پایگاه خبری چهاردانگه: بیش از سی و سه سال از اولین تجربه شکلگیری مجلس شورای اسلامی در جمهوری اسلامی ایران میگذرد؛ پر رنگتر شدن حضور زنان در مجلس همواره یکی از دغدغههای فعالان اجتماعی بوده و در هر دوره از انتخابات مجلس این خواسته به نقطه اوج خود میرسد. با وجود تلاش بانوان و تأکید بسیاری از نمایندگان مجلس برای افزایش حضور بانوان در خانه ملت، تعداد بانوانی که توانستهاند با انتخاب مردم وارد مجلس شوند، نه تنها از عدد ۱۴ در «مجلس پنجم» تجاوز نکرده است بلکه این تعداد پس از «مجلس هفتم» در مجالس بعدی با سیر نزولی مواجه شده است.
زنان بهعنوان نیمی از جمعیت جامعه همواره پا به پای مردان برای آزادی و سربلندی ایران در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و علمی تلاش کردهاند. مقاومت گسترده زنان برای حفظ حجاب در دوره پهلوی اول، اعتراض آنان در ماجرای تحریم تنباکو و رشادتهای فراوان در دوران پیش از پیروزی انقلاب همه حاکی از علاقهمندی آنان به سرنوشت خود و جامعه میباشد. حضور گسترده زنان در تظاهرات و جریانهای مختلف سیاسی قبل از پیروزی انقلاب نشان دهنده خط فکری و اندیشه پویای این قشر جامعه برای محو استبداد و ظلم است.
تاریخچه مشارکتهای سیاسی زنان در ایران، نشان می دهد کوشش برای بهبود وضع زنان و ارتقای سهم آنان در توسعه، از نهضت مشروطه و تحولات بعد از آن آغاز شد و بعد از انقلاب اسلامی نیز به ویژه در بعد آموزشی و تسهیل فرآیند ورود زنان به محیطهای آموزشی و آموزش عالی، سرعت بیشتری پیدا کرد. با این حال به نظر میرسد زنان با موانع عمده ساختاری در نیل به فرصتهای برابر با مردان، مواجه هستند. با این وجودنبود ارتباط ارگانیک میان نقش زنان در انقلاب اسلامی و سهمی که در تقسیم و توزیع قدرت سیاسی داشتهاند و نیز چگونگی توزیع قدرت و آزادیهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حقوقی و چگونگی تفکر دینی و حقوقی که نوعی تناقض در کردار و رفتار اجتماعی زنان را در آن شاهد هستیم، باعث شده است تا ساختار قدرت در جامعه به ویژه از نظر سیاسی کاملاً مردانه تعریف شود و در نتیجه زنان را در مراتب پایینتری از سطوح قدرت ارزیابی کنند.
براساس این ساختار، عرصه سیاست، عرصهای مردانه تعریف میشود که در قالب آن به جز حرکتهای نمایشی و نمادهایی کلی و شعارگونه از حضور زن در قدرت و تصمیمگیریهای سیاسی، اتفاقی روی نمیدهد.آنچه در ذیل می خوانید ماحصل گفتگوی ما با« دکتر عالیه زمانی کیاسری»،شاخص ترین کاندیدای زن مجلس دهم در مازندران است.
*خانم دکتر زمانی، شما به عنوان بانویی فرهیخته در نخستین تجربه فعالیت سیاسی در انتخابات مجلس دهم علی رغم اعلام حضور دیرهنگام با کسب حدود ۲۰ هزار رای به نوعی پدیده انتخابات مرکز استان بودید.فرآیندی که در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مازندران سابقه نداشته است و در حقیقت شاید کمتر کسی فکر می کرد که حضورشما در این کارزار سخت با استقبال چشمگیر شهروندان مواجه شود . می خواستم تحلیل شما را از این تجربه بدانم؟آیا خودتان از نتیجه بدست آمده رضایت دارید و مهم تر اینکه آیا در انتخاباتهای بعدی هم به عنوان کاندیدا حضور خواهید داشت؟
-با سلام و تبریک سال نو و با آرزوی سالی پر خیر و برکت برای همه ایرانیان به خصوص برای مردم شریف شهرستان ساری و میاندرود و استان مازندران.
بنده جهت ایفای وظیفه بر حسب باوری که به تاثیر گذاری مثبت برای جامعه دارم در عرصه انتخاب شدن،حاضر شدم.با پشتوانه علمی ، تخصصی و خانوادگی که با سالها حضور فعالانه در عرصه های سلامت،آموزش و حوزه های مرتبط عجین شده است در این مسیر قدم گذاشتم.علیرغم ورود دیرهنگام و فرصت اندک، با همراهی دوستان و همدلان،تلاش کردم با اولویت صداقت و حفظ راستگویی و درستکاری و شفافیت و تعهد عملی به نظام مقدس جمهوری اسلامی و رهبری معظم انقلاب،با رعایت شعائر اخلاقی و اسلامی و انسانی در عرصه انتخاب کردن و انتخاب شدن،نسبت به معرفی خودم و ایجاد آگاهی و شناخت در جامعه عمل کردم.آن هم جامعه شهرستانی و استانی که در تمام سالیان طولانی بعداز پیروزی انقلاب، هرگز یک زن با سوابق علمی ، مدیریتی و فعالیت اجتماعی و فرهنگی ،در این سطح وسیع از حضور فعالانه انتخاباتی،کاندیدای عرصه مجلس شورای اسلامی نبوده است.به عنوان یک زن مدیر متخصص وارد این عرصه شدم که وجوه تمایز بنده نسبت به سایر بزرگواران کاملا ملموس و چشمگیر بوده است و تا کنون در شهرستان ساری دراین سطح توانمندی و سوابق، فردی کاندیدا نشده بود.
از سوی دیگر حضور من در عرصه انتخاب شدن و در قامت یک کاندیدا از جامعه پزشکی و حوزه سلامت خود نوعی تابوشکنی محسوب می شد. هم اکنون که به دستاوردهای این رویدا بزرگ می اندیشم حضور فعالانه جامعه علمی در ورود به عرصه قانون گذاری و مدیریتی را موفقیت می دانم.موفقیت و رضایتمندی رسیدن به یک نقطه نیست.موفقیت و رضایتمندی در تمام مسیر و لحظه لحظه زمان طی مسیر نهفته است.خداوند را شاکرم که با کسب مدد الهی و با همراهی یاران درستکار و با تقوا،این مسیر سخت و دشوار که سرشار از وسوسه های دنیوی است را با سلامت و سربلندی و عزت طی کردم.و همگان اعم از موافق و مخالف بر سلامت مسیر صحه گذاشتند.خداوند را شاکرم و راضی ام که در تمام سالهای زندگی و تحصیل و کار و مدیریت و در این عرصه انتخابات، هرگز وارد هیچ رانت سیاسی و اقتصادی نشده ام.خودم را با عنایت الهی،صرفا وامدار محبت و حمایت همه عزیزانی می دانم که با کسب آگاهی و شناخت لازم به بنده رای داده اند و همواره قدردان این اندیشه متعالی و این اعتماد ارزشمند هستم.خداوند را شاکرم که با عنایت الهی از خودم مراقبت کردم و برای رسیدن به پیروزی ظاهری در انتخابات،و به هرقیمتی هرکاری را انجام ندادم.چون معتقدم هدف وسیله را توجیه نمی کند.
هدف گذاری درست و استفاده از مسیر درست و طلب همراهی از انسانهای درستکار را سرلوحه قرار دادم و معتقدم کسب این میزان اعتماد و استقبال چشمگیر در کسب آراء که عملا پیروزی واقعی و حقیقی و جذاب و دلنشین را برایم رقم زد که همواره قدردان آن هستم.بر مبنای اعتقادی که به ایفای وظیفه و با تاکید بر حفظ سلامت و صداقت دارم ،خودم را مکلف می دانم در قبال استقبال چشمگیر و شورانگیز همشهریان عزیزم که مبتنی بر آگاهی و شناخت لازم نسبت به بنده اتفاق افتاد،بر حسب ارزیابی و بررسی وضعیت و ضرورتهای جامعه اقدام کنم.تردیدی ندارم این میزان اعتماد و حمایت چشمگیر شهروندان به ویژه بانوان نجیب و صبور، وظایف و مسئولیتم را برای ادای تکلیف سنگین تر می کند.
*آیا فکر نمی کنید اگر در قالب یکی از لیست های اصلاح طلب یا اصولگرا اعلام حضور می کردید نتیجه بهتری حاصل می شد و شاید هم می توانستید به مجلس راه یابید؟چرا اقدامی در این زمینه انجام ندادید؟
-متاسفانه در روند انتخابات بخصوص در شهرستان و استان ما ،بیشتر از آنکه با اندیشمندان سیاسی با گرایشهای متفاوت مواجه باشیم ،پیمانکاران سیاسی عرصه انتخابات را مورد تاخت وتاز قرار داده اند و با استفاده از روشهای ماکیاولیستی و فریب افکارعمومی،به دنبال تامین رانتهای سیاسی و اقتصادی فردی و گروهی خاص هستند و آنچه مغفول و مهجور است منافع مردمی و تعهد راستین و شفاف به نظام مقدس جمهوری اسلامی ، آرمانهای انقلاب و امام «ره»و رهبری است.به همین دلیل تمایلی به حضور در لیست اصلاح طلبی یا اصولگرایی نداشته ام و در واقع فعالین به ظاهر سیاسی در شهرستان ما نیز برای رسیدن به ا هداف رانتی خود از هر مسیری بهره می گیرند که لیست ها خود گواه صادقی براین مدعاست. هم چنین آنچه مسلم است پیمانکاران سیاسی لیست های انتخاباتی با توسل به روشهای ماکیاولیستی و فریب افکار عمومی و بهره برداری ابزاری از زنانی که به جز نسبت فامیلی ،سابقه حتی اندکی در فعالیتهای علمی یا اجتماعی و سیاسی ندارند ،سعی کردند به نتیجه دلخواه برسند که مطمئنا اینگونه نتایج قابل تکرار نخواهد بود.بی تردید با رشد و تعالی اندیشه در سطح جامعه اعم از زنان و مردان، این ترفندها با بازخورد منفی مردم مواجه خواهد شد. معتقدم یک زن اندیشمند و فرهیخته هرگز اجازه نمی دهد که لیست های سیاسی صرفا از او به عنوان یک ابزار جهت برنده شدن در انتخابات و انجام برنامه های دستوری مردسالارانه جهت پیشبرد رانت طلبی،بهره برداری نمایند.
متاسفانه فرهنگ سیاسی به خصوص در استان و شهرستان ما ،از رهگذر اقدامات سوداگرانه پیمانکاران سیاسی به آفت دو چهرگی و ریاکاری آلوده شده و تراکم غلیظ آلاینده های مسموم کننده ای چون سوداگری،دورویی و نان به نرخ روز خوری در آسمان سیاست،افکار عمومی را به شدت رنج می دهد.در حقیقت این افراد همانند کوتوله های سیاسی هستند که برای تداوم سوداگری خود،هویت خود را پنهان کرده اند و به دنبال هویت جدیدی می گردند تا پاسخگوی رفتارهای گذشته نباشند. در واقع گویی این دوزیستان سیاسی ،کارت هویت خود را پنهان کرده اند و به دنبال المثنی می گردند. این حقیقت تلخ، روایت دگردیسی سوال بر انگیز بسیاری از آدمهای دوران ماست که در هنگامه رقابت های سیاسی ،خود واقعی شان را نشان نمی دهند.اصولگرایانی که با تبری از مشی اصولگرایی،بر حسب رانت طلبی پیمانکاران سیاسی ،در لیست اصلاح طلبی قرارگرفتند و اصلاح طلبانی که بعداز قرارگیری در لیست و کسب رای مورد نیاز،از مشی اصلاح طلبی خود را تبرئه کردند مصداق بارز کوتوله های سیاسی دوزیست هستند که مردم هرجا که لازم باشد آنها را با نام اصلی شان صداخواهند کرد.! در پاسخ به بخش دوم سوال شما نیز باید عرض کنم،نکته قابل تامل این است که تشکل های زنان در شهرستان ،استان و کشور دررابطه با زمینه چینی برای ایفای نقش موثرتر در عرصه انتخابات بسیار انفعالی عمل کردند و پیوسته چشم انتظار رهنمودها و برنامه ریزیهای دستوری از طرف مردان سیاستمدار برای ایفای نقش خود بودند.آن هم از طرف کسانی که قائل به شخصیت انسانی زن نیستند و به دنبال بهره برداری ابزاری از زن هستند و عملا در بسیاری از شهرها این اتفاق رخ داد.باید دانست که هرگز یک زن اندیشمند و فرهیخته حاضر به قرار گیری به عنوان ابزاری برای برنده شدن در انتخابات نمی باشد.معتقدم عدم باور شخصیت انسانی و تاثیرگذار زن به عنوان یک عضو جامعه و عدم اعتقاد واقعی و تلاش جهت حضور زنان شایسته در عرصه های سیاسی،به خصوص قانونگذاری و مدیریت های کلان و استفاده ابزاری از زن ،یک نوع خشونت علیه زنان محسوب می شود که متاسفانه تشکلهای زنان در این زمینه منفعلانه عمل می کنند.حضور نمایشی زنان در صحنه های سیاسی کاملا پیرو و تابعی برای اهداف رانت طلبانه سیاسی و اقتصادی و نهایت نادیده انگاشتن حقوق زنان در فرهنگ مرد سالارانه است.
* به نظر شما مهمترین موانع مشارکت زنان در تحولات سیاسی جامعه کدام است؟
«زنان» به عنوان نیمی از جمعیت کشور دارای جایگاه و حقوق شناختهشدهای هستند و به عنوان بخشی ازسرمایههای انسانی هر جامعه، بامشارکت سیاسی خود میتوانند نقش تعیین کنندهای در اداره کشور داشته باشند. اگرچه زنان نقش فعال و سازندهای در شکل گیری و نهادینه شدن روند انقلاب اسلامی داشته اند، ولی آنچنان که شایسته است از سهم متناسب در ساخت قدرت سیاسی برخوردار نشده و در مواضع و تصمیمگیریها، حضوری کمرنگ دارندکه شاید مهمترین دلیل آن مردسالارانه بودن ساختار سیاسی جامعه باشد. البته مراجع در جریان انقلاب و تحولات بعد از آن مشروعیت حضور زنان در صحنه سیاست را به رسمیت شناخته از دیدگاه قرآن نیز، زن همانند مرد بدون هیچ گونه تفاوتی میتواند در سرنوشت سیاسی دخیل و در دستگاه حاکمیت و قدرت سهم داشته باشد و در این زمینه هیچ مانعی وجود ندارد.
قانون اساسی وقتی بحث حقوق اجتماعی را مطرح میکند، مردم را به مشارکت دعوت میکند و میگوید مردم باید در ساخت حکومتشان مداخله کنند. در اینجا زنان هم جزو مردم محسوب میشوند و نقش مهمی در تحولات گوناگون سیاسی و اجتماعی ایفامیکنند و نگاهی متفاوت به حقوق طبیعی زنان به طور عام و به حق مشارکت سیاسی اجتماعی آنان به طور خاص داشته و نه تنها این حقوق را به رسمیت شناخته، بلکه همچنین قوای حاکم را موظف به بسترسازی مقتضی جهت نیل به این دسته حقوق نموده است.
مطالعات صاحبنظران مسایل توسعه سیاسی نشان میدهد که دستیابی به توسعه پایدار، بدون مشارکت فعال زنان در تمامی عرصهها اعم از سیاسی، اقتصادی و اجتماعی امکانپذیر نیست. اما با وجود نقش خطیر زنان در تولید، باروری، نگهداری و پرورش نیروی انسانی، آنان سهم اندکی از حقوق، امکانات، امتیازات و منابع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نسبت به مردان دارند.
شرایط و عواملی که باعث ایجاد نابرابری در حقوق، فرصتها، امتیازات و امکانات میان زنان و مردان میشوند، به عنوان موانع عمده بر سر راه مشارکت، توسعه سیاسی و توانمندسازی زنان شناخته میشود. وجود ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مردسالار، محدودیتها و نارساییهای حقوقی و قانونی، فرآیند جامعهپذیری سیاسی زنان و مردان، نابرابری زنان در سطح رفاه مادی و اقتصادی با مردان، پایین بودن سطح آگاهی زنان نسبت به حقوق مدنی و سیاسی، نبود دسترسی زنان به عوامل تولید مانند زمین، کار و سرمایه، نابرابری در کنترل و ایجاد توازن قدرت میان زنان و مردان، از جمله این موانع است. با توانمندسازی زنان، میتوان آگاهی و دانش آنان نسبت به مسایلی مانند آزادی، عدالت اجتماعی،مشارکتهای سیاسی و اجتماعی و فرصتهای اقتصادی را با به کارگیری استراتژیهای نوآورانه نظیر تقویت عزت نفس در تصمیمگیریها، مهارتهای زندگی، برنامه ریزی، سهیم شدن در قدرت، کسب قدرت و ایفای نقش هدایتکننده در اجتماع، بالا برد.
*به نظر شما چرا در سالهای اخیر تمایل زنان برای ورود به کانون های قانون گذاری نظیر مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر بیشتر شده است؟
– باید توجه داشت که حضور زنان در مجلس باعث تغییر نگرش از رأیدهنده به تصمیمگیرنده میشود. بدین منظور بهتر است با توجه به اهمیت موضوع، راهکارهایی در دستور کار قرار گیرد. توسعه مشارکت سیاسی، به ویژه افزایش حضور زنان در مجلس و حوزههای قانون گذاری و تصمیمسازی، هدفی است که امروزه بیشتر کشورهای جهان، اعم از توسعه یافته و در حال توسعه در پی دستیابی و تحقق آن هستند.
نقش و تاثیر زنان در تحقق تمامی بندهای چشم اندازتوسعه جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی و به ویژه بند مربوط به: «برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تامین اجتماعی، فرصت های برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر و فساد و تبعیض و بهره مند از محیط زیست سالم» غیر قابل انکار است و نیز در عملیاتی شدن سیاستهای کلی دولت جمهوری اسلامی که تاکید دارد باید به:«تقویت نهاد خانواده و جایگاه زنان در آن و در صحنههای اجتماعی و استیفای حقوق شرعی و قانونی بانوان در همه عرصهها و توجه ویژه به نقش سازنده آنان در همه زمینه ها»اهتمام شود غیرقابل اغماض است.
در ایران اگر چه حقوق زنان در قانون اساسی، به رسمیت شناخته شده است و محدودیتی برای حضور آنان در سیاست وجود ندارد اما موانع و قالبهای دشوار اجتماعی و فرهنگی در لایههای خرد و کلان جامعه باعث شده است که زنان آن گونه که باید در بطن قدرت و نهادهای تصمیمساز و قانونگذار در کشور حضور نداشته باشند و همچون دیگر کشورها، با تحقق نقشه راهی که برای آن ترسیم شده، هنوز فاصله بسیاری وجود دارد.
این یک واقعیت است که بدون وجود قوانین مؤثر، دستگاههای اجرایی نمیتوانند تغییری در وضع گروههای اجتماعی مختلف، به وجود بیاورند. اگر مردم هر شهر و استان، نمایندگانی دردآشنا و کاردان از میان خود انتخاب کنند و به مجلس بفرستند، آن گاه میتوانند امید داشته باشند که این نمایندگان با طرح مسایل مهم و تصویب قوانین حمایتی، به بهبود شرایط آن شهر و استان کمک کنند.
به همین ترتیب، بررسی قوانین تصویب شده در دوران قبلی مجلس شورای اسلامی نشان میدهد هرجا که زنان فرهیخته و روشنفکر به آن راه پیدا کردهاند، توانستهاند گامهای مؤثری در راه حمایت از حقوق زنان جامعه بردارند. متأسفانه غلبه فرهنگ مردسالار در برخی جوامع و از جمله ایران، باعث میشود حتی خود زنان نیز کمتر به همجنسان خود اعتماد کنند و در انتخاب نمایندگان کارآمد، این نکته را در نظر نگیرند که در شرایط برابر، یک نماینده زن میتواند حامی قویتری برای حقوق آنان در مجلس باشد.به نظر من همه باید در هنگامه انتخاب فارغ از مسأله جنسیت، افراد شایسته را برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب کنند و هیچ عامل دیگری را در نظر نگیرند. در بحث حضور زنان در عرصه سیاست، این که کدام زن به مجلس برود نیز مهم است. گاهی فقط برای رعایت شدن جنبه نمادین حضور زنان، سیاستمداران از میان اعضای خانواده و آشنایان، کسانی را که عملکردهای ضعیفی هم داشتهاند، بدون توجه به شایستگیهایشان منصوب میکنند که کار درستی نیست.در واقع شخصیت انسانی زن پذیرفته نشده بلکه صرفا به عنوان ابزاری جهت پیشبرد اهداف و منافع فردی و گروهی مورد بهره برداری قرار می گیرد. البته در برخی کشورها بحث سهمیه وجود دارد و مثلاً میگویند ۳۰ درصد از نمایندگان پارلمان، باید زن باشند. من معتقدم اگر به زنان شایسته از ابتدا به دلیل جنسیت شان نگاه شهروند «درجه ۲ » اعمال نشود، میتوانند به جایگاهی در خور شأن خود مجلس برسند. اگرچه در جریان انتخابات دورههای گذشته مجلس یا شوراهای شهر و روستا تعداد نمایندگان زن افزایش نسبی داشته است، ولی جایگاه ایران در مقیاس مشارکتهای سیاسی زنان در جهان، بسیار اسفبار تفسیر میشود. جایگاه مشارکت زنان ایرانی در سیستم مدیریتی کشور را با توجه به عوامل و استانداردهای جهان میسنجند که عبارتند از نسبت کرسیهای پارلمانی در اختیار زنان، نسبت زنان مدیر در مجموعه مدیران کشور، نسبت زنان متخصص و حرفهای در مجموعه شاغلان کشور و نسبت سهم زنان از درآمد تحقق یافته ملی.
*آمارهای ارائه شده از طرف برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) گویای آن است که سطح مشارکتهای مدیریتی زنان ایرانی، در پایینترین میزان آن است، به نظر شما دلیل چنین وضعیتی چیست و راهکارهای برون رفت آن کدام است؟
– زنان ایرانی به دلیل آن که اطلاعات خوبی از وضع جامعه به دست آوردهاند و علم و دانش کسب کرده اند، در عرصههای گوناگون اجتماع، حضور پررنگ و قوی دارند، اما دیوار شیشهای که به دلیل نگرشهای واپسگرا در جامعه وجود دارد، اجازه حضور برابر با مردان به ویژه در مراکز تصمیمگیری را به آنان نمیدهد.به اعتقاد من زنان با درپیش گرفتن دو رویکرد میتوانند این وضع را تغییر دهند، اول فعالیتهای اثباتی برای ایجاد اعتماد نسبت به حضور زنان و دوم، تلاشهای مستمر.
البته موانعی که بر سر راه زنان وجود دارد، انگیزه بیشتری برای پیشرفت به آنان میدهد و باعث میشود به طور شرافتمندانه و بر اساس تواناییهایشان، و نه با توصیه و رانت، پستهای مدیریتی به دست بیاورند. ما هم اگر میخواهیم طی سالهای آینده، مراحل توسعه را پشت سر بگذاریم، میتوانیم با تعیین درصد حضور در برخی جایگاههای اجتماعی و سیاسی، از مشارکت زنان حمایت کنیم. زیرا ۵۰ درصد از هر جامعه را زنان تشکیل میدهند و توسعه همه جانبه بدون پیشرفت زنان جامعه میسر نیست. قانون باید پیش بینی کند که مثلا ۳۰ درصد از نمایندگان مجلس از میان خانمها انتخاب شوند، زیرا جامعه بدون حضور زنان، به شکلی ناقص اداره میشود. بی تردید زمانی که بخشی از جامعه، وجود خود را اثبات کند، حقوقش به رسمیت شناخته خواهد شد. اکنون رأی دادن به زنان، نوعی اثبات وجود است. حتی اگر تعداد نامزدهای زن کم است، با رأی دادن به آنان میتوانیم زمینه حضور بیشتر زنان در مجلس را فراهم کنیم و اگر قانون، حمایتهای لازم را از حضور تعداد بیشتری از زنان در مجلس انجام نداده است، خود زنان میتوانند در انتخابهایشان، چنین سهمیهای را قائل شوند.
* به عنوان یک فعال سیاسی و اجتماعی آینده حضور زنان و نتیجه تلاش آنان در جامعه را چگونه ارزیابی می کنید؟
– به جرات می توان گفت بافت سنتی که سالها بر تار و پود فکر و اندیشه مردم جامعه تنیده شده بود مانع جدی برای احقاق حقوق زنان محسوب می شود و هر چند این قاعده کل را نمی توان نادیده گرفت که آنانی که درمراتب پایین هرم اجتماعی قرار گرفته اند به سختی می توانند خواسته های خود را مطرح یا کسب کنند اما زنان با نیروهی آگاهی و تلا ش باید بکوشند تا خواسته های خود را در سطوح مختلف مطالبه کنند چرا که اگر زنان تغییرات بنیادین در روند تکاملی خود ایجاد نکنند هرگز قادر نخواهند بود تا با شناخت هویت حقیقی خود به رشد و توسعه فردی و اجتماعی دست یابند، خروج آگاهانه زنان دایره بسته باید ها و نباید ها آنان را به چالشی مداوم برای شکستن حصارها و بندهایی که مانع از رشد و تعالی آن هاست، فرا می خواند. اگر مشارکت درامور سیاسی را به معنای شرکت آگاهانه در امور سیاسی و دخالت در اداره امور جامعه بدانیم، مشارکت سیاسی عالی ترین فعالیت اجتماعی و اساس زندگی اجتماعی به شمار می رود. طبیعی است که مشارکت سیاسی حق همه مردم است و مشارکت سیاسی زنان به آن دلیل از اهمیت و ارزش برخوردار است که ناعدالتی ها و نابرابری ها را تقلیل داده وبستری مناسب برای ایجاد توسعه پایدار ایجادمی کند ویکی از شاخص های عمده توسعه هر جامعه ای محسوب می شود و یادآور این سخن دبیر کل سازمان ملل است که گفته است:«می دانیم که صلح بادوام بدون توسعه امکان پذیر نیست و همچنین آگاهیم که هیچ توسعه ای بدون اینکه زنان سهم کامل خود را داشته باشند تحقق نخواهد یافت این به معنای برداشت موانع دخالت زنان در تصمیم گیری و تضمین بهره مندی زنان از حقوق کامل سیاسی و بشری است.» دخالت زنان در امور سیاسی – اجتماعی نمایانگر بلوغ فکری و رشد شعور اجتماعی در آنان است. برای انجام این مهم زنان باید خود را با مهارت ها و تخصص ها و فنون مجهز سازند.
علی رغم همه این موانع طی چند دهه گذشته جامعه زنان تحولا تی را از سر گذرانده است. با افزایش آگاهی و گسترش آموزش عالی، آنان توانمندی های خود را ارتقا داده اند و دیگر نمی توان زنان را در حاشیه مناسبات سیاسی – اجتماعی نگه داشت. اکنون آنها خواهان پایگاه هایی هستند تا به موقعیت های بهتری دست یابند. زنان با حضور هوشمندانه و تاثیرگذار خود مصلحت اندیشی های موجود درباره حضور در مدیریت های کلان جامعه را به چالش کشیده اند.به موجب چنین تحولاتی است که معتقدم علی رغم موانع موجود ،آینده حضور و مشارکت زنان ایرانی در تحولات اجتماعی و سیاسی بسیار روشن و امیدوارکننده است.
*خانم دکتر زمانی از اینکه در این گفتگو شرکت کردید از شما سپا سگزارم.
-من هم از اینکه بعنوان یک فعال رسانه ای به مسئله مهم مشارکت سیاسی زنان اهتمام دارید از شما تشکر فراوان دارم،امیدوارم با حذف موانع ،شرایط روز به روز برای تحقق این مهم تسهیل گردد.
منبع: مازند مجلس
گفتگو از: کوروش غفاری چراتی
درود بر خانم دکتر زمانی.انشا اله در انتخابات شورای شهر ساری شما را ببینیم
عدم استفاده از خانم دکتر زمانی در پستهای مدیریتی از سوی دکتر جان بابایی رئیس دانشگاه علوم پزشکی مازندران و مهمتر از همه از سوی استاندار مازندران شگفت آور است.این امر در حقیقت بی اعتنایی به ۲۰ هزار شهروندی است که به ایشان رای دادند.بخصوص زنان.پس لطفا این قدر شعار حمایت از زنان و شایسته سالاری ندهند.از قدیم گفته اند: دوصد گفته چون نیم کردار نیست!
اگر اصولگرا را به جای اصلاح طلب غالب نمیکردند امروز خانم زمانی میتوانست در مجلس باشد.
خانم دکتر زمانی فردی واقعا فرهیخته و به معنای واقعی کلمه انسانیت را معنی کردند
ایشان در تمام عرصه های مدیریتی خودشون بهترین کارنامه رو برجا گزاشتن