حسن اعظام قدسی، روحانى و نویسنده، فرزند ملاعلی مدرس فرزند علیرضا ۱۳۰۸ ه.ق / ۱۲۶۸ ه.ش در تهران به دنیا آمد. بعد از فراگیرى مقدمات عربى نزد سید علی کبر امام جمعه، مدتى روضه خوان شد. سپس با افکار مشروطه خواهى آشنا گردید. ایشان با « حوا » دختر احمد مظفری ازدواج نمود. در ۱۳۳۶ ه.ق به اعظام الوزاره ملقب و به عنوان اولین حاکم منطقه چهاردانکه از سوی وثوق الدله انتخاب و به سوی چهاردانگه رهسپار شد. ایشان در این مورد چنین نقل می نماید:
« آقای وثوق الدله گفتند فلانی شما را به جایی می فرستم که تا کنون مامور دولت در آنجا به عنوان حاکم نرفته است و چون طرز حکومت کردن شما را پسندیدم بهتر از شما کسی برای این کار در نظرم نیامد، بدانید در چهاردانگه حکومت محلی یعنی اشجع الدله خدای آن ناحیه و مردم سالی یک بار آن هم چند دقیقه با تقدیم تحفه و هدایا از هر قبیل او را می بینند. بقیه با کدخدا ها و خوانین جزء است. شما باید طوری رفتار کنید که خود مجبور به فرار و آنجا را ترک نماید. همین طور در هزار جریب مسعودالملک همین طرز برقرار است.» (اعظام قدسی حسن. (۱۳۴۹). خاطرات من یا روشن شدن تاریخ صد ساله. تهران: انتشارات ابوریحان. چاپ اول ، ص ۵۲۰)
ایشان بعد ار برگشت از چهاردانگه به مشاغل و مناصب متعددی گمارده شد که از آن جمله عبارتاند از : حکومت نطنز, ریاست شعبه کنترل انبار غله دولتی، حکومت ایوانکی و خوار، حکومت دماوند و فیروزکوه، بازرس وزارت کشور، رئیس اسکان ایلات فارس، فرمانداری شیراز، ریاست کارگزینی وزارت کشور و بالاخره کاندیدای نمایندگی مجلس شورای ملی از قزوین در سال ۱۳۲۲ ه.ش انتخاب شد. حسن اعظام قدسی در اول اردیبهش ۱۳۵۵ ه.ش فوت کرد و در آرامگاه ظهیرالدوله تهران مدفون شد.
«خاطرات من» تنها اثر بازمانده از وى است که حاوى اطلاعت ذى قیمتى دربارهى اوضاع اجتماعى و اقتصادى و سیاسى دورهى قاجار است. زندگینامه ى رجال و مشاهیر (۲۱۳ -۲۰۹ /۱)
ناصر پورپیرار در مورد اعظام الوزاره در مقدمه ی کتاب خاطرات من یا تاریخ صد ساله
خاطرات آقای اعظام الوزاره قدسی اثر پرفسور هیگ نت ترجمه خشایار بهاری چنین اظهار نظر می نماید:
خاطرات آقای حسن اعظام قدسی ( اعظام الوزاره ) نگاه ویژه ی دولت مردی است به تاریخ معاصر، که به زمان پنج
سلطان زیسته و به سه سلطان خدمت کرده است. در این یادداشت ها، رگه هایی از مردم خواهی نویسنده دویده است، که نشان از رسوخ اندیشه های نو در آن لایه ی اجتماع می دهد که به بی اعتنایی مطلق به رعیت عادت داشته اند. این لایه، بی این که بتواند راه حلی مشخص ارائه دهد، سراسر آرزومندی و امید به تغییر است. تغییری که هیچ زیربنای جامعه شناسانه ندارد و شبیه به تخیلات اومانیستی است. با این همه آن چه را آقای اعظام قدسی درباره ی جنبش مشروطه به بعد آورده اند، بدون نکات تازه و اشارات گفته نشده، نیست. ایشان به زمانی به کار خاطره نویسی دست زده اند،که زبان گویای چندانی یافت نمی شد و خاطره نویسی باب نبود. اگر لحن ناراضی و ناقد نویسنده را نیز در نظر بگیریم، آشکار می شود که آقای قدسی به عنوان روایتگر تاریخ از خود شجاعت غیرمتعارفی بروز داده اند، که قابل ستایش است. خواننده خود درخواهد یافت که اعظام الوزاره چیزی بیش از یک حقوق بگیر دولت و مستعد تبدیل به یک رجل سیاسی تأثیر گذار بوده است. این دولت مرد تیزنگاه توانسته است در خاطرات خود شکاف هایی را در ساختمان جامعه و دولت نشان دهد، که در تکان بزرگ جهش ۵۷، به فروپاشی سیستم کهنه انجامید. خاطرات ایشان نیز می تواند چنان قطعه ای، در «پازل» تاریخ معاصر به جای خود نشیند و تصویر را تکمیل تر کند.
معرفی کتاب. خاطرات من یا روشن شدن تاریخ صد ساله
خاطرات من یا روشن شدن تاریخ صد ساله با توجه به محتوا از اهمیت ویژه ای برخوردار است .این کتاب در سال ۱۳۴۲ برای اولین بار به چاپ رسیده است . همین کتاب در سال ۱۳۴۹ توسط اتتشارات ابوریحان سپس در سال ۱۹۹۹م توسط پرفسور هیگ نت و ترجمه خشایار بهاری همچنین ویرایش حسن مرسلوند انتشارات کارنگ. در سال ۱۳۷۹ به چاپ رسیده است.
اثر دو جلدی، سرگذشت و خاطرات حسن اعظام قدسی (اعظام الوزاره) است که طی آن تاریخ معاصر ایران از انقلاب مشروطه تا نهضت ملی کردن صنعت نفت بازگو شده است. کتاب به لحاظ محتوا و دوره زمانی از دو بخش تشکیل شده است. بخش نخست: حرکتهای آزادیخواهی یا جنبش مشروطهطلبی در دوران سلطنت چهار تن از پادشاهان سلسله قاجار ( اواخر سلطنت ناصرالدین شاه )، مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه و احمدشاه تا پیروزی مشروطه خواهان که خود در جریان انقلاب قرار گرفته است. بخش دوم دوران سلطنت احمدشاه، کودتای سردار سپه و سلطنت دو پادشاه پهلوی را شامل میشود که در این دوره مشاغل مهم اداری و سیاسی را عهدهدار بوده است.
مطالب جلد اول این کتاب در هشت فصل سامان یافته است: ((تولد و دوران تحصیل)) ، ((ادامه تحصیل و آشنایی با اجتماعات)) ، ((اولین قیام ایرانیان در زمان ناصرالدین شاه)) ، ((دومین انقلاب یا قیام ملی به نام مشروطه و صدور فرمان و تشکیل مجلس در اتاق نظام و فوت مظفرالدین شاه)) ، ((انتخابات دوره اول و تشکیل مجلس شورای ملی و خطابه اعلیحضرت مظفرالدین شاه در افتتاح مجلس شورای ملی)) ، ((قیام ملی بر ضد محمدعلی شاه و خلع شدن از سلطنت و نصب احمد میرزا ولیعهد به سلطنت)) ، ((جنگ بینالمللی اول و مهاجرت)) و ((مطالعات در بدو ورود به تهران نسبت به اوضاع اجتماعات و تصمیم در اقدام و ورود به خدمت دولت)).
چون صفحه ۲۲۹ به بعد این کتاب شرح برخورد نویسنده با اجداد من و توصیف نحوه زندگی و اخلاقیات اونهاست ،که خیلی برام جالب بود و تنها متنی است که در مورد وضعیت زندگی این اشخاص پیدا کردم ، قلبا از نویسنده سپاس گذارم و دلم می خواست از بازماندگانش به خاطر اون تشکر کنم .ولی متاسفانه درمورد هویت و محل زندگی آنها هیچ اطلاعی ندارم .لذا خواهشمندم در صورتی که اطلاعی در این مورد دارید ،بنده را از طریق ای میل در جریان بگذارید .
چون صفحه ۲۲۹ به بعد این کتاب شرح برخورد نویسنده با اجداد من و توصیف نحوه زندگی و اخلاقیات اونهاست ،که خیلی برام جالب بود و تنها متنی است که در مورد وضعیت زندگی این اشخاص پیدا کردم ، قلبا از نویسنده سپاس گذارم و دلم می خواست از بازماندگانش به خاطر اون تشکر کنم .ولی متاسفانه درمورد هویت و محل زندگی آنها هیچ اطلاعی ندارم .لذا خواهشمندم در صورتی که اطلاعی در این مورد دارید ،بنده را از طریق ای میل در جریان بگذارید .