از شاخص ترین رسالتهای رسانه ای مانند تلویزیون، رشد و ارتقاء سطح سواد بصری و آموزش غیر مستقیم به جامعه در زمینه ها و عرصه های مختلف است. در این یادداشت نگارنده قصد ندارد دست به پیش داوری بزند.اما تجربه سالیان پیش نشان داده تولیدات عید نوروز تلویزیون گویای چنین چیزی نبود و اگر با نگاه کاملا سرگرمی هم به این سریال ها نگاه شود باز ضعف آشکار آن غیر قابل چشم پوشی است
آنچه در ایام نوروز سالهای گذشته با پخش سریالهای مختلف به چشم آمد، افت کاملا محسوس تلویزیون در عرصه سریال سازی است. تا جایی که حتی بیننده های عادی تلویزیون و آنهایی که با امور فنی و تکنیکی برنامه سازی بصورت تخصصی آشنایی ندارند بر این مسأله تاکید داشتند. اما این به آن معنا نیست که تمام تلاش و کوشش هنرمندانی که اتفاقاً تجربه نسبتاً طولانی در سریالهای تلویزیونی دارند را نادیده بگیریم.
از شواهد امر معلوم است هر یک از این سریال های نوروزی با چه عجله و شتابی تهیه و تولید شد تا به پخش برسد. حال آن که با توجه معین بودن زمان پخش این تولیدات و تقویم زمانی مشخصی که برای مناسبت ها وجود دارد، نمی دانیم مسؤولان تلویزیون را چه می شود تنها دو یا سه هفته مانده به عید نوروز تهیه و تولید سریال را در دستور کار خودشان قرار می دهند و با عجله و شتابی قابل لمس آن را به آنتن پخش می رسانند که این امر باعث کاهش کیفی این سریال ها می شود.
شناخت کاربرد و عملکرد رسانه های ارتباط جمعی در جامعه و نقشی که آنها در جوامع بشری به عهده دارند .امر بسیار مهمی است و از طریق شناخت تأثیر گذاری ها و کارکردهای خواسته و یا ناخواسته رسانه های ارتباط جمعی، می توان به طرح برنامه های موثر برای استفاده مطلوب و عقلانی از این تکنولوژی پرداخت و در عین حال از اشتباهات و انحرافات که در جریان ارایه کارکرد رسانه ها به خورد شهروندان و جامعه داده می شود پرهیز کرد.از طرفی نیز ارایه راهکارها و طرح های مناسب، جهت سالم ساختن و افزایش نقش های مثبت و سازنده رسانه های جمعی در حرکت مطلوب جامعه، نیازمند شناخت عمیق وسایل ارتباط جمعی و حوزه کارکرد آنها در تحولات و فرایند تاریخی و زمانی است.
در چندین سال گذشته با توسعه و گسترش رسانه هایی نظیر شبکه های ماهواره ای و اینترنتی که فضای انتخاب را برای مردم فراهم نموده اند کمتر کسی ملزم به تماشای چنین سریال هایی می شود و به راحتی با فشار دادن یک دکمه دستگاه ریموت کانال دیگری را برای تماشا انتخاب می کند. به عقیده” دنیس مک کوایل” در حوزه ارتباط جمعی و شناخت مخاطب پنج رویکرد اصلی وجود دارد که نحوه دریافت پیام از مهمترین آن می باشد
به نظر می رسد یکی از دلائل عمده افزایش مخاطبان شبکه های ماهواره ای فارسی زبان در سالهای اخیر همین ساده انگاری رسانه ملی در دست کم گرفتن مخاطب باشد که باعث شده تا این خانواده ها همین شبکه های ضعیف و گاهی مشمئز کننده را بر دیگر شبکه های داخلی ما ترجیح دهند
بدون شک از عمده ترین دلائل ضعف تلویزیون در تولید سریال ها را در انحصاری نمودن آن برای افرادی خاص و مشخص دانست که این آدم های چند منظوره همانند فست فود غذا به خورد مشتری می دهند و کاری به این ندارند که بعد از خوردن غذا چه اتفاقی برای مشتری می افتد و اگر کارش به بیمارستان هم بکشد برایشان مهم نیست. اگر این انحصار در امر سریال سازیهای مناسبتی بشکند، مسلماً با رقابت مطلوبی که میان سازندگان و تولیدکنندگان برنامه ها به وجود می آید شاهد ارتقاء سطح کیفی فیلم ها و سریال های تلویزیونی خواهیم بود.
نا گفته پیداست آگاهی از فرایندهای شناختی مخاطبان ، از ضروریترین وظایف در رساندن پیام و اطلاع رسانی است؛ چرا که علایق، میزان انگیزش، بلوغ عاطفی، سوابق اجتماعی و تجارب گذشته آنها از عواملی هستند که همواره بر روش کار پیام رسان اثر میگذارند.از این رو هرگاه فردی تصور کند بدون آگاهی از فرایند رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی مخاطبان میتواند در انجام وظایف پیام رسانی خویش موفق باشد دچار اشتباه شده است.
در جهان امروز رسانه ها و نهادهای فرهنگی آن چنان متعدد و متنوع هستند که دامنه اختیار و انتخاب مخاطبان بسیار گسترده شده است. بنابراین، به طور طبیعی باید دغدغه رسانه ها در مورد جذب و حفظ مخاطب افزایش یابد. زیرا اگر رسانه ای نتواند مخاطب را «ترغیب، ارضاء و متقاعد» سازد، مخاطب به جستجوی رسانه های رقیب خواهد رفت. به هر تقدیر امیدواریم مسؤولان و برنامه ریزان تلویزیون در تهیه و تولید سریال ها و فیلم ها بویژه در تولیدات ویژه عید نوروز بجای بحث کمی پر نمودن تایم آنتن، به کیفیت فنی و محتوایی برنامه ها نیز بیندیشند تا روز به روز مخاطبین فهیم خودشان را بیشتر از پیش از دست ندهند هر چند که همه واقفیم تهیه و تولید فیلم و سریال های تلویزیونی امری سخت و دشوار است تا رضایت خاطر مخاطبین فراهم آید.
علیرضا سعیدی کیاسری – خبرگزاری پانا