للـهوا از اصیل ترین آلات موسیقی سنتی مازندران
در فرهنگ موسيقي منطقه للـهوا سازي بادي از جنس ني است كه در فرهنگ فارسي با عنوان ني چوپاني شناخته ميشود. اين ساز اختصاص به روابط و معيشت دامپروري داشته و نغمات مربوط به آن بازگوكنندهي مجموعهي روابط و سازوكار معيشتي چوپانان و نيز آرمانها و حرمانهاي آنان است.
در فرهنگ موسيقي منطقه للـهوا سازي بادي از جنس ني است كه در فرهنگ فارسي با عنوان ني چوپاني شناخته ميشود. اين ساز اختصاص به روابط و معيشت دامپروري داشته و نغمات مربوط به آن بازگوكنندهي مجموعهي روابط و سازوكار معيشتي چوپانان و نيز آرمانها و حرمانهاي آنان است. قديميترين نغمات مربوط به اين ساز مانند «سلك حال» اختصاص به جابهجايي، چرا و وصف دام دارد. بعدها برخي نغمات و قطعات مربوط به رپرتوار سرنا و قطعات موسيقي مراسمي مانند «رقص مقوم» و يا برخي الحان و نغمات آوازي همچون «كتولي» و «كلحال» نيز به مجموعهي نغمات اين ساز افزوده شدند.
در تداول زبان تبري «للـه» به معني ني و «وا» به مفهوم باد به كار ميرود.
در فرهنگ موسيقي منطقه للـهوا سازي بادي از جنس ني است كه در فرهنگ فارسي با عنوان ني چوپاني شناخته ميشود. اين ساز اختصاص به روابط و معيشت دامپروري داشته و نغمات مربوط به آن بازگوكنندهي مجموعهي روابط و سازوكار معيشتي چوپانان و نيز آرمانها و حرمانهاي آنان است. قديميترين نغمات مربوط به اين ساز مانند «سلك حال» اختصاص به جابهجايي، چرا و وصف دام دارد. بعدها برخي نغمات و قطعات مربوط به رپرتوار سرنا و قطعات موسيقي مراسمي مانند «رقص مقوم» و يا برخي الحان و نغمات آوازي همچون «كتولي» و «كلحال» نيز به مجموعهي نغمات اين ساز افزوده شدند.
در حال حاضر، مهمترين نغماتي كه توسط اين ساز اجرا ميشوند، به شرح زير است:
سماحال، كشتي مقوم، بورسري، كمرسري، كلحال، نقرسري، سلكحال، چراغحال، مشحال (ميشحال)، تريكهسري، جلويي، رقصي (رقص مقوم)، سماحال، غريبي، همه ره بُردن، ياغي بورده، كردِ حال (چپونحال) اميري، كتولي، و گروهي از ترانهها و ريزمقامها.
جايگاه تاريخي ـ اجتماعي للـهوا
للـهوا به دليل فرم محتوايي و ساختاري تكهها و قطعات مربوط به آن ريشه در تاريخ فرهنگي زندگي مردم منطقه دارد. قطعات قديمي و اصيل اين ساز عموماً از نگرشي طبيعتگرايانه برخوردارند. در جاي جاي ادبيات و فرهنگ شفاهي مازندران نام اين ساز به چشم خورده و از موارد كاربرد و اهميت آن ياد ميشود.
مه يار اگه چپون نيه، من ونه خنه نشومبه
me yār age čapun niye, men vene Xene našumbe
ترجمه: يارم اگر چوپان نباشد به خانهاش نميروم (با او ازدواج نميكنم)
…………………………….
ونه للـه چل مقوم نيه، من ونه خنه نشومبه
vene lale čel mequm niye, men vene Xene našumbe
ترجمه: اگر ني (للـهوا)ي او چهل مقام نباشد (ننوازد) به خانهاش نميروم (با او ازدواج نميكنم)
للـهوا در بدو امر سازي مطلقاً چوپاني و واسطهي ارتباط گالشها و چوپانها با احشام و طبيعت بود. بعدها اين ساز در اعياد، جشنها، عروسيها و مراسم ختنهسوران مورد استفاده قرار گرفت. مورد ويژهي استفاده از اين ساز هنگامي است كه كسي مورد حملهي پلنگ، ببر و يا گرگ قرار ميگرفت و جراحاتي برميداشت. اعضاي خانوادهي فرد مجروح جهت پيشگيري از احساس تنهايي و يا به خواب رفتن بيمار از نوازندهي للـهوا دعوت مينمودند تا بر بالين فرد مجروح حضور يافته و به صورت مداوم به نواختن ساز بپردازد. اين عمل مانع از آن ميشد تا بيمار به خواب عميق فرو رفته و دچار كابوس شود. (گفتگوي حضوري با استاد حسين طيبي، سال 1364 ه . ساري، راهبند سنگتراشان)
للـهوا هنوز هم از سازهاي رايج بومي در سراسر البرز شمالي و جنوبي محسوب شده و در ميان فرهنگهاي مازندراني، گيلي، تالشي، كومشي، طالقاني، الموتي و نيز برخي پارهفرهنگهاي اين ناحيه همچون سنگسري، افتري و سرخهاي مورد استفاده است. با اين حال تحولات اجتماعي چند دههي گذشته و تغيير ساختار دامپروري سنتي در مازندران اين ساز را در معرض منسوخ شدن قرار داده است.
از معروفترين و فعالترين نوازندگان حال حاضر للـهوا ميتوان از: استاد حسين طيبي، ابوالحسن خوشرو، ارسلان طیبی، نورا… عليزاده، نام برد.
استاد حسین طیبی از بهترین نوازندگان لله وا
منبع تصویر: وب سایت واحد پژوهشی فرهنگخانه مازندران
آشنايي با ساختمان للـهوا:
همانگونه كه پيشتر توضيح داده شد، «للـهوا» اصليترين ساز موسيقي مازندران و در اصل سازي چوپاني است. اين ساز از لحاظ ساختار شبيه «ني» سنتي است. سازي بادي، كه از دو كلمه «للـه» به معني «ني» و «وا» به معني ياد تشكيل شده است و اين نامگذاري به جنس ساز و عامل ارتعاش آن كه هواست، اشاره دارد. جنس «للـهوا» از ساقهي گياهِ ني و داراي هفت بند و شش گره است كه پنج سوراخ آن در جلو و يكي در پشت ميباشد.
تفاوت آن با «ني» سنتي اين است كه دهانهي «ني» به طرف داخل تراشيده شده (براي اينكه به آساني ميان دندانها قرار گيرد) و يك قطعه فلز يا تلق روي آن قرار ميگيرد. در حالي كه دهانهي «للـهوا» از طرف خارج تراش خورده تا به راحتي روي گوشهي لب قرار گرفته و براي نوازنده ايجاد مزاحمت نكند.
معمولاً براي زيبايي در محل گره اين ساز نخ يا چرم ميبندند و با تكنيك نفس برگردان در آن ميدمند. نوازندگان للـهوا پيوسته با بافتهاي از موي بز به نام تير به تميز كردن اين ساز اقدام مينمودند تا ترشحات آب دهان مانع از پوسيدگي جدارهي ساز للـهوا نشود. ضمن اينكه گاهي با روغناندود كردن داخل للـهوا از پوسيدگي آن پيشگيري مينمودند. كندهكاري بر روي جدارههاي للـهوا و ايجاد نقوش ساده و هندسي اصليترين نوع تزيين اين ساز بود. شكل ديگري از تزيين للـهوا ايجاد روكشي كامل از رودهي بره بر روي جدارههاي بيروني اين ساز بود. به اين ترتيب كه پس از خشك شدن روده، رنگ مات و چشمنوازي در جدارههاي آن ايجاد ميشد. گاهي نوازندگان با ايجاد برشهاي حلقوي بر روي پوست خشك شده، نقشهاي خاصي را ترسيم مينمودند. علاوه بر اين استفاده از رودهي گوسفند و پوست ساقهي درخت تيس جهت پوشاندن گرههاي ساز نيز متداول بود.
در گذشته چوپانان با فواصل معيني كه به صورت تجربي بدست ميآمد، چهار سوراخ در جلو و يكي در پشت ساز ايجاد ميكردند. در چنين وضعيتي صدادهي درست ساز به صورت تصادفي بوده و در غير اين صورت نوازنده در اثر تجربه و ممارست فردي، نسبت به تغيير محل سوراخها اقدام مينمود. نوازندگان ضمن اجرا با دو گونه ساز (از نظر ابعاد) متوجه شدند كه ملوديهايي را كه با ساز نوع اول مينوازند، با ساز نوع دوم غيرقابل اجراست. بعدها كه شناخت نوازندهها نسبت به موسيقي بيشتر شد، سوراخ چهارم پس از نيمپرده فاصله از سوراخ سوم ايجاد شد
چون ساختمان كلي «للـهوا» شبيه «ني» سنتي است، بنابراين اندازهي طول و قطر داخلي لبه و انتهاي آن مانند «ني» است، با اين تفاوت كه (جداي از نحوهي تراش لبهي ساز) «للـهوا»ي هم كوك با «ني» مقداري كوتاهتر است. چون ني پس از قرار گرفتن ميان دندانها مقداري از طول لولهي صوتي آن كاهش پيدا ميكند. (البته به شرطي كه قطر داخلي و انتها و همچنين فواصل ميان سوراخهاي ني و للـهوا كاملاً يكسان باشند). در گذشته گالشان و چوپانان به دليل قرار گرفتن در محيط باز جنگل و مراتع و عدم دسترسي به دستگاههاي تقويت صوتي، از «للـهوا»هايي با اندازههاي كوتاه كه قدرت صوتي بيشتر داشتهاند، استفاده ميكردند. اين نوع از للـهواها از صداي قويتري برخوردار بوده و همين مسئله موجب كيفيت ويژهي صوتي نيز ميگرديد.
از طرفي «للـهوا»هايي كه از طول زيادي برخوردار بودند، ضمن دشوار بودن حمل و نقل آن در پي يك اجراي طولاني باعث خستگي عضلاني نوازنده ميشدند، لذا چوپانان كمتر از سازهاي بلند استفاده ميكردند، چراكه در اين حالت عضلات گردن و پنجهها در حالت كشيدگي قرار داشته و قدرت مانور نوازنده به شدت كاهش مييافت. در سالهاي اخير و به دنبال تشكيل اركسترهايي كه سازهاي محلي از جمله للـهوا در آنها مورد استفاده است، جهت همكوك شدن للـهوا با خواننده و ديگر سازهاي گروهِ اركستر، از للـهواهايي با قطر بيشتر استفاده ميشود.
نحوهي نواختن للـهوا:
توليد نغمات بوسيلهي اين ساز معمولاً پيوسته و به صورت (لگاتو Legāto) و بلاانقطاع ميباشد. ساز مذكور به طور مورب در دست قرار گرفته و در افراد به اصطلاح راست دست در گوشهي سمت چپ لب و در افراد چپ دست در گوشهي سمت راست لب جاي ميگيرد. نوازندگان «للـهوا» با ارتعاش هواي درون ساز و تكنيك نفس برگردان در آن ميدمند. در حالي كه «ني» سنتي پس از قرار گرفتن لبهي فوقاني ساز در ميان دندانها و دميدن در آن به صدا درآمده و با توجه به باز بودن يك طرف دهان نوازنده؛ امكان تكنيك نفس برگردان ميسر نيست. در برخي موارد يك واخوان صوتي مضاعف (آوازي) كه توسط خود نوازندهي ايجاد ميشود، صداي «للـهوا» را همراهي ميكند.
نحوهي انگشتگذاري و دست گرفتن ساز:
براي كساني كه در اصطلاح راستدست هستند، «للـهوا» در گوشهي سمت چپ لب قرار گرفته و گردن نوازنده تا حدودي به سمت راست متمايل گرديده و ساز به سمت چپ مايل ميشود. در اين حالت انگشت شصتِ دست راست روي سوراخ شمارهي شش و انگشت سبابه روي سوراخ شمارهي پنج و انگشت مياني روي سوراخ شمارهي چهار و انگشت بعدي روي سوراخ شمارهي سه و انگشت كوچك دست راست آزاد است.
در اين وضعيّت انگشت شصتِ دستِ چپ به عنوان نگهدارندهي ساز و انگشت سبابهي دست چپ بر روي سوراخ شمارهي دو و انگشت مياني در نقش نگهدارندهي ساز و انگشت بعدي روي سوراخ شمارهي يك و انگشت كوچك دست چپ نيز آزاد ميباشد. به طوري كه اگر كليهي انگشتان را از روي سوراخهاي شمارهي يك الي شش برداريم، ساز از دست نوازنده نيفتاده و با اتكا به انگشتان نگهدارنده، آمادهي نواختن باشد.
همهي عمليات فوق به عكس صورت ميگيرد. اگر نوازندهاي در غير از وضعيت و حالت توضيح داده شده اقدام به نواختن نمايد (رعايت دستورالعمل دست راست و چپ) پس از مدتي اجرا، عضلات دست از ناحيهي مچ و انگشتان دچار كشيدگي گرديده و در نتيجه قدرت مانور آنها كاهش مييابد. لازم به ذكر است كه گردن نوازنده نميبايست بيش از حد كج شود. لازم است تا هنرجويان و نوازندگان مبتدي در اوايل آموزش، تمرينات خود را در مقابل يك آينهي قدي انجام دهند، تا پوزيسيون نوازنده براساس حالات توضيح داده شده، تثبيت گرديده و نوازنده با حالت درستِ نواختن مأنوس شود.
چگونگي تهيه و ساختن «للـهوا»:
محل رويش و تهيه للـهواي مناسب
للـهوا يا ني در واقع نوعي چوب اليافي است كه به طور طبيعي و خودرو در طبيعت ميرويد. اين گياه در شرايط مختلف در اطراف زمينهاي كشاورزي، حواشي كوير، باتلاقها، مردابها، آببندها و نقاط آبگير حاشيهي رودخانهها به وفور يافت ميشود. محل رويش ني در فرهنگ فارسي به نيزار شهرت دارد. در اصطلاح بومي (مازندراني) به محل روئيدن ني للـهجار ميگويند (يعني جايي كه «للـه» به صورت انبوه ميرويد).
اگر در جايي نياز به كشت آن باشد با كاشتن يك پياز، طي يك سال ريشه تكثير گرديده و همراه هر ريشه يك ساقه به طول دو الي چهار متر رشد ميكند.
ساقهي للـهوا در جريان بادهاي پاييزي خشك ميگردد. عمر هر ساقه در نيزار بين يك تا سه سال است.
جهت بريدن ساقهي ني و به منظور ساختن ساز لازم است تا از ارهي فلزي استفاده شود، چراكه در غير اين صورت ممكن است پوست سطحي ني آسيب ديده و هنگام نواختن، هوا از منافذ چوبپنبهاي بندهاي ني خارج گرديده و در نتيجه ساز به دست آمده كيفيت مطلوب را جهت استفاده از دست بدهد. لازم به يادآوري است كه همهي نيهاي نيزار جهت ساختن ساز مناسب نبوده و تنها تعداد اندكي از آنها قابل استفاده ميباشند. چراكه تنها ساقههايي جهت ساختن ني قابل استفاده هستند كه فاصلهي بندها متناسب بوده و فواصل بين هر بند بين چهار تا پنج سانتيمتر باشد.
از آنجايي كه مناسبترين سازها (للـهوا) از طولي حدود سي سانتيمتر برخوردارند، و نظر به اينكه (للـهوا) نيز مانند ني سنتي ميبايست شامل شش گره و هفت بند باشد، لذا اندازهي متناسب طول بندها (بين چهار تا پنج سانتيمتر) (از نظر ابعاد) جهت ساختن ساز، مناسب هستند. در تداول فرهنگ تبري (مازندراني)نرللـه nar-Lale (يعني ني نر) و به ساقههاي فاقد جوانه ماللـه mālale (يعني ني ماده) اطلاق ميشود. چنانچه به طور استثناء بند ساقههاي فاقد جوانه يعني ني ماده نيز از ابعادي مناسب جهت ساختن للـهوا برخوردار باشند، سازهاي حاصل از آن از نظر صدادهي از كيفيت و مرغوبيت فوقالعادهاي برخوردارند. پس از يافتن نيهايي كه از بند متناسب برخوردار باشند. ابتدا محل پيشبيني شده جهت سوراخها را علامتگذاري نموده، سپس با ميلههاي گداخته سوراخ ميكنند. سوراخ كردن ني با ميلهي گداخته بهترين شيوه جهت ايجاد سوراخ محسوب ميشود، در غير اينصورت به دليل ايجاد تراشه و تركهاي ريز و نامرئي در محل سوراخها، ممكن است ني ساخته شده فاقد كيفيت مطلوب در صدادهي باشد. نقشي تعيينكننده در انتخاب و برش ني از نيزار دارد. معمولاً در نيزارها، تنها ساقههايي از نظر ابعاد داراي شرايط ياد شده هستند كه در اطراف گره هر بند، جوانههايي روييده باشد. از آنجايي كه جوانهها مانع از رشد طولي بندهاي ني ميشوند، لذا اين گونه واريتهها به ساقههايي كه از جوانههاي زيادي برخوردار باشند،
يادآوري اين نكته ضروري است كه به دليل دشواري در تهيهي نيهايي با ابعاد متناسب از نيزار اخيراً سازندگان للـهوا با برش دلخواه از بندهاي ني و تهيهي چند قطعهي مناسب، قطعات تهيه شده را به يكديگر متصل ساخته و از اين طريق ساز مورد نظر را با ابعادي متناسب و طبيعي شكل ميدهند. مبدع و مبتكر اين روش در ساختن ساز للـهوا استاد حسين طيبي است.
ابتكار ساختن للـهوا از طريق قطعات جداگانهي للـهوا اين امكان را براي سازندگان آن فراهم ساخت تا اولاً بتوانند ساز را در هر كوكي توليد نمايند. ثانياً چنانچه اگر قسمتي از يك للـهوا به دليل عدم تناسب طول بند آن به اصطلاح خارج يا فالش باشد، آن قسمت را تعويض نموده و قطعهاي مناسب جايگزين نمايند.
منبع: کتاب آموزش لَله وا, رضا دیوسالار
نقل شده از وب سايت دهكده جهاني پارپيرار
با تشکر از آقای دكتر عباس اسلامی کیاسری برای ارسال عکس و لینک مطلب