پایگاه خبری چهاردانگه: دکتر رمضان شجاعی کیاسری” یکی از چهره های موفق در عرصه مدیریت فرا منطقه ای و همچنین نمایندگی مجلس شورای اسلامی است. او که سال ها تجربه حضور در بدنه رسانه ملی را با خود به همراه دارد به عنوان یک شخصیت فرهنگی در مجلس و در میان مدیران ملی شناخته می شود.ما با دکتر شجاعی که برای حضور در انتخابات پیش روی مجلس اعلام آمادگی کرده است گفتگوی صریح و بی پرده ای انجام داده ایم تا ضمن پاسخگویی به برخی از مهمترین انتقادات نسبت به عملکرد هشت ساله اش در مجلس،از اهداف و برنامه های آینده هم سخن بگوید. در ادامه توجه شما را به بخش نخست این گفتگو جلب می کنیم:
س: جناب دکتر شجاعی! ابهامات و انتقاداتی از دوران نمایندگی شما در مجلس شورای اسلامی در بین برخی از اقشار مردم وجود دارد که ما سعی کردیم مهمترین شان را اینجا طرح کنیم تا شبهات احتمالی در یک بستر شفاف پاسخ داده شوند.عده ای از منتقدین حضور مجدد جنابعالی در عرصه انتخابات مجلس بر این باورند که فعالیت هشت ساله شما به عنوان نماینده مردم ساری و میاندرود آنچنان که باید مثمر ثمر نبوده است و ما شاهد تغییرات مهمی در راستای توسعه شهرستان نبوده ایم.چه پاسخی به این انتقادات دارید؟
ج: من اولا معتقدم که تحولات زیادی درشهر ایجاد شده است که همه دارند به این تحولات اذعان می کنند کسانی که چنین سوالی طرح میکنند چه منظوری دارند؟ من باید ساری را تبدیل به مدینه فاضله می کردم؟ دوم اینکه بنده به عنوان یکی از نمایندگان موثر در حوزه کلان کشور فعالیت قابل قبولی دارم که در دسترس است و من در اختیار شما قرار خواهم داد.یکی از ابزارهای مهم کار در مجلس قدرت لابی گری نماینده و قدرت تعامل وی و قدرت ارتباطات موثر با مدیران قوای سه گانه و دولتمردان کشور است….مرکز استان نیاز به نماینده ای دارد که اشراف کامل به مباحث تقنینی و اجرایی داشته باشد. من همینجا اعلام میکنم که اگر احساس کنم در بین کاندیداهای حاضر کسانی هستند که این وظیفه را بر عهده بگیرند حتما انصراف خواهم داد. اما متاسفانه در حال حاضر چنین پتانسیلی را مشاهده نمی کنم.
س: یکی از چالش های دوران نمایندگی شما بحث مستقل شدن شهرستان میاندرود بوده است.بخشی از مردم ساری از این عمل اظهار نارضایتی میکنند و این پرسش مطرح می شود که در آن دوره جنابعالی و آقای یوسف نژاد نماینده بودید،آقایان هادی ابراهیمی و منصور علی زارعی هم به ترتیب معاون سیاسی و فرماندار شهرستان بودند. اول اینکه چه شد که شما با آن سه مسئول دیگر که میاندرودی بودند همراه شدید حداقل برای آنها این عمل توجیه داشت و دوم اینکه حالا که قرار بر جدایی میاندررود بود چرا فرودگاه ساری را در حوزه جغرافیایی شهرستان ساری حفظ نکردید که اکنون محل چالش و برخی از تنش ها میان مسئولان دو شهرستان شده است؟
ج: اول اینکه ساری یک بخشی داشت به نام بخش میاندرود مانند همه بخش های دیگر و همین بخش را هم ما به طور کاملا قانونی تبدیل به شهرستان کردیم.توجه کنید که الان جمعیت بهشهر و نکا و گلوگاه جمعا سیصد و بیست هزار نفر است اما دارای سه فرمانداری هستند که طبعا سه نوع اعتبار میگیرند و سه نوع هم تملک داریی دارند در کنار اینها هرکدامشان دارای ادارات سی گانه مستقل هستند و منابع هم بر اساس فرمانداری هاست که توزیع می شود.روزی که بخشداری میاندرود از ساری جدا شد نهصد میلیون تومان اعتبار داشت اما اکنون سیزده میلیارد تومان اعتبار دارد.همین اعتبار الان در دودانگه و چهار دانگه هم همان هفتصد هشتصد میلیون تومان است.کسانی که ادعا دارند ساری از کلانشهری افتاده است باید توضیح بدهند.الان شهرستان سوادکوه و قائم شهر و سیمرغ اعتباراتشان با جمعیت کمتر، از مرکز استان بیشتر است. آقای مقیمی سال گذشته اعتباری که دریافت کرد بیست و پنج میلیارد تومان بود اما ما به دلیل اینکه تعداد فرمانداری کمتری داشتیم بیست و چهار میلیارد تومان گرفتیم.کسانی که چنین ادعایی دارند حتما ادعای غیر کارشناسی و تبلیغاتی و سیاسی صرف را مطرح می کنند. فرودگاه هم به هیچ وجه از ساری جدا نشده است.حالا اگر فرماندار یا مسئولی در آن منطقه حرفی میزند حرفش زیاد مبنای واقعیت و صحت نیست.این ادعا ادعای غلطی است.فرودگاه حتما متعلق به مرکز استان است. الان ببینید که فرودگاه تهران در نزدیکی های قم است. اینها صرفا ادعا هستند و با ادعا هم کاری نمی شود کرد.همه کسانی که از جدا شدن میاندرود از ساری به عنوان ابزار رای گیری استفاده میکنند وقتی که به آنجا میروند این جدایی را تایید می کنند.این نوع برخورد یک عوامفریبی،ادعا و یک شعار توخالی است.
س: جدای از افکار عمومی و مردم عادی ساری در رابطه با همین مسئله میاندرود و فرودگاه برخی از نخبگان و منتخبین شهر ساری از جمله سردار شمشیربند به عنوان رئیس شورای شهر و آقای کیادهی به عنوان یکی از قدیمی ترین اعضای شورا مواضع سختی گرفتند. حتی در اظهار نظری از این حرکت به عنوان “خیانت سیاسی” نام برده شده است. در باره مواضع مسئولان شهری هم آیا همین نظر را دارید؟
ج: بنده در بخش قبلی استدلال ها را عنوان کردم. من میخواهم بدانم که ما چه ضرری کردیم؟اعتبارات تملک دارایی شهرستان های همجوار ما چهل و پنج میلیارد است چون فرمانداری بیشتری دارند اما ما اعتبار کمتری داریم.در سفر ریاست جمهوری وقت گفتند که من فقط به جاهایی میروم که فرمانداری داشته باشد.به نکا، بهشهر و گلوگاه و دیگر فرمانداری ها رفتند و دستور ساخت بیمارستان و دیگر ساختمان های اداری را دادند اما به میاندرود که بخش بود نرفتند و با این حساب چیزی به ما اضافه نشد.الان همین نکا ،بهشهر و گلوگاه در سه منطقه و هر کدام سی اداره مستقر هستند که منجر به جذب نیرو و اشتغال در این ادارات شده است.دارای سرفصل بودجه مستقل هستند.الان ما در شهرستان ساری چهارصد و پنجاه روستا داریم که در مجموع از برخی از استان ها هم بیشتر هستند.چه اصراری بر یک کاسه کردن اینها داریم؟
س: یکی از ایراداتی که به استدلال شما در این باره وارد است اینست که اگر ما بخواهیم با همین روند تجزیه ادامه دهیم و با توجیه اینکه فرمانداری اضافه کنیم تا اعتبار بگیریم از لحاظ “وسعت” و “جمعیت” که یکی از مهمترین فاکتورهای آمایش سرزمین است در مرکز استان دچار بحران خواهیم شد. به هر حال مرکز استان یکی از مولفه های قدرت که فاکتور جمعیتی و مساحت است از دست خواهد داد .به نظر می رسد که نگاه آینده نگرانه برای مرکز استان در استدلال شما لحاظ نشده است.با این روند اگر چند وقت آینده چهاردانگه یا فرح آباد هم تبدیل به شهرستان شوند و با این شتاب به پیش برویم از ساری جز چند خیابان مرکزی چیزی باقی نخواهد ماند.
ج: ترس شما از چیست؟
س: مشکل کوچک شدن ساری مطرح است.
ج: خب بشود چه اشکالی دارد؟ از آنطرف اعتبارات مناطق دیگر افزایش پیدا میکند.
س: یکی دیگر از مواردی که در رابطه با همین تجزیه شدن ها و در زمان نمایندگی شما اتفاق افتاد تشکیل دو بخش متوالی در محور شمال ساری بود.یعنی بخش های رودپی شمالی و رودپی جنوبی که منجر به محدود شدن وسعت شهر ساری و اختلال در طرح اتصال اتوبان ساری به دریا و عدم بهره مندی از مزایای شهر مرزی و ساحلی بوده است.در محور شمال که در واقع محور گسترش شهر به حساب می آید ساری تا ششصد دستگاه تمام می شود. این ها در مورد آینده شهر برای شما نگرانی ایجاد نمی کنند؟
ج: من الان از شما یک سوال دارم.اگر همین حالا شهردار ساری بخواهد که تا دریا اتوبان بسازد چه کسی مانع فعالیت او می شود؟ پروژه هایی شرکت ماهان در دست ساخت دارد که یکی در لاریم است و دیگری در ساحل دریای فرح آباد که قرار بود هتل بسازند که در زمان شهردار قبلی امضا شد اما به نتیجه نرسید. چند وقت پیش ما به همراه استانداری توافقی با شرکت ماهان انجام دادیم برای اینکه زمین ساحل دریا دوباره در اختیار شرکت قرار بگیرد. این حرف ها بی پایه و شکمی هستند.
س: پس با این حساب از نظر شما اگر در آینده فرح آباد تبدیل به شهرستان شود و دسترسی شهرستان ساری به دریا قطع شود برای شما بی اهمیت است؟
ج: این بخش هایی که ایجاد شده اند چه مانعی هستند.اگر شهرداری بخواهد شهر را به دریا متصل کند چه کسی مانع می شود؟ این بخشداری ها هم که باید خوشحال شوند.شرکت ماهان پروژه ای دارد که اتوبان ساری به دریا را به قطار پر سرعت تجهیز کند و در ساحل هم هتل ساخته شود.هم ساری به دریا متصل شود و هم جنگل لاریم از طریق هواپیمای تک موتوره به دریا متصل شود و گردشگری رونق پیدا کند.اینها هم هیچکدام اشکالی برای ساری ایجاد نمی کند.الان همه دنبال کوچک کردن شهر ها هستند. به عنوان مثال شاهدیم که طرح هایی برای انتقال پایتخت و کوچک کردن تهران مطرح شده است. اینکه ما دنبال بزرگ کردن شهر باشیم خیلی فکر ابتدایی و برگشتن به عصر حجر است. بنده معتقدم باید جدا سازی صورت بگیرد تا اعتبارات تخصیص یابد و سرفصل بودجه تعریف شود.
س: به این ترتیب اگر تخصیص اعتبارات بر مبنای فرمانداری اتفاق می افتد یک قانون ناکارآمد است. چطور شهرستان ساری با پانصد هزار نفر جمعیت همان سرفصل بودجه را دارد و سیمرغ با چهل هزار نفر هم همان بودجه را می گیرد. اینجا نقش شما به عنوان نماینده در تغییر رویکرد و اصلاح قوانین پررنگ تر می شود و باید در این راستا حرکت کرد تا اینکه برای جذب اعتبار بیاییم یک منطقه را به تعداد بیشماری شهرستان تبدیل کنیم.
ج: بر فرض اینکه حرف شما درست باشد ببینید استان قم که استانِ یک شهر چهار میلیون نفری است با چهار تا روستا.حالا اینجا چه باید کرد؟اعتبارات مازندران بیشتر از قم است در صورتی که جمعیت قم بیشتر است.
س: به نظر می رسد که یه جای کار تناقض وجود دارد و مسئله جور در نمی آید؟
ج: ببینید الان شهر کرج شش میلیون جمعیت دارد و اگر بخواهیم اینها را تفکیک کنیم باید سه تا استان درست شود.یک شب تا صبح می توانی توی کرج دور بزنی و تمام نشود اما در ساری وقتی وارد اتوبان دریا شدی از شهر خارج می شوی و مسئله جغرافیا مطرح است. اگر بنا بر جمعیت باشد پس تهران باید کل بودجه را به خودش اختصاص دهد.بحث نحوه خدمات دهی هم مطرح است.ایجاد تاسیسات و رفاه در روستاهای دور دست نیازمند اعتباراتی است که باید با استقرار ادارات در شهرهای جدید ایجاد شود.با استقرار این ادارات طبعا نیرو هم باید جذب شود و اشتغالزایی ایجاد می شود.
س: با این حساب پس معضل چاق شدن دولت و نیروی مازاد چه می شود؟
ج: این شرایط وابسته به جغرافیا و جمعیت است.
س: به هر حال ما این بحث را با این پرسش جمع بندی کنیم که اگر موقعیتی ایجاد شود که در آینده فرح آباد و کیاسر هم تبدیل به شهرستان شوند شما حمایت خواهید کرد؟
ج:بله از شهر شدن فرح آباد وکیاسر استفاده میکنم و از دولت بودجه اضافی میگیریم برای مناطق جدید.
ادامه دارد …/گفتگو جواد اکبری
یعنی شما این همه کار برای ساری انجام دادید عجیبه – شما برای منطقه ی خودتون جاده ساری کیاسردر مدت هشت سال نمایندگی چکار کردید که همیشه منجر به تصادف و مرگ و میر یک سری از افراد می شه اون وقت شما از پتاسیل کاندیداها صحبت می کنید شما بهتره به دنبال منافع خودتون و یک سری افراد خاص باشید چون کاری از دستتون بر نمیاد
جناب آقای شجاعی
شما در مدت هشت سال نتوانستید مسافت بیست کیلو متری از پهنه کلا تا پل تجن را دو بانده کنید که این همه ترافیک می شودو وقت مردم گرفته می شود.شما در طی ۸ سال حدود سه هزار روز در مجلس بودید اگه پیگیری می کردید روزی یک سانتی متر جاده احداث شود الان در این منطقه مشکل نداشتیم