پایگاه خبری چهاردانگه
بخش چهاردانگه شهرستان ساري

كربلايي ميرزا حسن موسوي اليري شاعر مرثيه سراي معاصر

0

 

نويسنده : حامد خليلي ازني

كربلايي ميرزا حسن موسوي فرزند سيد آقابزرگ فرزند سيد ابراهيم در سال 1297 در روستاي اليرد بخش چهاردانگه شهرستان ساري ديده به جهان گشود و در 25/10/1357 دار فاني را وداع به رحمت حق واصل شد و در همان روستا اليرد مدفون شدند.

 

ايشان دو همسر و ده فرزند داشت كه 6 پسر و 4 دختر مي باشند و یکی از پسر شان به نام مهدي كه دروس حوزوي را در مشهد مي گذراند در سال 1339 در جواني دار فاني را وداع گفت و پدر در را سوگ عظيمي نشاند و وی درباره اين مصيبت شعر جانسوزي گفته است.

 

ايشان هيچ وقت ملبس به لباس رو حانيت نشد و علت آن را به در گير هاي مداوم با خوانين و حضور در دادگاه و پاسگاه مي دانست كه مي فرمود اگر با اين لباس در چنين جاهايي شركت كمك باعث هتك حرمت لباس روحانيت مي شود. او امورات خود را با كشاورزي مي گذراند.

 

تحصيلات ميرزا حسن موسوي

ايشان مقدمان علوم ديني را نزد ملا غلامرضا تويه در واري در روستاي اراء فرا گرفت. استاد ديگر ايشان حاج سيد شفيع ارائي بود كه خود از صاحب تاليف و از بزرگان علمي منطقه بودند .بعد از آن براي كسب علم به دامغان و سمنان مهاجرت نمودند.

 

سپس براي كسب علوم ديني و تكميل معلومات خويش به مشهد مقدس مهاجرت نمود و به عتبات عاليات نجف و كربلا هجرت نمود و از اين رهگذر ره آورد علمي خويش را با عطر معنويت زيارت امير المومنين و سالار شهيدان در هم آميخت.

ايشان در علم حديث ،تاريخ و علو غريبه آگاهي داشت. حتي برخي از اشعار وي متن عربي آيات و روايات آمده است كه حاكي از تسلط ايشان بر حديث و آيات است.

 

نظرات چند تن از علما و هنر تعزيه در باره ميرزا حسن موسوي

جناب آقاي حجت الاسلام و المسلمين سيد صالح مير عمادي كه از علما و اساتيد حوزه علميه قم مي باشد در باره ايشان چنين مي نويسد:

 

سال 1338 ه ش براي ادامه تحصيل از اراء به روستاي اليرد رفته بوديم، زيرا استاد ما مرحوم حجت الاسلام مير معصوم ميرعمادي براي تدريس به آنجا رفته بود ما عوامل في النحو را در اليرد مزد ايشان فرا گرفته ايم. از ابتداء در خانه مرحوم ميرزا حسن موسوي سكونت گزيده ايم، خانه اي كه براي درس خواندن و نوشتن بسيار مناسب بود.

 

در آن ايام از ايشان جز بزرگواري و محبت چيزي نديده ايم. در همان تاريخ  ميرزا حسن موسوي دفتر شعري داشت. اشعار بسيار قوي ايشان نشان دهنده سطح علمي بسيار بالاي ايشان بود.

 

جناب آقاي عبدل خليلي از پشكسوتان تعزيه مي گويد: زماني كه ملا وحيد دامغاني براي مدتي در شويلاشت بود بار ها ديده ام كه ايشان براي مرحوم موسوي احترام زيادي قائل بودو گاهي با هم بحث علمي مي كردند.

 

از ملا وحيد دامغاني سوال كردم چرا براي آقاي موسوي خيلي احترام مي گذاريد، فرمود:

« در منطقه ساري تا كياسر عالمي مثل او وجود ندارد.»

 

اشعار ميرزا حسن موسوي

از ايشان سه دفتر شعر در دست است كه حاكي از اين بود كه مرحوم بنا داشت با نگارش دستي آنرا تكثير و در اختيار علاقمندان قرار دهد. ايشان در وصيت نامه خود كه چند ماه قبل از فوت خود نوشته بود به فرزندان خود سفارش كرد كه ديوان اشعارش را چاپ نمايند تا در اختيار دوستان اهل بيت قرار گيرد.

 

ايشان در ابتداي دفتر بحر الاحزان چنين مي نويسد:« با اشاره حضرت صديقه كبري سلام الله عليهاآن مخدره دو جهان كه اينجانب ميرزا حسن موسوي ابن مرحوم مغفور سيد آقا بزرگ اليري هزار جريبي در عالم رويا مامور بذكر مراثي و مصايب اولاد طاهرينش گرديدم. الحمدلله به تاييد يزداني و توفيقات سبحاني در مقام امر بر آمدم و كتاب بحر الاحزان را تصنيف و تاليف نمودم. اميد است كه اين تحفه محقر قبول آن مخدره دو جهان گردد.»

 

دفتر اول ايشان كه با نام بحر الاحزان مي باشد يك كتاب تنظيم شده است كه پيرامون نهضت سالار شهيدان مطابق با تاريخ تنظيم شده است كه اين نشان دهنده مرثيه سرايي ساده نيست، بلكه بيان تاريخ در قالب شعر است. اين دفتر با خط زيباي سيد معصوم مير عمادي ارايي تحرير شده است. دفتر دوم و سوم هر دو نيمه كاره مي باشد. شعر ايشان از لحاظ محتوايي به مدايح و مراثي و سينه زني ها و غزليات اخلاقي و نصايح تقسيم مي شود.

 

ديوان اشعر سيد حسن موسوي اليردي در سال 1388 به همت حجت الاسلام والمسلمين  سيد كمال الدين عمادي  به زيور چاپ آراسته گشت تا دوستاران اهل بيت با مطالعه آن فيض ببرند.

 

ديوان ايشاه مشتمل بر دفتر اول بحرالاحزان ، دفتر دوم بحر الاحزان، دفتر سوم غزليات و مدايح و اشعار عرفاني در 428 صفحه  مي باشد.

 

شعر مطلع ديوان موسوي در حمد باري تعالي

 

بحمــد خداونـــد فــرد قديم               سميع بصيرست حي كريم

ز نابود بود آورد روي كار                   زقدرت عيان كرد ليل و نهار

به هر راز پوشيده دانا بود                 به هر شي مشكل توانا بود

بزرگي سزاواربر ذات اوست              كجا خامه قادر به اوصاف اوست

پس از حمد بي حد ثناي و درود         بنعت پيمبر راونش درود

به هر گمرهان بود رهنما                 رسول خدا خاتم الانبيا

پس از حند دادار نعت رسول             سلام تحيت به زوج بتول

ز بعدش دو نوباوه مصطفي               دو سرو گلستان خيرالنساء

درودم همي باد بر شاه دين             بنه تن وصي كلهم اجمعين

بدربارشان موسوي چون غلام           بود ذكر شان ورد هر صبح و شام

 

منبع شعر : ديوان اشعار كربلايي ميرزا حسن موسوي

 

كربلايي ميرزا حسن موسوي فرزند سيد آقابزرگ فرزند سيد ابراهيم در سال 1297 در روستاي اليرد بخش چهاردانگه شهرستان ساري ديده به جهان گشود و در 25/10/1357 دار فاني را وداع به رحمت حق واصل شد و در همان روستا اليرد مدفون شدند

ايشان دو همسر و ده فرزند داشت كه 6 پسر و 4 دختر مي باشند و یکی از پسر شان به نام مهدي كه دروس حوزوي را در مشهد مي گذراند در سال 1339 در جواني دار فاني را وداع گفت و پدر در را سوگ عظيمي نشاند و وی درباره اين مصيبت شعر جانسوزي گفته است.

 

ايشان هيچ وقت ملبس به لباس رو حانيت نشد و علت آن را به در گير هاي مداوم با خوانين و حضور در دادگاه و پاسگاه مي دانست كه مي فرمود اگر با اين لباس در چنين جاهايي شركت كمك باعث هتك حرمت لباس روحانيت مي شود. او امورات خود را با كشاورزي مي گذراند.

 

تحصيلات ميرزا حسن موسوي

ايشان مقدمان علوم ديني را نزد ملا غلامرضا تويه در واري در روستاي اراء فرا گرفت. استاد ديگر ايشان حاج سيد شفيع ارائي بود كه خود از صاحب تاليف و از بزرگان علمي منطقه بودند .بعد از آن براي كسب علم به دامغان و سمنان مهاجرت نمودند.

سپس براي كسب علوم ديني و تكميل معلومات خويش به مشهد مقدس مهاجرت نمود و به عتبات عاليات نجف و كربلا هجرت نمود و از اين رهگذر ره آورد علمي خويش را با عطر معنويت زيارت امير المومنين و سالار شهيدان در هم آميخت.

ايشان در علم حديث ،تاريخ و علو غريبه آگاهي داشت. حتي برخي از اشعار وي متن عربي آيات و روايات آمده است كه حاكي از تسلط ايشان بر حديث و آيات است.

 

نظرات چند تن از علما و هنر تعزيه در باره ميرزا حسن موسوي

جناب آقاي حجت الاسلام و المسلمين سيد صالح مير عمادي كه از علما و اساتيد حوزه علميه قم مي باشد در باره ايشان چنين مي نويسد:

سال 1338 ه ش براي ادامه تحصيل از اراء به روستاي اليرد رفته بوديم، زيرا استاد ما مرحوم حجت الاسلام مير معصوم ميرعمادي براي تدريس به آنجا رفته بود ما عوامل في النحو را در اليرد مزد ايشان فرا گرفته ايم. از ابتداء در خانه مرحوم ميرزا حسن موسوي سكونت گزيده ايم، خانه اي كه براي درس خواندن و نوشتن بسيار مناسب بود.

در آن ايام از ايشان جز بزرگواري و محبت چيزي نديده ايم. در همان تاريخ  ميرزا حسن موسوي دفتر شعري داشت. اشعار بسيار قوي ايشان نشان دهنده سطح علمي بسيار بالاي ايشان بود.

جناب آقاي عبدل خليلي از پشكسوتان تعزيه مي گويد: زماني كه ملا وحيد دامغاني براي مدتي در شويلاشت بود بار ها ديده ام كه ايشان براي مرحوم موسوي احترام زيادي قائل بودو گاهي با هم بحث علمي مي كردند.

از ملا وحيد دامغاني سوال كردم چرا براي آقاي موسوي خيلي احترام مي گذاريد، فرمود:

« در منطقه ساري تا كياسر عالمي مثل او وجود ندارد.»

 

اشعار ميرزا حسن موسوي

از ايشان سه دفتر شعر در دست است كه حاكي از اين بود كه مرحوم بنا داشت با نگارش دستي آنرا تكثير و در اختيار علاقمندان قرار دهد. ايشان در وصيت نامه خود كه چند ماه قبل از فوت خود نوشته بود به فرزندان خود سفارش كرد كه ديوان اشعارش را چاپ نمايند تا در اختيار دوستان اهل بيت قرار گيرد.

ايشان در ابتداي دفتر بحر الاحزان چنين مي نويسد:« با اشاره حضرت صديقه كبري سلام الله عليهاآن مخدره دو جهان كه اينجانب ميرزا حسن موسوي ابن مرحوم مغفور سيد آقا بزرگ اليري هزار جريبي در عالم رويا مامور بذكر مراثي و مصايب اولاد طاهرينش گرديدم. الحمدلله به تاييد يزداني و توفيقات سبحاني در مقام امر بر آمدم و كتاب بحر الاحزان را تصنيف و تاليف نمودم. اميد است كه اين تحفه محقر قبول آن مخدره دو جهان گردد.»

دفتر اول ايشان كه با نام بحر الاحزان مي باشد يك كتاب تنظيم شده است كه پيرامون نهضت سالار شهيدان مطابق با تاريخ تنظيم شده است كه اين نشان دهنده مرثيه سرايي ساده نيست، بلكه بيان تاريخ در قالب شعر است. اين دفتر با خط زيباي سيد معصوم مير عمادي ارايي تحرير شده است. دفتر دوم و سوم هر دو نيمه كاره مي باشد. شعر ايشان از لحاظ محتوايي به مدايح و مراثي و سينه زني ها و غزليات اخلاقي و نصايح تقسيم مي شود.

ديوان اشعر سيد حسن موسوي اليردي در سال 1388 به همت حجت الاسلام والمسلمين  سيد كمال الدين عمادي  به زيور چاپ آراسته گشت تا دوستاران اهل بيت با مطالعه آن فيض ببرند.

ديوان ايشاه مشتمل بر دفتر اول بحرالاحزان ، دفتر دوم بحر الاحزان، دفتر سوم غزليات و مدايح و اشعار عرفاني در 428 صفحه  مي باشد.

 

شعر مطلع ديوان موسوي در حمد باري تعالي

بحمــد خداونـــد فــرد قديم               سميع بصيرست حي كريم

ز نابود بود آورد روي كار                   زقدرت عيان كرد ليل و نهار

به هر راز پوشيده دانا بود                 به هر شي مشكل توانا بود

بزرگي سزاواربر ذات اوست              كجا خامه قادر به اوصاف اوست

پس از حمد بي حد ثناي و درود         بنعت پيمبر راونش درود

به هر گمرهان بود رهنما                 رسول خدا خاتم الانبيا

پس از حند دادار نعت رسول             سلام تحيت به زوج بتول

ز بعدش دو نوباوه مصطفي               دو سرو گلستان خيرالنساء

درودم همي باد بر شاه دين             بنه تن وصي كلهم اجمعين

بدربارشان موسوي چون غلام           بود ذكر شان ورد هر صبح و شام

 

منبع شعر : ديوان اشعار كربلايي ميرزا حسن موسوي

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.