اختصاصی پایگاه خبری چهاردانگه: شهردار ساری اخیرا در جمع شورای شهر ساری اظهاراتی بیان کرد که اگرچه در برخی رسانهها و شبکههای مجازی با عنوان «واقعیتهای دفن زباله توسط شهرداری» منتشر شد ولی برای کسانی که حتی یکبار در روز بارانی از مسیر ساری – کیاسر یا محل دفن زباله عبور کردهاند، چنین اظهاراتی برایشان گنگ، غیرواقعی و نامانوس است.
انگیزه و منشاء اعتراضها، صرفا آلودگی و آسیبهای زباله است
وی در ابتدای سخنان خود با گفتن جملهی «همه ما انگیزه و منشاء اعتراضها را میدانیم» سعی کرد مخالفتها و اعتراضهای مردمی چهاردانگه را مهندسی شده و از سوی افراد و مخالفان خاص خود معرفی کند و از آن همه مضرات و آسیبهای ریز و درشت انتقال زباله به چهاردانگه که هر انسان عاقل و مسئولی به آن آگاه است به آسانی بگذرد و مردم و جوانان چهاردانگه را که بعد یازده سال تحمل حمل زبالهی شهری و بیمارستانی شهرستان ساری (به علت مشهود بودن عوارض آن نتوانستند ساکت باشند و اعتراض خود را به شکل قانونی بیان و دنبال کردند) را دستاویز انگیزههایی خاص معرفی کند. آقای شهردار! آیا شکستن سکوت روحانیون منطقه، امام جمعه محترم بخش و نماینده ولی فقیه در استان لرستان که از فرزندان این خطه هستند چه انگیزه و منشایی جز لبریز شدن کاسهی صبر آنها، دفاع از مردم و حقوق مسلم آنها میتواند داشته باشد؟ شاید بسیاری از مردم چهاردانگه مدافع و حامی اقدامات کلی شما در شهرداری ساری باشند اما هیچ انسان عاقل و خردمندی (حتی سارویها) پاکی و زیبایی ساری را به قیمت تخریب و آلودگی چهاردانگه برنمیتابد و این اقدام شما مصداق بارز بیعدالتی و عجز و ناتوانی شما و دیگر مدیران ساری از حل مهمترین معضل شهریتان است.
یازده سال فرافکنی و کی بود کی بود من نبودمِ شهرداری ساری!
عبوری با بیان اینکه «تصمیم انتقال زباله با فرمانداری و بخشداری بود و شهرداری فقط مسئولیت جمع آوری و انتقال آنرا بر عهده دارد»، خود را به آن راه میزند و با گذشتن از درستی یا غلط بودن انتقال زباله به اقدامات شورای چهارم در دفن زباله اشاره میکند و میگوید: «سالها پیش که معضل زباله به مرحله بحران رسید، درست یا غلط! منطقه پشتکوه چهاردانگه برای دفن آن انتخاب شد اما باید دید قبل از شورای چهارم در این خصوص چه اقدامی انجام میشد و الآن چه اقداماتی انجام شده و میشود».
ما هم میدانیم انتقال زباله در دوره کاری شهردار فعلی نبوده و تصمیم نهادهای دیگر بوده اما انتظاری که از تیم مدیریت شهری (قبلی و فعلی) میرفت این بود که موضوع احداث نیروگاه زبالهسوز را جدی بگیرند و به جای پرداختن به طرحها و پروژههای با اولویت درجه دوم وسوم، و رنگ کردن در و دیوار و برگزاری جشنهای آنچنانی معضل اساسی شهر خود را حل کنند و از آزار مردم دیگر مناطق دست بردارند. گویی تصمیم اشتباه، سخیف و کوته بینانهی فرمانداری و دیگرنهادهای مربوطه ساری در یازده سال پیش، وحی مُنزل بوده که اقدامات لازم جهت کاهش آلودگی و خسارات بیشتر به منطقه محروم چهاردانگه صورت نگرفته است و نمیگیرد! آقای عبوری جنابعالی بارها ادعا کردید کار دستگاههای دیگر را در ساری انجام میدهید، چرا برای احداث نیروگاه زباله سوز که عایدی آن مستقیما به خود شهرداری ساری برمیگردد و باعث کاهش هزینه شهرداری میشود به کمک دستگاههای دیگر نرفتهاید و نمیروید؟ لطفا پاسخ دهید در انتقال زباله به چهاردانگه چه منافع و دستهای پشت پردهای در کار است که پس از یازده سال هیچ ارادهای برای حل این معضل وجود ندارد؟!
شدت فاجعه زباله با مالهکشی پنهان نمیشود
عبوری در ادامهی اقدامات شهرداری گفت: «قبلا مرکز دفن فاقد حصار بود که یک چوپان جوان در آن افتاد و جان خود را از دست داد. علاوه بر این تصفیهخانه نداشت و شیوه انتقال نیز بسیار فضاحت بار و غیر بهداشتی بود اما در این دوره با صرف میلیاردها تومان اتفاقات خوبی افتاده که باید به اطلاع مردم برسد! با احداث سکوی انتقال زباله که ۲ میلیارد تومان هزینه دربر داشت حدود ۴۰ کامیون غیر استاندارد که در حمل زباله فعالیت میکردند به۹ سیم تریلر استاندارد و مجهز به مخزن شیرابه تبدیل شد به گونهای که اصلا ریزش شیرابه در مسیر نداریم! علاوه بر این ترتیبی اتخاذ کردیم که ماشینها شبانه حرکت کنند! و در موارد استثناء کار انتقال زباله به روز میکشد بنابراین دلیل سیاه بودن جاده مسیر انتقال زباله این است که زبالههای ۴۵۰ روستای اطراف ساری نیز به منطقه پشتکوه حمل میشود! و از این تعداد فقط ۳۹ روستا با پیمانکار ما قرار داد دارند و اصولی حمل میکنند و مابقی با وانت نیسان و فردگاز و خودروهای غیر استاندارد اقدام به انتقال زباله مینمایند و ما این مساله را در شورای تامین مطرح کردیم تا مدیران پیگیری کنند اما هنوز اتفاقی نیفتاد».
عجب! نمیدانیم چه حکمتی است که در طول یازده سال از ناحیه مسئولان در جهت حل این معضل هیچ اتفاقی نمیافتد و همهی نهادها در تصادفات و تلفات، آلودگی و بیماری، و غرق شدن در شیرابه بیتقصیرند و همواره این مردم هستند که رعایت نمیکنند و مقصر هستند!
شاید برای افرادی که اطلاع چندانی که از نحوه حمل و دفن زبالهی ساری ندارند چنین سخنان و دلایلی شیرین و قابل پذیرش باشد اما برای افراد مطلع و مردم چهاردانگه چنین اظهارات شهردار ساری، به دلایل زیر تلخ و حتی خندهدار است و آخرین بازدیدها از محل دپوی زباله خلاف حرفهای آقای شهردار را نشان میدهد:
فاصلهی قانونی ۲۵ کیلومتری محل دفن تا محل سکونت رعایت نشده است. ماشینهای زباله در ساعات متختلف شبانهروز (با داشتن مجوز محل ترافیکی) در حال تردد هستند و موجب ترافیک و تصادف میشوند. بارها مشاهده شده رانندگان بهعمد یا غیرعمد برای سبکتر شدن بار ماشین اقدام به تخلیه شیرابهی زباله در طول مسیر مخصوصا سربالاییها میکنند. زباله در مکان موردنظر دپو (نه دفن) میشود و هیچگونه فعالیتی برای دفن بهداشتی آن انجام نمیگیرد. ظاهرا در چند روز اخیر که صدای اعتراضات بالا گرفت برای پوشاندن صورت مسئله و ماستمالی کردن قضیه روی سمتی از زباله را با خاک پوشاندهاند. تصفیهخانهی فاضلاب در حد نام است و معلوم نیست چه مدتِ طولانی است این تصفیهخانه کار نمیکند و فعالیتی ندارد! از این رو بخش وسیعی از شیرابه زباله اصلا به محل تصفیهخانه هدایت نمیشوند و در اطراف روان هستند. زبالههای بیمارستانی و زباله کشتارگاهی و صنعتی به این منطقه آورده میشود (که در تصاویر منتشر شده هم این موضوع قابل مشاهده است) و کسی بر انتقال زباله نظارت ندارد تا زبالههای فوقالعاده زیانبار بیمارستانی و صنعتی به اینجا حمل نشود که حتی صدای فغانی رئیس محیط زیست ساری را درآورده است! از طرفی طبق همان اشتباه معروف یازده سال قبل، اینجا محل دپوی زباله شهر داری ساری است چرا انتقال و دپوی کل زباله روستاها و شهرهای دیگر را در این محل انجام میشود؟ مگر شهرداری مسئولیت این محل را به عهده ندارد؟
وقتی بهشت رضا را در بام شهر ساختند شهرداری معترض شد در کجای دنیا در بام شهر قبرستان درست میکنند! حال سوال ما این است در کجای دنیا در ورودی یک استان مسافر خیز در بالاترین نقطه زباله را دفن میکنند و با بوی تعفن به استقبال مسافران میروند آن هم ورودی مرکز استان. نکتهی دیگر اینکه چرا تفکیک زباله در مبدا انجام نمیشود و در آنجا عدهای کاسبی بهراه انداختهاند و افاغنه (که حضور آنها در استان مازندران ممنوع هست) با وضعیت تاسف بار در زباله مشغول جدا سازی هستند و برگشت این افراد به داخل جامعه معلوم نیست سب بروز چه بیماری در بین مردم شود. واقعا چه کسانی از تفکیک در مقصد! با آن وضعیت تاسف بار سود میبرند که سلامت و بهداشت مردم منطقه اهمیتی برای آنها ندارد.
یکی ازکارهای بسیار خطرناکی که در هم دپوی زباله انجام گرفته تخریب کوه و تپههای اطراف و به خصوص مسیلها هست که چون این آبرههای طبیعی تخریب شده است موقع باران و برف و جاری شدن آن با شیرابه مخلوط شده و در پایین دست نفوذ میکند که عکس گفتههای آقای شهردار را نشان میدهد.
انتظارات مردم چهاردانگه از شهرداری
مردم چهاردانگه با رویکار آمدن مهدی عبوری و انجام کارهای بزرگ در مدت کوتاه، امیدوار بودند این مشکل بزرگ شهر ساری حل میشود و مردم محروم و مظلوم این بخش از این رنج تحمیلی و بیخردانه نجات مییابند. و وقتی تصاویر کامیونهای حامل قطعات کارخانه زباله سوز توسط شهرداری به نمایش گذاشته شد و آقای شهردار قول داده بود تا پایان سال ۹۵ این مشکل حل میشود خیلی امیدوار شده بودند اما این قول هم مثل قول دیگر مسئولان سرابی بیش نبود و دغدغه مردم این است که تا پایان امسال و نهایت قبل انتخابات این معضل برطرف شود. چون موکول شدن پیگیری این مساله به سال آینده و شورای پنجم دست کم سه چهار سال زمان میبرد.
آقای عبوری! (که خود از خانواده شهید هستید) مردم محروم و زجر کشیدهی چهاردانگه ۲۱۰ شهید و صدها آزاده و جانباز تقدیم انقلاب و ایران کردند تا شاهد بهبود اوضاع و رفاه منطقه خود باشند اما اکنون سهم آنها زبالههای (=بمب اتم) شهرستان ساری است! دهستان پشتکوه که قدمگاه رهبری است و در سال ۷۴ تاکید بر رفع محرومیت آن شده است شایسته این همه بیمهری نبود که تبدیل به زبالهدان شود. انتظار نمیرفت مسئولان ساروی تا این حد نسبت به تاکیدات رهبر انقلاب بیتفاوت باشند و حتی برعکس عمل کنند.
پایان سخن اینکه چون این نقد -که سعی کردیم منصفانه باشد- با همکاری استادی که کارشناس ارشد شیمی و آگاه به عوارض غیرقابل جبران زباله (بر آب و خاک منطقه و شیوع بیمارهای ناشی از آن، اجسام دفن شده و …) هستند، نگاشته شد، بنابراین اگر هرچه زودتر انتقال زباله متوقف و این وضع خطرناک جمعآوری نشود، مسببین و مجریان این طرح سخیف، مورد لعن و نفرین مردم امروز و چندین نسل بعد از خود خواهند بود.
نوشته: تحریریه پایگاه خبری چهاردانگه
آقای عبوری آستین همتت رو بالا بزن و یا علی بگو
باسلام
آستین آقای عبوری بالازده است و……..
سلام تمام استا نهای کشور کارخانه زباله سوز دارند ولی مازندران ندارد چرا واقعا نمایندگان بی غیرت داریم
شهردار عزیز زحمت میکشند اما شهر واقعا خراب است دوم شهرداری واقعا وخدا پیغمبری ووجدانی وظیفه دارد که زباله را تبدیل به فرصت بکند نه رنج ونقمت برای مردم فقیر وکم برخوردار چهاردانگه تمامی شهردارن مازندران حکم بازداشتی از طرف محیط زیست دارند چون انقدر هزینه حقوق وسایر خدمات بالا است که فکر مردم محروم از سرشان پریده سوم باید کمپینی از تحصیلکرده ها چه مسوول وغیره چه نظامی وشخصی, روحانی وغیره باید تمام مردم را آگاه کنند از مضرات زباله ودر مقابل زیاده خواهی وظیفه نشناس ها بیاستند ودر انتخابات آتی تغییر اساسی در شورای شهر انجام بدهند و انسان وارسته ووظیفه شناس وباوجدان انتخاب کنند الان موقع انتخابات وعده میدهند ۱۰ عضو چهاردانگه قبلی شورای شهر مردود شدند چون یک دفاع کوچولو از سرزمین مادری نکردید تفکر نو باید بیاید وبفکر نجات چهاردانگه چه از نظر نجات از دست زباله وچالش جاده ونداشتن گاز وعدم توسعه صنعتی
آقای عبوری عزیز ما از شما توقع داریم خواهشا نادیده اش نگیر