پایگاه خبری چهاردانگه: نشاندن لبخند بر روی لبان اهالی یک خانواده سه نفره به حدی لذتبخش است که بانوی خیر کیاسری از چند هفته قبل به دنبال برنامهریزی برای آن بود.
با همه مسؤولان سیاسی و شخصیتهای بومی منطقه هماهنگی لازم را انجام داد، با چندین نفر از فعالان رسانهای استان صحبت کرد که این مراسم به صورت مناسب پوشش داده شود؛ ذوق و شوق وصف ناشدنی در کارش داد، اگرچه اولین کارش در منطقه چهاردانگه مازندران نبود ولی ظاهرا این پروژه که قول داده بود طی یکسال به اتمام برساند خیلی اهمیت داشت.
از مسؤولان سیاسی محلی بخشدار منطقه چهاردانگه حضور پیدا کرد، از متولیان اجرای مسؤول کمیته امداد چهاردانگه و عضو شورای شهر کیاسر و عبدالحمید عبدالاحد یکی از افراد معتمد و شخصیت انقلابی که سابقه طولانی در مبارزات انقلابی دارد نیز دیگر چهره این برنامه بود.
مردم روستای قلعهسر پشتکوه هم با حضور خودشان و قربانی کردن یک گوسفند در جشن خانهدار شدن سیدحسین کوثری که حدود ۲۰ سال است فاقد مسکن بوده و چند سالی است از حمایتهای موسسه خیمهگاه اهل بیت برخودار است مشارکت کردند.
این پروژه اگرچه بدون حضور مقامات ارشد استانی و ملی برگزار شد ولی خنده روی لبان اعضای سه نفر خانواده و تکاپوی که پسر هشت ساله صاحب این واحد مسکونی داشت به نظر میرسد که از چندین پروژه بزرگ با ارزشتر بود.
مسافت محل افتتاح پروژه با محل کارم حدود ۱۵۰ کیلومتر بود اما میارزید که تلاشهای معصومه علیزاده که با دستان خالی اما با پشتوانه مردمی دست به کاری بزرگ برای خانهدار کردن این خانواده در روستای قلعهسر انجام داد را منعکس کنم.
واحد مسکونی افتتاح شده ۴۵ متر بود و بنا به گفته معصومه علیزاده ۵۰ میلیون تومان هزینه در برداشت که با تلاشهای انجام شده ۳۵ میلیون تومان آن تامین و برای ۱۵ میلیون تومان دیگر وثیقه پرداخت کرد که منتظر دستان یارگیر مردم و خیران است.
از خانم علیزاده پرسیدم که چه طور متوجه مشکلات این خانواده شدهاید، پاسخ داد: از زمانی که فعالیت موسسه خیمهگاه اهل بیت را شروع کردم حدود سه سال نسبت تامین سبد کالا این خانواده اقدام میکنم.
حسین کوثری کسی است که خانم علیزاده برایش تلاش بیوقفه میکرد؛ به لحاظ شرایط مسکونی به شدت دچار بحران بود، از طرفی به لحاظ روحی در وضعیت مناسبی قرار نداشت به همین دلیل خانم این خانواده و پسرش به شدت از این وضعیت رنج میبردند.
کلنگ این واحد مسکونی را با دستان خالی و قلبی مملو از امید زمین زدم، در این مدت پیگیریهای زیادی کردم و در نهایت با کمک خداوند متعال و همراهی خیران این مجموعه امروز تحویل این خانواده شده است.
مراسم افتتاحیه با تلاوت قرآن کریم و توضیحات مجری محلی و برش روبان توسط بخشدار منطقه آغاز شده است.
معصومه علیزاده به صورت جسته گریخته در این مراسم به مشارکتهای خیریان در احداث این واحد مسکونی اشاره کرد و قدردان زحمات افراد خیر و فعال در احداث این واحد مسکونی بود.
از تقدیر و تشکرهای طولانی مدت خبری نبود ولی از قبل لوح تقدیری آماده کرد و به پاس تلاشهای انجام شده محمد خبیر معلم روستای قلعهسر که ظاهرا در ساخت و تکمیل این واحد مسکونی به صورت جسمی و مالی مشارکت داشت تقدیر شد، خانم علیزاده همچنین از تلاشهای صادق کوثری دهیار سابق این روستا هم قدردانی کرد.
مراسم تقدیم اسناد و مدارک این واحد مسکونی قسمت پایانی مراسم افتتاح تنها خانه محروم در روستای قلعهسر بود که در نهایت سادگی و با سلام و صلوات به اتمام رسید.
در گوشه دیگر این مراسم در ساختمان جدید اهدایی پسرک در پوست خود نمیگنجید به تنها اتاق واحد مسکونی که پنجره آن رو به روستای همجوار باز میشد نگاه میکرد شاید به خاطرات زیبایی که از این به بعد در ذهنش نقش میبندد؛ فکر میکرد.
اما خانم معصومه علیزاده خیر مسکنساز محرومان در منطقه چهاردانگه مازندران همچنان دغدغه داشت، فکرش مشغول خانواده روستایی در کنار دست روستایی قلعهسر و پیش آن خانمی که شوهرش بیمار بود؛ است که در حال احداث یک واحد بلوکی نیمهکاره رها شده بود.
در حال خداحافظی بودم که صدایم کرد و گفت: اگه امکان داره به این خانواده روستایی هم سری بزنیم؟… با او همراه شدم.
با حساب سرانگشتی کمی عاقلانه به نظر نمیرسد که در شرایط فعلی اقتصادی با وجود ۱۵ میلیون تومان بدهی موجود، در ذهن کمک به احداث یک واحد مسکونی را در سر داشته باشد…
اما با توجه به اقداماتی که از خانم علیزاده سراغ داشتم و تلاشهای که برای ساماندهی خانواده سه معلول در روستای اروت و تامین کمک هزینه زندگی دو معلول در روستای خارخون را به خوبی انجام داد و در طول سال هم نسبت به تامین سبد کالا در منطقه چهاردانگه با استفاده از ظرفیت خیران اقدام میکند این واحد مسکونی نیمهکاره را هم به اتمام میرساند.
اگرچه در برابر پروژههای بزرگ؛ احداث یک واحد مسکونی در منطقه محروم چندان به چشم نمیآید ولی زمانی این افتتاحیه قشنگ و شیرین است که از دریچه چشم پسر خردسال خانواده که سقف پوسیده چوبی و خانه نمور گلی برایش به خاطره پیوست و در مدت زمان باقیمانده از عمر دوران خردسالی میتواند خاطرات قشنگتری از گذشت، ایثار، فداکاری و سماجت یک بانوی خیر و همراهی معلم روستا که دوش به دوش این خانم خیر در ساخت این واحد مسکونی کمک کار آنها بوده است را در ذهن بپرواند و چه بسا خودش در آینده در این راه گام بردارد…
گزارش: جاوید غباسی