عکس کدخدایان شهرستان سوادکوه در سال ۱۳۱۰
کدخدا در مناسبات گذشته حکم شورایار امروز را داشت. کدخدا در واقع هماهنگکننده امور و قوانین دولتی با اهالی روستا بود. کدخدا را فرمانداری انتخاب و بعد به بخشداری ابلاغ میکرد تا بعد از انجام امور اداری فعالیت خود را آغاز کند. وظایف و اختیارات کدخدا به نوعی شبیه شوراها بود. یعنی رابط مردم با حکومت و کلانتری و سایر ارگانها بودند.
پایگاه خبری چهاردانگه: کدخدا در مناسبات گذشته حکم شورایار امروز را داشت. کدخدا در واقع هماهنگکننده امور و قوانین دولتی با اهالی روستا بود. کدخدا را فرمانداری انتخاب و بعد به بخشداری ابلاغ میکرد تا بعد از انجام امور اداری فعالیت خود را آغاز کند. وظایف و اختیارات کدخدا به نوعی شبیه شوراها بود. یعنی رابط مردم با حکومت و کلانتری و سایر ارگانها بودند. هر کاری قرار بود در روستا انجام شود به کدخدا اطلاع میدادند. مثلاً نامههای حکومتی مثل سربازگیری یا دیگر موارد دست کدخدا میرسید و او هم به مردم اطلاع میداد و در انجام آن کار به حکومت کمک میکرد.
البته این تمام وظایف کدخدا نبود، بلکه علاوه بر وظایف و اختیارات قانونی، حکم ریشسفید و فصلالخطاب روستا را هم داشت و اهالی در اختلافات به او مراجعه میکردند. این ویژگی از کدخدا منصبی مردمی میساخت. کار دیگر کدخدا حل کردن اختلاف مردم بود. اگر ۲نفر سر موضوعی دعوا میکردند برای داوری و حل مشکل پیش کدخدا میآمدند یا اگر اختلافات خانوادگی یا اختلاف زن و شوهری داشتند پیش کدخدا میآمدند. معمولاً هم مشکل حل و صلح و صفا برقرار میشد. در یک کلام کدخدا کارش مدیریت روستا بود.
نظر مردم در انتخاب کدخدا مهم بود
گرچه کدخدا با نظر فرمانداری انتخاب میشد اما جایگاه او در بین اهالی و ارتباطش با آنها در انتخاب او مؤثر بود.برای کدخدا شدن تصمیمگیرنده فرمانداری بود اما مردم هم در انتخاب کدخدا نقش داشتند. مثلاً مردم و بزرگان ده، وقتی روی یک نفر اتفاق نظر داشتند آن فرد را پیشنهاد میدادند و به فرمانداری نامه میزدند. اگر فرمانداری هم روی آن فرد نظر مثبت داشت پیشنهاد مردم را قبول میکرد و آن شخص کدخدای ده میشد. برای انتخاب کدخدا از بزرگان و زمینداران و ریش سپیدها نظرخواهی میشد اما کسی که انتخاب میشد باید فرمانداری هم تأییدش میکرد.
با این حال کدخدا باید از موقعیت اجتماعی خاصی برخوردار میبود تا در مواقع لزوم بتواند در برقراری رابطه با مقامهای دولتی به خوبی عمل کند. از ویژگیهای کدخدا این بود که سواد خواندن و نوشتن داشته باشد، چون تمام نامهنگاریها از طریق او انجام میشد. از طرفی کدخداها باید خانه و زندگیشان طوری میبود که وقتی مسئولان و مقامهای حکومتی و سربازها به ده میآمدند از آنها به خوبی پذیرایی میکرد. به عبارتی مهم بود که یک خانه مناسب داشته باشد و دستش به دهانش برسد.
کد خدا در قانون تقسیمات کشوری
قانون تقسیمات کشوری و وظایف فرمانداران و بخشداران که در ۱۶آبانماه سال ۱۳۱۶در دوران رضا شاه تصویب شد
ماده ۱:کشور ایران مطابق نقشه شش استان وپنجاه شهرستان تقسیم می شود هراستان مرکب از چند شهرستان و هر شهرستان مرکب چند بخش و هربخش مرکب از چند دهستان و هر دهستان مرکب از چند قصبه یا ده خواهد بود
ماده ۴:هرشهرستان یک فرماندار هربخش یک بخشدار هردهستان یک دهدار و هر یک یا چند ده را یک کدخدا اداره خواهد کرد
ماده ۹:کدخدا از بین ساکنین دائمی و ثابت قصبات یا دهات به معرفی مالک و پیشنهاد بخشدار و حکم فرماندار تعیین می گردد
اما در دوران محمد رضا پهلوی قانون چگونگی انتخاب کدخدا اینگونه تغییر کرد که کدخدا توسط بخشدار و با مشارکت مردم و ریش سپیدان هر ده انتخاب می شدند.
وظایف کدخدا
اعزام سربازان مشمول
رسیدگی به دعاوی و اختلافات بین روستاییان
مامور حفظ روستا
رسیدگی به شکایات مردم مربوط به تقسیم اراصی کشاورزی ،باغات،مراتع….
رسیدگی به مشکلات خانوادگی اعم از اردواج و طلاق..
رسیدگی و بررسی زیر ساخت های اساسی محل مدرسه .حمام. مسجد .جاده ….
میرابی و….
…..
در دوره محمد رضا شاه بعد از اجرای قانون اصلاحات ااراضی عده دیگری برای پیشبرد کار روستا به کدخدا پیوستند :خانه انصاف.انجمن ده.سپاه دانش.سپاه بهداشت .سپاه ترویج و آبادانی