پایگاه خبری چهاردانگه: کارخانه «ارج» در بحران به سر میبرد، تعطیل خواهد شد یا نه، موضوعی است که باید منتظر ماند و دید. آنچه موجب نگرانی است، آینده هزاران واحدی است که سرنوشت ارج ۸۰ ساله را دارند و اگر مشکلاتشان حل نشود، شاید روزی آنها هم به همین روز بیافتند.
داستان بحران کارخانهها در کشور شاید از دو دهه گذشته آغاز شد، در دورهای با این بهانه که دولت نمیتواند کارخانهداری کند، صدها واحد تولیدی را تحت عنوان خصوصیسازی و به منظور سودده کردن آنها به شیوههای مختلف واگذار کرد و با گذشت زمان مشخص شد که کارخانهها به چه مصیبتی گرفتار آمدند و به قول معروف گوشت را سپردند دست گربههای بیرحم!
واردات بیرویه و بیحساب و کتاب روزگار صنایع را سیاه کرد و کارخانهها آرام آرام به سمت ورشکستگی رفتند و هر چه فریاد زدیم و فریاد زدند، گوش شنوایی نبود و بعضاً به منتقدان انگ اخلال در برنامههای اقتصادی زدند و لاجرم منتقدان سکوت کردند.
کارآفرینان زورشان به رقبای تا دندان مسلح خارجی به خصوص برادران چینی نرسید و کرکره کارخانهها یکی پس از دیگری پایین کشیده شد و بازار مصرف ایرانیان بازار کار کشورهایی همچون چین و… را رونق بخشید. امروز در اصفهان، تبریز، یزد، کاشان، رشت، خرمآباد، قائمشهر و در یک کلام در ایران عزیز، حال کارخانهها و صنعت اصلاً خوب نیست، به خصوص کارخانههایی که همچون ارج یک عمر قدمت دارند و حال به جای بهسازی و جوان کردن آنها تمام تلاشها معطوف به تعطیلی آنهاست!
امروز بانکها به جای همراهی، همکار شدهاند و ظاهراً امیدی به یاری آنها نیست. اگرچه دولت تدبیر و امید به جد پیگیر همراهی نظام بانکی با صنعتگران است. کارخانهها در بحران به سر میبرند و سازمانهایی همچون اداره مالیات، تامین اجتماعی، آب و برق و گاز به دنبال مطالباتشان.
کسی غم اشتغال و بیکاری جوانان را ندارد و آنانی که غمخوارند، همراهی ندارند. در کشورمان مسابقهای به وسعت ایران در حال برگزاری است، مسابقهای برای ماندن و آنچه مهم نیست که «مانا» باشد، صنعت است و اشتغال. ارج را ارج ننهادیم و حالش اینگونه شد. مراقب باشیم که ارجهای دیگری در راه نباشند.
میگویند ارج را نوسازی خواهیم کرد و دوباره تولید و اشتغال در این واحد جان خواهد گرفت و آن دیگران میگویند ارج به تاریخ پیوست. ارج و ارجها هویت صنعت ما هستند، همان طور که نساجی قائمشهر و ریسندگی کاشان و… هویت صنعت ما بوده و خواهند بود. این هویت را مخدوش نکنیم.
کارخانههایمان به ایستگاه بحران رسیدهاند. دولت تدبیر و امید تلاش میکند. مجلس همراه دولت شده تا بحران تشدید نشود. رهبر معظم انقلاب دغدغه بیکاری جوان ایرانی را دارد. قوانین خوبی تصویب شده اما تکلیف موانع چه میشود؛ مالیاتها، نظام بانکی و… و مهمتر از همه غول بیشاخ و دمی به نام «قاچاق». باید دوباره گفت که باید «ارج»ها را ارج بنهیم تا به اینجا نرسیم.