پایگاه خبری چهاردانگه
بخش چهاردانگه شهرستان ساري

۶ بهمن؛ روزی که دشمن باز هم رودَست خورد

0

به گزارش خبرگزاری فارس از مازندران، تاریخ انقلاب اسلامی ایران پُر از حوادثی است که اگر بخواهیم آن را اتفاق، حادثه و… قلمداد کنیم درست نیست بلکه از آن باید باعنوان حماسه‌ نام ببریم، از روزی که دل تمام مردم با انقلاب و برای انقلاب بود.

*حماسه‌ای مردمی

طی بیش از چهار دهه گذشته از دشمنی و کینه دشمنان زیاد شنیدیم، دشمنانی که به هزار آب و آتش زدند و می‌زنند تا بتوانند مردم را از انقلاب دور کنند، اما همان طور که از دشمنی دشمنان می‌شنویم از حماسه‌ مردمی در حمایت از انقلاب می‌شنویم، از مردمی که مثل کوه پشتیبان انقلاب بودند و هستند.

تاریخ حماسه‌‌ها را که ورق می‌زنیم حماسه‌ ششم بهمن در میان رویدادها رخ‌نمایی می‌کند، حماسه‌ای که مردم دیار آمل مازندران، هزار سنگر بنا کردند، سنگ‌هایی از جنس عشق و اراده..

*سنگ‌هایی که نماد مقاومت شد

با هم حماسه‌ دیار مردم هزار سنگر را بازخوانی می‌کنیم، مردم در این روز باحضور در خیابان‌ها و سنگربندی مقابل منازل در برابر دشمنان ایستادگی کردند و همیشه از این حماسه بزرگ یاد می‌شود.

*ماجرای حماسه ششم بهمن آمل

ماجرای ششم بهمن هزارسنگر از این قرار بوده نیروهای کمونیست با برنامه‌ریزی‌هایی که از قبل انجام داده بودند و با این تصور که مردم آمل نیز با آنان همراه همراه خواهند شد به این شهر حمله کردند ولی این توطئه دشمنان تبدیل به حماسه‌ای ماندگار و مردمی شد.

طرح عملیاتی سربداران، نقشه دشمنانی بود که با خیال خام به جنگل‌های جنگل رفتند تا در فرصت مناسب به شهر حمله و این شهر را تصرف کنند‌.

*روزی که دشمن باز هم رودست خورد

این حمله به گوش مردم رسید،خیلی زود سنگربندی‌ها آغاز شد،  از زن و مرد و پیر و جوان همگی به میدان آمدند، شاید دست‌شان خالی بود اما اراده‌شان موجب شد آمل در تاریخ به نام شهر «هزار سنگر» معروف شود.

مردم با هر وسیله‌ای که داشتند در صحنه حاضر شدند و با سربداران مهاجم کمونیست، وارد صحنه‌ درگیری شدند.

*نقش مردم 

نقش مردم را نباید دست کم گرفت؛ چراکه در این حادثه هم همانند سایر حماسه‌های انقلابی نقش مردم غیرقابل تصور بود، به‌طوری که در همان ساعات اولیه‌ مردم گروه گروه، به خیابان‌ها ریختند، جمعیت‌های مردمی دسته‌دسته بیشتر از ضلع شمالی شهر و از خیابان‌های طالب آملی، شیخ فضل‌الله نوری خود را به سپاه رساندند و اندکی بعد سازماندهی شدند؛ جبهه غرب که از سپاه آغاز شد و جبهه شرق که از کمیته و محله خیابان امام رضا (ع) به طرف ساختمان بسیج حرکت خود را شروع کرد و به این صورت سازماندهی نیروهای مردمی شکل گرفت.

مردمی که در نقاط روستایی حضور داشتند از روستاها و اطراف جنگل و راه‌های دور تا خبر حمله مهاجمان کمونیسترا شنیدند به شهر به گوش آنان رسید، شبانه خود را به نزدیک‌ترین مقر نظامی و انتظامی رساندند.

*۶بهمن؛ حماسه‌ای فراموش‌نشدنی

*سال ۵۷ باز هم تکرار شد

به سراغ آقای سیدبابا حمیدزاده می‌رویم که آن روزها جوانی ۲۳ ساله بوده و از این حماسه‌ بزرگی می‌گوید: آن روز چنان در ذهن‌مان نقش بسته که محال است فراموش شود.

آن روزها باتوجه به عضویت در بسیج مسلح و برای دفاع از شهر وارد میدان شدیم، صحنه‌هایی مقابل چشمانم بود گویی دوباره سال ۵۷ تکرار شد.

وی می‌گوید: هر کوچه که می‌رفتیم مردم پشت سرمان می‌آمدند، بزرگ و کوچک هم نداشت، طوری‌که دشمن مسلحی که حالت حمله و هجوم داشت حالت گریز داشتند، فراری شدند.

حضور مردم وصف‌ناپذیر بود، گونی می‌آوردند، سنگر درست می‌کردند برخی غذا می‌آوردند سرانجام در روز ششم بهمن بود، با پیروزی مردم به پایان رسید.

 *از مردم؛ برای انقلاب

*باز هم دشمنان رودست خوردند

این بسیجی خاطرنشان می‌کند: بعدها با منافقانی که صحبت می‌کردیم ، اذعان می‌کردند به ما گزارش می‌‌دادند مردم با شما هستند و اگر مردم صدای تیر را بشنوند همه به حمایت شما می‌آیند، ولی رودست خوردیم…

اطمینان داریم هرجا مردم پای کار بیایند، دشمن فرار می کند و می‌ترسد، مثل الان که روز ۱۱ اسفند انتخابات را در پیش داریم باحضور دشمنان بازهم دشمنان مایوس می‌شوند.

پایان پیام/۸۶۰۳۴/م

 


لینک منبع اصلی مطلب

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.