سید روح الله شجاعی کیاسری در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشت:
این روزها که همه تو خونههامون قرنطینه شدیم هیچ چیز مثل مرور خاطرات گذشته نمیتونه احوالاتمون رو خوب کنه.
من تو بیشتر نوشتههام از خاطرات شیرین گذشته یاد میکنم، نه اینکه فکر کنید تو گذشتهام گیر کردم، نه!
من به آینده هم نیمنگاهی دارم، اما حس میکنم ثبت و روایت خاطرات گذشته در کنار تلخ و شیرینیهای که همراه داره ضمن سرگرمی نکات ارزشمندی هم داره که آدم باید توش تامل کنه.
ما توی دوران کودکیمون موقعیتهای مختلفی رو تجربه کردیم که میخوام بخشی از اون رو اینجا مرور کنم. قول میدم برای تکتک این موقعیتها براتون خاطره بنویسم. خیلیهاتون به من لطف دارید و انرژی مثبت میدید. بارها بهم گفتید که ما رو با خودت به عمق ماجراهات میبری. خودمون رو کنارت حس میکنیم. این حس خیلی خوبه که همهمون برای لحظاتی خودمون رو کنار هم ببینیم.
ما نسلی هستیم که عروسیهامون رو تو کوچهها میگرفتیم، موی سر دامادهامون رو دم در خونهاش اصلاح میکردیم. دوبار اونو از پایین محلمون تا بالای محل همراهی میکردیم، یه بار شب حنابندون، یهبارم فرداش تو عروسکشون.
ما همون آدمهایی هستیم که توی یه محوطه وسیع جمع میشدیم منتظر بودم وقتی داماد میخواد انار بزنه یکیش نصیب ما بشه. (کیاسر ما کلهقند رو سه تیکه میکنن و میدن دست دوماد)
هر کی قند یا انار گیرش میومد بختش وا میشد. دو تا تو آقایون، یکی تو خانومها. (همینجا بود که تعداد دخترای مجرد پیش گرفت)
ما همون نسلی هستیم که برای یه ۵زاری دستمون زیر پوتین ادمبزرگا له میشد. ما گدا نبودیم، این عشق ما به زندگی بود، ما تمام دلخوشیمون به همین اتفاقات ساده بود. اینکه به هم فخر بفروشیم من از زیر پای داماد ۳تومن پنجزار جمع کردم تو چی؟
درسته من و هم سن و سالهام توی دهه ۶۰ دنبال اسب راه نیفتادیم، اما جزو اولین دستههایی بودیم که ماشین عروس رو دیدیم و از صدای بیب بیب ببیب بیب پریدیم هوا و با تمام وجودمون کِل میکشیدیم.
ما نگاه مغموم اطرافیان عروس رو که میدیدیم برامون تعجبی نداشت، اونا دختر دسته گلشون رو داشتن میدادن به دومادی که ما طرف اون بودیم. فکر میکردیم فاتح یک نبرد شدیم. به همین خاطر میپریدیم رو کول فامیلای دوماد.
من و بچههای دهه ۶۰ دعوت معوت سرمون نمیشد همینجور کله میکردیم میرفتیم توی مجلس عروسی، وسط زنها میرقصیدیم. بهمون شاباش نمیدادن ولی شاد باش چرا. خیلی خوب بود، ما الکل نمیزدیم! نخورده مست بودیم!