سید روح الله شجاعی کیاسری فعال رسانه ای در صفحه شخصی خود در فضای مجازی مطلبی در نقد حضور بی سر و صدای استاندار مازندران در بخش چهاردانگه نوشته که عین مطلب بازنشر می شود.
………………………………………………………………………
ما در استان مازندران همواره با مدیرانی مواجه هستیم که در نوع خودشون پدیده هستند برای اینکه میزان موفقیتشون رو بسنجیم کافیه یه ذره روی رفتار و کاراشون زوم کنیم.
پارسال تو نمایشگاه مطبوعات مدیر صنعت، معدن و تجارت و دعوت کردم تو غرفه چهاردانگه نیوز، نمیخواست بیاد تو، بهزور پنج دقیقه باهاش حرف زدم، میگفت: چهاردانگه کجا هست؟ دستمو خلاف جهت دریا نشون دادم گفتم: اونوری. اولش یکم تعجب کردم، ولی بعدش بهش حق دادم.
خب تازه از گلستان اومده بود، بنده خدا سر ماجرای «معدن یورت» اذیت شده بود، اینجا هم تازه مستقر شد که بنزین و بدون هماهنگی گرون کردن، کلاً تو حال خودش نبود.
کمی بعد ماجرای مرکبات و خرید تضمینی پیش اومد او میگفت: الان دیگه دیر شده، نارنگی رو نمیتونیم بخریم، پرتقال رو ولی میخریم، وقت خرید پرتغال که شد گفت: باغداران عزیز اگه بتونید دو سه ماه توی سردخونه نگه داشته باشید شب عیدی حتماً ازتون میخریم! عجب!
خب دیدید؟ این یک نمونه مدیریت ما درحوزه بازرگانی بود. صنعت و معدن بماند.
به شوخی یکی پیامک داده به دلیل شیوع کرونا انتخابات ریاستجمهوری دوسال به تعویق افتاده، فکرش رو بکنید چه شود!
انتظارمون رو بالا نبریم به قول وزیر دولت روحانی همینی که هست، نماینده انتخاب کردید، اونا به وزیر رای دادن، رئیسجمهور انتخاب کردید، اونم استاندارانتخاب کرده، استاندارم فرماندار رو منصوب کرده، فرماندارم به بخشدار حکم داده و… الکی حرص نخورید!
اما هفته دولت و تازگی پشت سر گذاشتیم، هیئت دولت در پنجمین روز از این هفته کارگروهی رو با عنوان «رفع موانع تولید» برد توی دل چهاردانگه. دمشون گرم.
اول یه ذره مثبت نگاه کنیم؛ اینکه دولتیها توی این شلوغی یه روز با کلی خدموحشم راه افتادن چهاردانگه، حتما یه فرصت خیلی خوبه که میشه ازش استفاده کرد، نمیدونم برنامهریزیش با کی بود؟
این جور که من شنیدم علی بابایی نماینده بومی منطقه خیلی دوست داشت اینکارو به نام خودش تموم بکنه.
نماینده ساری صبح روز واقعه زنگ میزنه به یکی از بچه های خبرنگار و برای پوشش جلسه ازش کمک ویژه میخواد.
همکارم وقتی ماجرا رو از بخشدار استعلام می کنه، جعفری میگه: نه بابا چیزی مهمی نیست، یه جلسه ی محرمانهست.
یه سوال، دوستان از چند روز قبل درجریان برنامه بودن؟ از مدیر روابطعمومی استانداری ماجرا رو پرسیدم، مهدوی میگه: خودم غروبش متوجه شدم اما برنامهریزی با فرمانداری و بخشداری بود.
جالبه از اصحاب رسانه حتی یک نفر دعوت نبود، نه چرا دروغ بگم، صداوسیما رو با خودشون می برن هرجا بخوان، اما چند نفری هم با عناوین مدیر کانال و پیج به این و اون وابسته هستن، معمولا توی این جلسات حاضرن. این فرق میکنه با اونی که شما تنها رسانهی مرجع منطقه رو سرکار بذاری و بگی جلسه محرمانهست.
حالا موانع تولید چی هستن؟ اقتصاد منطقه روی چه مداری می گرده؟ حتما از قبل آقای بخشدار مدیران منطقه رو خواسته، بررسی کرده، دست پر توی جلسه شرکت کرده. استاندار که خداوند بر توفیقاتش بیافزاید ابتدا به یکی دوتا واحد صنعتی تو ناحیه هفتخال سر میزنه.
دو تا گره رو باز کنه هم غنیمته، اصل برنامه توی هتلِ، میگه حیف نیست وسط جنگل، آهک و مواد شیمیایی ریختن، پدر درختارو درآورده!
میگم: اینارو ولش کن هیئتدولتو بچسب. مدیران بانکها همه حاضرن ببین چی میتونی از تنشون بکنی برای آبادی منطقه.
جلسه شروع میشه، خب طبق پیشبینی با محدودیتهای خاص کرونایی، بخشدار، دهیاران و روئسای شورای بخش که همسو بودنو دعوت میکنه، اما خبر جلسه که پیامکی مخابره میشه عدهای سراسیمه خودشونو به هفتخال محل جلسه میرسونن. برادران نیرویانتظامی که نظم جلسه رو به عهده دارن معترضینو به بیرون از سالن هدایت میکنن. یه مقدار مطالبهگریمون ضعیفه به قول آقای نماینده! بدبختی اینه نماینده افکارعمومی رو هم محرم نمیدونن!
به گفته یکی از شاهدان، بخشدار در مقام یک مجری سلام و درود میفرستن به عالیجناب استاندار تدبیر و امید، در همین حد به وظیفه خطیرشون عمل میکنن!
امامجمعه محترم اما گویا کمی صریحتر حرف میزنن، بخشی از حرفهارو به جلسه خصوصی حواله میدن که استاندار ازش میخواد هرچی هست همینجا بگه.
صبحت از تولید شد، واحدهایی که خوابیده، استاندار طبق معمول این جلسات حرفهای میزنه، مسائل کشور بدجور در هم تنیده، تا کم میارن به تحریم و امریکا ربط میدن، البته ایشونم مثل رئیس دولت وعدههایی مبنی بر گشایش میده.
نوبت به یکی دو تا از صنعتگر که میرسه، حرفاشون رو میزنن، از نبود سرمایه در گردش گلایه میکنن.
استاندار در جواب یکی شون گفت: «من مثل پادشاهان باستان نیستم که کیسه زر دستش باشه و اشرفی به همه بدم، برید بر اساس دستورالعملها اقدام کنید». خب راست گفت بنده خدا، حالا دستورالعمل چی میگه؟ کی صادر میکنه؟
جاده رو گفتن؛ استاندار گفت: کوهستانیه، بهتر از این نمیشه. همینی که هست!
آبو گفتند؛ مدیرعامل آب گفت: اولویت مون اونجاییه که سطح آب بالاست و آب بیشتر داره.
فاضلاب کیاسرو مطرح کردن، بازم اولویت شون نبود.
همین که به زباله رسیدن استاندار گفت: الان دیگه نزدیکیم، دو تاپیچ مونده، اینارو رد کنیم زبالهسوز تکمیله، کار رو خراب نکنید، روز افتتاحیه همه چیرو میگم!
میگم: چرا از حفظ و احیای بافت فرسوده و رونق بومگردی سخنی به میون نیومد، میگه میفهمی جلسه رفع موانع تولید بود! میگم خب با حضور رییس بنیادمسکن فرصت خوبی بود.
میگه: اینا رو به بخشدار بگو.