به گزارش ورزش سه ، امید عالیشاه در شرایطی به ترکیب اصلی پرسپولیس رسید که این فصل اصلا برایش خوب شروع نشده بود. با وجود اینکه کاپیتان سرخها فصل قبل را با یک اتفاق ویژه به پایان رساند و زننده گل قهرمانی تیمش در جام حذفی و ثبت دبل قهرمانی بود اما فصل تازه برایش خوب شروع نشد.
امید در بازی اول مقابل آلومینیوم اراک اواسط نیمه دوم به زمین رفت اما بعد از آن مسابقه مصدوم شد و برای بازی با تراکتور به تبریز نرفت. عالیشاه برای بازی با ذوب آهن هم در دسترس کادر فنی پرسپولیس نبود اما برای دیدار با فولاد به لیست برگشت و با اینکه روی نیمکت حضور داشت و نیمه دوم گرم کرد اما هرگز به میدان نرفت. عالیشاه در بازی با النصر هم نیمکت نشین بود و حتی بعد از مصدومیت زودهنگام ترابی در شروع مسابقه در حالی که میتوانست هافبک راست باشد و صادقی به سمت چپ خط میانی برود اما دقیقه ۷۳ و بعد از دریافت گل دوم به زمین رفت و کاری از پیش نبرد.
با وجود نمایش نه چندان جالب سعید صادقی مقابل النصر و البته مشکلاتی که برای محمد عمری در هانگژو پیش آمد اینطور به نظر میرسید که عالیشاه میتواند جانشین یکی از این دو بازیکن در ترکیب اصلی باشد ضمن اینکه اگر قرار بود پرسپولیس دوباره با سیستم بدون مهاجم بازی کند احتمال بازی کردنش زیاد میشد. با این وجود وقتی دو روز قبل از بازی با الدحیل، امیری و ترابی به تمرین برگشتند دوباره احتمال بازی کردن عالیشاه کمرنگ شد.
بالاخره موعد دیدار با الدحیل فرا رسید و عالیشاه با بازوبند کاپیتانی جلوتر از همه وارد میدان شد در شرایطی که شاید اگر ترابی و امیری شرایط مسابقه داشتند او در ترکیب قرار نمیگرفت یا حداقل اینکه شانس بازیاش در ترکیب اصلی کمتر بود.
عالیشاه در نقش هافبک چپ تیمش در ارنج اصلی قرار گرفت و در نیمه نخست در کارهای ترکیبی و پیش بردن توپ نقش مهمی بازی کرد. با اینکه امید در کانالهای کناری بازی میکرد اما مدام سعی داشت به مرکز زمین شیفت کرده و نقش محوریتری در تیم خود ایفا کند. تکل جانانه روی پای مایکل اولونگا بعد از پیشروی این مهاجم تنومند به سمت دروازه پرسپولیس نقطه عطف بازی کاپیتان در نیمه نخست بود. عالیشاه را قبل از این هیچ وقت اینطور مصمم ندیده بودیم و او اهل تکل زدنهای اینچنینی نبود. با اینکه تکلش مانع از پیشروی اولونگا نشد اما به همه ثابت کرد این امید آمده که خودش را ثابت کند و حقش را بگیرد.
غیر از این به نظر میرسید بعد از باخت تلخ به النصر و حیثیت خدشه دار شده فوتبالی پرسپولیس در آن بازی، عالیشاه به درستی بار سنگینی روی دوش خود احساس میکرد و تلاش داشت تا به تنهایی غرور را به تیمش برگرداند.
کاپیتان پرسپولیس آمده بود تا خودی نشان دهد اما ماموریت بزرگتر او بازگرداندن اعتبار فنی پرسپولیس بود.این البته خواسته کل تیم بود اما به نظر میرسید امید لیدر این داستان باشد و هر چه که بود این عزم و اراده را بیشتر از هر بازیکنی در رفتار و حرکات او میشد در میدان پیدا کرد.
عالیشاه در نیمه نخست یک تلاش نافرجام برای گلزنی داشت و ضربه فنیاش آرام بود و ذکریا را به دردسر نیانداخت اما نیمه دوم انگار که موتور توربوی او روشن شده و عزمش برای گلزنی یا گلسازی چند برابر شده باشد، شروع فوق العادهای داشت.
عالیشاه چند بار با ضربات فنی دروازه الدحیل را هدف گرفت و یک بار از تمام آن ضربات به نتیجه رسید. پیش از این هیچ وقت و در هیچ مسابقهای ندیده بودیم که امید این تعداد شوت به دروازه حریف بزند اما او نقش اول تمام موقعیت گلهای پرسپولیس بود. چه از نیمه نخست که در عرض حرکت کرد و به یاسین سلمانی پاس داد چه تمام شوتهایی که دروازه الدحیل را به توپ بست و سر آخر با یک ارسال مواج به خواسته خودش و تیم منجر شد.
فریاد عالیشاه بعد از گل سه امتیازی در آسیا نشانهای از همان غرور احیا شده پرسپولیس در لیگ قهرمانان بود و البته بار دیگر به شایستگیهای کاپیتان تا حدودی فراموش شده پرسپولیس مهر تایید زد. حالا با این نمایش حتی اگر خیلی زود ترابی و امیری برگردند و یحیی دل بیرون گذاشتن سعید صادقی را نداشته باشد، بازی ندادن به کاپیتان شماره ۲ بسیار سخت خواهد بود هر چند امید مدتی است که یاد گرفته اهل غر زدن نباشد چرا که او همان راه سیدجلال را میرود و فقط در لحظات مقتضی بزرگیاش را به رخ میکشد.