روایتی از نیم قرن خدمت خانوادگی در پست + عکس
پایگاه خبری چهاردانگه نیوز:
خبرگزاری فارس مازندران ـ زری طاهری پرکوهی| پست، قدیمیترین و وسیعترین نوع ابزار ارتباطی بین مردم یک کشور با ساکنان دیگر سرزمینها و مناطق جهان است، هر پستچی از انجام ۳ هزار سفر جلوگیری میکند.
سال ۱۹۶۹ روز ۹ اکتبر، سالروز تأسیس اتحادیه جهانی پست به عنوان روز جهانی پست تعیین شد، فعالیتهای پستی در ایران، قدمتی ۳ هزار ساله دارد و حتی برخی از مورخان، ایرانیان را مبتکر ارتباط پستی میدانند.
در سال ۱۲۹۷ هجری قمری ناصرالدین شاه دستور داد تا مؤسسه پست آن روز به وزارت تبدیل شود و اداره آن را به امین الملک، وزیر وظایف و رئیس دارالشورا سپرد، از آن زمان تاکنون اداره پست در حال ارائه خدمات به مردم است، که لازمه ارائه این خدمات اعتمادی است که مردم به این نهاد دارند.
همزمان با روز جهانی پست، در خبرگزاری فارس، به مصاحبه با خانواده ای از پست پرداختیم که حدود نیم قرن به این نهاد و مردم خدمت کردند، جریان از این قرار است که علیرضا خادمی با پستچی با سابقه ۱۶ ساله ادامهدهنده راه پدرش با سابقه خدمت ۳۰ ساله در اداره پست مازندران، را ادامه میدهد.
علیرضا خادمی این پستچی ۳۸ ساله در شهرستان بهشهر که حدود ۱۶ سال مشغول به کار نامهرسانی است، به بیان دلگویههایش میپردازد و میگوید؛ من در خانوادهای بهدنیا آمدم که پدرم در اداره پست مشغول بهکار بود، از این رو با این حرفه آشنا بودم، پس از بازنشستگی پدر، در اداره پست شهرستان بهشهر فعالیتم را آغاز کردم.
کار ما توزیع مرسولات است، پیک موتوری هستم و منطقهای از شهر را تحت پوشش پستی قرار دادهام، سالها است با خواندن آدرس مرسولات را به درب خانهها میبرم، چنانچه دریافت هزینه درب منزل باشد از قبل تماس گرفته و هماهنگ میکنم، از دوران شیوع ویروس کرونا حجم کار بهطور ناگهانی افزایش پیدا کرد که ناشی از افزایش خریدهای اینترنتی توسط مردم است.
*برگه اعزام خدمتی که دو ماه بعد فوتش تحویل داده شد
وی ادامه میدهد؛ بهخاطر دارم برگه اعزام سربازی شخصی را به درب خانه بردم مادر پسر در را باز کرد و گفت؛ فرزندم دو ماه پیش فوت شده است، این موارد ناخوشایند را همواره در دوره خدمتم تجربه کردم، کار ما ربطی به برف و باران بیماری و حوادث ندارد باید بستهها را در زمان مناسب تحویل گیرنده بدهیم و در حفظ آن کوشا باشیم همان رعایت اصل امانتداری!
یکی از مشکلاتی که ما پستچیها با آن سروکار داریم درج آدرسهای قدیمی و ناصحیح است که کارمان را سخت میکند، البته برای من که این مناطق را همچون کف دستم میشناسم مشکلی نیست ولی اگر در پستم نباشم یا در منطقهای دیگر مشغول به کار شوم پستچی دیگر به سختی آدرس را پیدا خواهد کرد.
*درد و دلها
آقای خادمی یادآور میشود؛ لازمه انجام کار درست در اداره پست ریلگذاری در حوزههای مختلف است، تبلیغات در حوزه پست ضعیف است و در راه افزایش آگاهی مردم اقدامات مناسبی صورت نگرفته است...
از مشکلات دیگر ما میتوان به نحوه بستهبندی نامناسب و نامتعارف مرسولات اشاره کرد که گاهی زود خراب میشود و سالم به مقصد نمیرسد و با شرمساری تحویل مردم میدهیم، چرا که ما در نوک پیکان اداره پست هستیم، زشت و زیبایش توسط ما ارائه میشود.
این پستچی بیان میکند؛ در سالهای اخیر تعداد پاکتهای شخصی کمتر شده است، بستهها اسناد و مدارک از همه نقاط مختلف کشور و دنیا از کشورهای دیگر به دست مردم میرسد.
*ماجرای بستهای که پس از ۱۵ سال سابقه کاری گم شد
جالب است بدانید که بعد از ۱۵ سال سابقه کاری در حین ارسال، مرسولهای که یک بسته کوچک بود از داخل خورجین نامهرسانی به بیرون پرتاب شده و من متوجه نمیشوم، در واقع این بسته برای یک ورزشکار بود، محتویات مرسوله هم لباس مسابقات ورزشی بود که شخص یک هفته فرصت داشت تا خودش را به مسابقات برساند!!!
وی در این باره میگوید؛ در هر صورت جوابی که بنده به صاحب بسته گم شده داشتم این بود که چون طی ۱۵ سال گذشته مرسولهای گم نکردم حتما پیدا میشود و همین طور هم شد، بعد از ۳ روز دوستی با من تماس گرفت و گفت بسته پستی گم نکردهای؟ و من تعجب کردم که چرا این ۳ روز گذشته به من اطلاع نداده است، گویی بنده خدا یادش رفته بود که به من یا اداره اطلاع بدهد که بسته پستی از داخل کوچه پیدا کرده است، در آخر آن ورزشکار هم به مسابقات رسید و مقام اول را کسب کرد.
*گفتوگو با مردی و ۳۰ سال از عمرش را در اداره پست گذراند
آقای خادمی اضافه میکند؛ اینها گوشهای از صحبتهای من بود، ولی بهتر است ناگفتههای دیگر را از زبان پدرم بشنوید که ۱۶ سالی است بازنشسته شده است، وی ۳۰ سال از عمرش را در اداره پست گذراند…
در ادامه علی اصغر خادمی گلوگاهی پدر این پستچی در گفتوگو با ما ادامه میدهد؛ من در سال ۱۳۵۴ طی امتحان ورودی در مدرسه دارالفنون تهران کارمند رسمی اداره پست شدم در حالی که اکثریت کارکنان پیمانی بودند! مسوولیت من کار در بخش تجزیه بهعنوان مامور پست بود که به این کار علاقه داشتم، در آن دوران اداره پست و مخابرات با هم ادغام بودند.
*ماجرای اولین حقوق
سه سال بعد به استان مازندران منتقل شدم، مدتی گرگان، بهشهر و سپس در پست گلوگاه مشغول به کار شدم، اولین حقوقم هزار و ۱۴۰ تومان بود که با ۵۰۰ تومانش اجاره خانه و مابقی را خرج امور زندگی کردم، در آن زمان پست حرفی برای گفتن داشت و شغل خوبی بود، ولی همه کارها را باید با دست انجام میدادیم در باجه بهصورت دستنویس قبض صادر میکردیم، شبیه الان نبود که الکترونیکی انجام شود، کارها سنتی انجام میشد.
*حضور داوطلبانه در جنگ و مجروحیت در اواسط خدمت
خادمی گلوگاهی عنوان میکند؛ پس ارگانی فرهنگی و رسانهای ارتباطی بود فقط پست نبود تمبرهایی با چهرههای شاخص سیاسی همچون دکتر علی شریعتی چاپ میشد، اواخر دهه ۵۰ که انقلاب شد بچهها بر علیه رژیم اعتصاب کردند، در سال ۱۳۶۵ من داوطلبانه عازم جبهه شدم در یوی از عملیاتها که برای مرمت خطها رفته بودم، در منطقه فاو زمان عملیات والفجر ۸، مجروح و جانباز شدم، پس از اتمام این دوران مجدد در پست مشغول بهکار شدم.
اداره پست مردمی با مردم سر و کار دارد، برای رفاه مردم تعریف شده است، اواخر دوران بازنشستگی خوشحال بودم که توانستم سی سال خدمت صادقانه ارائه کنم، در همان زمان با همان مقدار حقوق از پس همه هزینههای زندگی برمیآمدم ولی الان کارمندان اداره پست به سختی زندگی میکنند چرا که ارزش ریالی پول کم شده است.
*حرف آخر
پدر این پستچی تاکید میکند؛ از مسوولان میخواهم توجه خاصی به همکاران پستچی داشته باشند، اینها زحمت میکشند سختی کار دارند، همواره زیانهایی در بحث کرونا در حوزه نامهرسانی دارند، مسوولیتها بر عهده خودشان است!
به گزارش فارس؛ این پدر و پسر گلوگاهی که بیش از نیمی از عمرشان را در اداره پست گذراندند اعضای کوچک از خانواده بزرگ پست در کشور ما هستند که با علاقه خدمترسانی کرده و یادآور خاطرات تلخ و شیرین برای مردم هستند.
/۸۶۰۴۸/ج/و