سید عماد مهدوی در تاریخ 1331 در ” سعید آباد ” کیاسر چشم به جهان گشود. در 7 سالگی وارد مدرسه شد اما فقر و فقدان امکانات کافی مانع از ادامه ی تحصیل او شد لذا پس از پایان دوره ابتدایی ترک تحصیل کرد و مدت کوتاهی در روستای سعیدآباد همراه با خانواده مشغول کار کشاورزی و دامداری شد. پس از چند سال به ساری رفت و در مطب یکی از دکترهای شهر و مدتی هم در بیمارستان شهید زارع و بعد از آن هم به عنوان سرایدار مدرسه ای مشغول شد. علی رغم مشکلات پیش رو درس خود را ادامه داد و تا اخذ مدرک دیپلم پیش رفت. همراه با شهید محمدیان هیئت حضرت ابوالفضل عباس را تشکیل داد که درمراحل اولیهف با رویکرد فرهنگی و دینی و بعدها با رویکرد سیاسی و مبارزه علیه طاغوت، فعالیت خود را پس گرفت. در سال 1350 ازدواج کرد که حاصل آن دو دختر به نامهای شهربانو و کلثوم است. در سال 58 به عضویت رسمی سپاه درآمد. بعد از پیروزی انقلاب و در اوج جوانی در درگیری گنبد و ترکمن صحرا به دوستان هم رزمانش پیوست. مدتی نیز در کسوت فرمانده سپاه کیاسر، خدمات شایانی انجام داد، سپس به ساری آمد. در تاریخ 29/12/61 به جنوب اعزام شد و سرانجام در تاریخ 25/2/62 در ” پل کرخه ” بر اثر اصابت ترکش به بدنش، به درجه شهادت نائل آمد. پیکرش در روستای سعیدآباد تشییع و درمزار شهدا آرام گرفت
بسمه تعالی
ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون ….
( سوره توبه آیه 111)
به درستی که خداوند از مومنین جانها و مال هایشان را به بهای بهشت خریداری کرده تا اینکه در راه خدا پیکار کنند پس بکشند و کشته شوند تا برایشان بهشت باشد .
ابتدا سپاس باید گفت پروردگار متعال را که مرا بر شغل پاسداری هر چند لیاقت آن را نداشتم، منت نهاد و رحمت بر پیامبران و فرستادگان او که سعادت در راه خود را به ما آموختند .ای خداوند! شهادت را نصیبم کن که امام بزرگوارمان فرموده است : ” اولین قطره خونی که از شهید می ریزد، تمام گناهان او بخشیده می شود.” همچنین فرموده است: ” شهید از همه افضل است.” خدایا! ما به پیروی و سرمشق گرفتن از امامانمان به نبرد علیه دشمنان اسلام برخاسته و تا دم مرگ می جنگیم که سرور شهیدان حسین بن علی ( ع) فرموده است : ” انی لا اری الموت الا سعاده و الحیاه مع الظالمین الا یرما : ( من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمکاران را جز خواری نمی بینم.”
پدر و مادرجان! اینجانب چند کلمه با شما و برادران و خواهرم و نیز با امت شهید پرور سخن می گویم.پدر و مادرعزیزم! می دانم از آمدن من به جبهه رضایت داشته، بلکه خواستار بودید که به مدرسه خودسازی (جبهه) بیایم .امیدوارم در برابر مشکلات و ناملایمات زندگی صبور باشید و به جان امام و رزمندگان اسلام دعا کنید و فرضیه دینی تان را به موقع انجام دهید و یار و یاور اسلام و امام باشید . مبادا به خاطر از دست دادن من منتی بر کسی بگذارید، و یا از انقلاب انتظار نابجایی داشته باشید.فقط انتظارتان از انقلاب، اجرای احکام اسلام باشد. مادرجان! از اینکه فرزند خوبی نبوده ام واقعاً شرمنده ام؛ امیدوارم که مرا ببخشید و همچون دیگرمادر شهیدان افتخار کنید که فرزندت را در راه خدا داده اید. مادرجان! هروقت به یاد من افتادی و خواستی گریه کنی، یا اینکه بر سر قبر من رفتی، در آن لحظه به فکر کربلای حسین (ع) باش که در ان با کافران و ستمگران برای حفظ اسلام و آزادی مسلمانان از سلطه یزید جنایتکار و جبار، چگونه خود و فرزندان عزیزش را تقدیم حق تعالی نمود.
برادران من! از وفاداران اسلام عزیز و دشمنی با امریکا و هراسلام مستبد و استعمار و استثمارگر دریغ نورزید و یار مظلومان و دشمن ظالمان باشید! اگر برای اسلام دفاع نکنید، فردا در روز قیامت، روز سرنوشت انسان ها چه جوابی می خواهید بدهید ؟ کفر با اینکه کفر است ولی می جنگد و کشته می شود اما ما که خود را مسلمان می دانیم و معتقد به روز قیامت هستیم، پس ترس معنی ندارد و تا آخرین قطره خون باید دفاع کنیم . ازهوی و هوس و آرزوهای طولانی بپرهیزیم که حضرت علی فرمودند : ” ایها الناس انی اخاف … : «ترسناک ترین چیزیکه از آن بر شما خائفم، دو چیز است، پیروی ازهوا و هوس و آرزوهای طولانی ». ” از امام این ذریه پیامبر، اطاعت کنید که امام صادق فرموده است: “آن کس از فقیهان که نگهدار نفس خود از گناه و نگهبان دین خود از انحراف و مخالفت هوای نفس و فرمانبردار امر مولا و رهبرش باشد، پس بر عامه مردم است از او تقلید و پیروی کنند.” برادران من! با دشمنان اسلام دشمن و مسلمانان مهربان باشید که خداوند فرموده است: ” محمد فرستاده خدا است و یاران و همراهانش بر کافران بسیار سخت دل و با یکدیگر مهربانند.”
دخترانم سیده شهربانو و سیده کلثوم ! امیدوارم معلم خوبی برای دیگران از نظر حجاب و اخلاق اسلامی باشید و همچون فرزندان دیگر شهیدان تابع سفارش های من در خصوص حجاب و اخلاق اسلامی و پیرو مکتب اسلام قرآن و پیام رسان خون شهیدان باشید. انشاءالله تعالی از کوششهای شما باید درس خواندن جهت پیشرفت اسلام باشد. با مادر و دیگر اعضای خانواده، رفتار خوب و اسلامی داشته باشید ، با مردم نیز چنین باشید. هرگز در جامعه خود را حقیر و کوچک نشان ندهید، بلکه شما بیشترین ارزش را نزد خداوند دارید. هرچند ما در زمان حیاتمان نتوانسته ایم برای شما مفید و در تربیت شما بکوشیم، انشاءالله که مرا می بخشید و تا موقعی که شما فرزندان من هستید، به آنچه خدا و اسلام و پیامبر گفته، عمل کنید.
و اینک ای همسرم! با وجود اینکه نمی توانم مطالبم را برایت بنویسم ولی ناچارم که چند کلمه ای به عنوان تذکر عرضه نمایم؛ آنچه وظیفه داشتیم نتوانستیم انجام دهیم ، البته مسلمان بودن و پیرو راه حق بودن این مسائل را دارد، امیدوارم که در برابر مشکلات صبور باشید. از تذکراتم این است که از فرزندانم خوب رسیدگی و نهایت کوشش را در تربیت اسلامی ایشان بنمایید.
و السلام . سید عماد مهدوی