در «تیتی مونا» شکلی از زندگی ایرانی و مازندرانی را خواهیم دید
روزهای پایانی سال گذشته به رسانههای مازندران یک نشریه دیگر افزوده شد. البته افزوده شدن نشریه به رسانههای مازندران در یکی 2 سال اخیر امری عادی شد، اما این بار نشریهای به سپهر نشریات استان پا گذاشت که جای خالی آن سالهاست احساس میشد و حضورش را باید اتفاقی نو و فرخنده برای مطبوعات استان دانست….
روزهای پایانی سال گذشته به رسانههای مازندران یک نشریه دیگر افزوده شد. البته افزوده شدن نشریه به رسانههای مازندران در یکی 2 سال اخیر امری عادی شد، اما این بار نشریهای به سپهر نشریات استان پا گذاشت که جای خالی آن سالهاست احساس میشد و حضورش را باید اتفاقی نو و فرخنده برای مطبوعات استان دانست. ماهنامه «تیتی مونا» به عنوان نخستین نشریه تخصصی کودکان با مدیر مسئولی «علیرضا سعیدی کیاسری»، چهره شاخص فرهنگی استان که در زمینههای مختلف هنری همچون ترانه، تئاتر و رسانه سالهاست فعالیت میکند ، روی پیشخوان مطبوعات قرار گرفت تا نویدبخش برداشتن گامی نو در مطبوعات استان باشد. سعیدی کیاسری در گفتوگو با همشهری از چشمانداز مجموعهاش برای ماهنامه «تیتی مونا» اهداف و برنامههای این ماهنامه کودکانه گفت که در ادامه میخوانید.
چه شد که به فکر انتشار تیتی مونا افتادید؟
تقریباً 2 سال پیش بود که نمایشگاه مطبوعات کودک و نوجوان کشور به میزبانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مازندران در ساری برگزار شد. در آن نمایشگاه از مازندران که میزبان بود، هیچ نشریهای وجود نداشت. راستش برایم قابل درک نبود که مازندران با این همه رسانه و مطبوعات و ادعای تعدد پایگاههای خبری و نشریات در این بخش خلاء داشته باشد و چرا کسی ورود نکرد؟ این نکته باعث شد که خودم ورود کنم. آن زمان یک پایگاه خبری داشتم. عزمم را جزم کردم که به عرصه مطبوعات کودک وارد شوم تا مخاطبان کودک ما در این عصر اطلاعات و ارتباطات از نشریه بومی تخصصی که محصول استان و سرزمین خودشان است محروم نمانند. به ویژه خانوادههای مازندرانی که بتوانند دغدغههای بومی خودشان را برای فرهنگ بومی در زندگی کودکشان ببینند. درست است که نشریات کودک سراسری هم فعالیت میکنند، امابه هر حال منِ نوعی که در یک بوم زندگی میکنم، بهتر درک خواهم کرد که چگونه باید بچههای امروز را برای رسیدن به یک سبک زندگی درست جهت دهم.
در پیششماره نگاهها به نشریه چطور بود؟
یکی از دوستان که در تهران فعالیت میکند ، گفته بود مطالب دهه شصتی است. اما همین حالا در مدرنترین مهدهای کودک «اتل متل توتوله» برای بچهها خوانده میشود. در تماشاخانههای تهران «بزبز قندی»و «گلنار» هنوز روی صحنه میرود. به نظرم هیچ وقت غبار کهنگی روی اینها نمینشیند، چون جزئی از فرهنگ و پیشینه ما هست.
اگرچه در تلویزیون از انیمیشنهای انسان دوستانه دور شدیم و به انیمیشنهای عجیب و تخیلی رسیدیم که دستکم برای کودک شرقی قابل لمس نیست، اما من فکر میکنم در نشریات نباید به این سمت برویم. بعضی از دوستان فکر میکنند روی مجله باید پر از تصاویر مدرن اینچنینی باشد. من با این قضیه مخالفم. وقتی این همه داشته فرهنگی داریم و قرار است سبک زندگی خودمان را ترویج کنیم با این نمادهای غیرملموس چطور میتوانیم چنین کاری کنیم؟ برای همین در «تیتی مونا» شکلی از زندگی ایرانی و مازندرانی را میبینم. از منزل مادربزرگ، جاجیم خانهاش، حوض حیاط و مهربانیهایی که در رفتار یک مادربزرگ یا پدربزرگ نزدیک به خودمان وجود دارد. یا اینکه در مسائل دینیمان که چه جذابیتی باید ایجاد کنیم تا نکاتی را ترویج دهیم. متأسفانه وقتی این کار را کنیم برچسب دهه شصتی به آن میخورد. مخاطبان تیتی مونا3 تا 9 سال هستند، پس با چه ادبیاتی باید به اینها گفت که داشتههای زیادی داریم؟ به نظر من یک سری از مسائل وارداتی برای کودکان شکلی فستفودی دارند و آنچه که ما در فرهنگ و سبک زندگی داریم سفره رنگین پربار ایرانی است. البته من هم موافقم از تجربه دیگران و کشورها استفاده کنیم. اما باید در چارچوب فرهنگی خودمان باشد، نه اینکه تغییر فرهنگی را به کار بگیریم. در شماره نخست متل «دویدم و دویدم سر کوهی رسیدم» را با نگاهی امروزی مطرح کردیم که به ترویج کتابخوانی برسد. باید با زاویه دید جدید برای بچههای استان و منطقه خودمان، فرهنگ بومی را به کار بگیریم.
با این روند شخصیتهای دنیای انیمیشنهای مدرن احتمالا در تیتی مونا کمتر دیده خواهند شد.
بله. به هیچ عنوان نمیخواهم برای فروش و جذابیت دیداری خیلی از تکنیکهای امروزی نشریات کودک و نوجوان را استفاده کنم. مثلا عکسهای بزرگ شخصیتهای کارتونی را منتشر کنم تا فروش بیشتر شود. هرگز حاضر نیستم در این دام بیفتم. وقتی در سرزمینی مثل مازندران این همه زیبایی دیداری و غنای فرهنگی داریم،ضرورتی نمیبینم از آن شخصیتها بهره بگیرم.ما گنجینه بزرگی از ادب و فرهنگ و هنر داریم که اتفاقا برای مخاطب کودک ما مطالب بسیار شنیدنی و خواندنی و جذاب است. شاخص تریناش در افسانهها و قصههای ما وجود دارد. میتوانیم اینها را با استفاده از توان هنرمندان و فرهنگیان استان بازنویسی کنیم وانتقال دهیم.
گسترهای که مد نظر شماست فقط مازندران است؟
فعلا بله. اما احتمالا از یک سال دیگر تیتی مونا منطقهای میشود.درخواستم به هیات نظارت برای شمال ایران بود که استقبال کردند. اما گفتند چند شماره کار کنیم و بعد نشریه منطقهای شود.
بنابراین کار سختی پیش رو دارید.
قطعا سختتر میشود. ظرافتی در کار میخواهد، اینکه مخاطب خودمان را چطور ببینیم. گیلان، مازندران، سمنان و گلستان ریشههای فرهنگی مشترکی دارند. مثلا با سمنان در زبان اشتراکات زیادی داریم. این استان روابط زیادی با مازندران دارند. به گلستان و گیلان هم که نزدیکیم. از محمودآباد به غرب بوی گیلان میدهد و از بهشهر به شرق بوی گلستان. شاید اگر خراسان شمالی را اضافه میکردم به مشکل میخوردم، اما این 4 استان با هم نزدیک هستند و میتوان کارهای فرهنگی مناسبی را تولید کرد.
کار مطبوعاتی برای کودکان به گروهی حرفهای و متخصص از نظر علمی نیاز دارد. در این زمینه تیتی مونا چه وضعی دارد؟
در شمارههای نخست قطعا مشکلاتی داریم. اما از شمارههای آینده کیفیت بهتر میشود. با هنرمندان تصویرگر و کاریکاتوریست صحبت کردیم و در آینده با هم کار میکنیم. همه این مسائل هماهنگ شده است. برای اتاق فکر نشریه در حال رسیدن به توافقات نهایی هستیم، چهرههای برجستهای در این اتاق فکر و شورای سیاستگذاری خواهیم داشت. افرادی که هر کدام در زمینههای مختلف مانند، جامعهشناسی، آموزش و روانشناسی در بخش کودکان شاخص هستند. عرصه خاص است و باید طوری برنامهریزی کنیم که کار دچار خدشه و چالش نشود.
یکی از چشماندازهای ما هم این است که در تیتی مونا ضمائمی را در آینده قائل شویم که حتی برای کودکان یک تا 3 سال صفحاتی تولید شود. البته چون توان خواندن و نوشتن ندارند به نوعی برای پدر و مادر مطالبی را لحاظ میکنیم که چطور شعر و ترانهای خوانده شود و تصویری برای بچه ارائه شود.سرگرمی، آموزش و فرهنگسازی را باید در نظر داشته باشیم. در هر 3 بخش هم تأکید زیادی روی سبک زندگی دارم که این بچهها باید برای آینده خودشان بشناسند.
تیتی مونا چقدر میتواند اثرگذار باشد؟
ما نمیتوانیم انقلابی در فرهنگ ایجاد کنیم. اما در حد دانش و توان خودمان میتوانیم گامی برداریم. قطرهای از دریا هم باشیم غنیمت است. این اتفاق به نظرم باید بیفتد و اگر شکل بگیرد به نظرم مخاطبش را دارد. همین حالا که پیششماره است و کامل توزیع نشده استقبال خوبی شد. حتی مدیرانی که پیش از نوروز به حضورشان رفتم همه اعلام حمایت کردند که باید این اتفاق میافتاد و چقدر دیر دارد اتفاق میافتد. خوشحالم از این بابت که انرژی مثبت زیادی از جامعه به من رسیده و کسی تا به حال مخالفتی نکرده است.
اقدام شما علاوه بر اثرگذاری در جامعه کودکان، در عرصه رسانههای استان هم میتواند اثری داشته باشد.
باید اینطور باشد. مقیدم که باید مطبوعات و رسانههای ما تخصصی شوند و از این فضای سردرگمی در بیایند. باید خبرنگار تخصصی تربیت کنیم و نشریات تخصصی در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، هنری،ورزشی داشته باشیم تا مخاطب ما سردرگم نشود. نه اینکه همه نشریات استان شبیه هم باشند و خبرهای مشابه را در آنها ببینیم. در نشریات استان گفتوگوی اختصاصی، گزارش، تحلیل و نقد اختصاصی و تخصصی نمیبینیم. بعد میگوییم که چرا وضع ما اینطور است. باید ریسک کنیم و وارد حوزه تخصصی شویم.
در تیتی مونا به زبان بومی چگونه خواهید پرداخت؟
فولک و فرهنگ بومی در تمام سالهای فعالیتم یکی از دغدغههای مهم من بوده و هست. از عنوان نشریه مشخص است که چقدر در این زمینه دغدغه دارم. برای پیش شماره هم در قسمتی از نشریه واژگان مازندرانی را با آوانگاری گذاشتیم که استقبال خوبی شد. یکی از بخشهای مهم مد نظر نشان دادن داشتههای فرهنگی ما هست که در قالب افسانهها و قصههای مازندرانی وجود دارند و بعد ملی دارند. یکی از افتخارات فرهنگی مازندرانیها این است که مرزباننامه از بوم مازندران است و مرزبان ابن رستم اصالتی مازندرانی و ساروی دارد. وقتی میخواهم فرهنگ بومی را ترویج دهم و نمیتوانم از آن فرار کنم. اما نمیتوانم بگویم کلا زبان نشریه تبری باشد یا تعداد زیادی از صفحات به این زبان بپردازد. حتماً باید به ذائقه مخاطب احترام بگذاریم. چون بحث جذب مخاطب خیلی اهمیت دارد و کشاندن مخاطبی که از رسانه کاغذی فاصله گرفته و سرگرم رسانههای مجازی است ظرافت میخواهد.
توزیع سنتی نشریات مدتهاست که نتیجهای نداد. چه فکری برای این موضوع کردید؟
با مدیریت کانون مهدهای استان، مراکز پیشدبستانی و کانونهای پرورش فکری استان رایزنیهایی داشتیم و به نتایج خوبی رسیدیم. هدف اول این است که هر خانواده مشترک نشریه ما شود. با مسئولان فرهنگی و مدیران برخی از ادارات رسمی دولتی هم صحبتهایی شد که ابراز تمایل داشتند تیتی مونا برای فرزندان کودکانشان تهیه شود. در زمینه مخاطب خوشبختانه چشمانداز خوب و روشنی وجود دارد. حتی برخی از صاحبان صنایع مرتبط با کودکان نیز با ما تماسهایی داشتند.
سخن پایانی.
این نشریه را متعلق به کودکان مازندران میدانم. صاحب اصلی آن بچهها و خانوادهها هستند.مخاطبان همشهری مازندران حتما پیگیر تیتی مونا باشند. ما هم برنامههای جانبی ویژهای برای این نشریه داریم تا با مخاطب ارتباط بیشتری برقرار کنیم. با استفاده از برنامههایی که ارتباط را دوسویه میکند. ما مخاطب فعال میخواهیم و قصد داریم در طول ماه با مخاطب در ارتباط باشیم تا یادش نرود که تیتی مونا پیگیری شود. از همه همکاران، خانوادهها و اصحاب قلم میخواهم وقتی تیتی مونا را دیدند صادقانه هرگونه نقد و تحلیل و پیشنهادی دارند به ما اطلاع دهند. قطعا لحاظ خواهیم کرد و بر اساس نقدها و پیشنهادات و رویکردها پیش میرویم.
مصاحبه: اشکان جهانآرای – روزنامه همشهری