چهاردانگه نیوز، فرامرز نقیبی، رییس اسبق شورای اسلامی استان مازندران: آنچه میخوانید نه نوشتهها بلکه دیدههای فردی است که گاه به عنوان یک شهروند و گاه بهعنوان یک مسئول شاهد فاجعهآمیزترین رخداد در بهترین اوقات فراغت برای هموطنان و همشهریان خود بوده است.
دل خوشیم که نام استان ما، مازندران با طبیعت زیبا، دریای خروشان و… گره خورده است، اما این استان به دلیل نبود توسعه متوازن و متناسب زیرساختهای آن با جمعیت ثابت و شناور خود به قتلگاه هموطنان تبدیل شده است.
در حالی هرساله عدهای بسیار، مازندران را به عنوان مقصد سفرهای خود برمیگزینند تا بهترین اوقات فراغت خود را در کنار خانوادهایشان در میان شهروندان میهمان نواز این استان بگذرانند، که طبیعت و جادههای مازندران همچنان میهمانکشی میکند.
از جاده هراز و سوادکوه بگذریم، هر چند با احتیاط باید گذشت! جادههای مواصلاتی شهرها نیز چندان راهی به جایی نمیبرد، جادههایی که نه برعرض آن بلکه فقط بر عمر آن افزوده شده است.
مازندران که از همه پتانسیلهای ارتباطی جادهای، ریلی، هوایی و دریایی برخوردار است و میتواند با توسعه زیرساختهای ارتباطی زمینهساز شکوفایی صنعت گردشگری و تجارت و بازرگانی شود، اما جز هزینههای مادی و معنوی برای این استان دستاورد دیگری ندارد.
دریایش غرق میکند و جادهاش میکشد. آسمانش هم چندان آبی نیست! فرودگاهش به دلیل قرار گرفتن باند فرودگاه در امتداد جاده دسترسی به آن سبب ایجاد خطای دید در خلبان میشود تا به ناچار برای نشستن هرباره بر باند فرودگاه مجبور میشوند چراغهای بلوار جاده را خاموش کنند و چه بسیار پرواز دیگر که به دلیل فرسودگی تجهیزات فرودگاه، خلبان ترجیح میدهد در تهرانبه زمین بنشیند و مسافران به شکل زمینی به این استان سفر کنند و این چنین است که فجایعی همچون فرود اضطراری هواپیما در تهران و سقوط اتوبوس حامل آن مسافران در جاده سوادکوه را شاهدیم.
از آسمان که به زمین بیاییم جادهای در حوالی مرکز استان وجود دارد که همچون آسمان نه چندان آبی اش میهمان نواز نیست. (ساری – تاکام) جادهای که پس از ۱۸ سال هنوز نتوانسته است ۱۸ کیلومتر زیرسازی و تکمیل پروژه را در خود ببیند تا مسافران این جاده از زندگی و حیات ناکام شوند. چه این که در یک سال گذشته بیشاز ۳۰ نفر را به کام مرگ کشاند.
کمربندیاش هم دولتهای متعدد را دیده است و اگرچه مدیران کمر همتی بر تکمیل آن نبستند اما او خود کمر مسافران را شکست.
جاده بین المزارع گهرباران آن نیز تنها گوهر جان زارعین و مسافران را قربانی میکند و از آن تنها نام است که مانده است نه گوهری.
اما به راستی چه باید کرد؟ آیا جز این است که خدمات گردشگری مازندران به عموم هموطنان کشور است و بهرمندی از امکانات این استان مختص شهروندان مازندران نمیشود؟
شایسته است اعتبارات به پروژههایی که استفاده کنندگان آن فرا استانیاند نیز ملی باشد تا این استان بتواند خاطرهای خوش برای هموطنان رقم زند و میهمان نوازی شهروندان مازندران و طبیعت زیبای آن در کمبود امکانات و ضعف زیرساختها با تردیدها مواجه نشود.
چقدر جالبه شما که خودتون رئیس شورای شهر بودید چه اقدامی کردید چند بار رایزنی با استاندار یا با دیگر نهادها انجام دادید یا اگر شد چرا اطلاع رسانی نکردید همین الان هم این مشکلات که میفرمایید کدام مسئول شورای شهر پی گیر ان است همه به مصلحت کار میکنند نه به نیاز واقعی شهر و حقوق اولیه شهروندان این حرفها همه تکراری و مثنوی هفتاد من کاغذ است بخصوص الان که انتخابات نزدیک است و موج سخنرانی و وعده و وعید باز است شما هم مثل همه شهر وندان این شهر از مشکلات اگاه هستید تمایز خاصی نسبت به دیگران در داشتن اطلاع از وضع جامعه ندارید الان همه مطلع هستید پس خواهشا اقدام بفرمایید و مشکلات عدیده مردم را حل بفرمایید سخنرانی باشد برای بعد . با تشکر از شما
با سلام خدمت دوستان
کاش حین نظر دادن و انتقاد کردن کمی منطق و انصاف نیز چاشنی حرفهاتون میکردید.ایا مشکلات جاده هراز و گهرباران و یا مشکلات دریا و غیره در حد تصمیم گیری و عملکرد تنها یک عضو شورا است؟ بنظر خودتون دست نمایندگان منتخب خودتون در مجلس بازتر و کارگشا تر نیست؟ پس چرا انتقادی به عملکرد و کوتاهی های نمایندگانی که خودتون انتخاب کردید ندارید?/ اگر دقت کنید مهندس نقیبی هم بعنوان یک شهروند عادی مثل ما البته با سابقه هشت سال کار در شورا این مطالب را بیان کردند. یک دست در شورایی که ۱۳ عضو دارد صدا ندارد. صداقت و تواضع و دلسوزی مهندس در حق همشهریان و شهر خود زبانزد است.
بخدا من بخاطر کاری هشت ماه روزهای سه شنبه به شورا میرفتم و تنها کسی که پشت در اتاقشون مردم صف کشیده بودند در اتاق مهندس نقیبی بود و پاسخگویی همه مردم بودند بی هیچ چشم داشتی. از مردم فقیر و تنگدست تا بازاریان و بزرگان. من اون روزا بود که دلسوزی و غیرت مهندس رو نسبت به مردم شهرش دیدم. امیدوارم با دیدگاه باز به سیاست و مردان سیاست نگاه کنیم و تمامی آنهارو مانند هم نبینیم هنوز انسانیت در وجود برخی ادمها مثل مهندس زنده است. اصل ما مردم هستیم
مهندس جون ما از دریا زیاد فاصله داریم اما خدایی نمی دونم ولی میگن تو اداره کاره حرفی برای گفتن داشتی چکار هایی بر ای جاده کیاسر انجام داده بودی وقتی که بر مسند بودی حالا دریا وجنگل و… را سبب قتل مردم می دونی خدایی چه کار کرده بودی
چقدر جالبه شما که خودتون رئیس شورای شهر بودید چه اقدامی کردید چند بار رایزنی با استاندار یا با دیگر نهادها انجام دادید یا اگر شد چرا اطلاع رسانی نکردید همین الان هم این مشکلات که میفرمایید کدام مسئول شورای شهر پی گیر ان است همه به مصلحت کار میکنند نه به نیاز واقعی شهر و حقوق اولیه شهروندان این حرفها همه تکراری و مثنوی هفتاد من کاغذ است بخصوص الان که انتخابات نزدیک است و موج سخنرانی و وعده و وعید باز است شما هم مثل همه شهر وندان این شهر از مشکلات اگاه هستید تمایز خاصی نسبت به دیگران در داشتن اطلاع از وضع جامعه ندارید الان همه مطلع هستید پس خواهشا اقدام بفرمایید و مشکلات عدیده مردم را حل بفرمایید سخنرانی باشد برای بعد . با تشکر از شما
رئیس شورای شهر بودین که اشغال رو ریختین سر ما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی خیلی جالب است. این حرفها را من شهروند عادی باید بیایم نزد شما بگویم. چه شد که ناگهانی این حرفها را شما گفتید؟
بادرود . انتخابات نزدیک است . خدایا . خدایا . خدایی که در دل همه انسانها جاداری به داد دل پر درد این مردم برس
دو صد گفته چو نیم کردار نیست.
باعرض سلام بهترتیست کلیشه ای صحبت نکنین بهترنیست ازارزوها صحبت نکنین بهترنیست ازبدیهیات صحبت نکنین بهترنیست خودتونو گول نزنین بهترنیست قشنگ صحبت نکنین و………………….به خداما قانعیم حتی به کمش
با سلام خدمت دوستان
کاش حین نظر دادن و انتقاد کردن کمی منطق و انصاف نیز چاشنی حرفهاتون میکردید.ایا مشکلات جاده هراز و گهرباران و یا مشکلات دریا و غیره در حد تصمیم گیری و عملکرد تنها یک عضو شورا است؟ بنظر خودتون دست نمایندگان منتخب خودتون در مجلس بازتر و کارگشا تر نیست؟ پس چرا انتقادی به عملکرد و کوتاهی های نمایندگانی که خودتون انتخاب کردید ندارید?/ اگر دقت کنید مهندس نقیبی هم بعنوان یک شهروند عادی مثل ما البته با سابقه هشت سال کار در شورا این مطالب را بیان کردند. یک دست در شورایی که ۱۳ عضو دارد صدا ندارد. صداقت و تواضع و دلسوزی مهندس در حق همشهریان و شهر خود زبانزد است.
بخدا من بخاطر کاری هشت ماه روزهای سه شنبه به شورا میرفتم و تنها کسی که پشت در اتاقشون مردم صف کشیده بودند در اتاق مهندس نقیبی بود و پاسخگویی همه مردم بودند بی هیچ چشم داشتی. از مردم فقیر و تنگدست تا بازاریان و بزرگان. من اون روزا بود که دلسوزی و غیرت مهندس رو نسبت به مردم شهرش دیدم. امیدوارم با دیدگاه باز به سیاست و مردان سیاست نگاه کنیم و تمامی آنهارو مانند هم نبینیم هنوز انسانیت در وجود برخی ادمها مثل مهندس زنده است. اصل ما مردم هستیم
مهندس جون ما از دریا زیاد فاصله داریم اما خدایی نمی دونم ولی میگن تو اداره کاره حرفی برای گفتن داشتی چکار هایی بر ای جاده کیاسر انجام داده بودی وقتی که بر مسند بودی حالا دریا وجنگل و… را سبب قتل مردم می دونی خدایی چه کار کرده بودی