معرفی حاج آقا سیّدحسین شفیعی ارایی:
سیّدحسین از پدری به نام حاج آقا میرمؤمن و از مادری به نام سیّده مریم خانم در نهم اردبیشت ۱۲۷۹ش در شهر زنجان دیده به جهان گشود. ایشان دوران کودکی را در زنجان گذراند، به همین خاطر با زبان مادری خود، زبان ترکی کاملا مسلّط بود. درپی اعدام شیخ فضل الله نوری زندگی برای پدر ایشان که ازموافقین شیخ بودند در زنجان سخت شد به همین دلیل به روستای ارا مهاجرت کردند.
تحصیلات:
درمحضر آیت الله سیدشفیع ارایی:
بعداز فراگیری علوم مقدّماتی در درس عموی پدرش و استاد بزرگوارش آیه الله سیدشفیع شرکت کردند وچون دارای هوش فوق العاده ای بودند مورد توجّه خاص سیدشفیع قرار گرفتند بخش های از ادبیات عرب ، طبّ سنّتی و دعاهای مأثوره به صورت تخصّصی، منطق و کلام، فقه، مثل شرح لمعه ، اصول و علم هیئت و نجوم را فرا گرفتند.
درمحضرآیت الله شیخ علی اصغر ولویی:
ایشان بخش دیگر از علوم را ازجمله کتاب فقهی شرایع الاسلام و تفسیر را نزد شیخ علی اصغر در روستای ولویه فرا گرفت. پس از آنکه برای حاج آقاحسین در روستای اراء مشکلات پیش آمد(با توجه به اسناد موجود ازحمایت های شیخ علی اصغر برخوردارشد) ایشان در سال۱۳۰۱ ش به تهران منتقل شدند. چندسال درآ نجا بودند و خودشان چنین نگاشته اند: «درتهران با وساطتی که توسط استاد وپدرخانم بنده، مروج الاحکام آقاسیدمحمد ارایی با مرحوم حضرت آیت الله شاه آبادی انجام دادند، کتاب های متعدّدی از طرف مرحوم شاه آبادی برایم فرستاده شد که مطالعاتم ترک نشود، سپس بعد از این چندسالی که درتهران بودم توسط آیت الله شاه آبادی درسال۱۳۰۵ش نامه ای نوشته شد به مؤسس حوزه علمیه قم حضرت آیت الله شیخ عبدالکریم حائری مبنی بر این که سید حسین شفیعی خدمت شما معرّفی میشود و به همرا این نامه مرحوم شاه آبادی کمربند، ساعت جیبی و یک قالیچه با مبلغ پولی برای ایاب ذهاب، هدیه دادند و به قم رفتم.»
درمحضر حضرت آیت الله شیخ عبدالکریم حائری:
ایشان در قم درس مرحوم حائری شرکت کردند و مورد توجّه شیخ قرار گرفت، به جهت تسلّط کامل ایشان به زبان تُرکی درمدّتی که در قُم حضور داشتند برای تُرک زبانها، درس می گفت. حضرت حجت الاسلام والمسلین سید صاحب شفیعی از قول پدربزرگشان حاج آقا حسین چنین نقل کردند: «که از ایشان نسبت به ملبّس شدن سوال کردم که جواب دادند که در زمان آیت الله شیخ عبدالکریم حائری ملبّس شدند و در همان جا مجوّز پوشیدن لباس درسال ۱۳۰۶ش را دریافت کردند.»
جایگاه علمی مرحوم حاج آقا سید حسین:
ایشان درعلوم مختلف تخصص واطلاع داشتند
۱)فقه : اولین دانش علمی ایشان درفقه است وحاشیه ای مختصر برجلد دوّم شرح فارسی کتاب خطی لوامع صاحبقران اثرعلامه محمدتقی مجلسی شرح کتاب من لایحضره الفقیه دارند.
۲)طبّ ودعاهای مأثوره: ایشان یادداشت های مختلفی درطب دارند، همچنین کتابی در دعا و طب سنتی باخط خود نوشتند.
۳) ادبیات عرب: از حاج سیدداود ارایی نقل شده است که حاج آقاحسین هزاربیت اشعارالفیه ابن مالک را حفظ بودند. مرحوم حضرت حجت الاسلام والمسلمین مهدوی کیاسری ازحاج آقاحسین، چون در ادبیات سرآمد بودند دعوت کردند که ادبیات را در حوزه علمیه کیاسر که در حال تاسیس بود، تدریس نمایند، ولی ایشان قبول نکردند.
۴)تفسیرقرآن: غالب تفاسیری که از ایشان از منبرشنیده شده یا در یادداشت های ایشان آمده است بعد ازانقلاب اسلامی بوده است که آیات مختلفی را تفسیر وگذاره های تاریخی که مربوط به آن آیات است را دربردارد و مجموعه ای دیگری از یادداشت ایشان در بردارنده موضوعات مختلفی همچون توحید شناسی، احکام شناسی، امام شناسی، مسائلی پیرامون اخلاق است که در تاریخ بیستم ربیع الثانی سال۱۳۵۷ ق برابر با ۲۸خرداد ۱۳۱۷ش نوشته شده است.
حاج آقاحسین در کلام علما:
ایشان درکلام بزرگانی همچون حاج سیدشفیع، شیخ علی اصغر، شیخ ابوطالب منطقی، حاج سیداسماعیل قلعه سری، شیخ علی اکبر وحید، شیخ ابراهیم وحید، شیخ اسدالله زمانی، حاج سیدعبدالرحیم، شیخ مهدی زمانی و شیخ عبدالکریم عبداللهی مورد تمجید وتعریف قرار گرفتند و درکتاب فقهالقرآن اثر علّامه ابن شهر آشوب: درمقدمه کتاب ازحاج آقا سید حسین شفیعی از جملهی عالمان خطیب، مبلّغان و مروّجان شریعت حضرات آیات اعلام یاد شده است.
سرانجام حاج آقاحسین درسنّ نود و دوسالگی درتاریخ ۵ مهر۱۳۷۱ در روستای چالو فوت کردند و درهمان محل به خاک سپرده شدند.
فعّالیتهای تبلیغی وارشادی مرحوم حاج آقا حسین علیه بهائیت:
سیدحسین شفیعی یکی از کسانی بود که در مبارزه با فرقه ظاله بهاییت نقش عمده قبل از انقلاب داشتند، بعد ازانقلاب از با مشارکت مردم روستاهای مختلف، بهایی ها را از منطقه اخرج کردند. ولی ایشان حضور پیدا نکردند و میگفتند باید تبلیغ و ارشاد اقدام به اخراج آنها کرد البته تبلیغ ایشان توانست تاثیر بخشد ویک نفر از بهائی های ایول با خانواده خود مسلمان شد وهمین عمل برای دنیا وآخرت او کافی است زیرا در روایات آمده است هدایت کردن حتی یک نفر ارزش والایی دارد در روایتی ازامام صادق علیه السلام آمده است: اگر فردی بتواند دست کم، یک فرد را از راه گمراهی به راه هدایت بکشاند مانند آن است که تمام مردم را به راه راست هدایت کرده باشد.
از جمله فعّالیتهای ایشان:
۱)مناظره حاج آقاحسین با مبلّغ بهایی ازشیراز به نام نیک آیین:
این مناظره سال ۱۳۳۹ انجام شده است و تمامی ریش سفیدان فعلی ایول این مناظره را کاملا به یاد دارند و افرادی مثل استاد عبداللهی ، حاج سیف الله محمودی، شیخ رمضانعلی احمدی این مناظره را شنیده دارند. مرحوم حاج آقا حسین همیشه از داستان مناظره و جایگاه علمی مبلغ بهایی برای افراد مختلف ازجمله برای حجت الاسلام والمسلمین میرصاحب شفیعی صحبت کردند که بدین شرح است: چند عالم از منطقه چهاردانگه ازجمله از کیاسر دعوت به این مناظره شدند، سپس تصمیم گرفتند که حاج آقا حسین را برای مناظره بیاورند، ازایول مرحوم کربلای اسدالله اسماعیلی به چالو فرستاده شد که ایام تابستان بود و آن مرحوم مشغول برداشت محصول از اراضی شالیزاری چالو بودند.موضوع را با ایشان درمیان گذاشتند بلافاصله حاج آقا حسین باهمان لباس کار، سوار براسب خود شد و به ایول رفت. این مناظره به مدّت سه شبانه و روز به طول انجامید، و هرآنچه آن بهائی بحث کرد از قرآن استناد کرد. درشب سوّم حاج آقاحسین متوسّل به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شد و روزسوّم خطاب به بهایی های ایول کرد وچنین گفت آنچه مبلغ شما به آن استناد میکند که قرآن باشد لازمه اش آن است که قرآن را قبول داشته باشد، آن مبلّغ جواب داد من اوّل مسلمان بودم وسپس بهایی شدم حتما قرآن را قبول دارم. حاج آقاحسین در جوابش دلیل آوردند به این که قرآن آخرین کتاب آسمانی است و پیامبراسلام آخرین پیامبر الهی به این طریق آن بهایی را محکوم کرد. بعد از آنکه ایشان مبلّغ بهایی را محکوم کرد، طبق نقل ریش سفیدان ایول که تا آن زمان حمام عمومی به صورت مشترک استفاده میشد، جدا کردند و کارهای دیگری از این قبیل انجام دادند و مسلمانان پس از این درمقابل بهایها قدرت مقابله پیدا کردند.
۲) نامهای که درتاریخ ۲۰ مرداد ۱۳۴۵شمسی جهت معرّفی جناب استاد آیت الله شیخ عبدالکریم عبداللّهی مبنی بر مذاکره با بهائیهای روشنکوه بوده است. این نامه در سفری که حاج آقا حسین به مشهد داشتند درمسیر بازگشت به آیت الله عبداللهی دادند و در آن نامه قید کردند که آقای عبداللهی از دانشمندان اسلامی است و خطاب به مردم مسلمان روشنکوه گفتند که هر کمکی که برای تسهیل مناظره آقای عبداللهی با بهائی ها بشود و جلسات مناظره را زودتر برگزار کنند، کمک به دین مبین اسلام می باشد و همچنین استاد عبداللهی فرمودند پس از آن افسوس فراوان خوردم چرا بیشتر از وجود علمی حاج آقاحسین استفاده نکردم.
همراهی با انقلاب اسلامی ایران:
تعبیراستادشیخ عبدالکریم عبداللّهی: مرحوم حاج آقا حسین دنبال تحوّل بزرگی بودند، همان همراهی ایشان با انقلاب و نظام اسلامی بوده است در همراهی ایشان باانقلاب اسلامی مورد مخالفت شدید قرار میگرفتند و مخالفین حضرت امام ره میگفتند که آقای خمینی شورش برعلیه شاه وقت کرد و با آمدن شاه، این شورش خاموش میشود به همین دلیل مخالفت های آنها اوج میگرفت تاجایی که شعار میدادند (مرگ برشفیعی، مرگ برشفیعی) و توهین های فراوانی نسبت به ایشان میکردند.
سروده های از حاج آقاحسین:
سروده های از ایشان در یادداشت هایشان موجود است.
در شهادت شهیدبهشتی:
مهدی ای مهدی، دل ها پر از خون شـد لاله گون از خون، هرشهر و هامون شــد
بـهـشـتِ حـــقّ، پـر از بـهـشـتـــــیهـــا ازبـهشتیهــا بهـشــت گـــل گون شــد
دیـــده بـگـشـائـیــــد ای جــــوان مــردان بـنگـریــد اکــنون رهـبـــر کـــه گـریـــــــان
در خــــروش آمـــــــد مــلّــــت ایــــــــران ای بـهشـتــی جـان، ای جــــان جانـــانم
تسلیـــت ایــنـــک بــــه روح پـیـغـمـبــــــر تسـلـیـــت بـــــر تـــو ای حـیـدر صـفــــدر
همچون علی از همه دشنام شـنـیـــدی دریـاری قـرآن چـقـــــدر رنــــج کـشـیــدی
ای روشنـی دیــــده گـــریـانِ خـمـیـنـــی ای سیّــد ســالار شـهـیــدانِ خـمـیـنــی
مظلـوم بـهـشـتـی، مظلــــوم بـهـشـتـی مظلــــوم بـهـشـتی، مظلـــوم بـهـشـتـی
سروده ای در شکّیات نماز:
هشت قسـم از شــک کند باطل نمـــاز بیســـت و ســــه میدان تــو شک انــــدر نمــــاز
اولیــن شـــک در شمـــار رکعـــت است کـــه دوگــانه نماز واجب کند باطل نمــــاز تــو را
درسه رکعتی، شک چو آید در شمـــــار باطل اســــت ایــــن حکـــم را تــــو گــــوش دار
سوم آنجا پای یک یا بیشتر آید به میــان در نماز چهار رکعتی کنــــد باطل نمـــــاز تـــو را
در نمـــاز چهارگانه پیش ذکر سجدتیـــن که شک در دو اســـت یا بیشتـر ای نور عیــــن
پنجمین شک میـان دو و پنج یا بیشتــــر باطلــــش دان در نمـــــاز ای مــــــرا نور بصــــر
ششمین شک در میـــان ســه و شش یـــا کـــه باشـــــد بیشتـــــــر از ســـه و شش
هفتمین شک در شمار رکعــــت اســـت کــــه ندانـــد چنـــد رکعــــت کـــرده اســـــت
شک میان چهار و شش یا بیشتر از این چو پیش از اکمال سجدتین کند باطل نماز تو را
نویسنده: سید ابوالحسن شفیعی
از حاج آقای شفیعی بابت جمع اوری و انتشار این مطالب بسیار ممنونم
خدایش رحمت کند ایشان به تمام معنا عالم ربانی بودند چند سالی در ایام محرم پای منبر ایشان نشستم با توجه به کهولت سن ادیبی توانا بودند وتفاسیر زیبایی داشتن. استاد در تعبیر خواب هم دستی بر هنر داشت. پدرم میگفت خوابی دیده بودم. رفتم پیشش. ایشان تعبیر نمود و فرمود شش ماه صبر کن بعد از شش ماه تعبیر خواب به واقعیت پیوست .
در همان سالهای اخر عمرش در چالو شبی سه حسینیه به منبر میرفت
قبر مطهر ایشان در چالو زیارتگاه عاشقانش می باشد
باسلام.روح ملکوتی و بزرگ حاج آقا شفیعی قرین رحمت الهی باشد.جا دارد یادی شود از هم منبر حاج آقا در مراسم های مذهبی مخصوصا در ماه محرم و رمضان در روستای چالو حضرت حاج آقا شیخی و فرزندش مشهدی اسداله شیخی روح ملکوتییشان شاد باشد انشالله.