پایگاه خبری چهاردانگه نیوز:
خبرگزاری فارس، شهرستان آمل – قربانعلی مسافر / دوباره سنگ تمام گذاشتند، تمام شهر ” رضا حاجیزاده” بود، هر گوشه کنار از کوچه و برزن به همراه خیابانها و میادین تمثال شهید چشمها را نوازش میداد و ذهنها را آرام میکرد.
دیگر رضا حاجیزاده برای خودش، خانواده یا زن و فرزندش نبود بلکه برای همه دیار علویان و خطه مازندران بود…
آملیها هم از گذشته تا امروز زخم مشترک داشتند، زخم کهنهای که دوباره سر باز کرده و قلبها را خدشهدار کرده بود.
خبر آوردند؛ بر زخمهای ما نمک پاشیدند و فاجعه خانطومان و مدافعان حرم سوریه که در اوج نامردی و شرایط صلح به دست داعشیهای پست و آمریکایی صفت مظلومانه شهید شدند را جلوی چشمان ما به صف کردند.
پس از تفحص و شناسایی تعدادی از شهدای خانطومان سوریه که به تازگی انجام شد، نه تنها خانواده شهدا بلکه مردم شهیدپرور مازندران در آشوب و اضطراب دوباره قرار گرفتند، این شهدا همانهایی هستند که در نیمه اردیبهشت سال ۱۳۹۵ با حماسه خانطومان از لشگر خطشکن ۲۵ کربلا دلها را داغدار کرده و زخم کاری بر روح و جان ملت زدند.
داستان فراوان بود و حرفها بسیار، تا اینکه اعلام شد مازندرانیهای مدافع حرم مثل مادر سادات؛ بیبی فاطمه زهرا(س) گمنام هستند، همانند سیدالشهدا(ع) صد پاره تن بوده و لقب با عظمت “جاویدالاثر” به خود گرفتند.
آن زمان هم تمام مردان و زنان دیار علوی گل کاشتند و کاری کردند کارستان، این مردم تا ۶ ماه و حتی بیشتر در آمل و شهرهای مازندران مراسم یادبود و ختم به پا کرده و همه هیأتهای مذهبی خودجوش با نام و یاد شهدای مظلوم مدافع حرم به میدان آمدند.
بعد ۴ سال و ۵ ماه بار دیگر در مازندرانی که بوی شهید و شهادت در آن همیشگی و دائمی است، عطر یاران شهدایی پیچید و خبرها در فضای مجازی نشان از تفحص و شناسایی تعدادی از شیربچههای مازندرانی داشت که حتی خانوادههای آنها هم از دنیای مجازی به باور حقیقی رسیدند.
با قلبی پر آشوب، مات و مبهوت بودند و البته خوشحال از پایان فراق جانکاه خانطومان، اینجا صحبت مادران شهدا شنیدنی بود که دوست داشتند فرزندانشان همان پارههای تن که به دست حضرت زهرا(س) سپردند در گمنامی بوده و سرشان بر دامن پر مهر و آسمانی مادر سادات باشد.
“اندک اندک خیل مستان میرسد” و “بوی پیراهن خونین کسی میآید” ؛ شهدای مازندرانی آماده زیارت آستان قدس رضوی شدند و به میهمانی امام هشتم شیعیان رفتند، در مشهدالرضا شور و غوغایی بر پا کردند و با امام رئوف درددلها. البته در این مستانهِ عاشقانه و عارفانه به دیدار خانواده خود رفتند و بعد سالها دوری با والدین، همسر و فرزندان دیدار تازه کردند.
پس از مشهدالرضا، لالههای عاشق خانطومان سر به سوی وطن گذاشتند، به مازندران آمدند و شب و روز ماندگار دیگر در تاریخ دیار علویان بر جای گذاشتند.
مراسم وداع پرشوری را در مرکز استان شاهد بودیم، آخرین دیداری که در آن همه آمدند، مرد، زن، پیر، جوان، نوجوانان، خردسالان و آنهایی که حتی توان راه رفتن نداشتند با پای جان و دل گام گرفتند.
درود بر غیرت، شرف، ایستادگی و همت همه مردم مازندران که در شرایط سخت کرونایی، اوضاع نابسامان اقتصادی و ناتوانی مالی پروتکلها و شیوهنامه را در دستور کار قرار داده و رو به دیار شهدا آوردند.
ثانیه ثانیه به لحظه دلدادگی شهدا نزدیک میشویم، قدمها استوار و نفسها عمیق؛ چرا؟ زیرا گلگونکفنهای شاهد پس از فراق ۴ ساله به شهرهای خود میروند و شهید رضا حاجیزاده هم به دیار هزارسنگر میآید…
پیکر گلگلونکفن شهید حاجیزاده با ورود به آمل سراغ ناحیه مقاومت بسیج گرفت، سپس به دیدار خانواده رفته و در بیت شریف آخرین وداع با والدین، همسر، نزدیکان و اقوام داشته، به دیدار دوستان و همرزمانش در مسجد موسیبنجعفر شتافت و البته دیدار ویژهای هم شهید حاجیزاده انجام داد.
پس از مدتها با حضور پیکر شهید در گلزار شهدای روستای پلک به دیدار شهید روحالله صحرایی رفت دیگر مدافع حرم اهل بیت که رفاقت و صمیمیت خاص با شهید حاجیزاده داشت و با استقبال پرشور و انقلابی مردم این روستا همراه شد.
آملیها شب گذشته دگربار حماسه آفریدند و نشان دادند از نسل بزرگمردان ۴۰ شهید حماسه ششم بهمن سال ۱۳۶۰ هستند و پیوند ناگسستنی با راه امام، شهدا و رهبر انقلاب دارند.
در هوای سرد پاییزی، علاوه بر سرما، کرونا ویروس هم جلودارشان نشد و با حضور چندین هراز نفری در استادیوم چمن سپاه ناحیه آمل پروتکل بهداشتی را رعایت کرده و با شهید حاجیزاده نجوای عاشقانه داشتند.
یکی با وساطت شهید، سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام زمان (عج) را طلب داشت، دیگری شفای بیمار خود را به میان آورده بود، آن یکی از شهدای مدافع حرم خواست تا سلامتی همه مردم در شرایط سخت اقتصادی و هجوم ویروس کرونا رقم بخورد، هر کسی طلب داشت و این میان شهید بود و دل رنجیده و رنجور عاشقان شهدا و اهل بیت.
چشم همه مردم ولایتمدار آمل روشن / خوش آمدی شهید رضا
مریم شکری همسر شهید مدافع حرم رضا حاجیزاده، عرض تبریک، تسلیت و چشمروشنی داشت خدمت همه مردم ولایتمدار و گفت: بازگشت این شهید مدافع حرم بعد سالیان سال دوری از زادگاه و وطن را به همه مردم ولایتمدار و شهیدپرور تبریک، تسلیت و چشمروشنی دارم.
وی بیان کرد: با ورود پیکر شهدای تازه تفحص شده خانطومان بعد مدتهای طولانی از چشمانتظاری درآومدیم اگر چه همیشه میگفتیم ما خوشحالیم از شهادت آقا رضا و مطمئن هستم که جایشان کنار حضرت زهرا(س) و اهلبیت خوش است.
شکری با قدرشناسی و قدردانی از مردم همیشه در صحنه شهرستان آمل، تصریح کرد: مردم آمل ما را همیشه شرمنده خود کردند، هرچند معتقدم شهید حاجیزاده بعد از شهادت دیگر متعلق به ما و خانواده خاص نیست بلکه به همه مردم شهر آمل، استان مازندران و کشورمان ایران تعلق دارد.
همسر شهید مدافع حرم رضا حاجیزاده گفت: چشمروشنی به همه مردم شهرم میدهم زیرا همه همشهریهایمان منتظر بودند، گذشته از اعتقادات و عقاید برخی افراد در ظاهر، طی چند روز گذشته تاکنون انسانهای فراوانی را دیده و میبینم که ممکن است در ظاهر نتوانند عشق به شهدا را به نمایش بگذارند ولی در باطن با شهدا هستند، دلشان برای شهدا و به عشق آنها میتپد و در کنار ما بیقرار و بیتاب هستند.
وی خاطرنشان کرد: بازگشت این شهید مدافع حرم بعد سالیان سال دوری از زادگاه و وطن را به همه مردم ولایتمدار و شهیدپرور تبریک، تسلیت و چشمروشنی دارم.
خانم شکری با اشاره به اینکه به شهید رضای عزیز عرض خوشآمد دارم، متذکر شد: هزاران مرتبه خدا را شکر که آقا رضا به آرزوی شهادتشان رسیده، از سفر طولانیشان برگشتند و دل ما را آرام کردند اگر چه میدانم همیشه دلشان خوش بود و جایگاه متعالی داشتند.
باز هم مردم همیشه در صحنه آمل
نجیبه ادهمی مادر شهید مدافع حرم رضا حاجیزاده هم با اعلام اینکه پس از شنیدن تفحص و شناسایی تعدادی از شهدای مدافع حرم خانطومان و پسر شهیدم حس خاصی دارم که موقع شهادت شهید رضا حاجیزاده نداشتم، اظهار کرد: این روزها در آشوب هستم، انتظار نداشتم پیکر فرزند شهیدم به زادگاهش بازگردد و از صمیم قلب دوست داشتم شهید حاجیزاده غریبانه در غربت شهادت باشد.
وی تصریح کرد: خیلی دوست داشتم فرزندم غریبانه باشد و بازگشت نداشته باشد زیرا با توجه به اعتقادات قلبی و باور ما شیعیان معتقدم فرزندم در غربت مادری بزرگوار همانند حضرت فاطمه زهرا(س) دارد و دوست ندارم از سوی آن مادر آسمانی برای من که یک مادر زمینی هستم بیاید.
این مادر شهید بیان کرد: البته خوشحالم که فرزندم ما را قبول داشته و به سمت زادگاه و وطنش بازگشت.
خانم ادهمی با اشاره به اینکه مادر شهید مدافع حرم رضا حاجیزاده با اشاره به اینکه ماشاءالله به ملت همیشه در صحنه ایران، استان مازندران و شهرستان آمل که همیشه سرآمد هستند، گفت: مردم آمل برای شهدای مدافع حرم گل کاشتند و از نخستین لحظههای شهادت شهید حاجیزاده در کنارمان هستند.
وی گفت: در روزهای نخست شهادت شهید حاجیزاده و تأیید جاودیدالاثر بودنشان در سالهای گذشته ارگانهای دولتی اعلام کردند که نمیتوانند مراسمی داشته باشند هرچند ما هم هیچ انتظاری از آنها نداشتیم ولی مردم آمل خودجوش در هر کوچه و مسجدی حدود ۶ ماه و یا حتی بیشتر برای شهادت رضا حاجیزاده مراسم برگزار کردند و همیشه این شهید بزرگوار را یادآوری میکردند.
به گزارش فارس، آملیها از نخستین ساعت صبح امروز در دو مسیر منتظر بودند، عدهای در میدان هزار سنگر و جمعیت زیادی در میدان قائم.
همه منتظر پیکر شهید مدافع حرم رضا حاجیزاده که با تشییع خودرویی و حضور پرشور و بینظیر مردم از میدان هزار سنگر آغاز شد، به پل معلق رسیده و با تغییر مسیر به میدان قائم متصل شد؛ همه با هدفی واحد و شعار “لبیک یا حسین(ع)” به سمت گلزار شهدای آستان مقدس امامزاده ابراهیم(ع) راه افتادند تا “آقا رضا” را به سوی خانه ابدی و جاویدش بدرقه کنند.
ازدحام جمعیت حرکت را کند کرده بود و گامها را کوتاه. ترافیک دوستداران شهید باعث شد تا تشییع پیکر مدافع حرم آملی چهار ساعت طول بکشد و “شهید رضا” همراه با همرزمانش شهیدان علی عابدینی، محمد بلباسی و حسن رجاییفر به خاک سپرده شود.
به گزارش فارس، شهید رضا حاجیزاده ششم دی سال ۱۳۶۶ در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود و در هفدهمین روز اردیبهشت سال ۱۳۹۵ در منطقه خانطومان کشور سوریه به دست داعشیهای پست به شهادت رسید.
از “شهید رضا” از او یک فرزند دختر به نام «فاطمه حلما» و یک پسر به نام «محمد طه» به یادگار مانده است.
شهید حاجیزاده در وصیتنامه زیبا و خواندنی خود خطاب به مردم، خانواده و فرزندانش صحبتهای عمیق و قابل تأمل دارد که با هم میخوانیم:
“و اما خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنه هی الماوی”
آیات ۴۰ و ۴۱ سوره مبارکه النازعات
” و اما آن کس که از مقام و مرتبه پروردگارش ترسیده و خود را از هوا و هوس بازداشته است، به یقین بهشت جایگاه اوست.”
با سلام و صلوات به محضر منجی عالم بشریت حضرت صاحبالزمان (عج) و نائب بر حقش امام خامنهای و شهدای اسلام و ایران، به خصوص شهدای مدافع حرم.
اینجانب رضا حاجیزاده فرزند رجبعلی در صحت و سلامت کامل عقلی وصیتنامه خود را مینویسم، من نمیخواهم که عمرم بیثمر باشد و مرگم یک مرگ عادی، مرگی میخواهم که در راه اسلام و ایران اسلامی باشد.
من به خاطر منطق خویش برای دفاع از اسلام و حریم اهلبیت (ع) وارد جنگ با دشمنان اسلام شدم و با عشق و علاقه و رضایت کامل جان خویش را فدای این راه مینمایم و میروم تا انتقام سیلی حضرت زهرا (س) را بگیرم.
من از مردم ایران میخواهم تفرقهاندازی نکنید، با هم متحد باشید، دین اسلام را سربلند نگهدارید، به دوستان و آشنایان توصیه میکنم نماز اول وقت و با حضور قلب بخوانید.
پدر و مادر را گرامی و محترم بدارید، از طهارت و معصومیت خود شدیداً حراست و پاسداری کنید، پیوند به ائمه اطهار (ع) و بهخصوص امام هشتم را مستحکم کنید و خدای متعال و مهربان را در همه حال به یاد داشته باشید.
خدمت پدر و مادر عزیز و گرامی!
موفقیت من در مراحل گوناگون زندگی مرهون زحمات و دعای خیرتان بوده است، امیدوارم کوتاهی و قصورم را در رسیدگی به اوضاع و احوالتان بخشنده باشید و حلالم کنید و این را بدانید تا آنجا که در توان داشتم در حد بضاعتم تلاش کردم تا رضایت شما را در زندگی خود داشته باشم.
هر پدر و مادری عاقبت به خیری فرزندشان را خواهانند و این را بدانید که بنده عاقبت به خیر شدم و این عاقبت به خیری را مدیون زحمات دیروز شما هستم.
داداش جان!
در نبود من پدر و مادر را فراموش نکن و همواره تابع بیچون و چرای ولایت باش، دشمن همواره از دینداری و ولایتپذیری تو هراس دارد، پس کاری کن که دشمن همواره از تو و امثال تو بترسد.
همسر مهربان و صبورم!
میدانم که بعد از رفتن من تمام سختیهای این زندگی بر دوش توست، من برای شهادت نمیروم، من جوانی و زندگی با شما را دوست دارم و میخواهم با شما باشم، ولی این تکلیف ماست که از حریم اسلام و اهلبیت (ع) دفاع کنیم و راضی هستیم به رضای خدا ولی این بار سنگین بر دوش توست و از تو میخواهم صبر زینبگونه پیشه کنی و در برابر تمام سختیها و مشکلات یاد خدا را فراموش نکنی و در تمام مراحل از خدا کمک بگیری.
از تو میخواهم که فرزندانم را طوری تربیت کنی که در مسیر اسلام و ولایت ادامهدهنده را شهدا باشند و بابت تمام کمبودها و نبودهایم از تو میخواهم حلالم کنی.
فاطمه حلما جان!
دِتِر (دختر) بابا، دوستت دارم، دوستت دارم، بدان که بابا رفته است که تا تو و امثال تو در امنیت و آرامش در خاک خود قدم بگذارید و بدان که ناموس شیعه در واقع ناموس خودمان است، تکلیف ما این است که از ناموس شیعه دفاع کنیم و جان خود را در این راه بدهیم و از تو میخواهم که در سنگر خود که همان چادر توست، بمانی و بایستی و مقابله کنی تا پرچم اسلام و تشیع همیشه پیروز و سرافراز بماند.
محمد طه جان!
مرد خانه بابا، تو دیگر ستون خانهای، از تو میخواهم که دینت را حفظ کنی و در خط ولایتفقیه باشی و گوش به فرمان رهبر عزیزمان باشی، دعا میکنم که در رکاب امام زمان (عج) ادامهدهنده راه شهدا باشی و در زندگیات طوری باشی که موضع اسلام و مسلمین به خطر نیفتد.
از همه دوستان و آشنایان و همکارانم میخواهم که مرا حلال کنند و قصورم را ببخشند و اگر دینی از کسی بر گردنم مانده است، برای تسویه به خانوادهام مراجعه نمایند که خداوند میفرمایند هر گناهی از شما بخشیده میشود، غیر از حقالناس.
و من الله التوفیق- رضا حاجیزاده ۳۰ فروردین ۱۳۹۵
به گزارش فارس، بیاییم در روزها و شبهایی بوی شهید و شهادت بیشتر از دیگر ایام در استان لالهخیز مازندران به مشام جان میرسد با گلگونکفنهای صحرای خانطومان عهد ببندیم که همیشه در مسیر ولایت بوده و راه شهدا را پیش روی خود در همه زمینهها سرلوحه کنیم.
نکند روزها، ماهها و سالها بعد با فاصله گرفتن از روزهای عاشورایی مازندران، همه عهدها، پیمان و نجواهای خالصانه با شهدا را فراموش کرده و در مقابل عکس شهدا برعکس آنها عمل کنیم.
عکس و فیلم: قربانعلی مسافر
/۸۶۰۱۲/ج/ی