روزهای کرونایی به روایت یک بهبودیافته/ از بخشش اجارهخانه تا تلخی مرگ با حسرت نماز
پایگاه خبری چهاردانگه نیوز:
خبرگزاری فارس مازندران ـ زری طاهری پرکوهی| گسترش تکنولوژی در رسانههای جمعی موجب شد کل مردم جهان از حمله ویروس کوید ۱۹، یا همان کرونا به کشور چین مطلع شده و اطلاعات لازم در مورد نحوه ابتلا و روشهای پیشگیری از ابتلا به این ویروس مرگبار را کسب کنند.
این افراد روح جهاد را تا جایی در خودشان حفظ کردند که پس از اینکه در چنگال این بیماری قرار گرفتند بیمهابا و با قدرت نه تنها موفق به شکست این بیماری شدند بلکه به نجات جان افراد بسیاری نیز کمک کردند.در استان مازندران هم فعالان عرصه درمان از این موضوع مطلع بودند، ولی احتمال ورود این ویروس به کشور مشخص نبود، در این میان افرادی بودند که ضمن دارا بودن علاقه ذاتی در بحث درمان و خدمت به مردم خودشان را برای مقابله با این ویروس آماده کردند.
در خبرگزاری فارس مازندران و در این گزارش، به معرفی یکی از این افراد میپردازیم و شما را به خواندن مصاحبه با این جهادگر جوان دعوت میکنیم؛
*علاج واقعه پیش از وقوع!
خانم شفق شمس جوان ۲۷ ساله اهل شهرستان قائمشهر است که از مدتها قبل از شیوع ویروس کرونا در کشور خودش را آماده مقابله با کرونا کرده بود…
وی دبیر کانون دانشجویی هلال احمر در دانشگاه فروردین قائمشهر است که حدود ۶ سال در بحث امداد و نجات فعالیت دارد، تحصیلاتش کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی است، ولی علاقه شدیدی به امدادگری دارد از این رو در ترم اول دانشگاه با کمک اساتید دبیر کانون دانشجویی هلال احمر شد.
شمس میگوید: از اقدامات ما در این کانون میتوان به امدادگری و رسیدگی به اوضاع دانشجویان بدحال، جذب امدادگر، آموزش، انجام فعالیتهای فرهنگی مناسبتی، شناسایی دانشجویان بیبضاعت و کمک به این افراد به صورت داوطلبانه و برای رضای خدا اشاره کرد.
*خریداری ماسک فیلتردار، هر عدد ۲ هزار تومان!
من ویروس کرونا را از زمانی که در چین ظاهر شد میشناسم، از همان زمان هم با بچههای کانون اقدام به خرید ماسک فیلتردار که به قیمت دو هزار تومان کردیم، تهیه مواد ضدعفونی کننده و تولید ۶۰۰ عدد ماسک کردیم، که پس از شیوع کرونا در شهرمان از این لوازم بهداشتی و پیشگیری استفاده کردیم.
این امدادگر ادامه میدهد؛ بهخاطر دارم که برای حضور در سر صندوقهای رأی انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی به عنوان صندوقدار داوطلب شدم، در همان زمان حدود ساعت هشت شب احساس ضعف و بیحالی کردم تا اینکه در آخر شب وقتی به خانه رسیدم علائمی چون اسهال و استفراغ و تب و لرز داشتم، فردای آن روز در خانه ماندم ولی دیگر توانی برای حرکت نداشتم…
*ابتلا به کرونا با حال روحی مساعد
به پیشنهاد خانواده و همسرم راهی بیمارستان رازی شدیم پس از معاینه و مشاهده علائم که میتوان گفت یک پکیج کامل از همه علائم را داشتم مرا با عنوان “بیمار کرونا مثبت” در بخش کرونایی این بیمارستان بستری کردند، نکته مهم اینکه شناخت کامل از این بیماری داشتم روحیه خودم را نباختم و میدانستم که این بیماری مرا از پای در نخواهد آورد.
*داوطلب روحیه دادن به بیماران دیگر شدم
شمس میگوید؛ پس از اینکه بستری شدم مشاهده کردم برخی از بیماران حتی توان حرکت ندارند و برخی روحیه خود را میبازند همانجا اعلام آمادگی کردم تا برای دادن روحیه و تقویت باور اینکه سلامتی کامل را بهدست بیاورند تلاش کنم، تنها شب بدی که در بیمارستان داشتم لحظهای بود که احساس کردم دچار سکته شدم و قدرت تکان دادن اعضای صورتم را نداشتم!
پزشکان و پرستاران دورم جمع شدند و پس از انجام یک سری اقدامات بهتر شدم حدود ۱۱ روز در بیمارستان بستری بودم در طول این مدت شاهد این موضوع بودم که مردم یکدل شدند و این برایم خوشایند بود برای اولینبار گویی همه نگران سلامتی هم بودند.
*صاحبخانهام یک ماه اجارهاش را بخشید!
وی بیان میکند؛ از اتفاقات خوب بخواهم بگویم اینکه صاحب خانه با من تماس گرفت و گفت اجاره یک ماه را نمیخواهد و این مرا خوشحال کرد، ویروس کرونا در کنار همه سختیهایی که به همراه دارد انسانیت را آموخت، ناگفته نماند خبرهای مرگ و میر بیماران آن هم بهصورت روزانه اصلا حس خوبی نبود.
*روحانی مبتلا به کرونا با حسرت خواندن آخرین نماز از دنیا رفت
این امدادگر جوان با بغض میگوید؛ بهخاطر دارم یکی از بیماران که روحانی هم بود بهدلیل داشتن بیماری زمینهای نباید با آب تماس پیدا میکرد یک روز صبح به پرستار گفت؛ چند روز است که نمازم را نخواندم امروز میخواهم، بخوانم اگر اجازه وضو ندارم لااقل اجاره بدهید تیمم کنیم ولی گفتند حتی با مهر نباید ارتباط بگیری! زیر لب میگفت امروز هم در پیشگاه خدا شرمنده شدم بعدازظهر همان روز فوت کرد و این برایم دردناک بود.
*نجات پیرمرد ۸۷ ساله مبتلا با کرونا که حال وخیمی داشت
شمس بیان میکند؛ همینطور پیرمرد ۸۷ سالهای را بهخاطر دارم که با حال وخیم راهی بخش مراقبتهای ویژه شده بود در حالیکه انواع بیماریهای زمینهای را داشت ولی چون اهل مواد مخدر نبود و ریه سالمی داشت چند روز بعد به بخش منتقل شد و از کرونا جان سالم به در برد.
*پرستار کرونا مثبت که سر شیفتش ماند!
وی ادامه میدهد؛ پرستاری را در ذهن دارم که کرونا مثبت بود ولی علائم خفیفی داشت سر شیفتش مانده بود و میگفت؛ وقتی به من احتیاج دارند چرا به خانه بروم خودم را میپوشانم تا کسی مبتلا نشود به خدمترسانیام ادامه میدهم…
*مردم میترسیدند پشت تلفن از من کرونا بگیرند
پس از مرخص شدن از بیمارستان، دو هفته در قرنطینه ماندم در طول مدت قرنطینه برخیها میترسیدند از پشت تلفن از من کرونا بگیرند،برخیها هم هوای مرا داشتند هر لحظه سراغم را میگرفتند و به من روحیه میدادند، در این میان همسر هم با علائم خفیف مبتلا شد اما به لطف خدا سلامتیاش را بهدست آورد تا اینکه و روز بیستوششم اسفند بهبودی حاصل شد.
*خرید لوازم بهداشتی برای ۴۰۰ نفر
این خانم جوان میگوید: پس از اتمام این دوره به این فکر کردم که کرونا افراد فقیری که توانایی لوازم پیشگیری را ندارند بیشتر شکست میدهد به این دلیل برای کمک به افراد نیازمند با استفاده از ظرفیت خیرانی که در دانشگاه و اطراف میشناختم ۴۰۰ نفر از افزاد بیبضاعت را شناسایی کردیم.
*تهیه و توزیع بیش از ۴۰۰ سبدکالای معیشتی و بهداشتی
شمس اعلام میکند؛ پس از تهیه سبد کالای معیشتی و بهداشتی در مرحله اول قبل از ماه رمضان به ۱۷۰ خانواده و به ۲۵۰ خانواده در ماه رمضان این کالاها را هدیه کردیم، امیدوارم بتوانم تا زمان حذف این ویروس به کمک خیران برای نجات همنوعانم کمکی هر چند کوچک کرده باشم.
به گزارش فارس؛ شاید اگر این افراد عشق به خدمت در وجودشان موج نمیزد احتمال ابتلا به کرونا برایشان کمتر بود، ولی با شور و هیجان به خدمترسانی پرداخته و در کنار کمک به مردم کرونا را نیز شکست دادند.
/۸۶۰۴۸/ج/و