به گزارش پایگاه خبری چهاردانگه به نقل از فارس، استان مازندران از نظر تنوع فرهنگ بومی و محلی در مناطق مختلف شهری و روستایی خود یکی از استانهای غنی کشور محسوب میشود و پرداختن به هر یک از این آئینها نیازمند روزها و ماهها تحقیق، کنکاش و بررسی برای دستیابی به عمق زیباییها و لطافتهای آن است.
در هر فصل از سال چه در آغاز، میانه و گاهی در پایان، آئینهای بومی و محلی مازندرانی را مشاهده میکنیم که ریشه در اندیشههای خلاقانه و اسطورهای پیشینیان و نیاکان ما دارد تا با جشن گرفتن آن، روح تعاون، شادی و نشاط، همدلی را به مشارکت بگذراند و ایام را با خاطراتی خوش سپری و برای روزها و ماههای دیگر زندگی را با انرژی مضاعف و روحیهای شاداب آغاز کنند و درگذر زمان این سنت زیبا به نسلهای بعدی نیز منتقل شود.
جشن تیرگان یا تیرماه سیزدهشو یکی از آن فرهنگها و رسومی است که مردم استان مازندران برای برگزاری آن بسیار اهمیت قائل هستند و از هفتهها قبل از فرا رسیدن آن، مقدماتش را فراهم میآورند.
البته در اسطورههای ملی و مذهبی به شخصیتهایی برخورد میکنیم که هم در زمان خویش و هم بر آینده تاثیرگذاری زیادی داشتند که یکی از این شخصیتها آرش کمانگیر است.
جنگ بین افراسیاب تورانی و منوچهرشاه در تبرستان به ۱۲ سال طول کشیده و مقرر شده است تیری از کوههای رویان در تبرستان انداخته شود و هر کجا فرود آید، مرز بین ایران و توران باشد.
در میان لشکریان ایران، آرش این شخصیت ایرانی آنقدر تیر را در کمان کشیده که پس از رها شدن تیر از کمان جسمش پاره پاره شده است ولی از آنجا که بر اساس قرار قبلی افراسیاب پس از ۱۲ سال جنگ و خونریزی باید از سرزمین ایران خارج میشد، مردم آن روز را جشن گرفتند و این سنت از آن تاریخ تاکنون در ایران و بهویژه در مازندران پابرجاست.
تیرماه در تقویم مازندرانی «مانند تقویم فرس قدیم» مصادف با آبانماه در تقویم جلالی «تقویم امروز ایران» است؛ محاسبه فصلها، فعالیتهای کشاورزی و جشنهای کهن بر پایه تقویم محلی مازندرانی تا یک نسل پیش رایج بود، لازم به ذکر است هنوز هم در بعضی از روستاهای مازندران بر مبنای تقویم مازندرانی محاسبات انجام میشود.
این جشن نهتنها در برخی از مناطق مازندران مانند سوادکوه، بهشهر، ساری، بابل، آمل، نوشهر و شهسوار بلکه در مناطقی از دیگر استانهای همجوار مازندران همچون شهمیرزاد، فیروزکوه، دماوند، دامغان، ماها و طالقان نیز برگزار میشود.
اما در این بین به چگونگی و نحوه برگزاری آئین «تیرما سیزدهشو» در بخش کجور مازندران و در غرب این استان میپردازیم و با رسم و سنن مردمان این خطه بیشتر آشنا میشویم.
اهالی روستاهای مختلف کجور شهرستان نوشهر برای آئین «تیرما سیزدهشو» احترام و اهمیت ویژهای قائل میشوند و دارای رسومات بسیار زیبا و جالب توجهی هستند، بهطوری که شنیدن آن هر شنوندهای را به وجد میآورد.
مردم بخش کوهستانی کجور «تیرما سیزدهشو» را یادگاری مانا از پیشینیان و نیاکان میدانند و این جشن را غروب و شامگاه روز دوازدهم آبانماه هر سال در کنار اعضای خانواده این فرهنگ و سنت کهن و تاریخی از روزگاران بسیار قدیم تا به امروز، همواره به شکل ویژه و باشکوهی برگزار میکنند.
* چیدن میوههای جنگلی، پیشدرآمد استقبال از «تیرما سیزدهشو» در کجور
مردم مناطق مختلف روستاهای کجور مازندران همهساله با نزدیک شدن به جشن «تیرما سیزدهشو» به دامان پرسخاوت جنگل و طبیعت روستاها میروند تا مقدمات اصلی این جشن را که همان میوههای جنگلی است فراهم کنند و به همین منظور هر کسی به اندازه نیاز خویش توشهای از طبیعت پرمهر برمیدارند.
چیدن زرشک، کُنِس «ازگیل وحشی»، وَلیک سیاه و قرمز، اَلَندِری «بارانک» و نیز قرار دادن گردو، فندق و انار و دیگر میوههای مورد نیاز در کنار میوههای جنگلی، سفره جشن را میآرایند.
البته در این بین و در روستای فرهنگی و تاریخی کندلوس برای اینکه تعداد خوراکیها به عدد ۱۳ برسد، از مواد غذایی دیگری مانند کدو، چغندر «چَنگِل»، لوبیا و سیبزمینی بهصورت پخته که آن را به زبان محلی «هِکِشی» مینامند نیز کمک میگیرند.
همچنین درست کردن «هائیشت» یکی دیگر از اولویتهای اصلی و ضروری شب «تیرماه سیزدهشو» است و ترکیبی از گندم، شاهدانه «تخم کنف» که پس از تفت دادن و برشته کردن به آن «هائیشت» میگویند و با اضافه کردن کشمش و گردو به آن، مورد استفاده خانواده قرار میگیرد.
یکی از باورهایی که در زمان درست کردن «هائیشت» وجود داشت، این است که هنگام شکستن گردوها برای درستکردن هائیشت، هر یک از گردوها را قبل از شکستن، به نیت شخصی که مورد توجه آن جمع است، نامگذاری میکنند و اگر گردو بدون مغز باشد، بر این باور بودند که شخص مورد نظر تا قبل از جشن «تیرما سیزدهشو» سال دیگر از دنیا خواهد رفت که البته این موضوع پایه و اساسی برای آن وجود ندارد.
* لالبازی
یکی دیگر از برنامههای این شب «لالبازی» است که در غروب «تیرما سیزدهشو» جوانان با در دست داشتن ترکهای بلند که کیسهای به انتهای آن نیز وصل شده است، همراه با کودکان به در خانهها میروند و با سر و صدا کردن و کوبیدن چوب به در خانهها شروع به ایفای نقش «لالبازی» میکنند و از صاحب خانه تقاضای هدیه میکنند که در مقابل صاحب خانه پول، میوه و شیرینی به آنها هدیه میدهد و سپس در کوچه و پسکوچههای روستا به همراه شال مخصوص شروع به حرکاتی موزون و خواندن اشعار میکنند.
* امیریخوانی، فال حافظ و شاهنامهخوانی
امیریخوانی را معمولاً پیران دهکده یا کسانی که از صدای خوبی برخوردار باشند، اشعاری را از امیر پازواری بهصورت تکخوانی یا همخوانی با نی و آواز در گوشههایی از ردیف دشتی در دستگاه شور موسیقی ایرانی اجرا میکنند.
فال حافظ نیز که از قدیمالایام باسوادان دهکده در جمعهای خانوادگی و یا فامیلی اشعار حافظ را در لوای «فال حافظ» و نیز اشعاری از فردوسی را «شاهنامهخوانی» میخوانند.
* موسیقی محلی
این موضوع در روستای کندلوس توسط افراد محلی مختلفی به اجرای موسیقی سنتی مانند «تکنوازیهای تار»،سهتار، عود، تنبک، نی، ویلن،کمانچه، سنتور و دیگر سازهای ایرانی و یا بهصورت گروهی و همنوازی گوشهها و آوازها و رنگهایی را در دستگاههای موسیقی ایرانی در این جشن اجرا میکنند.
با امید به اینکه فرهنگها، سنن، آداب و رسوم کهن، اصیل، بومی و محلی جایجای مازندران پهناور همواره در دل زندگی مردمان همیشه فرهنگ دوستش جاری و ساری و پایدار باشد و سینه به سینه به نسلهای جوان منتقل شود و زنده و پویا باقی بماند.