پایگاه خبری چهاردانگه
بخش چهاردانگه شهرستان ساري

دردهای خانواده سیدحسن برای همیشه درمان شد!

0

خبرگزاری فارس مازندران ـ زری طاهری پرکوهی| از زمانی که به‌خاطر دارد مادرش پرستار بچه در منزل دیگران بود و پدرش به‌دلیل مشکل صرع و اعصاب حال و روز خوبی نداشت، او حتی پیش از تولد زمانی که مادرش در دوران بارداری به‌سر می‌برد و نیاز به استراحت داشت رنجِ انجام کار شبانه‌روزی توسط مادرش را حس می‌کرد.

خانواده چهار نفره «سیدحسن» وضعیت مالی خوبی نداشتند، اصالت‌شان به روستای پِشرت چهاردانگه برمی‌گردد، تا مدتی در روستا در خانه پدربزرگ و مادربزرگ زندگی می‌کردند، مادر خانواده علاوه بر خانه‌داری از ابتدای ازدواج تا به حالا مشغول کار آزاد در بیرون منزل است.

وی از کودکی مجبور بود یا تنها در خانه بماند یا به همراه مادر راهی شود، از طرفی پدرش کارگر آزاد بود و البته گاهی در استراحت بیماری.

سیدحسن اتاق خواب مجزایی نداشت خانه شان کوچک اما پر از مهر محبت بود، درسش را خوب می‌خواند، بعد از اتمام پایه یازدهم در تابستانی که قرار بود بعدش پایه دوازدهم را بخواند به کرونا مبتلا شد، اما چه مبتلاشدنی.

کرونا آنقدر ضعیفش کرد که نتوانست در کنکور سراسری شرکت کند، ۳۰ کیلوگرم کاهش وزن داشت و به شدت دچار دندان درد شده بود، به سختی درس می‌خواند و می‌دانست که اگر کنکور بدهد موفقیتی در کار نخواهد بود.

 کاش یک دندانپزشک باشم!

وی در طول مدت ابتلا به کرونا دندان درد شدیدی گرفت و با توجه به هزینه‌های بالای درمان سرانجام مجبور به کشیدن دندان شد، لحظه‌ای که زیر دست دندانپزشک نشسته بود در حالت بی‌حسی به این فکر می‌کرد که کاش یک دندانپزشک باشد و با بیمارانی که توان پرداخت هزینه‌های بالای دندانپزشکی را ندارند رایگان حساب کنند و یا تخفیف بدهد، اما باتوجه به کاهش وزنش پزشک فکر می‌کرد او چیزی مصرف می‌کند، ناگهان اینکه دلش می‌خواد دندانپزشک شود را بر زبان آورد.

می‌توانم به درمان دندان اهل فامیل بپردازم!

پزشک هم لبخندی زدی و گفت؛  «تو دندانپزشکی قبول شو همین مطب بغل را می‌دهم کار کنی!» دندانش را کشید و در طول مسیر به حرفی که دندانپزشک زد فکر می‌کرد، گویی انگیزه گرفته بود، با خودش می‌گفت بین آشنا و فامیل دکتر نداریم اگر دندانپزشک شوم علاوه بر خوشحال کردن بابا و مامان، می‌توانم به درمان دندان اهل فامیل بپردازم.

 هزینه شرکت در کلاس‌های کنکور و خرید کتاب تست را نداشت

پس از کمی بهبودی و باتوجه به اینکه سال اول از کنکور جا مانده بود، تصمیم گرفت روی هدفش زوم کند، هزینه شرکت در کلاس‌های کنکور و خرید کتاب تست و موارد دیگر را نداشت؛ اما آشنایی داشت که می‌توانست به واسطه اش دی وی دی آموزشی تهیه کرده و قسطی حساب کند، از این رو سریعا اقدام کرد از ۹ صبح تا ۹ شب درس می‌خواند و درس می‌خواند.

قبول شدن در رشته دندانپزشکی

«سیدحسن محمودی» که اکنون ۲۰ سال دارد، در کنکور سراسری ۱۴۰۲ شرکت کرد و در کمال ناباوری موفق به کسب رتبه هزار و ۶۳۴ منطقه دو و رتبه ۳هزار و ۵۳۷ در کشور شد، اولویت انتخابش رشته دندانپزشکی دانشگاه ساری و پس از آن داروسازی بود، که در رشته دانپزشکی قبول شد.

وقتی این خبر را شنید ذوق زده شد، با خودش گفت که حال دیگر می‌توانم زحمات پدر و مادرم را جبران کنم، هدفش این است که عضو یک موسسه خیریه شود، چرا که به یاد روزهایی می‌افتد که تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) بودند البته الان پدرش کارگر مرکز تحقیقات جهادکشاورزی است.

راستی سید حسن به‌جای تلف کردن وقتش در فضای مجازی به‌ویژه اینستاگرام در طول مدتی که خودش را برای کنکور آماده می‌کرد و از این فضا برای تقویت هوش و آشنایی با روش تست‌زنی بهره می‌برد.

از نظر او مهم‌ترین کار تلاش است یعنی حتی اگر بهترین امکانات را داشته باشید انگیزه مهم است و اراده مهم‌تر از انگیزه است و اینکه باید همیشه قدردان پدرومادر بود، دست‌شان را بوسید چرا که هر چه داریم از دعای پدر و مادر است.

پایان‌ پیام/۸۶۰۴۸/م

لینک منبع اصلی مطلب

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.