به گزارش پایگاه خبری چهاردانگه، به نقل از فارس، آدرین حبیبی پسربچه فریدونکناری در روستای نواییمحله بخش دهفری شهرستان ساحلی فریدونکنار به دنیا آمد، او که هنوز دو سالگی را تمام نکرده بود بر اثر سوختگی، داغی عمیق بر دل پدر و مادر جوان خود گذاشت تا کار و زندگی خانوادگی آنها به خرید کیک و شمع عدد دو هم نرسد.
با گذشت سه روز از مرگ آدرین کوچولو و همزمان با خاکسپاری پیکر بیجان و معصوم این خردسال فریدونکناری پدر آدرین خواستار گفتوگو با رسانهها شده و در این میان خواسته تا برای تنویر افکار عمومی مطالبی صریح و دقیق را بر زبان بیاورد.
سر کشیدن فنجان حاوی آب جوش و انتقال کودک به بیمارستان امام خمینی(ره) فریدونکنار
پدر آدرین کوچولو گفت: شب حادثه در خانه نشسته بودیم، خانواده همسرم منزل ما مهمان بودند، همسرم چای و آب جوش برای پذیرایی از مهمانان تهیه کرده بود، من در حال صحبت با تلفن همراه خود بودم، دقایقی قبل از همان فنجانی که همسرم در آن آب جوش ریخته بود به آدرین آب خنک داده بودم، آدرین آن لحظه در اتاق خواب مشغول بازی بود، برای نوشیدن آب به اتاق پذیرایی آمد، حواس کسی به او نبود، او گمان میکرد که این فنجان همان فنجان آب خنک است، وقتی به آن لب زد، متوجه داغ بودن آب شد و از ترس فنجان را انداخت که سبب شد لب، چانه، سینه، شکم و ناف بچه بسوزد، شدت سوختگی در ناحیه سینه تا شکم شدیدتر بود.
وی ادامه داد: در لحظات اولیه حادثه گمان کردیم سوختگی معمولی رخ داده، اما به هر حال با سرعت او را با خودروی خود به بیمارستان امام خمینی(ره) فریدونکنار منتقل کردیم.
انتقال کودک به بیمارستان زارع ساری
پدر آدرین گفت: در بیمارستان فریدونکنار، اقدامات اولیه انجام شد و آدرین را به بیمارستان شهید زارع ساری ارجاع دادند و بهسرعت راهی ساری شدیم، در راه آبمیوه خنک خریدم، اما آدرین نمیخورد، به همه چیز شک داشت که نکند داغ باشد و بهشدت گریه میکرد، تا جاییکه صدایش بهشدت گرفت و دو بار نیز استفراغ کرد.
تشخیص نادرست پزشک
وی بیان کرد: در اورژانس بیمارستان شهید زارع ساری آدرین توسط پزشک متخصص ویزیت شد، اما اعلام کردند که سوختگی جدی و شدید نیست و به بدن پسرم پماد زدند، دکتر بیمارستان شهید زارع با قاطعیت پس از معاینه دهان آدرین به ما گفت که پسربچه آب جوش را نخورده و آثار جراحات سوختگی در لوزه و لثه دیده نمیشود، اما بهتر است بیمار را به بیمارستان بوعلی ساری منتقل کنید که مجهزتر است.
انتقال کودک به بیمارستان بوعلی ساری
حبیبی که پیراهن مشکی و کولهباری از اندوه بر چهره داشت، گفت: قبل از انتقال به بیمارستان بوعلی، به پسرم سرم زدند، درون سرم دگزا تزریق کردند و در این زمان حال آدرین بهشدت خراب شد، به همین دلیل سرم را از آدرین جدا کردیم، پس از آن خواستند که پسرم را به بیمارستان بوعلی ببریم، اما آمبولانس در اختیارمان قرار ندادند و در شهر غریب با خودروی شخصی به هر زحمتی بود خود را به بیمارستان بوعلی رساندیم.
وی ادامه داد: در بیمارستان بوعلی بار دیگر به آدرین سرم وصل کردند و در حالیکه از آنها خواستیم سرم را از بچه جدا کنند، اما نپذیرفتند.
فرزندم در آغوشم جان داد
این پدر داغدار گفت: با سهلانگاری آنها فرزندم در آغوش من جان داد و به یکباره نفس آدرین بند آمد و کبود شد، از کمترین امکانات نیز برای فرزندم بهره نبردند، وقتیکه پسرم آخرین لحظات عمر خود را سپری میکرد، با همه توان و امکانات وارد عمل شدند، اما دیگر عملیات ۹۰ دقیقهای کادر پزشکی نیز ثمری نداشت و آنها علت مرگ را ورود بیش از حد آب جوش به دهان و مجرای تنفسی کودک و در نتیجه بسته شدن شریان تنفسی اعلام کردند.
اگر حقی دارم، به خدا واگذار کردم
پدر آدرین حبیبی با تأیید سوختگی پسر معصوم خود، علت اصلی مرگ فرزند دو سالهاش را سهلانگاری و بیکفایتی کادر پزشکی بیمارستانهای شهید زارع و بوعلی ساری میداند و میگوید اگر حقی بر گردن این مجموعه دارم، آنها را به خدا واگذار میکنم.
پاسخ دانشگاه علوم پزشکی مازندران
با پیگیری خبرنگار بهداشت و درمان فارس و همکاری روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی مازندران، مدیران بیمارستانهای شهید زارع و بوعلی ساری توضیحاتی را در این زمینه بیان کردند که به شرح ذیل است.
کودک بیمار (سوختگی با آب جوش) به نام آدرین حبیبی، در ۲۰ تیرماه جاری توسط خانواده به بیمارستان فریدونکنار مراجعه میکند و پس از انجام پانسمان، به مرکز سوختگی زارع ساری ارجاع داده میشود و در ساعت ۲۳:۵۲ همان روز در مرکز سوختگی زارع ساری حضور مییابند، پس از ویزیت پزشک مربوطه در این مرکز، مشخص شد که بیمارTBSA 2% grade 2 در ناحیه سینه و سوختگی درجه یک در ناحیه چانه دارد.
ندادن شرح حال دقیق از بیمار توسط والدین
از آنجا که خانواده بیمار شرح حال دقیقی از کودک ارائه ندادند، لذا معاینه دهان و ریه انجام و دستور پانسمان با پماد نیترو فورازون داده شد، پس از پانسمان نیز گروه درمانی متوجه تغییر صدای گریه کودک بیمار شدند که خانواده بیمار اظهار کردند با توجه به حضور در دریا در روز قبل، کودک دچار سرماخوردگی شده و به همین دلیل بیقراری و زیاد گریه میکند.
براساس گفتههای والدین و با انجام معاینه، علائم سرماخوردگی نیز در کودک مشاهده شد، پس از آن نیز به همراه نسخه دارویی، سرم و هیدرو کورتیزون تجویز شد و برای بررسی و پیگیری علت تغییر صدا به خانواده بیمار توصیه شد تا کودک نزد متخصص اطفال و گوش، حلق و بینی در بیمارستان بوعلی ساری نیز ویزیت شود.
در ساعت ۲۰ دقیقه بامداد دوشنبه ۲۱ تیرماه جاری، کودک بیمار از مرکز سوختگی زارع ساری ترخیص میشود و ساعت ۵۰ دقیقه بامداد همان تاریخ توسط خانواده با علائم دیسترس تنفسی شدید، بیقراری و تغییر صدا به بیمارستان بوعلی ساری مراجعه میکند.
مشاهده علائم سوختگی حنجره در کودک
در این بیمارستان، کودک توسط دستیار اطفال ویزیت شد که در معاینه حلق، بیمار دچار اریتم، رتراکشن ساب کوستال و Nasal flaring و سوختگی حنجره و سوختگی قسمت قدامی قفسه سینه، سوختگی در ناحیه زیر لب تحتانی و چانه بوده است و پس از ۱۰ دقیقه کودک دچار آپنه شد.
عملیات احیا موفقیتآمیز نبود
در این زمان، اقدامات احیا صورت گرفت، اما پس از ۴۵ دقیقه عملیات احیا موفقیتآمیز نبوده و کودک فوت شد.
اقدام قانونی در صورت نبود رضایت
دانشگاه علوم پزشکی مازندران اعلام کرده است که با توجه به شرایط موجود و اینکه تیم پزشکی تمام تلاش خود را در سه مرکز درمانی برای انجام مراحل درمانی انجام دادهاند، اما در صورت نبود رضایت از روند درمان، توصیه میشود که خانواده کودک اقدام قانونی و ارائه شکایت به مراجع مرتبط را انجام دهند.
سهلانگاری کادر پزشکی یا سهلانگاری خانواده
در این حادثه، کودک معصوم که آب جوش را سر کشیده است، از فریدونکنار تا ساری به سه مرکز درمانی ارجاع داده و در سومین مرکز تشخیص نهایی داده میشود، شاید به دلیل ندادن شرح حال دقیق از بیمار توسط والدین و شاید به دلیل سهلانگاری کادر پزشکی، آدرین داغی را بر دل خانواده و آشنایان و خیلی از شهروندان گذاشت، اما یک موضوع باقی میماند و آن اینکه باید بیشتر حواس خود را جمع کنیم، فرزندان و بیماران اسباب آزمایش هستند تا ظرفیتها مشخص شود.
گزارش: محمدرضا احمدی آسور و آزاده بابانژاد
بادرود. باعرض تسلیت به خانواده عزیزازدست رفته ادرین کوچولو. اخه یعنی چی که به ادم میگن برواین بیمارستان وازانجا میگن که ماامکانات نداریم برو جای دیگه . خدا این مردم دردشون باید به کی بگن بچه خودتون باشه مسولین طاقتش دارین . من خودم یک شب پسرم دچارتب شدید شد ازکیاسر با ماشین خودم درترافیک سنگین جاده ساری به کیاسر با هزاز بدبختی رفتم بیمارستان ……… ساری که به ماگفته بودن که متخصص اطفال داره ما رفتیم دیدیم که ازمتخصص که خبری نیست که هیچ یه دانشجو ترم چند گذاشتند که اصلا بنده خدا خودشم نمیدونست که چیکارکنه بااین همه مریض خدا میدونه شبانه پسرم اوردم تهران تا مشکلمون حل شد . اخه این چه وضعیه . توصیه دوم اول به خودم بعدا به پدران ومادران علل الخصوص مادران زحمت کش توراخدا مسائل ایمنی راجدی بگیرین . وسایلی ازقبیل سماور. اتو . وسائل برقی . چرخ گوشت راازدسترس بچهادورنگهدارید .
انقدر بیمارستان ها بی مسیولیتن بخدا .
شرح حال چیه شما فک کن اصلا کسی پیشش نبوده . بعدم مینویسن تلاش کادر پزشکی
خیلی دردناکه،خدا بهشون صبر بده ،کودک در این دوران حرکات و گفتارهای شیرین و دلنشین داره خیلی شیرینه،داغش پدر و مادر رو داغون میکنه،خدا واسه هیشکی نیاره………
هر چی بی کفایت رو میارن داخل بیمارستانها میکنن،دانشجوهایی که که حتی رگ گرفتن بلد نیستن،آقایون دکتر که یه بار ویزیت کردن ،برای دفعه دوم بری بگی مریضم حالش بد شده با ترش رویی با آدم رفتار میکنن،سوپر وایزر پرستار شون که از اخلاق و انسانیت به دور هستن……خدایا هیشکی رو مریض نکن،محتاج خودت بکن محتاج خلق الله نکن
الهی یه روزی تموم دکترها بیکار بشن و تموم بیمارستانها تعطیل بشه بخاطر اینکه هیچ مریضی نداریم………آمین بحق خودش
امیداورم (که می دانم امید الکی است) پزشکان متخصص همان طور که در خصوص کارانه حداقل صد میلیونی ماهانه خود حساس و دقیق و پیگیر هستند در مورد بیماران نیز حساس و دقیق و پیگیری باشند. خداوند هیچ کس را دچار این جماعت نکند. از ته دل دعا کنید