براساس اکتشافاتی که در منطقه نوده در جنوب ساری به عمل آمده، تکه سفالهایی دستساز از دوره مس سنگی با پوشش قرمز و نقوش هندسی سیاه یا قهوهای تیره، یک قطعه دور ریز تولید ابزار سنگی از جنس فلینت به رنگ کرم و سفالهایی از دوره مفرغ در طیف خاکستری تیره، سیاه و سنگ چین معماری شناسایی شده که نشان از قدمت ۶ هزار ساله شهر ساری دارد.
بنای ساری مرکز استان مازندران را بر اساس نوشته حمدالله مستوفی و دیگر مورخان به تهمورث دیوبند از پادشاهان اساطیری ایران، عدهای به فریدون شاه پیشدادی و برخی هم به توس پسر نوذر نسبت میدهند.
ساری در قرن اول هجری به دست فرخان ابن دابویه بربری محلهای تجدید بنا شده است.
ریشه نام ساری نامشخص است. چند گمانهزنی غیرعلمی در این مورد وجود دارد که عبارت است از: یونانیان باستان آن را زادراکارتا، پایتخت تمدن هیرکانیا، ذکر میکنند، اشپیگل شرقشناس و نئونازیست آلمانی آورده که نام ساری کنونی برگرفته از نام قوم سائورو بوده که پیش از اقوام آریایی به ایران در شهر باستانی اسرم، که هم اکنون نام دهی در ۱۰ کیلومتری ساری است، زندگی میکردهاند.
ادوارد پولاک گمان دارد که نام ساری دگرگونی واژگانی سادراکارتا است، دکتر اسلامی نیز در کتاب خویش نوشته که احتمال آنکه زادراکارتا از نام زردگرد، باشد نیز است.
در کتاب تاریخ باستان نام سارو به معنی شهر زرد برای ساری به کار میرود؛ که دلیل آن را وجود درختان متعدد مرکبات خصوصاً نارنج و لیمو میداند. همچنین ذکر میکند که احتمالاً زادراکارتا و سارو یکی هستند.
ظهیرالدین مرعشی نیز در کتاب «تاریخ طبرستان و رویان و مازندران» به روایت نوشته است که فرخان بزرگ شهر ساری را به نام فرزندش، سارویه ساخته است.
منبع:بلاغ