محمد علی رضوی در سال1341 در خانواده ای کشاورز، در روستای ” سادات محله ” بخش چهار دانگه ساری چشم به جهان گشود. دوران دبستان را تا کلاس چهارم ابتدایی در روستای ” بازارخیل” گذراند و به علت نبود امکانات مدرسه مجبور شد کلاس پنجم ابتدایی را در محل تولدش بخواند. و در تمام این مدت نزد مادربزرگش زندگی می کرد. دوره راهنمائی را با زندگی درمنزل استیجاری در شهر ساری همراه با یکی از دوستان در مدرسه ” نیما ” با موفقیت گذراند و از آنجا به دبیرستان غفاری راه یافت. مشغول گذراندن دوره متوسطه بود که با اوج گیری انقلاب اسلامی ایران مواجه شد. فعالانه در صحنه های انقلاب بویژه تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می کرد. با به پایان رساندن تحصیلات، با فرا رسیدن خدمت سربازی، در تاریخ 17/9/63 خود را به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ساری معرفی کرد و از طرف سپاه برای فراگیری آموزش های لازم به پادگان آموزشی امام رضا (ع) خراسان فرستاده شد. ابعد از طی یک ماه آموزش نظامی، بقیه آموزش خود را به مدت 5 ماه دیگر در واحد بهداری سپاه گذراند. پس از پایان آموزش های لبهداری به جبهه اهواز اعزام شد و در آنجا به شغل پزشک یار مشغول شد. پس از 20 روز حضور در منطقه، برای مرخصی به روستای خود آمد و با پشت سر گذاشتن 14 روز مرخصی، به جبهه برگشت و مدت یک ماه را در جبهه سومار گذراند، سپس برای مرخصی، به روستای خود آمد. در همین حین شنید که یکی از دوستان هم محلی اش شهید شد، لذا به روستای سادات محله نزد پدر و مادر شهید رفت و در آنجا روبه پدر و مادر شهید گفت: ” شما فرزندتان را در راه میهن و انقلاب امام دادید، فرزند شما علی اکبرگونه به سوی معبودش شتافت و شهید شد. شهادت یک درجه بلند و رفیع است که هرکسی لیاقت رسیدن به چنین مقامی را ندارند وتنها مردان خدا و دلباختگان او می توانند این مقام را کسب کنند. پس شما ناراحت نباشید و گریه نکنید که فرزند شما راه حسین را انتخاب کرده است و ما هم ادامه دهنده راهشان هستیم.” محمد علی رضوی با این گونه تفکر و ایده، پس از مرخصی بار دیگر به جبهه برگشت و این بار توفیق خدمت در جبهه کردستان را یافت. 20 روز بیشتر آنجا نماند و در تاریخ 1/2/64 شهادت را در آغوش گرفت. پیکرش در زادگاهش روستای سادات محله به خاک سپرده شد.
((الذین و امنو و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله با اموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون)):
(کسانی که به پروردگارشان ایمان آورده اند و برای برقراری دین الله از دیارشان هجرت می کنند و برای بقاء و پایداری قرآن با جان و مال شان در راه خدا جهاد می کنند، بزرگترین درجه و مقام را در نزد خداوند کریم دارند و به راستی که آنان رستگار عالمند.)
شهادت نتیجه تلاش و کوشش مردان مجاهدی است که با آگاهی و معرفت مردانه، پا در میدان جهاد نهاده و جانشان را در راه خدا قربانی نموده اند. شهادت ثمره ایثار انسان هایی است که با ایمان به الله و اعتقاد راسخ به مکتبِ نجات بخشِ اسلام در راه رهایی بخش توحید گام در میدان مبارزه علیه مشرکین و کفار و مستکبرین جهان نهادند و هرگز تن به ذلت نداده و حکومت ظالمان را نپذیرفته اند. شهادت اوج کمال انسان و پیروی از خط سرخ حسین و امامان و پیامبران تاریخ است و شهیدان، انسان های آزاده ای هستند که دفاع از حق و محو کامل باطل را در سودای خود داشتند و در میدان عشق و در راه معشوق واقعی هرچه داشتند، فدا کرده اند. شهیدان انسان های برتر تاریخ و از تبار حسین هستند و خون سرخشان، مُنادی آزادی و حقیقت است.
یکی از بهترین انواع عمل صالح و یکی از مهم ترین وسیله های رسیدن به جوار رحمت حق و در کنار پاکان و نیکان بودن، شهادت است؛ زیرا کسی که به نام دین و برای حفظ احکام خداوند و اطاعت از دستورامام، پا به میدان مبارزه می گذارد و جان می دهد ، مهمان خداست و در نزد خدا روزی می خورد. او از همه چیز چشم پوشیده و همه چیز خود را حتی جان در راه خدا داده است؛ این است که خداوند به او از همه چیز می دهد. شهید، بیشترین بهره را خود می برد؛ زیرا با قبول شهادت خود را در شمار نزدیکان به خدا و مقربان مقام رحمت کلی قرار می دهد. انسانی که از همه امکانات حیات می گذرد و جان خود را تقدیم خدا می کند و از همه چیز و همه کس چشم می پوشد و از دلبستگی های جهان و شیرینی های زندگی و لذت دیدار عزیزان دل می کند ، به یقین هدفی متعالی را تعقیب می کند و این هدف برای حفظ دین خدایی و نوامیس انبیاء است و ارزشی که شهیدان دارند، برای همین هدف متعالی است. شهیدان شهادت را می پذیرند تا دین خدا و ناموس عدل پایدار بماند و انسان های دیگر در سایه عدل و رحمت در خیر و سعادت زندگی کنند.
شهید، زندگی خود را فدا می کند تا دیگران درست زندگی کنند و به هدف اعلای زندگی که سعادت حقیقی است، برسند. شهیدان از نسل محرومین و مضلومین تاریخند که علیه ظالمین و مستکبرین شوریده اند. چهره ستمکاران و متجاوزین زمان را بر خاک مالیدند و در محراب شهادت با خون خویش وضو ساختند و بر سجاده مظلومیت خویش، نماز عشق خوانده اند، شهیدان انسان هایی هستند با قلبی پراُمید که با قامتی رشید و رویی گشاده در سنگرهای خود و در میدان مبارزه، در خون خویش نشستند و به یاری خدا شتافتند و درس انسانیت و وفا را به مردم آموختند و ایستادگی و مقاومت نمودند. شهیدان انسان هایی هستند که زبان قادر به بیان حدیث عشق آنان و زندگی سراسر عظمت و افتخار و مبارزه و ایثارشان به طور کامل نیست.
