به گزارش پایگاه خبری چهاردانگه نیوز، مازندران همزمان با تشییع ۳۰ شهید غواص و گمنام دفاع مقدس، کربلایی دیگری شد و آیین تشییع ۳۰ شهید والامقام و گمنام هشت سال دفاع مقدس و غواصان خط شکن عملیات کربلای ۴ با حضور پرشور مردم مرکز مازندران از صبح سه شنبه آغاز شد.
۳۰ آلاله و نیلوفر عملیات کربلای ۴ دوران دفاع مقدس با حضور مردم شهید پرور و ولایتمدر مازندران تشییع شدند تا برای خاکسپاری به شهرهای تعیین شده، منتقل شوند. زنان و مادران مازندرانی با طبق های عروسی برای ۳۰ لاله پرپر، حجله های عزا به پا کردند و زیباترین مادرانه هایشان را برایشان سرودند.
سرتاسر مسیرهای تشییع در ساری، مملو از حضور مردان و زنان، دختران و پسرانی بود که با تن پوش های سیاه، کاروان شهداء را تشییع می کردند و اشک می ریختند.
همچنین آیین شب وداع با شهدای گمنام و غواص، دوشنبه شب با حضور پرشور مردم مازندران در پارک موزه مازندران برگزار شد و در این مراسم، عملیات کربلای ۴ در رودخانه تجن بازسازی شد.
رودخانه تجن، دیشب اروند شد و حماسه غواصان خط شکن را به نمایش کشید که چگونه دست بسته عروج کردند تا برای همیشه دستان ملت باز باشد. اجرای سرود دانش آموزی شهدای غواص از دیگر برنامه های مراسم شب وداع شهیدان بود که با همت اعضای کانون پرورش فکری استان اجرا شد.
مردم ساری با دل هایی پر از عشق به وطن از آلاله های گمنام استقبال می کنند، آری مازندران، این روزها بوی کربلا و شهادت می دهد و سلام برعاشقانی که قصه عشق را از پس سالها برایمان به ارمغان آوردن و شهرهایمان را طراوتی دگر بخشیده اید.
سلام بر لاله هایی که اروند، رود عروجشان بای بهشت خدا شد و، شهادتان مبارک ای شهیدان خدایی. فرزندان خلف مازندران، ای یادگاران، دوران عاشقی، پیام آوران رمز و راز عشق، شما با خون پاک خود کمال انسانی رابر صحیفه تاریخ ثبت کرده اید و بی تردید شما ناظر حماسه آفرینی های مردم مازندران هستند.
امروز شهرماحال و هوایی دیگر داشت، امروز شهر ما میهمان داشت، همه باید خود را برای پذیرایی مهیا می کردند، چراکه میهمانان شهر ما همه غریب بودند، آسمان شهر ما از صبح می گریست، گویی او هم برای غریبی میهمانان ما اشک می ریخت.
آسمان دیگر نمی گرید زیرا که دل ندارد مسافران مهتاب در زیر باران خیس شوند. در طول مسیر، خیمه های پذیرایی از زائران این کبوتران حرم عشق، برپا بود. کودکان و جوانان شربت، شیرینی وحلوا به عابران تعارف می کنند. دود اسپند فضای شهر را عطرآگین کرده است. طبق های عروسی بر سر زنان سیاهپوش دل هر رهگذری را می لرزاند، آینه و شمعدان کوچک در دستان دخترک، منتظرند تا برسرسفره عقد پهن شوند، ولی داماد کجاست؟ داماد سی سال پیش رفت که زود برگردد ولی امروز فقط یه پلاک و پاره ای استخوان از او مانده است.
کم کم مردان و زنان عاشق به میدان امام رسیده اند، کاروان دردانه های خلیج فارس هم از راه می رسند، اشکها بی اختیار از گونه ها جاری است، سی مروارید خاکی در تابوت ها خفته اند، مردی از روی کامیون های حمل شهدا مشت مشت نقل بر سر زائران می ریزد، ضجه زنان بلند می شود، هرکسی زیر لب چیزی می گوید، انگار این جملات موزون و خوش آهنگ بی اختیار از لب ها جاریست.
همه به طواف تابوتهای متبرک آمده اند، هرکس به امیدی هرچیزی که در دست دارد برای تبرک به برروی تابوت می کشد، چرا که این پرندگان عاشق مسافر کربلا هستند.
ازدحام جمعیت به حدی است که تردد کامیون های ماهیان دست بسته با مشکل مواجه شده است، دراین هوای شرجی نیمه تابستان چه انگیزه ای این همه عاشق را به خیابان کشانده است، کجای دنیا همچنین کارناوال خود جوش را به خود دیده است.
واقعا” این سی غواص پرپر، چقدرپربرکتند، چگونه این همه را دورهم جمع کرده اند. پیر، جوان، کودک، زن و مرد از هر قشر و گروهی و با هر طرزفکری امروز آمده اند تا بگویند شهیدان ما تا پای جان رهروتان خواهیم بود.
اینجا مازندارن است، سرزمینی که ۱۰ هزار و ۵۰۰ شهید تقدیم انقلاب کرده است و در این روزها، میزبان ۳۰ شهید خط شکن غواص است که ۲۳ نفر آنها همچنان گمنام مانده اند اما آنان دیگر گمنام نیستند، چرا که اکنون مادران مازندران، مادرانشان شده اند و برایشان حجله های عروسی به پا کرده اند.
این شهدا، آلاله های خونین بالی هستند که در عملیات کربلای ۴ در زمستان سال ۱۳۶۵ ناجوانمردانه حین اسارت با دستان بسته زنده به گور شدند و به فیض عظیم شهادت نایل آمدند که پیکر پاک و مطهر شان به همراه ۱۷۳ شهید غواص و خط شکن دیگر پس از ۲۹ سال دوری از وطن پیدا شد و از بین ۳۰ نیلوفر خونین بال و غواص، هفت شهید احراز هویت و شناسایی شدند و بقیه آنان همچنان گمنام هستند.