زندگی نامه شهید نصرالله عالشاهی:
شهید نصرالله عالیشاهی فرزند رمضان در سال ۱۳۴۱ در یک خانواده مذهبی متولد شد. بدلیل شرایط سخت زندگی و مشکلات اقتصادی، خانواده اش در سال ۱۳۵۲ به روستای لَلـه مرز شهرستان بهشهر مهاجرت کردند. نصرالله همزمان با شروع انقلاب اسلامی وارد عرضه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شد و به همراه شهید رسول علی نژاد و با فعالیت های علمی نقش بارزی در جهت خنثی سازی توطئه و تبلیغات گروه های چپ و منافق ایفاء نمود. در سال ۱۳۶۰ در حالیکه مشغول تحصیل در مقطع دبیرستان بود، راهی جبهه های منطقه کردستان شد و به انجام کارهای فرهنگی و تبلیغاتی و نظامی پرداخت و مدتها در آن دیار به سر برد. پس از آن در منطقه دهلران و عملیات والفجر ۶ شرکت کرد و در تاریخ ۱۳۶۲/۱۲/۴ در منطقه چیلات دهلران شهید و مفقودالاثر گردید. پیکر شهید پس از ۱۳ سال توسط تیم تفحص شهدا کشف و در تاریخ ۱۳۷۵/۳/۶ در بهشهر تشییع و در کنار یاران شهیدش در حیاط حسینیه روستای للـه مرز بخاک سپرده شد.
شهید نصرالله عالیشاهی – طرح گرافیکی از عین الله آزموده
وصیتنامه شهید نصرالله عالیشاهی:
(و قل رب اعوذبک من همزات الشیاطین واعوذبک رب ان یحضرون)
ای رسول ما بگو بارلها من از وسوسه و فریب شیاطین به سوی تو پناه می آورم وهم به تو پناه می برم ، بارخدایا از آنکه شیاطین به مجلسم حضور بهم رسانند.
طلیعه سخنم را به نام آن خدایی می نگارم که آفریننده و تقویت کننده و بزرگ کننده و هدایت کننده است . اگر عنایت بی دریغ او شامل حال نمی شد خدامی داند که الان کجا بودیم و بر ما چه می گذاشت . بخدا قسم اگر همین الان هم لطف او نباشد تمام این حرکات و جنبش ما که از ما ناشی می شود متوقف می ماند . اگر عنایت او نبود بسیاری از اعمال و اسرار ما رنگ عجب و ریا به خود می گرفت چرا که خداوند دشمن سرسخت انسان را در صحنه نبرد با انسان قرار داده تا انسانها ضعیف وناتوان را بیازماید و به ما وعده داده است در صورتی که به او بندگی کنیم از آسیب شیطان در امانیم وگرنه همانا در چنگالش گرفتار خواهیم شد . شیطان می کوشد اصلاً کار خیری از انسان سرنزند . یعنی حتی فکر کار خیری را انسان نکند در صورتی که انسان بگریزد و فرار کند کوشش و تلاش وی دو چندان می شود . اودراین فکر است که چگونه عاشقانه خدا را صید کند نه آنکه در فکر انسانهایی باشد که چندین بار صید کرده است . همانند عزیزان رزمنده ای که خیابان گردی و حب دنیا را رها کرده اند و طرف جبهه مهاجرت نموده اند . یعنی این شیطان پلید تا آخرین لحظات مرگ نیز همراه ماست . بارخدایا ما را از دست وسوسه های شیاطینی که هر بار بصورت جدید جلوی چشمان ما را گرفته نجاتمان ده .
من حقیر نصرالله عالیشاهی هستم . هدفم برای جبهه رفتن بر این است که هر کسی ادعا می کند . من مسلمانم در این موقعیت حساس زمانه ، این وظیفه را دارد که از اسلام وحاکمیت اسلام دفاع کند.وظیفه ما خیلی زیادتر از این است که فکر می کنیم.
در پایان هر چند ما پیام را از امت اسلام گرفته ایم و این روحیه را از خودشان یافته ایم که برویم و یک حرکت کوچکی انجام دهیم اما چند سخن با برادران بسیجی و دیگر برادران دارم و آن این است که سعی کنید حد الامکان جبهه ها را خدای نکرده خالی نگذارید و همین موجب می شود که امام ما خدای نکرده تنها بمانند .
سعی کنید اوقات خودتان را در جبهه به سر ببرید چراکه جبهه یک دانشگاه است هم برای سازندگی فرد و هم برای دفاع از اسلام پیامی که برای مردم روستای لله مرز دارم این است که وحدت خودشان را حفظ کنند و در مراسمهای مذهبی که با اثرات پیروزی همراه است که ما می بینم شرکت نمائید . امیدوارم که دیگران چندان فکر ما را نکنند زیرا سرنوشت هر فردی در دست خداوند سبحان است.
اگر خدا خواست برمی گردم هر وقت که باشد و گرنه اصلا ً امکان ندارد .
والسلام
منطقه عملیاتی دهلران
برداشت تصاویر از نرم افزار چندرسانه ای گالباغ شهدا
…………………………………………………………….
مطلب مرتبط:
صندوقچه‌ای که ۳۱ سال از موهای محاسن یک شهید مراقبت می‌کند
