پایگاه خبری چهاردانگه نیوز: نهم اردیبهشت روز آغاز به کار شوراهای اسلامی شهر و روستا به نام روز شوراها نامگذاری شده است. شوراها از جمله دموکراتیک ترین و مردمی ترین نهادهاست که با توجه به وظایف آنها یعنی توسعه، عمران و آبادانی، عملکرد آنها برای توده مردم بسیار ملموس و مهم است. به همین دلیل کارآمدی آن باعث افزایش کارآیی نظام جمهوری اسلامی ایران میگردد. آغاز فعالیت شوراها، نماد و بیانگر تحول تازهای در کشور از ابعاد و جنبه های گوناگون از جمله در عرصه های توسعه، برنامه ریزی، ورود نیروهای جدید به درون سیستم تصمیم گیری است. جابجایی ها، ورود نیروهای جوان به ساختار برنامه ریزی محلی و منطقه ای و … موجب ایجاد شور و هیجان مثبت در کشور می شود. تشکیل شوراهای اسلامی یکی از مهمترین ارکان جمهوریت نظام جمهوری اسلامی ایران را بهمرحله اجرا درآورد و نشان داد که نظام توانایی واگذاری مسئولیت ها به مردم را دارا میباشد و زمانیکه انبوهمشکلات، مدیریت شهرها را با دشواری و پیچیدگی مواجه نموده است واگذاری بخشی از مسئولیت ها میتواند زمینه استفاده از ظرفیت های مردمی را فراهم نماید. بنابراین شوراها در جهت تقویت روحیه مشارکت جویانهمردمی و کاهش تصدی دولت و انتقالخواستههای مردمی و تمرکززدایی اهمیت دارد. با جدی شدن موضوع استانی شدن انتخابات مجلس، تقویت شوراهای شهر و روستا و شوراهای استانی به منزله پارلمانهای محلی تا حد زیادی میتواند به تقویت مردمسالاری دینی محلی کمک کند و نیروی نمایندگان مجلس را از اشتغال به مسائل ریز و درشت شهرها و روستاها به قانونگذاری و نظارت کلان و مسائل ملی معطوف کند.
همانطور که اصل یکصدم قانون اساسی جمهوری اسلامی تصریح دارد این ظرفیت اکنون در شوراها وجود دارد تا با به دوش کشیدن بار مسائل عمرانی و توسعه ای محلی در اداره کشور نقش بیشتری داشته باشند بر اساس این اصل: « برای پیشبرد سریع برنامههای اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم با توجه به مقتضیات محلی، اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده، بخش، شهر، شهرستان یا استان صورت میگیرد کهاعضای آنرا مردم همان محل انتخاب میکنند. شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و حدود وظایفو اختیارات و نحوه انتخاب و نظارت شوراهای مذکور و سلسله مراتب آنها را که باید با رعایت اصول وحدتملی و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی و تابعیت حکومت مرکزی باشد قانون معین میکند.
در نوشتار حاضر به کارکردها و ظرفیتهای شوراهای شهر و روستا برای افزایش مشارکت این نهاد مردمی در اداره کشور پرداخته شده است.
کارکردها و پیامدهای تشکیل شوراهای شهر و روستا
۱- شوراها عاملی برای گسترش و تعمیق مشارکت و اعتماد سیاسی مردم
مشارکت سیاسی به شرکت افراد در فعالیتهای سیاسی و انتخاب دولتمردان به صورت مستقیم و غیر مستقیم توسط آنها و شرکت در تصمیمگیریهای سیاسی و نیز عضویت در گروه های اجتماعی گفته میشود. مشارکت سیاسی بر دو نوع است: یکی مشارکت منفعل یا غیر ارادی که مردم به تایید کنندگان بدون اراده تصمیمات دولت تبدیل میشوند و در واقع مشارکت آنها منفعلانه است. دیگری مشارکت سیاسی فعالانه که در آن افراد با اراده و آگاهی از مقاصد و منافعشان برای رسیدن به خواستهها و هدفهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خویش در نظام سیاسی فعالانه اقدام مینماید.
در ایران بر طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، سازوکارهایی برای مشارکت سیاسی مردم وجود دارد و به این دلیل نظام سیاسی ایران، یک نظام مردمسالار و دموکراتیک است. مردم به صورت غیرمستقیم رهبر را انتخاب میکنند، رئیس جمهوری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی را به صورت مستقیم انتخاب مینمایند و با اجرای قانون شوراها، شوراهای محلی نیز توسط مردم و با رأی مستقیم آنان انتخاب میشوند، احزاب نقش بسیار مهمی در مشارکت دادن مردم در امور سیاسی و اجتماعی دارند. به نظر میرسد شوراها از طریق آماده کردن زمینه های فعالیت احزاب، مانند تشویق مردم به مشارکت و اهمیت دادن به رأی و نظر آنها، نقش مهمی در همگرایی دارند.
افزایش اعتماد و سرمایه اجتماعی میان نهادهای دموکراتیک و جامعه بومی موجبات افزایش انگیزه در نمایندگان برای جلب همکاری و توجه مردم می شود. شوراها با تبدیل شدن به عرصه ای برای شناخته شدن و ارتقای موقعیت و منزلت طیف زیادی از نخبگان جوان و کمتر شناخته شده، به افزایش اعتماد میان آنان و حکومت یاری می رساند به نظر می رسد کاهش اعتماد محلی به شوراها ممکن است پیامدهای نامطلوبی برای این سازمان محلی داشته باشد؛ این پیامدها را می توان در قالب کاهش نظارت و بی تفاوتی اعضای جامعه محلی به شوراها بیان کرد.[۱]
۲- شوراها و مدیریت شهری
امروزه با غلبه رویکردهای مشارکتی بر نظام مدیریت و برنامهریزی شهری، شوراها به یکی از مهمترین ارکان این نظام تبدیل شدهاند. شوراها به مفهوم امروزی خود در پی رویکرد تمرکززدایی و جلب مشارکت شهروندان شکل گرفتند. یکی از مسائل شهری در جامعه ایران را میتوان عدم مشارکت مردم در فرآیند برنامهریزی و مدیریت شهری دانست، شکل گیری شوراها در فرآیند برنامه ریزی و مدیریت شهری در ایران طی دهه ۷۰ مطرح شده و از سوی مسئولان اجرایی و سیاسی کشور مورد تأکید قرار گرفته است. [۲] بدون تردید، سیاستگذاری و مدیریت شهرها بدون مشارکت مردم و به کارگیری روشهای نوین مدیریت امکان پذیر نیست. شورای شهر یکی از نهادهایی است که با حضور نمایندگان شهروندان، مشارکت مردم در سیاستگذاری و مدیریت شهری را فراهم میکند. نتایج یک پژوهش نشان می دهد، که بین عملکرد شورای شهر و اثربخشی مدیریت شهری همبستگی معنیداری وجود دارد، همچنین عملکرد شوراها اسلامی شهر در نظارت بر اثربخشی شهرداری و پروژههای فرهنگی، مورد پذیرش بوده است. بنابراین شوراها در این زمینه نیز دارای عملکردی مثبت بوده اند.[۳]
شکل گیری شوراها از چند طریق به ارتقای توسعه شهری کمک می کنند: تقویت و کارآمدی مدیریت شهری و پاسخگو شدن آن، برخورداری شهرداری از نقشه جامع و برنامه توسعه میان مدت با اعتبار بخشی بدان ها از طریق شوراها، ارتقای شفافیت مالی و نظارت شورا بر شهرداری ها، شرکت های تابعه و پروژه های عمرانی بزرگ شهری، تقویت اعتماد عمومی با اطمینان حاصل کردن شهروندان از هزینه کرد عوارض پرداختی برای اداره امور شهر. البته طی سالیان اخیر در برخی شهرها شورایاری ها به منزله احیای شورای محله بازوان شوراها در مناطق مختلف شهری بوده اند که در تقویت مشارکت مردم و نخبگان محلات در اداره شهر موثر بوده است.
۳- رفع خلاء نهادی در روستاها
بعد از شکل گیری شوراهای اسلامی روستا، مدیریت روستاها به شوراها و دهیاری ها سپرده شده است. مدیریت روستایی در واقع فرآیند سازماندهی و هدایت جامعه و محیط روستایی از طریق شکل دادن به سازمانها و نهادهاست. این سازمانها و نهادها، ابزار یا وسایل تأمین هدف های جامعه روستایی هستند، هدفهایی که مردم آن را ترسیم می کنند و میپذیرند.
اگر زمینههای توسعه پایدار را در بخشهای زیست محیطی، فعالیت های اقتصادی و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی در نظر بگیریم در این بخشها زمینههای همکاری و تعامل گستردهای بین دهیاری، شورا و مردم میتواند برقرار باشد. چراکه زمینه فعالیتهای فوق با مشارکت مردم و آموزش و کانالیزه کردن این نحو از مشارکت بسیار دست یافتنی و سهل است. مدیریت روستاها میتواند با آموزش مردم و تشکیل گروههای مختلف محلی،ngo های محلی، تشکیل کمیسیونهای مختلف زمینه را برای روحیه تعامل، تحمل مشارکت گروهی و ایجاد اعتماد به نفس برای روستاییان فراهم سازد. یعنی استفاده از مشارکت گسترده همه در یک نظام مدیریتی و سیستمی با استفاده از امکانات دولت و مردم و همچنین تسهیلگری مدیران روستایی میسور می باشد.
ضروری است شوراهای روستا همواره حفظ کاربریها، اجرای طرح های هادی روستاها و بحث مهاجرت معکوس از شهر به روستا و … را ظرفیتسنجی و از لحاظ اقتصادی مورد ارزیابی قرار داده و در اجرای این طرحها بکوشند.
گفتنی است اعضای شورا در روستاها، که خود مقیم روستا و از معتقدان به حفظ پایداری روستائیان در روستا هستند، باید در مهندسی معکوس، راههای بازگشت مهاجران به روستا را فراهم کنند. بدون تردید، این اعضاء مؤثرترین افراد به دعوت از مهاجران به بازگشت هستند و در این زمینه باید بسترهای لازم و جاذبههای کافی را برای این بازگشت فراهم آورند.
با توجه به ابعاد توسعه پایدار روستایی و نقش محوری انسان در این فرآیند، همکاری و تعامل بین مردم و شوراها و دهیاری ضروری است. در توسعه پایدار، نقش مردم و دهیاری و شوراها بازشناخته شده و برای رسیدن به این توسعه پایدار همکاری و تعامل مردم و شوراها و دهیاری از اصول کلیدی به شمارمیرود. با نگاهی به قانون وظایف و اختیارات شوراهای اسلامی نقش شورا در توسعهی روستایی به خوبی مشخص است.[۴]
دهیاری ها به عنوان بازوی اجرایی شوراها، از بدو تشکیل تاکنون با استفاده از همیاری و مشارکت مردم و کمکهای دولت به منظور رفع نیازمندیهای عمومی، جمع آوری زباله، ارائه خدمات عمومی و توسعه معابر اقداماتی انجام داده اند. اجرای طرح هادی، برنامه خدمات عمومی و برنامه خدمات اجتماعی، اقتصادی، سه فعالیت عمده دهیاری ها را تشکیل می دهد.
۴- کمک به کاهش تصدی دولت و تمرکز زدایی
در کشورهای توسعه یافته و همچنین کشورهای در حال توسعه سعی بر این است که از حجم بدنه دولت کاستهشده و اموری را به انجمنها و سازمانهای غیر دولتی واگذار نمایند؛ چون یکی از مشکلات جهانسومیها تورمبدنه دولت است که در ایران متأسفانه علیرغم تغییراتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفت ولی در ساختار و کارکرد وزارتخانهها و سازمانهای دولتی تغییر اساسی پیدا نکرد و لذا نهادهای مدنی نتوانستند به فعالیتهای محسوسی بپردازند بنابراین با اجرای شوراهای اسلامی بخشی از مدیریت دولتی به نهادهای مدنی واگذار میگردد و تصدیگری دولت نیز کاهش پیدا میکند. بنابر این میتوان گفت نقش شوراهای اسلامی در تمرکززدایی، نهادینه کردن مردمسالاری، فراهم کردن امکانات، پاسخ گویی به نیازها، حل بحران های گوناگونی که هر نظام سیاسی ممکن است به دوره های مختلف حیات خود با آنها روبرو شود، قابل انکار نیست. اما واقعیت این است که دولت نباید شورای شهر را به عنوان کارگزار خود بداند و از او انتظارداشته باشد فقط دستورهای او را عملی کند. در نظام اداری ایران دولت تامین کننده خدمات اصلی شهرها و روستاها مانند آموزش، بهداشت، امنیت و پلیس است از این رو استمرار تفکر مدیریت تمرکزیافته باعث شده تا به شوراها به منزله ابزار اجرایی و در امتداد قوه مجریه نگریسته شود، نه یک نهاد مردمی که جایگاه قانونی دارد.[۵]
اجرای قانون شوراها کمک بسیار موثری به عدم تمرکز سیاسی و اداری می کند. واگذاری بعضی از اختیارات به متوّلیان محلی و منطقهای، زمینه بروز استعدادها و خلاقیتها را فراهم میکند و از این راه بستری مناسب برای توسعه متوازن و همگون ایجاد خواهد شد.[۶]
۵- استفاده از ظرفیت های محلی و تقویت دولت محلی
از آنجا که افراد هر محله، شهر، منطقه و … بیشترین آگاهی را نسبت به ظرفیتهای محلی و برخی عرصهها به ویژهعرصههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و رفاهی را دارند. لذا سپردن تصمیماتی در حد سیاستهای کلان، مسائل امنیتی، مسائل خارجی و نظام دفاعی متمرکز را به دولت مرکزی و سپردن ظرفیتهای محلی را شوراها گزینهمناسبی است. بنابراین یکی از ویژگی های شورای خوب استفاده از ظرفیت های محلی است.
۶- تقویت همبستگی اجتماعی
یکی از کارکردهای شورا تقویت همبستگی اجتماعی بر پایه شهروندی و حقوق فردی است، همبستگی بر پایهشهروندی در مقابل همبستگیهای قومی، خونی، عشیرهای و نظایر آن است، شورا چون عرصه عمومی است بهپدید آمدن وفاق در جامعه یاری میرساند، در اینجا از افراد خواسته میشود که از منافع فردی به نفع همگاندرگذرند و برآیندی از نظرات متضاد ارائه دهند. بنابراین شورا عرصه تعدیل و هماهنگ کردن تقاضاهای پراکندهشهرونداناست. شورا یک نهاد حاکمیت است و مانند هر نهاد حاکمیت دیگری یک خصلت وفاقی دارد، یعنی شوراها مثل دولت و مجلس نهادی است برای وفاق و همزیستی اجتماعی طبقات گوناگون با منافع طبقاتی و گرایش های سیاسی و فکری متفاوت و گاه متضاد. بر اساس همین خصلت ائتلافی شوراست که این نهاد میتواند زمینه مساعدی برای ایجاد بستر مناسب جهت رقابت سالم و مسالمت آمیز شود.
۷- شوراها کانونی برای تربیت نخبگان سیاسی کشور
با توجه به فقدان احزاب قدرتمند در کشور، کانونی که به تربیت نخبگان سیاسی کشور بپردازد وجود ندارد و امروزه بسیاری از مسئولین که متولدین دهه بیست و سی در جریان انقلاب اسلامی در مصادر امور قرار گرفتند و افراد جوانتر بنا به دلایلی فرصت حضور در پستهای کلیدی را پیدا نکردند. با تشکیل شوراها هزاران نفر از جوانان تحصیلکرده و متخصص نیز به این شوراها راه خواهند یافت و به این ترتیب پس از یک دوره چهار ساله هزاران نفر متخصص و دارای تجربه به جامعه عرضه میشود و شوراها به کانونی برای تربیت کادر سیاسی و اجرایی برای نهادهای مختلف میشود.
۸- ترویج حقوق شهروندی
حقوق شهروندی نیز جزء حقوق اساسی برای افراد به حساب می آید یعنی افراد یک جامعه علاوه بر این که تکالیفی دارند، دارای حقوق هم هستند که بر عهده دولت است تا نسبت به تحقق آن اهتمام ویژه ای داشته باشد. شوراها با توجه به نزدیکی به مردم و گستره آن، هر چند که در ایران سابقه کمی دارند ولی باز در جهت ترویج این حقوق و ضمانت اجرای آن می توانند نقش مهمی ایفا کنند. البته لازمه آن واگذاری بیشتر اختیارات به این شوراها میباشد.[۷]
۹- شوراها فرصت مناسب برای مشارکت زنان
یکی از شرایط لازم برای دستیابی به توسعه پایدار، مشارکت زنان در سطح مدیریت است، زنان با حضور در نقشهای مدیریتی در عرصه شهر و روستا میتوانند در توسعه متوازن و پایدار نقش به سزایی داشته باشند. این مشارکت در تمامی سطوح مدیریتی (ملی، منطقه ای، ناحیهای و محلی) قابل ملاحظه و چشمگیر است و نظام جمهوری اسلامی، تصمیمگیری و برنامهریزی در کشور را با بهرهگیری از ساختارهای قانونی، فرادستی و بهرهگیری هر چه بیشتر از این ظرفیتها و پتانسیلهای موجود در کشور فراهم کرده و بر همین اساس بستر لازم برای مشارکت و حضور بیش از پیش زنان در جامعه ایجاد شده است. به باور افشانی معاون سابق وزیر کشور یکی از عرصههای قابل تأمل برای حضور زنان در حوزه مدیریت روستا، نهاد دهیاری است که با شروع به کار دهیاریها براساس مصوبه مجلس شورای اسلامی تحقق یافت. به گفته وی، سهم بانوان دهیار طی سال ۹۳ با رشد ۴۳ درصدی به ۲۱۶۷ نفر و با آغاز دوره پنجم شوراهای اسلامی تاکنون به ۲۳۹۳ نفر افزایش یافته است. در این میان زنان عضو شوراهای روستا نیز سهم مهمی را به خود اختصاص داده اند که به طور مثال در دوره چهارم شوراها، تعداد ۲۴۲۸ نفر از زنان، عضو شوراهای روستا بوده و در دوره پنجم شوراهای اسلامی نیز این تعداد به ۳۵۴۷ نفر افزایش یافته است که رشد تقریبا ۵۰ درصدی را شاهد هستیم. در این میان استانهای خراسان رضوی، کرمان، مازندران، سیستان و بلوچستان و گیلان به ترتیب دارای بیشترین دهیاران زن در پنجمین دوره شوراهای اسلامی هستند. در خصوص زنان عضو شوراهای اسلامی شهر نیز شاهد مشارکت مثبت و حضور فعال زنان در عرصه های مدیریت شهری هستیم، به گونه ای که در دوره پنجم شوراهای اسلامی شهر ۴۸۲ کرسی اصلی در سطح کشور را به خود اختصاص داده اند. تعداد نمایندگان زن شورای اسلامی شهر این دوره نیز ۳۳ درصد رشد داشته است. در سطح مدیریت عالی شهرها نیز ۸ نفر از زنان در ۸ استان به عنوان شهردار احکام مدیریتی خویش را دریافت نموده و مشغول به فعالیت هستند؛ البته در سطوح مختلف مدیریت شهری یقینا شاهد حضور پررنگ و چشمگیر زنان بهعنوان شهرداران مناطق یا معاونین شهردار و یا روسای سازمانهای زیرمجموعه شهرداری ها خواهیم بود.[۸]
نتیجهگیری
شوراهای شهر و روستا از سال ۱۳۷۷ در کشور شکل گرفته است و تاکنون کارکردهای متعددی به شرح زیرداشته داشته است:
- شوراها عاملی برای گسترش و تعمیق مشارکت و اعتماد سیاسی مردم
- شوراها نهادی مهم برای توسعه و ارتقای مدیریت شهری و روستایی
- کمک به کاهش تصدی دولت و تمرکززدایی
- استفاده از ظرفیت های محلی و تقویت دولت محلی
- تقویت همبستگی اجتماعی
- شوراها کانونی برای تربیت نخبگان سیاسی کشور
- ترویج حقوق شهروندی
- شوراها فرصت مناسب برای مشارکت زنان
در عین حال شوراها از آسیب ها و مشکلاتی نیز رنج می برند. تغییرات مکرر قانون شوراها، ضعف نهادهایی مانند احزاب به عنوان مانع اجرایی شدن تفکر شورایی در ایران، تمرکزگرایی و تسلط زیاد دولت بر امور و واگذاری نکردن برخی امور قابل واگذاری به شوراها، سیاست زدگی برخی شوراها،[۱۰] محدود بودن دامنه مقررات گذاری شوراها، منحصر شدن شوراها به امور شهرداری، برخی سوءاستفادههای مالی و رانت خواری های اعضای شورای شهر و وجود تعارض منافع در تصمیمات و مصوبات برخی شوراها، انتخاب شدن برخی از اعضای شوراها بدون در نظر گرفتن صلاحیت ها و مسئولیت های شوراها، نفوذ و تسلط شهرداری ها بر برخی اعضای شوراها از آن جمله است. با این حال ظرفیت ها، قابلیت ها و کارکردهای مثبت این نهاد نوپا به میزانی هست که می توان با تقویت و اصلاح و ارتقای منزلت شوراها نقش منتخبین مردم در اداره امور شهرها و روستاها را افزایش داد. البته با توجه به نقش بی رقیب دهداری ها در اداره امور روستاها که تا قبل از این از خلا مدیریتی رنج میبردند میتوان نقش و کارنامه شوراها در روستاها را موفق تر ارزیابی کرد.
منابع در آرشیو پژوهش خبری در دسترس است.
پژوهش خبری // حسن مجیدی
منبع: خبرگزاری صدا و سیما