ابتدا از پی حیوانات، بعد هم تا مدتی از شمع و در ادامه هم از چراغموشی، فانوس (به زبان اهالی فنر) و گردسوز استفاده میشد.
مطابق رسم سایر حمامهای آن روزگار، یکی از آداب این بوده که مردان قبل از طلوع آفتاب تا ساعت ۸ صبح، حمام میگرفتند و بعد از آن در اختیار زنان بود و آنها چون یکی دو کودک را برای شستوشو به همراه میآوردند گاها چند ساعت حمامگرفتن آنها طول میکشید. احترام به بزرگتر در حمام نیز با آداب خاص خود رعایت میشد و فرد تازه وارد برای احترام به بزرگترها، فورا به خدمتشان میرفت و یک ظرف آب برسر آنها میریخت یا اینکه کیسه یا لیف و صابون را به اصرار از دستشان میگرفت و پشتان را کیسه میکشید یا صابون میزد و در پایان باز بر سر آنها آب میریخت و به این ترتیب چند نفر در روزهای شلوغ، پشت بزرگترها را کیسه میکشیدند. بنابراین شستوشو به این شیوه، به مراتب طولانیتر از شستوشو در حمامهای خانگی امروزی است.
از آداب دیگر این بود که در عروسیها که ۳ روز به طول میانجامید حمام را اختصاصی میکردند و عروس و داماد هرکدام جداگانه ۲ بار به حمام میرفتند یکی شب عروسی کوچک (خوردعروسی)، که به آن «خلوتحمام» میگفتند و عروس و داماد به نظافت خود میپرداختند و دیگری بعد از مراسم «سرتراشون» در عروسی بزرگ یا اصلی (گَتعروسی). به این ترتیب بود که ابتدا داماد به همراه دوستانش با شادی و شعر و آواز محلی، داخل حمام میرفت و طی مراسمی، دلاک او را شستوشو میداد و در پایان در رختکن، همراه با آداب خاصی، لباس دامادی بر او میپوشیدند. لباس داماد لباس مخصوصی بود که به آن «اَلجه» میگفتند و الجه لباسی یکسره بود شبیه آنچه که بعدها به لباس قاجاریان معروف شد و آن لباس مخصوص، معمولا نزد کدخدا یا یکی از بزرگان محل بوده و قبل عروسی، خانواده داماد از وی عاریه (امانت) میگرفتند و یک هفته بعد از عروسی با یک هدیه کوچک بهعنوان شیرینی به او بازمیگرداندند. بعد از حمامگرفتن داماد، مراسم حمام عروس نیز با آداب خاص خود برگزار میشد.
با توجه به مطالب ارائه شده درباره قدمت حمام خزینهای کوات، آنچه مایه تعجب است این است که این حمام، در لیست آثار ثبتی میراث فرهنگی شهرستان ساری قرار ندارد و در بین ۸۲ اثر ثبت شده این شهرستان (به تفکیک: فرحآباد ۱۱ اثر، بخش مرکزی ۲۳ اثر، میاندورود ۴ اثر، بخش کلیجانرستاق ۴ اثر، دودانگه ۶ اثر و بخش چهاردانگه با ۳۰ اثر که بیشترین اثر ثبتی شهرستان را در اختیار دارد) نامی از حمام خزینهای کوات به چشم نمیخورد! از آنجا که این حمام در مسیر باداب سورت قرار دارد با ترمیم بخش فرو ریخته سقف و برخی اقدامات دیگر که هزینه چندانی هم ندارد، میتواند به عنوان کهنترین حمام مازندران مورد بازدید عموم قرار گیرد. واقعا جای بسی تاسف است که کشورهای دیگر با ساختن بناهای مصنوعی و کاذب، جذب گردشگر و کسب درآمد میکنند اما در استان ما، زیباترین آثار طبیعی و تاریخی چون چشمه سورت، حمامهای خزینهای و… به آسانی و درمیان بیتفاوتی مسئولان و مردم یکی پس از دیگری تخریب میشوند و علیرغم تاکید و توصیه دلسوزان، اتفاق خاصی نمیافتد.
امیدواریم با کمک مسئولان مربوطه و رسانهها، نگهداری و حفظ آثار تاریخی و ملی در جامعه نهادینه شود و دیگر شاهد تخریب، گمنامی و فراموشی هیچ اثر تاریخی نباشیم.
در پایان گزارش جا دارد از اهالی فهیم روستای کوات، شورای اسلامی، پایگاه مقاومت و دهیاری، به ویژه سه تن از معتمدین و ریشسفیدان این روستا، آقایان ناصر مهدوی، احمد احمدی و حجتالاسلام سید ابوالقاسم ساجدی (روحانی منطقه چهاردانگه) که در تهیه اطلاعات و ماده خام این گزارش، صمیمانه ما را یاری نمودند، تشکر و قدردانی کنیم. همچنین مقالاتی درباره تاریخچه حمام – در ایران باستان، در ایران پس از اسلام به ویژه دوران صفویه و قاجار- جهت تکمیل اطلاعات و جامعیت محتوای گزارش، از دیگر منابع ما برای ارائه این گزارش بودند.
با سلام و درود
آثار تاریخی و باستانی و همچنین اشیاء نگه داری شده در موزه ها به سان شناسنامه نشانگر هویت تاریخی و ملی ما به حساب می آید.عدم توجه به آنها و در ادامه نابودی آنها غیرقابل جبران است.
حفظ و احیاء و مرمت، در حال حاضر بالاترین وظیفه مسئولین مرتبط با آثار باستانی و اشیاء بجا مانده از گذشته است .اهمیت حفاظت و مراقبت از آثار، قابل چشمپوشی و کتمان نیست و کار نمایش و عرضه آنها در موزهها و سایتهای باستانشناسی بدون انجام این امر مقدور نیست.
در آخر امیدواریم که این آثار با ارزش و نفیس در روستای کوات و دیگر نقاط استان و مقالاتی که در مورد اهمیت این آثار نفیس نوشته شده اند مسئولین مربوط را مجاب کرده باشد تا از این آثار که به نوعی نشانگر هویت و تاریخ ماست به نحوه شایسته حراست و صیانت کنند.
با تشکر از سید مجید ساجدی فر عزیز
باسلام اگر سوادفرهنگیمان هم به اندازه سوادکلاسیمان بود اکنون نه تاریخمان راله میکردیم نه اجدادمان رافراموش میکردیم……بسیاری که فکرمیکنندپابپای زمان می روند ویاپیشی میگیرند غافل ازینکه دراکنون گم شدند….مارابه تاریخمان وفرهنگمان میشناسند
با سلام و درود
آثار تاریخی و باستانی و همچنین اشیاء نگه داری شده در موزه ها به سان شناسنامه نشانگر هویت تاریخی و ملی ما به حساب می آید.عدم توجه به آنها و در ادامه نابودی آنها غیرقابل جبران است.
حفظ و احیاء و مرمت، در حال حاضر بالاترین وظیفه مسئولین مرتبط با آثار باستانی و اشیاء بجا مانده از گذشته است .اهمیت حفاظت و مراقبت از آثار، قابل چشمپوشی و کتمان نیست و کار نمایش و عرضه آنها در موزهها و سایتهای باستانشناسی بدون انجام این امر مقدور نیست.
در آخر امیدواریم که این آثار با ارزش و نفیس در روستای کوات و دیگر نقاط استان و مقالاتی که در مورد اهمیت این آثار نفیس نوشته شده اند مسئولین مربوط را مجاب کرده باشد تا از این آثار که به نوعی نشانگر هویت و تاریخ ماست به نحوه شایسته حراست و صیانت کنند.
با تشکر از سید مجید ساجدی فر عزیز
باسلام اگر سوادفرهنگیمان هم به اندازه سوادکلاسیمان بود اکنون نه تاریخمان راله میکردیم نه اجدادمان رافراموش میکردیم……بسیاری که فکرمیکنندپابپای زمان می روند ویاپیشی میگیرند غافل ازینکه دراکنون گم شدند….مارابه تاریخمان وفرهنگمان میشناسند