به گزارش پایگاه خبری چهاردانگه، شهر بارفروش ۹۳ سال پیش به بابل تغییر نام یافت. متن ابلاغ تغییرنامِ شهر «بارفروش» به «بابل» در روز پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۱۰ انجام شد.
شهر بابل
از مقام ریاست وزرا، شرح ذیل به طور متحد المال به کلیه وزارتخانهها صادر و ابلاغ گردیده است:
«حسب الامر مطاع ملوکانه ارواحنا فداه مقرر است که شهر بارفروش از این تاریخ شهر بابل نامیده شود»
از طرف وزارت داخله مراتب به کلیه ادارات و حکام ولایات و ولاء ابلاغ گردیده است.
پس از صدور ابلاغ تغییر نام بارفروش به (بابل) در روز پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۱۰، در روزهای پایانی آبان نیز همچنان از نام «بارفروش» در مطبوعات استفاده میشد.
بر اساس نوشتههای موجود، تا روز یکشنبه ۳۰ آبان، این روز آخرین روزِ استفاده از نام «بارفروش» بود. از روز دوشنبه اول آذر ماه سال ۱۳۱۰ خورشیدی، برای نخستین بار نام «بابل» در مطبوعات و ادارهها جایگزین نام «بارفروش» شد.
قابل توجه است با تغییراتی که در سال ۱۳۱۰ در این شهر ایجاد شد، نقشه کشی از شهر بابل آغاز میشود، و به دستور پهلویِ اول، نام این شهر از «بارفروش» به «بابل» تغییر داده شد.
در مورد تغییر نام «بارفروش» به «بابل»، در کتابهای تاریخی از سالهای مختلف از این تغییر یاد شده است، اما تاریخ دقیق آن سال ۱۳۱۰ است.
تا سال ۱۳۰۹ و حتی نیمی از سال ۱۳۱۰ نیز در نامهها و مکاتبههای اداری در این شهرستان که اسناد آن نزد نگارنده موجود است، و همچنین در خبرهای مندرج در (روزنامۀ اطلاعات) از کلمۀ «بارفروش» استفاده میشد.
از روز دوشنبه اول آذرماه، اما نام «بابل» رسما جایگزین نام سابق میشود، و نام «بارفروش» در داخل کمانه به عنوان نام پیشین این شهر نوشته میشود.
در (تقویم تاریخی دموگرافیک ایران برای تشخیص سن صحیح) جلد اول مناطق مرکزی و شمالی ایران، از سال ۱۳۱۰، به عنوان سال تغییر نام «بارفروش» به «بابل» یاد شده است.
اردشیر برزگر در تاریخ تبرستان آورده است: از سال ۱۳۱۰ خورشیدی به فرمان رضاخان (۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰) به مناسبت رود بزرگ باول پیشین، بابل امروزه از کنار جنوب و باخترش میگذرد، به شهر «بابل» نامبردار گردید.
اسماعیل مهجوری نیز در تاریخ مازندران نوشته است: «بابل» نام نوینی است که به فرمان پهلوی اول در سال ۱۳۱۰ خورشیدی به تناسب (رود باول) که از دو کیلومتری آن میگذرد، و به مناسبت دو دهکده اطراف آن (بابل کنار) و (بابلکان)، به آن داده شده است.
نگارنده در تحقیقات میدانی چند برگ از مکاتبههای اداری در سالهای ۱۳۰۹ و ۱۳۱۰ را از اداره معارف و اوقاف وقت شهرستان بابل در دورۀ پهلوی اول به دست آورده است، که در این نامههای دولتی و اداری تا قبل از آذر ۱۳۱۰ نام این شهر«بارفروش»، و پس از آن نام، جدید «بابل» در متن نامهها و مکاتبهها به کار رفته است.
نکته قابل ذکر اینکه؛ در اواخر آبان ماه ۱۳۱۰ که مصادف با تصویب و ابلاغ نام جدید «بابل» بود، رضا شاه در «کاخ شاهپور شهر بارفروش» استقرار داشت و از این شهر به سایر مناطق شرق و غرب استان سفر میکرد. همچنین مسائل مختلف کشور نیز برای بررسی و تصمیم گیری در محل استقرار شاه وقت در «کاخ شاهپور بارفروش»، به رضا شاه گزارش و ارسال میشد.
وجه تسمیۀ بابُل
نام «بابُل» از نام رودخانه باول یا بابل گرفته شده است. حتی در روزگارانی که نام این شهر «بارفروش» بود، رودخانۀ این منطقه با نامهای «باول» و «بابِل» در میان مردم شهرت داشته است.
رودخانۀ بابل، از کوههای البرز سرچشمه میگیرد و با عبور از غرب شهر بابل، در شهر بابلسر به دریای مازندران میریزد. در روستاهای این شهرستان نیز نامهای بابلکان و بابل کنار(باول کنار) وجود داشته است. مردم نیز همواره به رودخانۀ بابل، «بابِل» میگویند.
نام باول ریشه در کلمات بیل، بیلک و بلوک دارد، که معنی آن نهرک و نهر است، که مجموعۀ اینها را بلوک میگویند. روستاهایی که در کنار رودها وجود دارند، اسامی تعدادی از آنها با شرایط طبیعی و منطقهای هماهنگی دارد. مانند بابل کنار یا باول کنار، پیت رود پی، بیل پی، بیل پیِ گتو.
در کتاب آبیابی و آبرسانی از کمیتۀ علمی مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن (با) را (آب) معنی کرده است و نویسندۀ آن عقیده دارد:
آب را (با) میگفتند. مانند: جوبا، شوربا، باریز در کرمان، (باریدن: رتین، ریختن، جسم آبکی را سرازیر کردن)، باران یعنی آب (با) و پایین (ران)، باران: آبی که پایین میآید، و «بابُل» به معنی آب فراوان.
درکتاب پژوهشی در زمینۀ نامهای باستانی مازندران آمده است: بابُل، از دو جزء (با) و(بُل) تشکیل شده است. جزء اول (با) به معنی هرچیز مایع العام و هر چیز آبکی و روان و مجازا آب، که مظهر کامل مایعِ روان است. جزء دوم (بُل) به معنی زیاد – بسیار- فراوان، که مجموع دو جزء، ناظر به رود، یا جایی خواهد بود که، آب فراوان دارد.
نتیجه اینکه این نام مربوط به رود است و در قرنهای بعد، از نظر تلفظ تغییراتی میپذیرد. در فرهنگ فارسی دکتر محمد معین در حرف ب، کلمه (بُل) به (بسیار) معنی شده است.
با توجه به معانی لغوی(مامَطیر) و (بابُل)، میتوان نتیجه گرفت که این نامها به یک معناست، و هر دو نام با توجه به وضعیت اقلیمی و وجود رودهای پر آب و باران، بارندگی و آب فراوان و جاری در منطقه، به آن اطلاق شده است، یعنی جایی که باران میبارد، بارنده، جایی که آب فراوان دارد، منطقهای که آب و آبگیرهای بسیار دارد، و این معنا برای (مامَطیر) و (بابُل)، نمیتواند دور از یقین باشد.
همچنین در تحقیقات میدانی از برخی محلیها در حاشیۀ بابل رود؛ «بابِل یا باول» را رودخانهای با «مسیر پر پیچ و خم» معنا کردهاند. اهالی بومی منطقه معتقدند؛ همین ویژگیِ پیچ و خمهای رودخانۀ بابل، موجب جلوگیری از شدت جریان آب و طغیان «بابل رود» میشود. به عبارتی، اگر بابل را برعکس بنویسند؛ کلمۀ (لبِ آب) به دست میآید.
موقعیت سیاسی شهرستان بابل
بابل به خاطر موقعیتِ خاصِ منطقهای، همواره یکی از مناطق مستعدِ جمعیتی و آبادی و نیروی کار بوده است، حتی پیش از اسلام در خودِ محل، جمعیت و آبادی وجود داشت.
شهرستان بابل از نظر موقعیت جغرافیایی، در طول ۵۲ درجه و ۴۴ دقیقه و ۲۰ ثانیه، و عرض ۳۶ درجه و ۳۴ دقیقه و ۱۵ ثانیه در شمال ایران، و استان مازندران قرار دارد.
شهرستان بابل از شمال به شهرستان بابلسر و دریای مازندران(کاسپین – خزر)، از جنوب به رشته کوههای البرز و شهرستان سوادکوه، از شرق به شهرستان قائم شهر، و از غرب به شهرستان آمل محدود است.
این شهرستان با مساحت ۱. ۱۵۷۸ کیلومتر مربع، که حدود ۶ درصد از مساحت استان مازندران را شامل میشود، دارای ۷ شهر به نامهای بابل، امیرکلا، مرزی کلا، گلوگاه، خوشرودپی، زرگر و گتاب است.
این شهرستان با مرکزیت شهر بابل، دارای ۶ بخشِ مرکزی، گتاب، لاله آباد، بابل کنار، بندپی شرقی و بندپی غربی با ۱۳ دهستانِ گنج افروز، فیضیه، اِسبو، گتابِ شمالی، گتاب جنوبی، بابل کنار، درازکلا، لاله آباد، کاری پی، خوشرودپی، شهیدآباد، سجاد رود و فیروزجاه، و ۶۹۶ نقطۀ روستایی، مکان، مزرعه و ۳۴۷ آبادیِ دارای ۲۰ خانوار جمعیت و بیشتر است، که سیزده و هفت دهمِ درصدِ کلِ آبادیهای استان را شامل میشود.
جمعیّتِ شهرستان بابل در سرشماری سال ۱۳۶۵ با احتساب شهرستان بابلسر که در آن زمان یکی از بخشهای شمالیِ بابل محسوب میشد، ۴۸۷ هزار و ۹۴۶ نفر بود، که از این جمعیت، ۱۸۳ هزار و ۲۰۱ نفر در نقاط شهری و ۳۰۴ هزار و ۷۲۳ نفر ساکن نقاط روستایی، و بقیه غیرساکن بودند. نسبت جمعیتی نیز در مقابل هر ۱۰۰ مرد، ۹۸ زن وجود داشت.
بخش بابلسر در سال ۱۳۶۸ از شهرستان بابل منتزع، و تبدیل به شهرستان مستقل بابلسر شده است.
بر اساس سرشماریِ مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، شهرستان بابل با ۵۳۱ هزار و ۹۳۰ نفرجمعیت، پرجمعیتترین شهرستان استان مازندران، و بیست و سومین شهرستان پرجمعیت کشور، و دومین شهرستانِ پرجمعیت شمال ایران پس از شهرستان رشت است.
بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت شهر بابل با حدود ۱۴ درصد رشد، به ۲۵۰ هزار و ۲۱۷ نفر افزایش یافت، که دومین شهر پرجمعیت استان مازندران پس از ساری، و سی و دومین شهر پرجمعیت کشور، و چهارمین شهر پرجمعیت شمال ایران پس از شهرهای رشت، گرگان و ساری محسوب میشود.
به موجب آمار سرشماری در سال ۱۳۹۵، جمعیت شهری بابل، بیش از جمعیت روستایی این شهرستان است؛ جمعیت مراکز شهری بابل ۳۰۵ هزار و ۵۷۸ نفر، و جمعیت مناطق روستایی بابل ۲۲۶ هزار و ۳۵۱ نفر است.
در گذشته جمعیت روستایی بابل همواره بیش از جمعیت شهرنشین بود، اکنون اما جمعیت شهری بابل بر جمعیت روستایی پیشی گرفته است، که این حاکی از رشد مهاجرت روستانشینها به شهر است.
تحقیقات، نوشته و عکس: صمد صالح طبری