پایگاه خبری چهاردانگه
بخش چهاردانگه شهرستان ساري

با پای دل تا کربلا سفر کن

0

اربعین را در طول تاریخ با پای پیاده به سمت کربلا برای دیدار عشق پیمودیم تا تجلی شور آن را این‌چنین از نزدیک نظاره‌گر باشیم.

قطعا رفتن به چنین سفری برای شیفتگان حضرت، سفری رؤیایی بود که هر سختی را بر جان بخرند تا به فیض عظیم آن زیارت نائل شوند.

به گزارش پایگاه خبری چهاردانگه، به نقل از ایسنا، مسیر نجف تا کربلا برای عاشقان ابا عبدالله(ع)که هرسال به عشق اربعین از نوزاد و بچه کوچک گرفته تا میانسال وبزرگسال و حتی بیمار و معلول با پای پیاده به سمت کربلا حرکت می کنند، شور دیگری دارد.

این موقع‌ها که می‌شود دل‌ها همه هوای کربلا دارد، هر روز آنقدر پیامک “حلالم کن زائر کربلا هستم” برایم ارسال می‌شود که فقط با دیدنش به پهنای صورت اشک می‌ریزم.

۸۰ کیلومتری استان ایلام مرز مهران، درست جایی است که به خوبی می‌توان بوی کربلا را استشمام کرد، اینجا مملو از زائرانی است که به عشق اباعبدالله الحسین پای پیاده می‌روند.

ایمان و باور قلبی به خاندان عصمت و طهارت(ع)محبت عمیقی است که در روح و جان عاشقان ریشه دوانده، می‌روند تا در دو راهی بین‌الحرمین بمانند و در تل زینبیه روایتگر حماسه‌ بزرگ زینب(س)باشند.

عاشقان حسین در مسیر خاکی رود فرات با عشق قدم می‌زنند و مشتاق دیدار حرم هستند، درست نقطه‌ای که هزاران بار از کسانی که به زیارت حسین(ع) رفته‌اند؛ شنیدم.

بعد از نماز صبح، دلم برای دیدار پر کشید اما فقط  لبیک یا حسین(ع)گفتم تا صدایم مویه کنان راهی کربلا شود.

زائران حرم حسین با کوله‌ای سبک و هزاران عشق دیدن یار از نجف پای در جاده عاشقی می‌گذارند و با پای دل، قدم قدم پیش می‌روند.

آه چقدر آسمان دلم بی‌تابی می‌کند برای لحظه‌ای که به حرم حسین(ع)برسم زمانی که دستهایم تشنه لمس ضریح مطهر اوست؛ امسال هم لیاقت دیدار محقق نشد.

اما عشق را پای در بند نمی‌باشد و اینگونه شد به دنبال کسی می‌گشتم که شور عشق به حسین را برای جاماندگان سفر اربعین امسال روایت کند.

این زائر حسینی کربلا می‌گوید: شاید شبیه به یک شعار باشد اما واقعا اگر کسی عاشق شده است، درک می‌کند معنای عاشقی یعنی چه…

او معتقد است: سفر به کربلا در اربعین این نیست که وارد خاک عراق شده و از آنجا بگویند شما اربعینی هستید و از حال و هوایش تعریف کنیم، به نظر من، سفر در اربعین به کربلا، از وقتی شروع می‌شود که نیت می‌کنید، بسم الله بگویید و خودتان را آماده این سفر حسینی می‌دانید.

سید احمد حسینی در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه حال و هوای اربعین هر سال متفاوت است، تصریح کرد: شاید از لحاظ شکلی تغییر نکرده باشد، موکب‌ها، پیاده‌روی و مسیرش، وضعیت کشورعراق و همت ایرانی‌ها برای پاسداشت اربعین همان بوده اما حس متافیزیکی و فرازمینی که به انسان دست می‌دهد، زمانی عینیت پیدا می‌کند که در مسیرش باشید و از جان و دل این مسیر را شناخته و بدانید برای چی میروید و هدفت چیست.

وی گفت: حال و هوای اربعین زمانی قشنگ‌تر می‌شود که از زیر قرآن دو طلبه بدرقه شوید، صدقه بدهید و از مرز کشورعبور کنید، وقتی وارد خاک عراق می‌شوید یک حس غریب اما دلنشین سراسر وجود را فرا می‌گیرد، حسی که احساس می‌کنید یه گام دیگر به امامت نزدیک‌تر شده‌اید.

این زائر حسینی با اشاره به اینکه این حس را بعضی از افراد بیشتر درک می‌کنند، آن‌هایی که در خواندن زیارت عاشورا در ایام محرم درهیئت‌ها، حسین حسین گفتند و وقتی وارد خاک عراق می‌شوند، می‌گویند”خدایا باورمان نمی‌شود، روزی در نماز، در هیئت، درخلوت می‌گفتیم یا امام حسین، اربعین سفر کربلا قسمتم کن”حال یه گام به حرم نزدیک‌تر شده و این یعنی یک حس نزدیکی و جاودانه شدن که غیرقابل وصف است.

حسینی می‌گوید: حالا فکر کنید این حس و حال و هوا برای من قرابت بیشتری داشت چرا که در کنار اهداف مهم و نیت‌های بزرگی که کردم یه ماموریت ویژه داشتم، ماموریتی که باید انجام می‌دادم و امیدوارم خدا و امام حسین قبول کرده باشند و ثواب آن را در همین دنیا بدهند.

او توضیح می‌دهد: همسرم بیمار است و برای شفایش نذر خادمی زائران اربعینی حسین را کردم و از خدا و امام حسین(ع)خواستم تا خادمی و نوکری کنم و اگر خادمیم قبول شد، التماس کنم ثواب کارم در این دنیا با شفای همسرم تسویه شود.

این زائر حسینی خاطرنشان کرد: ما انسان‌ها زیاده خواهیم اما باید طرف مقابل خود را ببینیم، من این زیاده‌خواهی را به منبع کرامت امام حسین(ع)گفتم تا شفاعت همسرم را نزد خدا کند، امیدوارم قبول شود و این موضوع حس و حال سفر دومم را به اربعین و کربلا  ویژه‌تر کرده بود، خدا قبول کند و به حق آبروی حسین و دختر سه سالش حضرت رقیه جواب من را بدهد.

حسینی با بیان اینکه سفر اول از مسیر حله تا کربلا 40 کیلومتر پیاده‌روی کردم و امسال به عنوان خادم زائران اباعبدالله اگر قبول کنند، راهی کربلا شده بودم، افزود: در موکبی که ما بودیم، دقیقا بعد از حدود یک کیلومتر طی مسیر، وارد خیابانی می‌شدیم که انتهای این خیابان به حرم حضرت ابالفضل منتهی می‌شد.

او گفت: شارع عباس حدود ۱.۵ کیلومتر بود طول این خیابان را وقتی می‌پیچید و وارد آن می‌شدید تا انتهای این مسیر می‌توانید چشم از ضریح زیبای آقا حضرت ابالفضل بر ندارید، اولین بار این ضریح را دیدم، آنقدر زیبا بود که نخواستم در طول این مسیر، چشم از ضریح بردارم، معمولا حس زیبا و وصف نشدنی دارد اما در اولین لحظه برای شفای مریض‌ها از باب الحوائج شفاعت خواستم.

این زائر حسینی وصف می‌کند که حرم امام حسین هم به محض ورود به بین الحرمین در سمت چپ دیدم که چیزی مملو از حس عاشقی نبود، نکته بسیار مهمی که من را به فکر فرو برد این بوده که چطور منی که سه سال قصد می‌کردم راهی کربلا شوم، امام حسین نطلبید اما امسال که شرایط سختی داشتم، مقدمات این سفر حسینی مهیا شد.

حسینی ادامه داد: رفتم پابوس آقا ابا عبدالله حسین و این حس بسیار لذت‌بخش و دوست داشتنی بود که کنار مزار و حرم امام سوم آرام گرفتم.

وی از تجربه این سفر خود چنین می‌گوید: تجربه این سفر خدمت در موکب بود، فرقی نمی‌کرد زائر از کجای ایران و یا کدام کشور وارد موکب می‌شد، همه به یک چشم دیده می‌شدند، همه زائر امام حسین بودند، از همان لحظه اول شروع به حرکت همه چیز تجربه و همه حالش خاطره بود.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.